امکانات جهاد تبیین در جنگ ارادهها
امروز در مقابله با تهاجم دشمن برای تحریف واقعیتها، دستاوردها، پیشرفتها و اقدامات حماسه آمیز نظام اسلامی نیازمند یک حرکت دفاعی و تهاجم ترکیبی با محوریت فریضه فوری و قطعی جهاد تبیین است..!
پایگاه رهنما:
در سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی با امام خمینی (ره) در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان نیرو و پدافند هوایی ارتش، آن بیعت شگفتیساز را یک نقطه عطف خواندند و با تأکید بر اینکه عامل ماندگاری، استمرار و اثرگذاری آن حرکت بزرگ و تاریخساز یک کار رسانهای و روایت صحیح آن ماجرا بر اساس یک قاب هنرمندانه بود، گفتند: «امروز نیز مقابله با تهاجم دشمن برای تحریف واقعیتها، دستاوردها، پیشرفتها و اقدامات حماسه آمیز نظام اسلامی نیازمند یک حرکت دفاعی و تهاجم ترکیبی با محوریت فریضه فوری و قطعی جهاد تبیین است. رهنمود رهبر انقلاب به جنگ ترکیبی (هیبریدی) نشان از عمق راهبردی ایشان نسبت به دشمن دارد. برای درک بهتر این موضوع بهتر است فضای پیرامونی کشور را رصد کنیم.
• جنگ ارادهها در هتل کوبورگ
آنچه در هفتههای اخیر میان ما و غرب در هتل کوبورگ وین میگذرد، بخشی از جنگ ارادههاست. در یکسوی میز یکطرف برای احقاق حق پایمالشده خود تصمیم به اقدام متقابل در برابر عهدشکنان گرفته و طرف دیگر که به گواهی همه دنیا، پیمانشکنی کرده و دستش خالی است، میخواهد با ترکیبی از واسطه تراشی و فریب و تهدید، به وقتکشی ادامه دهد. تیم بایدن باوجود اینکه پیش از انتخابات آمریکا، بارها به شکست «فشار حداکثری» ترامپ اعتراف کرده، حاضر نیست خللی در آن حالت ایجاد کند. دموکراتها تمایل دارند که با ترکیبی از رفتارهای نمایشی و بدون انجام تعهدات، دوباره به برجام برگردند و با ایجاد یک اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران با کمترین هزینه، بیشترین فشار را وارد کنند؛ آنچه این روزها در وین روی میدهد نمایی باز و واضح از جنگ ترکیبی دشمن علیه ماست.
روزنامه نیویورکتایمز مدتی قبل در این زمینه نوشت: «بایدن میداند که برای احیای برجام باید تحریمها علیه ایران را لغو کند، اما این کار را نمیکند، چون مستلزم اعتراف به حقیقتی تلخ است. اگر احتمال موفقیت کافی برای آمریکا وجود داشته باشد، در آن صورت این رویکرد میتواند قابل دفاعتر به نظر برسد، اما معمولاً اینطور نیست. باوجود تحریمهای اوباما علیه ایران و تلاشها برای براندازی حکومت ونزوئلا و سوریه، آنها امروز کنترل قاطعانهتری نسبت به قبل دارند. بایدن میخواهد دوباره وارد توافق با ایران شود، اما این منوط به لغو تحریمهاست؛ اما چرا کنار گذاشتن سیاستهایی که اثباتشده بسیار ناکارآمد و غیراخلاقی هستند، دشوار است؟ پاسخ واضح است: اساساً کنار گذاشتن آنها مستلزم اعتراف به حقایقی سخت از سوی واشنگتن است. مقامات آمریکا ترجیح میدهند به تحریمها ادامه دهند تا اینکه ناتوانی خود را بپذیرند».
• ترکیب تحریم؛ ترور و مذاکره
ترکیب تحریم، ترور، مذاکره و برجام، از نگاه دشمن، مؤلفههای معارض هم نیست، بلکه ترکیبی سمّی و جامی زهرآگین برای زمینگیر کردن ایران است. تاریخ به ما نشان داده است که جنتلمنهای پای میز مذاکره و برجام، همان طراحان ترور دانشمندان ما و خرابکاری ویروسی بودند؛ همانگونه که جان ساورزِ عضو تیم مذاکراتی انگلیس در سال ۸۲، عضو MI۶ بود و به ریاست این سرویس جاسوسی رسید. او آبان ۸۹ (یک ماه قبل از ترور شهید شهریاری) اظهار داشت «نمیتوان روند پیشرفتهای علمی ایران را تنها با دیپلماسی متوقف کرد. ما به عملیات اطلاعاتی نیاز داریم تا در روند دستیابی ایران به فناوریهای نوین مشکل ایجاد کنیم»؛ و مهر ۹۴ هنگام ریاست MI۶ به CNN گفت؛ «برجام ظرف ۱۵ سال، ایران را از کشوری انقلابی به کشوری نُرمال تبدیل خواهد کرد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم و فرصت دهیم تا توسعه پیدا کند». صبر استراتژیک مدنظر او را مقایسه کنید با تعبیر غلطانداز مشابه که توسط برخی عناصر منفعل استفاده شد.
• عبور از جنگ ترکیبی
جمهوری اسلامی ایران در حال عبور از یک جنگ ترکیبی، همهجانبه و بیسابقه در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی اجتماعی با دشمن است؛ هدف این جنگ بیثباتسازی داخلی بوده و اهداف آن ادراکی است. در این جنگ، دشمن به دنبال تصویرسازی غلط و منفی از واقعیات جمهوری اسلامی و موضوعات مرتبط با انقلاب است. نمونه برجسته و اخیر جنگ شناختی را در عملیات روانی و جنگ نرمی که دشمن علیه برنامه همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله میان ایران و چین و نیز دیدار رئیسجمهور از روسیه به راه انداخت، میتوان دید. در این تهاجم دشمن تلاش کرد با بهرهگیری از ابزار رسانه و تمام تاکتیکها و تکنیکهای عملیات روانی، سیاستهای چندجانبه گرایی و ارتباط با همسایگان را دچار ابهام کند. متأسفانه، برخی داخلیها هم باانگیزههای سیاسی و منافع حزبی و گروهی، پازل دشمن را تکمیل کردند.
از دیماه ۱۳۹۶ به اینطرف، دشمنان نظام به این جمعبندی رسیدند که تنها راه متوقف کردن پیشرفتهای ایران در حوزههای گوناگون علمی، فناوری، صنعتی، دفاعی، نفوذ منطقهای و غیره، برهم زدن ثبات و آرامش داخلی کشور از طریق راهاندازی اغتشاش است و تابستان داغ هم کلیدواژهای برای راه انداختن این اغتشاشات در یک دوره زمانی بود. البته میزان موفقیت دشمن در این جنگ، بستگی به میزان موفقیت در جنگ شناختی دارد؛ ازاینرو، جهاد تبیین و تشریح رکن لازم در عملیات دشمن ضروری بوده و باید مسئولان، رسانهها، جریانهای سیاسی و آحاد مردم، با این جنگ ترکیبی آشنا شده و اقدام پدافندی در برابر آن انجام دهیم. به تعبیر رهبرمعظم انقلاب «تهاجم ترکیبی» جبهه دشمن علیه ایران شامل تهاجم اقتصادی، سیاسی، امنیتی، رسانهای و دیپلماسی بوده و در مقابل این تهاجم ترکیبی و دستهجمعی، رهبر معظم انقلاب در ادامه تفسیر جنگ ترکیبی از سوی دشمن میفرمایند: «نمیتوانیم همیشه در موضع دفاعی بمانیم و ما نیز باید در زمینههای مختلف ازجمله رسانهای، امنیتی و اقتصادی، تهاجم ترکیبی کنیم که در این زمینه اهل فکر و اقدام بخصوص مسئولان، موظف به تلاش هستند.»
• رونمایی از آخرین برنامه دشمن
به گزارش موسسه رند، ایران بخش قابلتوجهی از منابع، توجه و انرژی خود را به فضای سایبری اختصاص داده است، اما این کشور قابلیتهای سایبریاش را نه برای تهاجم واقعی، بلکه بیشتر برای به نمایش گذاشتن ظرفیتهایش و استفاده بهعنوان بازدارندهای به کار میگیرد که شامل، هم «داشتن» ظرفیتهای تنبیهی و تقابلی علیه دشمنان میشود و هم نمایش عزم و اراده استفاده از این ظرفیتها. ایران از ظرفیتهای اطلاعات محور فنی خود نیز دقیقاً به همین شکل استفاده کرده است. «رند» اذعان میکند که ایران در آینده به توسعه ظرفیتهای سایبری خود ادامه خواهد داد، چراکه تهران در حال حاضر بر این حوزه تمرکز کرده است و تلاشهایش در این زمینه ثمره بخش نیز بودهاند.
این اندیشکده مینویسد: از ایران اغلب در کنار روسیه، چین و کره شمالی بهعنوان بازیگری دولتی با ظرفیتهای مستحکم سایبری نامبرده میشود. این اندیشکده در بخشی از گزارش خود با موضوع درسهایی از عملیاتهای ایران درون و از طریق محیط اطلاعاتی به کارآمدی این عملیات اذعان میکند و هشدار میدهد: ظرفیتهایی که ایران در انجام عملیات درون و از طریق محیط اطلاعاتی، بهخصوص در عرصه سایبری، از خود نشان داده، کافی است تا امریکا و غرب وقتی «رقص شمشیر» مقابل تهران را سبک و سنگین میکنند، برای بررسی ظرفیتهای ایران در محیط اطلاعاتی «مکثی جدی» بنمایند. بر همین اساس، منطقی است که نتیجه بگیریم، ظرفیتهای ایران بازدارندهای مؤثر مقابل دستاندازی غربیها محسوب میشوند، بهخصوص ازآنجاییکه این کشور همچنان منابع قابلتوجهی را به توسعه بیشتر این ظرفیتها اختصاص میدهد.
بهواسطه جنگ ترکیبی متقابل بود که جمهوری اسلامی ایران توانست سرمایهگذاری ۷ هزار میلیارد دلاری آمریکا برای تسخیر منطقه را مغلوب کند و از آمریکا، ابرقدرتی ورشکسته و بیآبرو بسازد. در جنگ ترکیبی با دشمن توانستیم «قرن جدید آمریکایی» را مغلوب کرده و حالا در غرب، از «قرن جدید آسیایی» با نقشآفرینی غیرقابلانکار ایران سخن میگویند. قطعاً اگر برخی مدیران سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی و فرهنگی از جایگاه استراتژیک خود در برابر جنگ هیبریدی دشمن غفلت نکرده بودند، موفقیتهای امروز چند برابر بیشتر بود! آخرین تیر دشمن بهسوی ارزشهای ناب انقلاب اسلامی تیری چند شعبه و بهمراتب خطرناکتر از اقدامات گذشته در ۴ دهه پیش است. در این آوردگاه، جهاد تبیین چشم بینای دستگاه ادراکی و راهبردی است.
ارسال نظرات