اقتصاد؛ تشنه مدیریت جهادی

مدیریت جهادی به عنوان یک چارچوب فکری می‌تواند منجی بسیاری از تنگنا‌های اقتصادی و فرهنگی باشد. به عبارتی مدیریت جهادی هم در عرصه اقتصادی موضوعیت دارد و هم در عرصه فرهنگی و سیاسی. این الگو اگر پذیرفته و نهادینه سازی شود
می‌تواند عملکرد و کارآمدی گفتمان انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال اقتدار موشکی، پیشرفت در زمینه امور پزشکی و هسته‌ای از نمونه‌های موفق در پیاده سازی مدیریت جهادی است. اقتصاد به واسطه ساختار عریض و طویلش یکی از حوزه‌هایی است که نیازمند مدیریت اجرایی تمام عیار و قوی است؛ این مدیریت راهگشا، همان مدیریت جهادی است. مبارزه با فساد اقتصادی و قاچاق، اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و مواردی از این قیبل از رئوس و اهم مسائل اقتصادی است و کسانی که درک درستی از محیط پیرامونی خود دارند، به راحتی آن را می‌پذیرند. مبارزه قاطع با جریان‌های فساد و اخلالگران در حوزه اقتصادی که در برهه فعلی با جنگ اقتصادی دشمن مقارن گشته، بیش از بروکراسی به اقدامی قاطع و جهادی نیاز دارد. به فرموده رهبر حکیم و بزرگ انقلاب اسلامی، «.. سخت‌ترین قسمت عدل هم عبارت است از آنجائی که طرف مقابل عدل، اقویا هستند؛ زیر بار نمی‌روند، زور می‌گویند، متوقعند.» که این موضوع یکی از مسائل مهمی است که انتظار ملت را از مدیران و مسئولان دوچندان کرده است. وقتی فهرستی از اسامی مفسدان اقتصادی وجود دارد که کار اداره کشور را با مشکلات جدی مواجه کرده اند و با سنگ اندازی و کارشکنی مانع تحقق طر ح.‌ها و پروژ ه.‌های ملی به نفع ملتند. انتظار ملت از مدیران آن است که «مجاهدانه»، به سرعت و با اقتدار وارد شده و با این افراد سودجو و مخل نظام اقتصادی کشور مقابله کنند. از این رو تردید و تنبلی در این عرصه جایز نیست و سرعت عمل در کنار دقت نظر در این امر ضروری است. کنش «جهادی»، در مدیریت و پاسخگویی به مشکلات و مطالبات مردم «نوش داروی» رفع این مشکل عارضی است که گریبان گیر دستگاه‌های بروکراسی و اداری ما شده، باید چاره‌ای اندیشید تا خدمات همه خادمان و کارگزاران به این سادگی مخدوش نشود. در حقیقت، رشد و پیشرفت اقتصاد کشور آن هم بر اساس الگوی اقتصاد مقاومتی با حرکت عادی میسر نمی‌گردد بلکه کار جهادی و انقلابی نیاز دارد. متأسفانه سبکی از مدیریت در لایه‌های مختلف اجرایی حضور دارند که به کار سریع، قاطع و انقلابی به عنوان حاشیه وظایف خود نگاه می‌کند. اگر می‌خواهیم، چالش‌های اقتصادی سریع و جدی اجرایی شوند، باید از مدیرانی استفاده کنیم که به مدیریت جهادی و انقلابی تسلط و اعتقاد داشته باشند. اگر این مدیران در فرماندهی اقتصاد مقاومتی به کار گرفته شوند می‌توان به اجرای سریع و مطلوب این برنامه‌ها امیدوار بود. سخن آخر اینکه دولت اسلامی وکارآمدی آن، قلب مشروعیت زای نظام اسلامی است که خون حیات را بر پیکره این نظام مقدس تزریق می‌کند. رفع مشکلات و کاستی‌های موجود (به خصوص در عرصه اقتصاد) با مدیریت جهادی در این حوزه خواهد توانست انقلاب اسلامی را تا رسیدن به تمدن اسلامی یاری کند.