19 بهمن 1400 - 09:36

پایگاه رهنما:

 

روزنامه کیهان**

تداوم انقلاب در گروی حضور مردم/  سیدمحمدسعید مدنی

1- «سیاست علی(ع) چرا انعطاف نمی‌پذیرفت؟ هدفش که مقدس بود، در اینکه شکی نیست. پیشنهاد «ابن‌عباس»‌ها مگر چه بود؟ پیشنهاد
«مغیره بن‌شعبه»ها چه بود؟ همین مغیره بن شعبه ملعون که بعدها جزو اصحاب معاویه و از دشمنان علی(ع) شد، در اول خلافت امیرالمومنین(ع) آمد و با امام صحبت کرد و سیاستمدارانه پیشنهاداتی به امام کرد: اول پیشنهاد کرد که به‌عقیده من شما فعلا در مورد معاویه یک کلمه حرف نزنید. او را تثبیت کنید یعنی او را مانند همه افراد دیگر که لایق حکومت هستند‌، فعلا تثبیت کنید و بگذارید خیالش راحت شود و همین که اوضاع برقرار شد‌، یک‌مرتبه برکنارش کنید.
امام فرمود: من چنین کاری نمی‌کنم برای اینکه اگر بخواهم معاویه را ولو برای مدت موقت، تثبیت بکنم، معنایش اینست که من معاویه را - ولو در این مدت موقت - صالح می‌دانم و من او را صالح نمی‌دانم. در این زمینه هم به مردم نه دروغ می‌گویم و نه تقیه می‌کنم.» (استاد شهید مرتضی مطهری، سیره نبوی،ص59)
2- یکی از اولین اقدامات حضرت علی‌(ع) پس از به خلافت رسیدن، برکناری کارگزاران و عزل مدیرانی بود که در دوره‌های قبل، عملکرد و کارنامه قابل قبولی از خود به‌جای نگذاشته بودند‌، و در هرحال مردم از آنها رضایت نداشتند. این‌گونه مدیران یا از لیاقت و کفایت لازم برای اداره امور مردم و جامعه بی‌بهره بودند و یا عناصر و آدم‌هایی بودند که فسق و فسادشان آشکار و بر همگان ثابت شده و اصلا یکی از اصلی‌ترین دلایل قیام مسلمین که منجر به قتل خلیفه سوم شد، وجود همین دسته از مدیران در راس امور حکومتی و اجرایی و متاسفانه اصرار بر حفظ آنها بر مناصب مدیریتی بود. بنابراین اعلام برکناری این‌گونه مدیران و اعلام نفرات جانشین از سوی امام‌، پاسخگویی به یکی از اصلی‌ترین مطالبات آن جامعه ملتهب و عصبانی بود و علاوه‌ بر این عقل بر این تصمیم صحه می‌گذاشت و بالاخره شرع و کتاب آسمانی که چون اصولا برای هدایت و سعادت مردم در دنیا و نجات و رستگاری آنها در آخرت آمده و لاجرم به موضوع مدیریت و معیارهای یک مدیر و اینکه چه کسی لیاقت و شایستگی دارد که اداره امور مردم و جامعه را برعهده بگیرد حساس است و بر آن تاکید موکد داشت.
اما در برابر این تصمیم مردمی و عقلایی و قرآنی و الهی امام، گروهی از همین مدیران نالایق و عمدتا فاسد و منحرف از معیارهای جامعه اسلامی‌، (مثل مروان بن حکم، ولید بن عقبه،سعید بن عاص، عبدالله بن عامر و... معاویه بن ابی‌سفیان) از آنجا که موقعیت و منافع نامشروع و سوءاستفاده‌ها و رانت‌ها و درآمدهای اقتصادیشان به خطر می‌افتاد و حتی با جلسه خصوصی که نمایندگان آنها با امام داشتند دریافتند که امام در عملی ساختن تصمیم خود جدی است و به شدت به آنچه پیش از خلافت در‌باره حاکمیت قانون و برپایی عدالت به مردم وعده داده بود، پایبند است و صرفا شعارهای معمول انتخاباتی نبوده است. آنها، نارضایتی و اعتراض خود را به شکل آشکار و پنهان با حکومت مردمی و مشروع ایشان آغاز کردند و لبه تیز دستگاه تبلیغاتی خود را به سمت هر اقدام قانونی و اصلاحگرانه امام به کار گرفتند و مشتی عوامفریب چرب‌زبان و مفتیان دین به دنیا فروخته را برای فریب مردم و تحریک آنها علیه اقدامات امام به استخدام در آوردند و در نهایت دو جنگ خونین جمل و صفین را به حضرت تحمیل کردند در حالیکه پشت پرده محرک اصلی جنگ نهروان نیز همین‌ها بودند که گروهی ابله پرمدعا و گرفتار آفت کشنده عجب و خودبینی را پیش ‌انداخته و برای جلوگیری از تکرار شکست صفین و تمام کردن آن به وسیله امام آنها را سپر بلای خود ساختند.
3- از تاریخ باید آموخت، همیشه چنین بوده، امروز هم چنین است. امروز هم صاحبان منافع نامشروع و ثروت‌های بادآورده و سوءاستفاده‌چیان از مواهب و چرب و شیرین مناصب و پست‌ها، کسانی که اغلب نه به خاطر شایستگی و دارا بودن تعهد و تخصص بلکه به‌دلیل وابستگی‌های قبیله‌ای و خانوادگی یا باندی و جناحی به این صندلی‌ها و مناصب چنگ ‌انداخته‌اند و بدون اینکه کسی بر کارشان نظارت داشته باشد‌، خودکامگی پیشه کرده و جز حفظ و افزایش منافع خود ولو به قیمت فشار آوردن بر عموم مردم مسئولیتی برای خود قائل نیستند و آنهایی هم که باید بر کار آنها نظارت اعمال نمایند در برابر رفتار خودکامه ایشان «سکوت توام با رضایت» پیشه کرده و اگر کسی‌، قلم و زبانی به استخدام اینها در نیامد و همسو با منافع نامشروع آنها ننوشت و نگفت، و بلکه به این عملکردها بحق معترض شد به بی‌سوادی وعقب‌ماندگی و سیاه‌نمایی و بدبینی و... محکوم می‌شود، خلاصه این جماعت برای حفظ جایگاهی که در آن رفوزه شده‌اند و منافع نامشروع خود دست به هر کاری می‌زنند و به هر حربه و وسیله‌ای حتی ارزش‌ها و مقدسات و... متوسل می‌شوند و به راحتی حاضر نیستند تن به قانون دهند و به ضوابط گردن بگذارند و به حق خود راضی باشند. تکلیف قانون و دولتمردان، به‌ویژه در جامعه اسلامی و علوی در قبال این منفعت‌پرستان زیاده‌خواه و بانیان مشکلات معیشتی و اقتصادی دفاع ازمنافع ملی، پاسداری از باورهای جامعه و برآوردن توقع و خواسته عموم مردم، کاملا روشن است.
4- همان‌طور که ملت ایران با انقلاب خود در تشکیل نظام جمهوری اسلامی بزرگترین و تاثیرگذارترین نقش را داشت، در میان تعجب دنیا و اعتراف متفکران و سیاستمداران جهان، با مقاومتی کم‌نظیر و ایستادگی شجاعانه و مومنانه در مقابل خبیث‌ترین دشمنان بشری و پیچیده‌ترین‌تر فندها و توطئه‌ها در استمرار و تداوم آن هم مهم‌ترین نقش و بیشترین تاثیر را داشته است. معروف است که آن روز که تازه حمله رژیم بعثی به تحریک قدرت‌های استعماری وچپاولگر به خاک ایران اسلامی آغاز شده بود، مزدور پهلوان‌پنبه‌ای مثل صدام که در عالم توهم و تحت تاثیر صحنه‌گردانان اصلی این تهاحم وحشیانه و ناجوانمردانه، خود را سردار قادسیه احساس می‌کرد در پاسخ به خبرنگاران خارجی که از او درباره آغاز این تهاجم می‌پرسیدند با غرور احمقانه‌ای گفت سه روز دیگر در «سعدآباد» تهران همه سؤالات شما را پاسخ خواهم داد! صدام و لشکرش به پشتگرمی و حمایت قدرت‌های متمدن و طرفدار دموکراسی و همیشه دلواپس حقوق بشر! آمده بود سه روزه ایران را فتح کند و... سرانجام بدون اینکه حتی یک وجب خاک این سرزمین از دست برود، به شکلی خفت‌بار در یکی از فاضلاب‌های تاریخ دستگیر و بعد هم به دار آویخته شد. آمریکای کدخدا که به‌زعم بعضی خودباخته‌های مرعوب داخلی خیلی هم قدرقدرت و قوی‌شوکت است(!)‌، با تجویز و نسخه‌نویسی معماران توطئه و تحریم آمده بود با فشار حداکثری و البته همراهی و همدستی عناصر و جریا ناتی در داخل‌، یک کشور تاریخی و یک ملت مومن را ظرف حداکثر چندماه به تسلیم و زانو زدن وادار کند... اما بعد از چند سال این خود اوست که از زبان سیاستمدارانش به بی‌ثمربودن تحریم‌ها در برابر اراده آهنین و مقاومت حماسی ملت بزرگ ایران، اعتراف می‌کند و صریحا از «شکست خفت‌بار» آمریکا در برابر ایران انقلابی سخن می‌گوید. بدیهی است ادامه مقاومت و پیمودن مسیر استقلال و آبادی و سرفرازی این ملک و ملت در گروی حضور مردم در صحنه است. برای این کار یکی از اساسی‌ترین لوازم و مهم‌ترین اقدامات‌، هشیار بودن مسئولان و دولتمردان و توجه کردن و عمل نمودن به خواسته‌های منطقی و مشروع توده‌های مردم و ترجیح دادن آن به خواسته‌ها و تمنیات قلیلی عزیز بی‌جهت و زیاده‌خواهان منفعت جوست.
5- امروز یکی از اصلی‌ترین مطالبات منطقی و خواسته‌های بحق جامعه که انجام آن به مصلحت باند و فرد و دسته‌ای نیست بلکه به نفع همه مردم و کلیت نظام است، برخورد و کنار زدن مدیران و کارگزارانی است که پیش از این ناکارآمدی و عدم توانایی خود را ثابت کرده‌اند و به جای اینکه برای عملکرد غلط یا ترک فعل‌های خود پاسخگو باشند، در کمال تعجب بعد از مستقر شدن دولت مردمی و انقلابی کماکان مناصب قبلی خود را حفظ کرده و به غلط‌کاری‌های خود مشغول هستند. دولت مردمی و شخص ریاست ‌محترم جمهوری باید بدون توجه به هیاهو و جیغ کشیدن و جو‌سازی و شایعه‌پردازی و فریبکاری دشمنان و بدخواهان این آب و خاک و دنباله‌ها و نوچه‌های داخلی آنها که با هر قدم و عملی که به نفع این مردم و آبادی این سرزمین است و با هر شخص و شخصیتی که بدرد بخور و خادم و خدمتگزار این ملک و ملت است بغض و دشمنی دارند، با قدرت و قاطعیت در پی انجام خواسته و برآوردن مطالبه مردم مبنی بر کنار زدن هرچه سریعتر مدیران ناکارآمد و البته جانشین کردن مدیران باظرفیت صاحب صلاحیت و شایسته و برخوردار از دو عنصر حیاتی«تعهد» و «تخصص» باشد. و صدالبته این مهم را حتما در نظر داشته باشند که مردم بی‌جهت مخالف فردی یا دسته‌ای و طرفدار شخصی یا گروهی دیگر نیستند و ملاک مخالفت و موافقت مردم اسم و قیافه این و آن فرد و اسم و عنوان این و آن جناح و حزب سیاسی نیست بلکه بیش از هر چیز «عملکرد» و «رفتار» آنهاست، بنابراین خواسته جامعه بیش از تغییر نام و عنوان مدیران‌، تغییر عملکرد و رویکردها و روش‌های آنهاست.
6- مردم مدیرانی خدمتگزار و با گذشت و متخصص و کاربلد می‌خواهند که معنای «مردم» را بفهمند و نقش حساس آنها را در تداوم پرخروش انقلاب و آینده روشن ایران اسلامی با همه وجود- نه شعاری - درک کند. مطالبات و خواسته‌های آنها را که بزرگترین مدافعان نظام هستند، در اولویت قرار دهند و همواره این نکته مهم را که رهبری حکیم انقلاب بارها بر آن تاکید موکد داشته‌، در یاد داشته باشند.
«آن کسانی که خیال می‌کنند می‌توانند میان نظام و مردم جدایی بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است، امتیاز نظام‌، این است که متعلق به اسلام است آن کسانی که با همه وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند».

 

********

روزنامه وطن امروز **

توافق یعنی لغو همه تحریم‌ها/ گروه سیاسی

علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دوشنبه در آستانه ادامه دور هشتم مذاکرات وین در توئیتی نوشت: دستورکار مذاکره‌کنندگان ایرانی برای ادامه دور هشتم گفت‌وگوها به دقت مشخص شده است. وی افزود: توافقی که طی آن تحریم‌های شکل‌دهنده فشار حداکثری رفع نشود، موجب شرطی شدن اقتصاد کشور شده و نمی‌تواند مبنای توافق خوب باشد.  به گزارش «وطن‌امروز»، شمخانی یکشنبه هم در توئیتی نوشته بود: با وجود پیشرفت‌های محدود در ‫مذاکرات وین، هنوز با شکل‌گیری توازن ضروری در تعهدات طرفین فاصله داریم. تصمیمات سیاسی در واشنگتن لازمه ایجاد توازن در تعهدات برای دستیابی به توافق خوب است. بازگشت آمریکا به برجام با توجه به پیچیدگی‌هایی که دونالد ترامپ با بازگرداندن تحریم‌ها و عوض کردن برچسب‌ها یا اصطلاحا تگ تحریم‌ها کرد، می‌تواند زمینه فریبکاری واشنگتن را در صورت حصول توافق احتمالی بیشتر کند. از این رو توافق مطلوب برای ایران که هدف آن لغو تحریم‌هاست در صورتی معنادار و دست‌یافتنی است که تحریم‌هایی که قرار بوده ساختار فشار اقتصادی بر کشورمان را تثبیت کند به طور عملیاتی لغو شود. در این صورت دولت بایدن باید تحریم‌هایی را که ترامپ قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام علیه ایران وضع کرد تعیین تکلیف کرده و ملغی کند. در ادامه به مهم‌ترین قسمت تحریم‌ها اشاره می‌شود.   * قانون کاتسا در تاریخ سوم مرداد 1396 (25 جولای 2017) قانون «مقابله با مخالفان آمریکا از طریق تحریم‌ها» یا کاتسا علیه ایران، روسیه و کره‌شمالی در مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب رسید و در تاریخ 11 مرداد 1396 توسط ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا امضا و به قانون تبدیل شد. این قانون راهبرد منطقه‌ای مقابله با تهدیدهای متعارف و غیرمتوازن ایران در خاورمیانه و شمال آفریقا، اعمال تحریم‌های بیشتر در پاسخ به برنامه موشک‌های بالستیک ایران، اعمال تحریم‌های مرتبط با تروریسم در رابطه با سپاه پاسداران، اعمال تحریم‌های بیشتر در رابطه با اشخاص مسؤول در نقض حقوق بشر، اعمال تحریم‌های تسلیحاتی، تداوم تاثیر تحریم‌های مرتبط با حمایت ایران از تروریسم، گزارش درباره هماهنگی تحریم‌ها میان ایالات متحده و اتحادیه اروپایی و گزارش درباره شهروندان آمریکایی بازداشت شده در ایران را شامل می‌شود. قسمت مربوط به ایران در این قانون با عنوان «قانون مقابله با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران 2017  (2017 CIDA)» است که از بخش 101 تا 112 را شامل می‌شود.  بر اساس این قانون که آبان 1396 (31 اکتبر 2017) اجرایی شد وزارت خزانه‌داری آمریکا به سپاه پاسداران و تمام عوامل آن، تگ تحریمی [SDGT] مربوط به گروه‌های تروریستی یا حامیان آن را اضافه کرد. بر این اساس 444 فرد و نهاد از مجموع 913 فرد و نهاد قرار گرفته در لیست تحریم از جمله بانک مرکزی ایران براساس این تگ تحریمی در لیست تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند. افزون بر این شرایط تحریم‌های ثانویه بانکی نیز بر اشخاصی که این تگ تحریمی را دریافت می‌کنند اعمال می‌شود. براساس اعلام سایت وزارت خزانه‌داری آمریکا، هر بانک خارجی در دنیا تراکنش مستقیم یا غیرمستقیم با افراد حقیقی و حقوقی‌ای که تگ تحریمی [SDGT] دارند انجام دهد، از نظام کارگزاری دلار حذف می‌شود.  یکی از مسائل مهمی که درباره بازگشت به برجام اهمیت دارد، تحریم‌هایی است که در دوره ترامپ و بعد از خروج از برجام وضع شده است. از مهم‌ترین آنها، الحاق برچسب‌های (تگ) جدید به نهادهای مهم ایران است که در ذیل راهبرد تحکیم دیوار تحریم رخ داده است. مهم‌ترین برچسب مربوط به تحریم نهادهای متهم به حمایت از گروه‌های تروریستی از نظر وزارت خزانه‌داری آمریکاست که ذیل دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ با برچسب SDGT صورت گرفته است. سال 98 بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی و سال جاری نیز شرکت ملی نفت و شرکت ملی نفتکش با این برچسب به طور مجدد تحریم شدند. این برچسب‌ها در میدان واقعی اثرات خیلی زیادی نداشتند، چرا که فضای عمومی اقتصاد ایران تحریمی بود و این نهادها نیز از قبل تحریم بودند اما از نظر رفع تحریم، مسائل جدیدی اضافه می‌کند. به طور خاص در موارد مذکور مساله پیچیده‌تر می‌شود. اگر قرار باشد بازگشت آمریکا به برجام این برچسب‌ها را مرتفع نکند، حتما آثار رفع تحریم، تقریبا بی‌خاصیت خواهد شد.  در بخش ۱۰۵ این قانون، کنگره دولت آمریکا را موظف کرده است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم شناسایی کرده و ذیل تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. وزارت خزانه‌داری در سال‌های 98 و 99 بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی، شرکت ملی نفت، شرکت ملی نفتکش و... را با استناد به قانون کاتسا، مجددا تحریم کرد، یعنی نهادهای مذکور به اتهام ارتباط با سپاه تحریم شدند.    * بازگشت تحریم‌ها پس از خروج از برجام دولت آمریکا ۲ بازه زمانی ٩۰ و ۱٨۰ روزه را برای پایان تدریجی فعالیت‌های تجاری «در» یا «در ارتباط با» ایران پیش رو نهاد. با سپری شدن این مدت، دولت ترامپ تمام تحریم‌ها را علیه ایران باز می‌گرداند تا به این وسیله کارزار فشار حداکثری علیه ایران رسما کلید بخورد. هدر نائورت، سخنگوی اسبق وزارت خارجه آمریکا مرداد اعلام می‌کند: از ساعت ۱۲:۰۱ بامداد امروز، فرمان اجرایی ریاست‌جمهوری، با عنوان «اعمال مجدد برخی تحریم‌ها درباره ایران» اجرایی شد. این فرمان اجرایی تحریم‌هایی را بر بخش خودروسازی ایران و بر تجارت طلا و سایر فلزات ارزشمند مجددا برقرار می‌کند، و همچنین در حمایت از تصمیم پرزیدنت مبنی بر توقف مشارکت ایالات متحده در برجام، تحریم‌هایی در ارتباط با ریال ایران مجددا برقرار می‌شود. تعدادی از تمهیدات این فرمان امروز اجرایی شدند، در حالی که باقی آنها ۵ نوامبر اجرایی می‌شوند.    * بیانیه اطلاعاتی کاخ سفید درباره برقراری مجدد تحریم‌ها دولت ترامپ برای اعمال مجدد تحریم‌هایی که تحت برجام برداشته شده بودند، اقدام می‌کند. پرزیدنت ترامپ، زمانی که به مشارکت ایالات متحده در برجام پایان داد، روشن کرد دولتش تحریم‌های سختی را علیه رژیم ایران مجددا از سر خواهد گرفت.  در ۷ آگوست (آگوست- مرداد) تحریم‌ها بر موارد زیر مجددا اعمال خواهند شد: - خرید یا کسب اسکناس دلار ایالات متحده توسط حکومت ایران - تجارت ایران در طلا و سایر فلزات گرانبها - گرافیت، آلومینیوم، فولاد، زغال سنگ، و نرم‌افزارهای مورد استفاده در فرآیندهای صنعتی - معاملات مرتبط با ریال ایران - فعالیت‌های مرتبط با صدور بدهی‌های دولتی ایران - بخش خودروسازی ایران باقی تحریم‌ها از جمله تحریم‌های موارد زیر، ۵ نوامبر مجددا برقرار خواهند شد: متصدیان بخش‌های بنادر، انرژی، حمل‌و‌نقل و کشتی‌سازی.   * معاملات مرتبط با نفت ایران و مؤسسات مالی خارجی با بانک مرکزی در بیانیه کاخ سفید همچنین آمده: دولت [ایالات متحده] همچنین صدها فرد، نهاد، کشتی و هواپیماهایی را که قبلا در فهرست تحریم‌ها قرار داشتند، مجددا در این فهرست قرار خواهد داد. دولت ترامپ قصد دارد تحریم‌هایی را که مجددا علیه حکومت ایران برقرار می‌شوند، کاملا اجرا کند و آنهایی که در کاهش فعالیت‌ها با ایران کوتاهی کنند با خطر عواقب شدیدی مواجه خواهند بود. از وقتی پرزیدنت ترامپ در روز ٨ مه- 18 اردیبهشت 97- تصمیم خود مبنی بر خروج از برجام را اعلام کرد، این دولت ۳٨ هدف مرتبط با ایران را در ۶ اقدام جداگانه تحریم کرده است. با گذشت 3 ماه از بازگشت بخش اول تحریم‌ها، وزارت خزانه‌داری آمریکا آبان 97 در بیانیه‌ای اعلام می‌کند: دولت ایالات متحده، در بخشی از کارزار بی‌سابقه فشار اقتصادی، تحریم‌ها علیه رژیم ایران را به طور کامل اعمال می‌کند. در بیانیه آمریکایی‌ها آمده: دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده امروز در بزرگ‌ترین اقدامات یک‌ روزه‌اش در هدف قرار دادن رژیم ایران، بیش از ۷۰۰ فرد، موسسه، هواپیما و کشتی را تحریم می‌کند. این اقدام بخشی حیاتی است از برقراری مجدد تحریم‌های هسته‌ای باقیمانده از آنچه در رابطه با برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برداشته یا لغو شده بود. این اقدام «اوفک» برای اخلال در توان رژیم ایران برای تامین مالی گسترده و وسیع فعالیت‌های بدخواهانه فرامرزی رژیم ایران طراحی شده و فشار مالی بی‌سابقه‌ای را بر رژیم ایران اعمال می‌کند تا درباره توافقی جامع که به طور دائم از دسترسی رژیم ایران به سلاح اتمی جلوگیری می‌کند، تولید موشک بالستیک ایران را متوقف می‌کند و فعالیت‌های بدخواهانه گسترده رژیم ایران را خاتمه می‌دهد، مذاکره کند. این [اقدام] تعداد اهداف تحریم شده مربوط به ایران را تحت این دولت، در کمتر از ۲ سال به ۹۰۰ مورد، یعنی بالاترین درجه فشار اقتصادی بر رژیم ایران می‌رساند. اقدام امروز تحریم ۵۰ بانک ایرانی و توابع خارجی و داخلی آنها، شناسایی بیش از ۴۰۰ هدف از جمله ۲۰۰ فرد و کشتی در بخش کشتیرانی و انرژی ایران و یک خط هوایی ایرانی و بیش از ۶۵ هواپیمای آن و گذاشتن ۲۵۰ نفر و اموال مسدود شده مرتبط به آنها که تا امروز در فهرست «افراد تعیین شده به عنوان مسدود صرفا در پی فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹» بوده‌اند در فهرست «اتباع تعیین شده به طور خاص و افراد ممنوع شده» را در بر می‌گیرد. دونالد ترامپ هم به همین مناسبت می‌گوید: تحریم‌ها علیه رژیم ایران رسما برقرار شدند. اینها شدیدترین تحریم‌هایی هستند که تاکنون اعمال شده‌اند و باز هم شدیدتر خواهند شد. هر کسی که با ایران تجارت کند، نمی‌تواند با آمریکا تجارت کند.    * تحریم پتروشیمی ایران وزارت خزانه‌داری درباره تحریم بخش پتروشیمی رژیم ایران توضیحاتی ارائه کرد. در بیانیه دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (اوفک)‌ آمده بود: وزارت خزانه‌داری ایالات متحده امروز ضد بزرگ‌ترین و سودآورترین گروه شرکت‌های نگهدار پتروشیمی ایران، موسوم به شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس (پی‌جی‌پی‌آی‌سی) به خاطر پشتیبانی آن از قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا، شرکت خوشه‌ای مهندسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (آی‌آرجی‌سی) ‌‌اقدام کرده است. اوفک علاوه بر شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس، شبکه گسترده متشکل از ۳۹ شرکت پتروشیمی و عوامل فروش مستقر در خارج [از ایران] را که زیرمجموعه آن هستند نیز تحریم می‌کند. شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس و شرکت‌های پتروشیمی زیرمجموعه آن 40 درصد مجموع ظرفیت تولید پتروشیمی ایران را تشکیل می‌دهند و 50 درصد مجموع صادرات پتروشیمی ایران را در اختیار دارند.    * تحریم بانک ملی ایران وزارت خارجه آمریکا 27 نوامبر 2018 (اوایل آذر 97) اعلام کرد: بانک ملی بنا بر فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ به خاطر کمک، پشتیبانی یا ارائه حمایت مالی، مادی و فناوری یا ارائه‌ خدمات مالی یا سایر خدمات به نیروی قدس سپاه پاسداران یا در حمایت از این نیرو که پیش‌تر بنا بر فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ تحریم شده بود، شناسایی می‌شود. تا سال ۲۰۱۸ میلیاردها دلار از طریق حساب‌های تحت کنترل نیروی قدس سپاه پاسداران در بانک ملی جا‌به‌جا شده است. بانک ملی به عنوان یک کانال پرداختی برای نیروی قدس سپاه پاسداران عمل کرده است.    * تحریم بخش فلزات ایران در سالگرد خروج از برجام بیانیه دونالد ترامپ درباره اعمال تحریم بر بخش‌های آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران: یک سال پیش، من با کناره‌گیری از پیمان هسته‌ای وحشتناک و یک‌طرفه با ایران به طور چشمگیری امنیت ملی آمریکا را تقویت کردم. امروز من دستور اعمال تحریم بر بخش آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران را که بزرگ‌ترین منبع درآمد ارزی غیرنفتی رژیم محسوب می‌شود، امضا می‌کنم.    * قانون پاتریوت قانون میهن‌پرستی ایالات متحده آمریکا -USA Patriot Act- از مصوبات کنگره آمریکاست. لایحه میهن‌پرستی پس از واقعه 11 سپتامبر با امضای جورج بوش در 26 اکتبر2001 به قانون تبدیل شد. این قانون از 10 فصل تشکیل شده است کهAnti- Money- Laundering to Prevent Terrorism عنوان فصل سوم این قانون است که شامل تدابیر مختلف جهت مبارزه با تروریسم و حمایت مالی از آن است.  بند 313 این قانون این اختیار را به وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌دهد تا عملا نسبت به تحریم هر بانک خارجی که نسبت به تأمین مالی فعالیت ناشی از پولشویی برای فعالیت‌های تروریستی دست بزند، اقدام کرده و آن بانک را عملا در مبادله با سیستم دلاری آمریکا محدود کند. به این ترتیب و با چنین شرایطی هر موسسه مالی‌ای که قوانین مرتبط با حوزه پولشویی برای فعالیت‌های تروریستی را مورد توجه قرار ندهد، با خطر قطع رابطه با اقتصاد آمریکا و سیستم پرداخت دلاری روبه‌رو می‌شود. مهم‌ترین اقدامی که در حوزه پولشویی و مباحث مرتبط با آن علیه ایران صورت گرفته است، اطلاعیه‌ای است که وزارت خزانه‌داری آمریکا سال 91 ایران را در لیست کشورهای خطرناک در حوزه پولشویی قرار داد.  اجرای این تحریم در انحصار اداره مالی خزانه‌داری آمریکاست که بر اساس قانون پاتریوت به تنبیه بانک‌ها می‌پردازد. این تحریم همچنان مانع ارتباط بانک‌های خارجی با بانک‌های ایرانی است، چراکه بانک طرف معامله با بانک‌های ایرانی از دسترسی به نظام دلاری آمریکا محروم شده و تمام منافع اقتصادی خود را از دست می‌دهد. با چنین شرایطی بانک‌های کشورهای ثالث حتی اگر در خارج از آمریکا و با ارزهای غیر از دلار با بانک‌های ایران وارد تعامل شوند، در واقع با بانک‌هایی که عنوان پولشویی دارند، ارتباط برقرار کرده‌اند و به اتهام پولشویی از دسترسی به دلار در آمریکا محروم می‌شوند.   *‌ U-TURN یا چرخه دلاری یکی دیگر از مواردی که باید در احیای برجام مدنظر قرار گیرد و در زمان مذاکرات هسته‌ای منتج به برجام از آن غفلت شد، تحریم‌ U-TURN یا چرخه دلاری است که لغو آن زمینه‌ساز یک توافق قابل قبول برای کشورمان است. آمریکا دهه ۹۰ میلادی با اتهامات تروریستی، هر نوع مراوده با ایران را برای اشخاص حقیقی و حقوقی آمریکایی ممنوع کرد اما برای اینکه با این فرمان دسترسی ایران به تراکنش‌های دلاری را مسدود نکند، یک استثنا در نظر گرفت که آن هم چرخه دلاری بود.  بر اساس این استثنا، تراکنش‌های دلاری ایران قابل انجام بود، مشروط به اینکه بانک پرداخت‌کننده و دریافت‌کننده خارج از حوزه صلاحیتی ایالات متحده باشند. این استثنا تا سال ۲۰۰۸ برقرار بود اما نوامبر 2008 خزانه‌داری آمریکا با طرح اتهام پولشویی، حمایت ایران از تروریسم و اشاعه تسلیحاتی مجوز تراکنش‌های U-Turn را ملغی کرد. از آن زمان به بعد عملا دسترسی مستقیم بانک‌های ایرانی به تراکنش‌های دلاری مسدود شد. 

 

**************

روزنامه خراسان**

امیکرون «نوروز» را می بلعد؟/ سید صادق غفوریان
پس از حدود 60 روز، مجدد آمار فوتی های کرونا سه رقمی شد و این در شرایطی است که در 24 ماه گذشته زندگی با کووید19 این ویروس علیه مردم جهان همچون یک «بازی سینوسی» رفتاری خشونت آمیز روا داشته و دارد.
به این معنا که یک تا دو ماه کم رنگ می شود و باز مجدد روی وحشی اش را عیان می کند و تا بتواند به سلامت جامعه سیلی می زند.
حالا آمارها، هشدارها و شلوغی درمانگاه ها و بخش های ویژه بیمارستان ها به سرعت هر چه تمام تر کشور را به اوج موج ششم نزدیک می کند و مشخص نیست که این بلا در این پیک تا چه زمانی دست هایمان را بسته نگه می دارد.
نگرانی از تجربه اروپا و آمریکا
پس از پیدایش سویه جدید کووید19 با نام امیکرون در اواخر ماه نوامبر(اوایل آذر) که اروپا و آمریکا در حال تدارک تعطیلات و تفریحات سال جدید میلادی و کریسمس بودند، این سویه با خاصیت سرایت و جهش خیلی بالا، در عرض یک ماه، تمام اروپا و ایالات متحده را درنوردید و نه تنها کام مردم در انتظار تعطیلات و تفریحات این مناطق را تلخ کرد بلکه آمار هولناک روزانه تا بیش از 200هزار مبتلا کشورهایی همچون انگلیس و فرانسه را به کانون امیکرون جهان تبدیل کرد. این بازی وحشتناک امیکرون در این مناطق که اگرچه در روزهای کنونی در سراشیب کاهش است اما حدود دو ماه است که همچون بختک جان و روان مردم اغلب جهان را به بازی تلخ خود گرفتار کرده است. بنابراین اگر امیکرون بخواهد به همین قاعده و قانون با ایرانی ها رفتار کند، ما نیز باید با تعطیلات و تفریحات شیرین نوروز خداحافظی کنیم و به «خانه نشینی» پناه ببریم و به تلویزیون سرکوفت بزنیم که چرا «پایتخت7» را نساخت که با تماشایش کمی دلخوش کنیم.     
بلبشو در جهان
حالا با رفتار سینوسی و «بازی ناتمام» کووید در لباس امیکرون، برخی کشورها که بیشتر به نظر می رسد، کلافه شدند سیاست حذف «محدودیت های کرونایی» را در پیش گرفتند. از جمله در کشور منضبطی همچون دانمارک از سه شنبه هفته گذشته قواعد استفاده اجباری از ماسک، ارائه گواهی واکسن و ممنوعیت حضور در جمع ها و مراکز عمومی لغو شد و دولت رسما اعلام کرد که کووید۱۹ دیگر یک «تهدید حیاتی» شناخته نمی‌شود به‌ویژه این‌که تعداد زیادی از شهروندان ما واکسینه شده‌اند و نخست وزیر این کشور هم روز پس از لغو محدودیت ها در فیس بوک نوشت: «صبح به خیر به دانمارک بدون محدودیت». (منبع: ایندیپندنت / اول فوریه2022- 12 بهمن 1400)
البته این روش و سیاست در اروپا و سازمان بهداشت جهانی هنوز چندان هوادار نیافته است و چه بسا مسئولان سازمان بهداشت جهانی این رویکرد را شماتت کردند. ضمن این که سوی مقابل این سیاست، کشوری همچون اتریش «اجباری شدن واکسن» را با تصویب در پارلمان این کشور به یک قانون تبدیل کرد که از شنبه پیش رو نیز این قانون به اجرا گذاشته خواهد شد و همچنین واکسیناسیون اجباری در اغلب کشورهایی که نوع حاکمیت جابرانه دارند، اجرا می شود. سوی دیگر این روش، رویکرد «صفر کووید19» است که تنها کشور چین طلایه دار آن است و همچنان اصرار دارد که شهرهای چند میلیونی را با قوانین سختگیرانه به قرنطینه کامل در حد «منع خروج از منزل» می برد. آخرین نمونه گزارش دیروز دوشنبه خبرگزاری «راشاتوی» بود که نوشت: «چین از دوشنبه (دیروز) پس از گزارش تقریبا 100 مورد کووید19 در یک شهر 3.5 میلیون نفری به نام «بیس»، دستور ماندن در خانه یا همان قرنطینه را صادر کرد.»
این سه مدل مواجهه با کووید19 اکنون دنیای همزیستی با کرونا را دچار نوعی بلبشو کرده و همچنان مشخص نیست، فرضیه آندامیک شدن (بومی شدن) این بیماری آیا محقق می شود یا یک سراب و خوش بینی است.
ما در 2 سالگی کرونا چه کنیم؟
-اکنون «زندگی ایرانی با کرونا» به ما چه می‌گوید؟
-ما باید چگونه خودمان را همچنان با کرونا همزیست تر کنیم؟
در پاسخ به این دو پرسش اساسی باید گفت که ما هنوز نه به آن میزان واکسیناسیون انجام داده ایم که ایمنی نسبی جمعی برایمان فراهم شده باشد و نه کشوری با پهلوی چرب از نظر اقتصادی هستیم که بخواهیم، مردم و کسب و کارها را به جریان محدودیت های فراگیر ببریم، اما می توانیم به مصوبات حداقلی که در ستاد ملی کرونا تعیین شده پایبند باشیم. یعنی مجریان قانون، دست کم مصوبات خودشان مبنی بر الزام واکسیناسیون برای اصناف و کارکنان بخش های دولتی و عمومی را اجرایی و نیز نظارت های بهداشتی را با دقت و اهتمام بیشتری پیگیری کنند که به طور قطع این موارد (که بارها بیان و تاکید شده است) ما را تا حدود زیادی از آسیب های دردناک کووید نجات خواهد داد. ضمن این که سرعت سرایت و ابتلای امیکرون، خیلی زودتر از این باید، سیستم بهداشت و درمان ما را در حال آماده باش قرار می داد که مبادا شایعه شود برخی اقلام دارویی مورد نیاز بیماران در بازار یافت نمی شود. حتما این حرف و حدیث های پراکنده در فضای مجازی شایعه است اما اگر یک سیستم، بداند در بحران ها چگونه باید رفتار و مدیریت کند، قطعا اجازه بروز کم ترین و کوچک‌ترین ضعف ها را هم نخواهد داد آن هم پس از 24 ماه تجربه و 133 هزار قربانی این ویروس وحشی.

 

*****************

روزنامه جوان**

جشن جهانی شدن گفتمان انقلاب اسلامی/ سیدعبدالله متولیان

در آغازین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر این نکته مهم تأکید کردند که مستکبران جهان از عالمگیر شدن منطق ظلم ستیزی و استکبارستیزی و از صدور اسلام انقلابی و ظهور و گسترش گفتمان دینی در برابر دنیای کفر و شرک و الحاد و مکاتب انحرافی اعم از لیبرالیزم، سوسیالیزم، کمونیزم و... می‌ترسند. فریاد امام راحل بر سر دنیای کاپیتالیسم، امپریالیسم و همه ایسم‌های استثمارگر و استعمارگر هنوز در گوش وجدان‌های بیدار بشری در اقصی نقاط جهان طنین انداز است. امام (ره) در آیینه تمام نمای قرآن، درخشش حق و افول باطل را در پیروزی و غلبه اسلام بر کفار و استکبار به چشم می‌دید که می‌گفت: من با اطمینان می‌گویم که اسلام ابر قدرت‌ها را بر خاک مذلت می‌نشاند.
چهار دهه پس از انقلاب و در طلیعه چله دوم استقرار جمهوری اسلامی، امام خامنه‌ای در بیانیه گام دوم انقلاب، شکل‌گیری گفتمان اسلام انقلابی و عالمگیر شدن این گفتمان را علت اصلی دشمنی مستکبران با جمهوری اسلامی برشمرده و جهان امروز را تقابل دوگانه «اسلام و استکبار» معرفی کرده و فرمودند: «انقلاب اسلامی، جهان دو قطبی را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط شوروی، تقابل دوگانه «اسلام و استکبار» به عنوان پدیده جدید و برجسته شکل گرفت.»‌معظم‌له سه ویژگی برجسته انقلاب اسلامی، «ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و تسلیم ناپذیری»، «حضور مقتدر ایران در مرز‌های رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع امریکا از منطقه غرب آسیا»، «حمایت جمهوری اسلامی ایران از مبارزان و مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی» را به عنوان حرکت شکوهمند و افتخارآمیز انقلاب و رویکرد جهانی در عمق استراتژیک نظام مقتدر جمهوری اسلامی مطرح کردند.
امروز در چهل و سومین جشن پیروزی انقلاب، دنیای سلطه و در رأس آن امریکای جنایتکار با یأس و حقد و کینه از محقق نشدن نقشه فروپاشی و براندازی جمهوری اسلامی، تسلیم اراده‌های درهم تنیده و پولادین ملت خداجوی ایران شده است. همین سه سال پیش بود که گردنکشان و یاغیان امریکایی در بزم اهریمنی منافقین، دون‌کیشوت وار رؤیای برپایی جشن کریسمس در تهران و ممانعت از جشن چهل سالگی جمهوری اسلامی را در سر می‌پروراندند، اما اینک امنیت ایران در میان بشکه باروت تروریسم غرب ساخته منطقه غرب آسیا برقرار و تهدید دشمن به کلی خنثی شده است و در چهل و سومین جشن پیروزی، مردم ایران سرود خنثی‌سازی تحریم‌ها را سر داده‌اند و مقامات امریکایی یکی پس از دیگری به ناکارآمدی و بی اثر شدن تحریم‌ها اعتراف کرده و معتقدند خروج خفت بار و مفتضحانه آنان از افغانستان و شکست آنان در میدان جنگ با شیرمردان یمنی سبب موقعیت برتر و تقویت ژئواستراتژیکی جمهوری اسلامی ایران شده است.
چهل و سومین بهار انقلاب را در شرایطی جشن می‌گیریم که پس از سقوط طاغوت و محو دیکتاتوری و استقرار مردم سالاری دینی، جمهوری اسلامی ایران با صلابت از گردنه‌های صعب العبور و هزاران فتنه رنگارنگ عبور کرده و گفتمان مقاومت را در جهان استبداد و ظلم، فراگیر ساخته و نظم تفرعن و استکبار ۴۰۰ ساله غرب را نابود و کاخ رؤیای امریکایی را بر سر سردمداران نظام سلطه خراب کرده است. برخلاف وارونه نمایی حقایق و دروغ بافی غرب و شبکه همکار غرب در داخل در جنگ تحریف و روایتگری، جمهوری اسلامی ضمن خاتمه بخشی به الگوی دست نشاندگی امریکا و حافظ منافع امریکا و رژیم تروریست صهیونیستی در منطقه، با غرور و افتخار، دستاورد‌های انقلاب در عرصه مقاومت و عمق راهبردی خود را که گوشه‌ای از آن‌ها به قرار زیر است جشن می‌گیرد:
۱. احیای گفتمان ارزشی و اندیشه دینی و بازگشت به دین.
۲. احیای گفتمان تشیع به‌عنوان پیشرو و پرچمدار ظلم ستیزی.
۳. احیای گفتمان حمایت از مستضعفان و محرومان.
٤. ایجاد گفتمان مقاومت در کل جهان.
۵. شکستن ابهت پوشالی ابرقدرت‌ها به‌ویژه امریکا.
۶. انتقال کانون ترس و وحشت از جبهه مستضعفان به اردوگاه مستکبران.
۷. ایجاد جرئت و باور به مبارزه با نظام سلطه.
۸. الگوسازی برای همه ملت‌های آزادیخواه.
۹. نواخته شدن آهنگ بیداری اسلامی در جهان اسلام.
۱۰. حرکت به سمت وحدت و انسجام جهان اسلام به‌عنوان مقدمه تمدن نوین اسلامی.
۱۱. برهم زدن نقشه نظام سلطه برای چپاول قانونی کشورها.
۱۲. انتفاضه فلسطین و جهانی کردن مبارزه با رژیم صهیونیستی.
۱۳. دفاع از افغانستان و سایر مسلمانان.
۱٤. تبدیل ملت ایران از ملتی منزوی و تحت استعمار امریکا به ملتی انقلابی، ظلم ستیز، شجاع، ایثارگر، شهادت طلب، آرمانخواه، مقاوم خستگی ناپذیر، بصیر، حاضر در صحنه، مسئولیت شناس، دشمن‌شناس و دشمن ستیز، نوع دوست، عزیز و کابوس امریکا.
۱۵. پی ریزی پایه‌های تمدن نوین و بزرگ اسلامی.
۱۶. ارائه الگوی انسان تراز تمدن نوین اسلامی.
۱۷. ارائه «اسلام سیاسی» به عنوان گفتمان جدیددر عرصه جهانی.
۱۸. تحقیر و منفورسازی همه‌جانبه امریکا در منطقه و جهان.
۱۹. فروپاشی نظام دوقطبی درجهان درپی ایجاد اولین کشور مستقل در جهان.
۲۰. ارائه الگوی مبارزه با نظم نوین امریکایی.
سردمداران نظام سلطه اکنون به تکاپو افتاده و به «تحریف و وارونه نمایی حقایق»، «شایعه‌سازی و دروغ پراکنی»، «حاشیه‌سازی (غلبه حاشیه بر متن)»، «دادن آدرس عوضی درباره علت بروز مشکلات»، «بزرگنمایی مشکلات و نقص‌ها»، «تخریب باورها»، «بحران آفرینی»، «ناامیدسازی مردم»، «افزایش تحریم‌ها و فشار»، و «تطهیر رژیم پهلوی» پرداخته‌اند. محور شرارت «غربی، عبری، وهابی» در پروژه تحریف و تضعیف دستاورد‌های انقلاب در پی: «فروپاشی ادراکی و اندیشه ملت»، «شکستن دیوار اعتماد ملی»، «فروپاشی داخلی»، «به تسلیم کشاندن نظام» و «استحاله نظام انقلابی به اسلام امریکایی» است.
ملت سربلند و نستوه ایران جشن چهل و سومین بهار پیروزی را در تقابل با جنگ تحریف راه اندازی جهاد عظیم تبیین و روشنگری با هدف «امیدآفرینی (جهاد امیدآفرینی)»، «اعتماد‌سازی با برافراشتن دیوار اعتماد»، «تقویت روحیه ایمان و باور‌های مردم به ارزش‌های والای انقلاب اسلامی» و... برگزار می‌نمایند و مقدمات تمدن نوین و بزرگ اسلامی را با برنامه ریزی برای خنثی‌سازی تحریم و تحریف فراهم می‌آورند.

********

روزنامه ایران**

چهل سال پس از ماجرای نیمروز/ محمدحسن روزی‏طلب
 
40 سال پیش در چنین روزی در منطقه شمال تهران در یک نیمروز سرد زمستانی دو اتفاق مهم رخ داد. از دقایق اول صبح نیروهای امنیتی خانه تیمی مرکزیت سازمان منافقین را محاصره کردند و پس از چند ساعت درگیری سر گروهک تروریست منافقین را قطع کردند. موسی خیابانی، اشرف ربیعی و سایر اعضای مرکزیت کشته شدند. عملیات حدود ساعت 11 تمام شد و زمانی که رضا سیف فرمانده وقت واحد اطلاعات سپاه پاسداران به جماران رفت تا به امام خمینی گزارش دهد، ملاحظه کرد که مقامات ارشد کشور به مناسبت دهه فجر به حسینیه جماران آمده‌اند و رهبر کبیر انقلاب اسلامی در حال سخنرانی است. امام پس از تبریک سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، سر اصل مطلب رفت: «اساس ادامه یک پیروزی و یک انقلاب که به‌نظر می‌رسد در رأس امور واقع است و اینکه دولت، مجلس و کسانی که در ارتش هستند و سپاه و همه اینها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند... مادامی که مجلس و ارگان‌های دولتی و همه اینها از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشکیل بشود، امکان ندارد که یک دولت بزرگی به هم بزند اوضاع را!»
امام در روز پیروزی بر تروریستی‌ترین گروه تاریخ ایران، تئوری امنیت ملی جمهوری اسلامی را توصیف کرد: «حاکمیت باید از افراد طبقات محروم و غیر‌سرمایه‌دار شکل گیرد.» امام در همان سخنرانی گفت: «این پابرهنگان و پایین شهری‌ها ولی‌نعمت ما هستند. اگر اینها نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه را آوردند و نشاندند به جایی...»

**************

روزنامه شرق**

تلاش گروه ضدبرجام برای اخراج موسویان از پرینستون

 گروه ضدبرجامی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» که در آستانه آغاز دولت باراک اوباما در آمریکا یعنی در سال ۲۰۰۸ برای مخالفت با هر گونه تعامل و توافق از سوی ایالات متحده با ایران بنیان گذاشته شده، به دنبال اخراج سیدحسین موسویان از دانشگاه پرینستون است. مارک والاس، سیاست‌مدار جمهوری‌خواه آمریکایی و سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، در دوره بوش از جایگاه مدیر اجرایی یوای‌ان‌آی، 
(United Against Nuclear Iran)، طی نامه‌ای به کریستوفر آیسگروبر رئیس دانشگاه پرینستون، وی را تهدید کرد که در صورت اخراج‌نکردن موسویان، از دولت و تمام مؤسسات حقوقی و حقیقی آمریکا خواهد خواست که این دانشگاه را تحریم مالی کنند. این گروه با اشاره به موضوعاتی مثل شرکت موسویان در مراسم تشییع فرمانده سابق نیروهای قدس ایران که توسط آمریکا ترور شد، سابقه سمت‌های او در وزارت خارجه ایران و تعریف محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق ایران از او، این مسائل را دلایلی دانسته است که استخدام او توسط دانشگاه پرینستون آمریکا را از دید این گروه یک «رسوایی» می‌نمایاند و نیز از این نکته انتقاد می‌کند که چهره‌های برجسته این دانشگاه علیه موسویان موضع نگرفته‌اند. این گروه در این نامه تأکید می‌کند: «ما از دولت آمریکا و تمام افراد و مؤسسات حقوقی آمریکا می‌خواهیم تا زمانی که موسویان در دانشگاه پرینستون کار می‌کند، تمام پرداخت‌های مالی به این دانشگاه برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی را لغو کنند. ما به دانشگاه پرینستون مهلت می‌دهیم که تا ۱۷ فوریه [۲۸ بهمن] پاسخ بدهد که آیا موسویان را اخراج می‌کند یا خیر».
در واکنش به این درخواست، فرانک ون هیپل، در وب‌سایت دانشگاه پرینستون در مطلب مفصلی به گروه یو‌ای‌ان‌آی و این درخواست آنان انتقادهای تندی وارد کرده است. ون هیپل استاد دانشگاه پرینستون است که در دولت بیل کلینتون دستیار امنیت ملی دفتر علم و فناوری کاخ سفید بوده است. او در این نوشته این درخواست را «حمله‌ای شریرانه به مخالفی سیاسی» خوانده است. ون هیپل اشاره می‌کند که بخش عمده‌ای از منابع مالی این سازمان پیش‌تر از سوی شلدون ادلسون، میلیاردر معروف و درگذشته آمریکایی تأمین می‌شد که بزرگ‌ترین حامی مالی دونالد ترامپ نیز بوده است و خود در سال ۲۰۱۳ معتقد بوده است آمریکا باید برای جلب همکاری ایران، یک بمب اتمی در یکی از کویرهای ایران منفجر کند و تهدید کند که بمب بعدی در پایتخت خواهد بود. ون هیپل این گروه را یک گروه تندروی ضد ایران می‌خواند و در مقابل تأکید می‌کند موسویان، از زمانی که در سال ۲۰۰۹ به دانشگاه پرینستون آمده است «به شکلی خستگی‌ناپذیر در راستای راه‌حلی صلح‌آمیز برای تقابل بین ایران و ایالات متحده فعالیت کرده است». 
این استاد پرینستون می‌افزاید: «براساس مشاهدات شخصی من، دکتر موسویان به‌عنوان مشاوری برای مذاکره‌کنندگان هر دو طرف، به اندازه دیگران در ایده‌های خلاقانه‌ای سهیم بوده است که فاصله‌ها را در توافق هسته‌ای ایران پر کردند». او همچنین تأکید می‌کند که در نامه یوای‌ان‌آی به آیسگروبر، استدلالی علیه توافق هسته‌ای ایران مطرح نمی‌کند و به‌جای آن به «سیاست تخریب شخصی» روی آورده است. ون هیپل در نوشته مفصل خود در این زمینه همچنین اشاره می‌کند که موسویان هم از سوی تندروهای آمریکایی و هم از سوی تندروهای ایرانی هدف حمله بوده است.
گروه یوای‌ان‌آی هدفش را «پیشگیری از تحقق جاه‌طلبی ایران در تبدیل به یک ابرقدرت منطقه‌ای دارای سلاح هسته‌ای» عنوان می‌کند و در تمامی مراحل مذاکرات قبل و بعد از برجام با همین ادعا و با این ادعا که این مذاکرات و توافق‌ها باعث دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای می‌شود، با این توافق مخالف بوده است. این در حالی است که نهادهای متعدد امنیتی ایالات متحده در طول این سال‌ها، حتی در دوران دولت دونالد ترامپ و پس از خروج آمریکا از برجام نیز همواره در ارزیابی‌های خود تأکید کرده‌اند نشانه‌ای از حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای ندیده‌اند و چنین تصوری درباره ایران ندارند. برخی از اعضای هئیت‌مدیره این گروه عبارت‌اند از: جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا؛ مئردگان رئیس سابق موساد؛ ریچارد دیرلاو رئیس سابق سرویس اطلاعاتی بریتانیا؛ آگوست هنینگ، رئیس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان؛ کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا؛ چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش انگلستان و مدیر هولدینگ روچلید در بریتانیا.
سیدحسین موسویان، از اعضای ارشد سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بوده است. موسویان در دولت اکبر هاشمی‌رفسنجانی سفیر ایران در آلمان و در دولت سیدمحمد خاتمی معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی (حسن روحانی) بوده است. او البته در سال‌های دولت محمود احمدی‌نژاد در پرونده‌ای پرحاشیه به جاسوسی و اخلال در امنیت ملی متهم و محکوم شد، هرچند بسیاری از مقامات و چهره‌های سیاسی از جمله علی‌اکبر صالحی، وزیر سابق خارجه و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی، این اتهام را وارد ندانستند. او در سال‌های اخیر در رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی به تحلیل تحولات دیپلماسی ایران پرداخته است.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات