اروپاییها با دولت امریکا در مذاکرهاند تا شرکتهای اروپایی را از تحریمهای نفتی ایران مستثنی کنند، ژاپن و کره جنوبی نیز به دنبال همین مسیر هستند، اما مقامهای امریکایی که خواستهاند نامشان فاش نشود، میگویند طی چهار ماه آینده همه خریداران نفت ایران را تحت فشار خواهند گذاشت تا طرح «صفر کردن فروش نفت ایران» را اجرا کنند؛
پایگاه رهنما:به نقل از جوان آنلاین، اروپاییها با دولت امریکا در مذاکرهاند تا شرکتهای اروپایی را از تحریمهای نفتی ایران مستثنی کنند، ژاپن و کره جنوبی نیز به دنبال همین مسیر هستند، اما مقامهای امریکایی که خواستهاند نامشان فاش نشود، میگویند طی چهار ماه آینده همه خریداران نفت ایران را تحت فشار خواهند گذاشت تا طرح «صفر کردن فروش نفت ایران» را اجرا کنند؛ طرحی که به نوشته اسپوتنیک هدف آن فلج کردن اقتصاد و به تعبیر مقامهای ایرانی، اعلان جنگ اقتصادی علیه تهران است.
طرح به صفر رساندن فروش نفت ایران، اولین بار در آگوست ۲۰۱۳ (مرداد ۱۳۹۲) از طرف «بنیاد دفاع از دمکراسیها» مطرح شد، بنیادی که از سوی شلدون آدلسون و پل سینگر از میلیاردرهای جمهوریخواه و از بزرگترین تجار حامی اسرائیل در داخل امریکا اداره میشود. این طرح همان موقع در داخل و خارج امریکا به خصوص در میان کشورهایی مانند هند و کره جنوبی با واکنشهایی جدی روبهرو شد و در نهایت، با شروع مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ از دستور کار خارج شد. حالا با فاصلهای هفت ساله، دولت امریکا از برجام خارج شده و زمزمهها به صورت غیر رسمی، مجدداً درباره به جریان انداختن این طرح، بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. در تهران، وضعیت اقتصاد، یکی از بیثباتترین دورههای خود را سپری میکند و ارزش برابری ریال در برابر دلار و ارزهای دیگر به پایینترین سطح خود رسیده است، ولی دولت ترامپ که هفتههای قبل و بعد از خروج از برجام را به لفاظی بیسابقه علیه ایران گذرانده بود، هیچ موضعگیری علنی در مورد شرایط داخلی ایران نمیکند. این برای ناظران سیاسی در تهران که به روانشناسی ترامپ و دولت او آشنا هستند، یک معنی بیشتر ندارد؛ «دولت امریکا از پشت پرده برای برهم زدن تعادل اقتصاد در ایران دست به کار شده است.» رویترز دیروز از قول یک مقام بنلدپایه وزرات خارجه امریکا که خواسته نامش فاش نشود، گزارش کرد که امریکا به کشورهای دیگر گفته که تا ماه نوامبر ۲۰۱۸ (آبان ماه) همه واردات نفت خودشان از ایران قطع کنند. این مقام امریکایی در پاسخ به این سؤال که آیا دولت امریکا از متحدین خود و همچنین چین و هند خواهد خواست که تا ماه نوامبر واردات نفت خود را از ایران صفر کنند، گفته است: «بله ما از آنها خواستهایم به سمت صفر کردن بروند.» رویترز در گزارشی جداگانه نوشته که دو خریدار بزرگ نفت ایران، یعنی هند و ژاپن به منظور جلوگیری از تأثیرات منفی اعمال مجدد تحریمهای امریکا علیه ایران، در حال مذاکره با واشنگتن هستند و آسوشیتدپرس هم نوشته که کشورهای اروپایی به صورتی خاص تلاش دارند در خصوص مستثنی کردن شرکتهای اروپایی از تحریمهای نفتی ایران، با امریکا مذاکره کنند، اما این مقام وزارت خارجه امریکا به صراحت گفته که ایالات متحده در خصوص تحریمهای نفتی «هیچ معافیتی را اعطا نمیکند.»
اولویت امنیتی امریکا
مقام امریکایی که نامش فاش نشده، به رویترز گفته که تمرکز واشنگتن بر تهران «یکی از اولویتهای امنیت ملی مهم» امریکا است، نقل قولی که نشاندهنده عمق سیاسی خطمشی جدید دولت امریکا است. او تأکید کرده است: «ما به دنبال [قطع کردن]جریانهای تأمین مالی ایران و تأکید بر کلیت رفتار بدخیم ایران در سرتاسر منطقه هستیم.» هنوز مقامهای ایرانی در تهران، درباره اینکه برای بیاثر کردن طرح امریکا چه طرحی دارند و چگونه به آن واکنش نشان خواهند داد، سخنی نگفتهاند، اما واکنش تهران به چنین طرحی، بدون شک فراتر از پاسخهای صرفاً اقتصادی خواهد بود. در سال ۱۳۹۰، در اوج بحثهایی که درباره علی اکبر ولایتی مشاور مطرح شد، رهبری انقلاب هشدار داده بود: «تهران اجازه نخواهد داد دیگران بتوانند نفت بفروشند و ایران نتواند» ناظران با استناد به موضعگیریهای اخیر مقامهای امریکایی نه تنها تأکید دارند که طرح «به صفر رساندن فروش نفت ایران» یک جنگ اقتصادی تمام عیار است، بلکه یک هدف سیاسی اعلام نشده، یعنی تغییر رژیم در ایران را دنبال میکند، موضوعی که مقامهای دولت ترامپ تا کنون در موضعگیریهای علنی خود آن را انکار کردهاند.
مری بث لانگ از مقامات وزارت دفاع امریکا که پیش از این، یکی از افسران سازمان سیا بوده در گفتوگو با جروزالم پست گفته است: «خروج امریکا از توافق هستهای، از یک سو بخشی از یک راهبرد گستردهتر برای به میدان آوردن ذینفعان در راستای اقدام علیه ایران است، همانگونه که ضد داعش انجام شد.»این مقام ارشد وزارت دفاع امریکا میگوید: «نمیتوان سیاست پسابرجام در قبال ایران را تنها با استفاده از تحریمهای ثانویه به پیش برد. تحریمهای ثانویه تنها بخشی از ماجرا است، اما بخش مرکزی این سیاست نیستند.» به گفته مری بث لانگ، آنچه که مورد نیاز است، «یک راهبرد یکپارچه مؤثر برای فشار اقتصادی و روانی به ایران، حملهای [رسانهای]به مشروعیت ایران… فشاری پرتحرک… و درخواست از روسیه و دیگران برای دوریگزیدن از رفتار ایران است» که تمامی آنها به «فشار داخلی در ایران» منتهی شوند. بخش مهمی از طرحی را که امریکاییها در حال آمادهسازی آن هستند، متحدین منطقهای آنها، به خصوص عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت با صادرات حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز پیادهسازی میکنند. «سعد الحسینی»، معاون مدیرعامل سابق «آرامکو»، شرکت نفت عربستان سعودی، سنایویی را پیشبینی کرده که در آن نه فقط اروپاییان به عنوان بزرگترین واردکنندگان نفت ایران، بلکه آسیاییها نیز دیگر نفت ایران را نخواهند خرید. الحسینی با بیان اینکه ایران تنها ۲ میلیون بشکه در روز فروش دارد و فروش آنها عمدتاً به اروپاییهاست، مدعی شد: اروپاییها هم دیگر از ایران نفت نخواهند خرید. وی افزود: «همین اتفاق در مورد بیشتر کشورهای آسیایی هم خواهد افتاد (آنها هم از ایران نفت نمیخرند.) تنها مشکل احتمالاً با چین خواهد بود که چقدر قرار است خرید داشته باشد. خرید آنها در گذشته ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه کم شده بود.» او میگوید: «عربستان سعودی به تنهایی میتواند میلیونها بشکه نفت بیشتر تولید کند و توزیع نفت به اندازه کافی است که جای همه نفت حذف شده ایران از بازارها در اثر تحریمها را بگیرد.»
ارسال نظرات