در هفته های گذشته مردم شهر مشهد دو طلبه شهید را روی دوش خود تشییع کردند، این مراسم با حضور اقشار مختلف از مردم و نیز اتباع افغانستانی مقیم در ایران همراه شد. در این ماجرا یک تبع کشور افغانستان با نام عبد الطیف مرادی با سابقه تفکرات تکفیری در حرم مطهر امام رضا (ع) به سه طلبه مظلوم حمله کرده و متأسفانه در این ماجرا دو نفر از آنها به درجه رفیع شهادت رسیدند. یک هفته قبل از این ماجرا نیز در اقدامی مشکوک دو روحانی اهل تسنن در گنبد به قتل رسیده و پساز این دو ماجرا مسجد پل خشتی شهر کابل نیز با یک عملیات تروریستی دچار حادثه شد. به نظر میرسد که میان این سه اقدام تروریستی در طول دو هفته ارتباط معناداری وجود داشته و آبشخور هر سه از یکجا سرچشمه میگیرد.
پس از خروج خفتبار آمریکاییها و متجاوزین خارجی از افغانستان و فرار دست جمعی آنها از فرودگاه شهر کابل در ابتدا به نظر میرسید که دشمن از منطقه خارجشده و مردم مظلوم افغانستان میتوانند نفس راحت بکشند؛ اما اندک زمانی بعد مشخص شد که خروج فیزیکی آمریکاییها به معنای پایان شرارت آنها نیست. یک سال قبل از خروج آمریکاییها از افغانستان پنتاگون در گزارشی به ترامپ نوشته بود که نیروهای ارتش تروریستی آمریکا در خاورمیانه دچار استهلاک شدید شدهاند و باید برنامهای چیده شود تا آنها از منطقه خارج شوند.
پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاست خروج نیروهای آمریکا از منطقه شکلگرفته و بهتدریج ارتش تروریستی آمریکا برخی پایگاههای اشغالی را خالی کرد؛ اما این خروج و انتشار تصاویری از سرشکستگی ارتش آمریکا با انتقادات شدید در کشورهای غربی روبرو شد. اندک زمانی بعد مشخص شد که آمریکاییها پس از خروج از افغانستان و پایان مأموریت «جنگ ادراکی» را جایگزین «جنگ تهاجمی» کردند. رژیم مافیایی آمریکا به دلیل آنکه توانایی حضور در منطقه را ازدستداده سعی دارد با ایجاد جنگهای فرقهای، مذهبی و سیاسی کشورهای مبدأ را دچار چالشهای اساسی کرده و با تشدید بحران بار دیگر شرایطی را فراهم کند که برای حضور نظامی خود توجیه ایجاد کند.
حادثه رویداده در شهر مشهد، گنبد و کابل را باید از این زاویه نگریست. جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن حوزه تمدنی مشترک با کشور افغانستان همواره حامی مردم آن کشور بوده است، همانطور که مردم کشور عراق پس از رهایی از بند رژیم صدام گرایش مذهبی و عاطفی به جمهوری اسلامی ایران داشته و پیوندهای عمیق میان دو کشور به طرز بیسابقه نمود پیداکرده است. حوزه تمدنی میان ایران و افغانستان نیز همین کارکرد را داشته و زبان، نژاد و مرزهای مشترک باعث میشود بهصورت طبیعی بخشی از مردم افغانستان شیفته ارتباط با ایران باشند. دشمن به دنبال آن است که حلقههای ارتباط استراتژیک میان تهران و کابل پس از خروج آمریکاییها را دچار گسست کنند.
جمهوری اسلامی ایران همواره حامی مردم افغانستان بوده است. سرافرازیهای احمدشاه مسعود در دره پنجشیر با حمایت گسترده سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی و نیز شکلگیری تیپ ابوذر متشکل از نیروهای افغانی در جنگ تحمیلی و نیز رشادتهای لشگر فاطمیون در سوریه و عراق نشانهای بر این ماجراست. به نظر میرسد عملیات تکفیریها در روزهای اخیر انتقامگیری آنها از جوانانی است که بینشان در مرز شامات از حرمت حرم مطهر حضرت زینب (س) دفاع کردند. این گروه تکفیری با تحریک سازمانهای اطلاعاتی غربی بهویژه آمریکاییها و انگلیسیها رشد کرده و حالا همچون مار زنگی هرازگاهی از سوراخ بیرون آمده و اقدام انجام میدهند. روزنامه گاردین سال 2013 درباره ماهیت گروههای سلفی و تکفیری در خاورمیانه مینویسد: «گروههای جهادی با حمایت مالی مستقیم دستگاه استخباراتی سعودی و نیز آموزش نظامی از سوی آمریکا رشد کردهاند.» در این گزارش نوشتهشده بود که هدف اصلی از رشد تکفیریها از سوی دستگاههای جاسوسی غربی آن است که گروههای فشارو تروریستی علیه محور مقاومت همواره آماده عملیات و اقدام باشند. در انتهای این گزارش قیدشده بود که تکفیریها سپر بلای رژیم صهیونیستی در منطقه خواهند بود!
یک دستورالعمل قدیمی انگلیسی میگوید پس از استعمار میان مردم منطقه، اختلافات قومی و مذهبی ایجاد کن تا بتوانید بر آنها حکومت کنید! به نظر میرسد که در ماجراهای اخیر و ایجاد تنش میان مردم ایران و افغانستان دستهایی در پشت پرده در حال ایجاد تفرقهافکنی است تا با توسل به حوزه تمدنی مشترک میان دو کشور دچار آسیب شود. انتشار کلیپهای غیرواقعی از خشونت علیه اتباع افغانی در ایران و نیز گسترده کردن موج نفرت میان دو کشور ازجمله اقداماتی است که دشمنروی آن سرمایهگذاری سنگین کرده است. در ماجرای جنایت تروریستی در حرم مطهر امام هشتم، برخلاف سایر عملیات تکفیری صورت گرفته در ایران (مانند حمله داعش به مجلس و نیز ماجرای رژه اهواز) عامل تروریست فردی انتخابشده است که انجام عملیات از جانب او علائمی مهم داشته باشد.
نشان دادن قاتل بهعنوان تبعه افغانستان ایجاد تنش میان دو ملت ایران و افغانستان را افزایش داده و ضمن آسیب زدن به روحیه مهاجرین مظلوم افغانستانی، نقش منطقهای ایران را تضعیف نموده و از سوی دیگر فضای کشور را ناامن نشان میدهد. این شرایط فضاحت آمریکا در افغانستان، منطقه و شکست طرفداران آمریکا در کشورهای محور مقاومت را تحت شعاع قرار خواهد داد. در حال حاضر بیش از 5 میلیون مهاجر افغانستانی در ایران زندگی میکنند و بهجز شرکت در انتخاباتهای ایران، تقریباً از تمامی حقوق و امتیازات یک شهروند ایرانی برخوردارند و نسلهای جدید مهاجران، کاملاً بر بنیاد ارزشها و آموزهها و نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی، پرورش مییابند. این شرایط پیوندهای تمدنی میان دو کشور را مستحکم کرده است. ایجاد حوزه تمدنی، نقطهای است که دشمن آن را تحمل نکرده و علیه آن شرارت ایجاد میکند. از سویی درزمینه روابط ایران و افغانستان، میزبان و میهمان، مهاجرین و انصار، فصل الخطاب، فرمایش تاریخی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) است که در دیدار با شماری از خانوادههای شهدای عالیقدر فاطمیون فرمود: «بلندگوهایی سعی داشتهاند و دارند که بین این دو ملت (ایران و افغانستان) جدایی بیاندازند؛ اما ما در سختترین شرایط هیچ مصلحتی را بر مصلحت دفاع از افغانستان غلبه ندادیم. اگر کسی بخواهد این وحدت را بشکند و در داخل ایجاد فتنه کند، با او احساس برادری نخواهیم کرد و او را دست شیطان بهحساب خواهیم آورد.»
پسازآنکه نقشه دشمن برای ایجاد موج نفرت میان مردم ایران و افغانستان با شکست روبرو شده و اعترافات عامل تروریستی دست آلوده دشمن را در ماجرا برملا کرد؛ چند گروه مزدور و نیز تعدادی از اراذلواوباش شناسنامهدار با تعرض به اماکن دیپلماتیک ایران در دو شهر کابل و هرات سعی کردند بر آتش ماجرا هیزم بگذارند. جالب آنکه این اقدام تحریکآمیز شباهت بسیاری به اقدامات آمریکاییها در عراق در ماجرای تعرض به کنسول گری ایران در کربلا داشت. در ماجرا حمله به سفارت ایران در افغانستان حضور گروههای تحت حمایت دولتهای خارجی ازجمله گروه زنان عدالتخواه اثباتشده است. ورود این نیروهای تابلو دار به صحنه نشان داد که دشمن در اجرای طرح خود با شکست روبرو شده است. دلجویی مردم افغانستان از مردم ایران در ماجرای عملیات تکفیریها و نیز تعرض به سفارت کشورمان در کابل نشان داد؛ آب دریای زلالی که در دل آن فاطمیون و زینبیون رشد کردهاند با تحریک چند عامل مزدور خارجی آلوده نمیشود!
ارسال نظرات