18 بهمن 1400 - 11:03

پایگاه رهنما:

روزنامه کیهان**

معجزه بالاتر از این؟! /محمد ایمانی

1- فرعون، خود را مالک مرگ و زندگی بنی‌اسرائیل می‌نامید و آنها را به بردگی گرفته بود. پسران‌شان را سر می‌برید و زنان‌شان را برای بیگاری، زنده نگاه می‌داشت. و برای اینکه مسلط شود، آنها را دسته دسته کرده بود. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَهًًْ مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ». بنی اسرائیل به ستوه آمده بودند که برای نجات از سیطره فرعون، با حضرت موسی(ع) همراه شدند. آنها بارها معجزات الهی را دیده بودند. اما وقتی در مسیر فرار، با امواج خروشان نیل مواجه شدند و در پشت‌سر هم سپاه خون‌آشام فرعون را دیدند که از پشت‌سر به تاخت می‌آیند، چنان مدهوش شدند که گفتند «إِنّا لَمُدرَكونَ. یقینا گرفتار شدیم». احتمالا حتی بیان باورمندانه موسی(ع) هم آرام‌شان نکرد، وقتی فرمود «كَلّا إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ. هرگز چنین نیست. یقیناً پروردگارم با من است، به‌زودی مرا هدایت خواهد کرد».
2- یک طرف دریای خروشان بود و طرف دیگر، دیوان خون‌آشام. بنی‌اسرائیل فقط هنگامی آرامش یافتند که شکافته شدن دریا به اذن الهی را دیدند و به سلامت گذشتند؛ چنانکه دیدند سپاه فرعون چگونه طعمه امواج خروشان شد. نابودی طاغوت مستکبری مثل فرعون، عظمت پروردگار متعال را نشان می‌داد. اما جماعتِ از بلا رسته،
لباس‌شان هنوز خیس بود، که قوم بت‌پرستی را دیدند و گفتند
«یا موسی برای ما هم مانند آنها بتی بتراش تا او را بپرستیم!». موسي چه قدر شرمنده شد که این سخن را شنید و فرمود «عجب قوم ناداني هستيد!». او با نادانی عوام دست به‌ گریبان بود و زیاده‌خواهی و عهدشکنی خواص؛‌ اشرافیگری و خودکامگی امثال قارون که ظاهرا ایمان آورده بودند؛ و خیانت و فریبکاری عالمانی مانند سامری که امت را به انحراف می‌کشاندند. و این چنین، قوم برگزیده بنی‌اسرائیل، پس از رسیدن به عزت و سیادت، دوباره به ذلت افتادند و خواری و آوارگی ابدی، سرنوشت‌شان شد.
3- معجزه، برای اطمینان قلب مومنان است تا با وجود انبوه موانع و تهدید‌ها به حرکت درآیند. قرار نیست معجزه، جایگزین همت و تدبیر و مجاهدت شود. بلکه سنت الهی این است که حرکت برآمده از ایمان و اخلاص، معجزه کند. بشر حق دارد در مسیر پویش دشوار حق، معجزه طلب کند. اصلا وقتی حضرت ابراهیم(ع) با همه عظمتش، از خداوند معجزه طلب می‌کند، تکلیف دیگران روشن است. حضرت ابراهیم(ع) برای اطمینان قلب، از درگاه خداوند درخواست معجزه کرد و باورش قوی‌تر شد؛ «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي. و (ياد كن‏) آنگاه كه ابراهيم گفت‏: پروردگارا به من نشان بده‏ چگونه مردگان را زنده مى‌‏كنى‏؟ خداوند فرمود: مگر ايمان نياورده‏‌اى‏؟ گفت‏: آری، برای اینکه دلم آرامش يابد...». مهم اما، رفتار پس از معجزه است. «ناقه» را همان قوم ثمودی کشتند و به عذاب الهی دچار شدند که از حضرت صالح(ع) خواسته بودند معجزه کند و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آورد تا ایمان بیاورند.
4- حواریون حضرت عیسی(ع) وقتی درخواست معجزه (مائده آسمانی) کردند، همان سخن حضرت ابراهیم را گفتند: «نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ. می‌خواهیم از آن مائده آسمانی تناول کنیم و دل‌های ما مطمئن شود و به‌راستی تو پی بریم و برای آن، از گواهان باشیم». خداوند درخواست آنها را اجابت کرد، اما هشداری بزرگ داد: «قَالَ اللهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ. خدا گفت من آن مائده را برای شما فرو می‌‌فرستم، ولی هرکس بعد از آن کافر شود، او را چنان عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را آن‌گونه عذاب نکنم». با این همه، یهوداى اسخریوطى از میان حواریون به حضرت عیسى(ع) خیانت کرد.
5- رویداد شگفتی است که امیر مومنان(ع) در خطبه قاصعه روایت می‌کند: «من با پیامبر(ص) بودم، هنگامى كه بزرگان قريش آمدند و گفتند تو دعوى كارى بزرگ مى‌‌كنى... ما چيزى را از تو مى‌خواهيم، اگر پذيرفتى و به ما نماياندى، مى‌‌دانيم تو پيامبری؛ وگرنه مى‌دانيم جادوگرى دروغگو هستی. گفت چه مى‌خواهيد؟ گفتند اين درخت را بخوان تا با ريشه برآيد و پيش روى تو درآيد. گفت خدا بر هر چيز تواناست؛ اگر براى شما چنين كرد، مى‌‌گرويد و به حق گواهى مى‌دهيد؟ گفتند: آرى. گفت: من آنچه را مى‌خواهيد به شما نشان خواهم داد، و من مى‌دانم به راه خير باز نمى‌گرديد. و در ميان شما كسى است كه در چاه افكنده شود [اشاره به جنازه ابوجهل، عتبه، شيبه و اميهًْ بن‌خلف كه در جنگ بدر به چاه افكنده شدند] و نيز كسى است [ابوسفيان] كه احزاب را به هم پيوندد و لشكر فراهم آورد. پیامبر سپس گفت: اى درخت اگر به خدا و روز رستاخيز گرويده‌‌اى و مى‌دانى من فرستاده خدايم، با رگ و ريشه از جا برآى، و پيش روى من درآى به فرمان خداى. پس به خدايى كه او را به‌راستى برانگيخت، رگ و ريشه درخت از هم گسيخت و از جاى برآمد، بانگى سخت كنان و چون پرندگان
پرزنان، تا پيش روى رسول خدا(ص) بيامد، و شاخه فرازين خود را
بر رسول خدا گسترد... چون اين معجزه را ديدند، از روى برترى‌جويى و گردن‌كشى گفتند بگو تا نيم آن نزد تو آيد و نيم ديگر بر جاى ماند. پس درخت را چنين فرمان داد و نيم آن رو سوى او نهاد، پيش آمدنى بس شگفت‌آور، و با بانگى هرچه سخت‌‌تر، چنانكه مى‌‌خواست خود را به رسول خدا بپيچد. پس، آنان از روى ناسپاسى و سركشى گفتند اين نيم را بفرما تا نزد نيم خود باز رود، چنان كه بود. و او درخت را چنان فرمود. پس درخت بازگشت و من گفتم لااله‌الاالله، اى فرستاده خدا! من نخستين فردم كه به تو گرويد، و نخستين كس كه اقرار كرد. درخت، آنچه را فرمودى به فرمان خدا، به‌جا آورد تا پيامبرى تو را گواهى دهد و گفته تو را بزرگ دارد. پس، آنان گفتند ساحرى است دروغگو، شگفت جادوگری و در جادوگری چه سبک دست! چه كسى تو را در كارت تصديق كند، جز او؟! و منظورشان من بودم».
6- مگر کسی به ابوجهل و امیه و ابوسفیان اقتدا کرده باشد که عمدا بخواهد عظمت معجزه انقلاب اسلامی را انکار کند. معجزه، از این بالاتر که آمریکای ابرقدرت، رژیم پهلوی را ژاندارم خود در منطقه، و ایران را جزیره ثبات می‌نامید، اما انقلاب اسلامی از دل همین قرارگاه حکومتی آمریکا فوران کرد و توانست نظام سیاسی تشکیل دهد،
43 سال با وجود همه دشمنی‌های بنیان‌برافکن پایدار بماند و در منطقه شاخ و برگ بگستراند؟ انجام کارهای خارق العاده و معجزه‌آسا به شکل پیاپی، حاکی از این حقیقت است که ملت به ضعف کشانده شده ایران، به نقطه توانمندی رسیده و به کلید دانایی و توانایی دست یافته است. این، نقطه آغاز پویش تمدن‌سازی است که با انقلاب به دست آمد و با دست و پنجه نرم کردن در مقابل چالش‌های بنیان‌برافکنی مثل جنگ و کودتا و آشوب و ‌ترور و تحریم حداکثری، به بلوغ رسید. از ژاپن و آلمان و اتحاد جماهیر شوروی، تا نیکاراگوئه و لیبی و مصر، در برابر قدرت و نقشه‌های پیچیده آمریکا سپر انداختند. تنها انقلاب اسلامی بود که بر پروژه‌های تهاجم و تخریب و تحریم و نفوذ و براندازی چیره شد، بلکه از این معارضه‌ها پادتن ساخت و تهدید‌ها را فرصت پیشرفت قرار داد. مردمی که حاکمان دست‌نشانده به او می‌گفتند عُرضه ساختن لولهنگ (آفتابه گُلی) را هم ندارند، کجا؛ و تولید ماهواره و موشک نقطه‌زن و پهپاد‌های پیشرفته و تاسیسات غنی‌سازی و سوخت
20 درصد و فناوری نانو و سلول‌های بنیادی و واکسن کرونا و... کجا؟
7- محافل غربی می‌گویند: آیت‌الله خمینی وقتی از پاریس به تهران برمی‌گشت، پنج میلیون نفر در مراسم استقبال از او حضور داشتند؛ و وقتی درگذشت، با بدرقه ده میلیون نفر تشییع شد. 30 سال بعد، در حالی که خباثت‌های دشمن برای درمانده و دو دسته کردن ملت ایران به اوج رسیده بود، در تشییع یکی از سربازان مکتب امام خمینی(ره)
- شهید سلیمانی - چنان حماسه‌ای رقم خورد که رسانه‌های بزرگ غربی را به حیرت انداخت؛ «خبرنگار نیویورک‌تایمز: دریایی بیکران از مردم در مراسم تشییع قاسم سلیمانی حضور یافته‌اند. سیل بی‌‌‌‌پایان و چند میلیونی مردم از ساعت ۶ صبح در خیابان هستند. در ٢۵ سالی که ایران را پوشش می‌‌‌‌دهم، هرگز چیزی شبیه به این را ندیدم». «خبرگزاری فرانسه: دریای سوگواران با ادای احترام به ژنرال سلیمانی، خواستار انتقام سخت شدند». «خبرنگار لوفیگارو: این تشییع، گسترده‌‌‌ترین تجمع بعد از رحلت آیت‌‌الله خمینی در سال ۱۹۸۸ میلادی است»؛ و «رویترز؛ حجم جمعیت حاضران در این تشییع، شبیه جمعیتی بود که برای تشییع آیت‌‌‌الله خمینی به خیابان‌‌‌ها آمدند». سلسله این رویداد‌ها اگر معجزه نیست، پس معجزه چیست؟! آیا اتمام حجتی بالاتر از این حماسه حضور ملت، آن هم به فاصله دو ماه بعد از آشوب‌افکنی دشمن در آبان 98، برای مسئولان متصور است؟
8- فلاسفه به‌درستی می‌گویند «اقوی دلیل بر امکان شیئی، وقوع آن است». انقلاب اسلامی به برکت ولایت فقیه و مجاهدان باورمند، بارها توانست بر مبنای «عقلانیت انقلابی»، پیروزی‌های معجزه‌آسا را پدید آورد و باز هم می‌تواند؛ اما بشرط‌ها و شروط‌ها. جزو بدترین انواع ارتجاع و انحطاط این بود که کسانی خواستند نقشه راه آینده انقلاب اسلامی را از اضداد ماتریالیستی و لیبرالیستی آن وام بگیرند. و حال آنکه خداوند متعال، کفر به طاغوت را مقدم بر ایمان داشته و فرموده است «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللهِ فَقَدِ استَمْسَکَ بِالْعُرْوَهًْ الْوُثْقیَ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ». همچنین فرمود «سست و غمگین نشوید در حالی که شما برترید، اگر ایمان داشته باشید. ولاتَهِنوا وَلاتَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ». مومنان حق ندارند در برابر دشمن احساس ضعف و دعوت به سازش کنند، اگر که حقیقتا مومنند: «فلا تَهِنوا وَتَدعوا إِلَى السَّلمِ وَأَنتُمُ الأَعلَونَ وَاللهُ مَعَكُم وَلَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم». خداوند متعال همچنین، شرط مومن بودن را نهراسیدن از شیاطین دانسته است: «إنَّما ذلِكُمُ الشَّيطانُ يُخَوِّفُ أَولِيائَهُ فَلاتَخافوهُم وَخافونِ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ. شیطان همانا منحصرا پیروان خود را می‌‌ترساند. از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید».
9- با سرکشی و انکار مستکبران عالم کاری نداریم. آنها تا چند قُلُپ از جام مرگ نچشند، تسلیم حق نخواهند شد. اما برخی چهره‌ها که زمانی با انقلاب همراه شدند و حالا بازیگر «عملیات مرغ مقلّد» شده‌اند و همان می‌گویند که ژنرال‌های اتاق جنگ روانی دشمن دیکته می‌کنند، چه؟! آیا کم دست اعجاز الهی را دیده‌اند که از آستین فرزندان غیور ملت ما در عرصه‌های مختلف بیرون آمده و هیبت مستکبران را شکسته است؟ پس گرفتاری‌شان چیست؟ قارون‌زدگی؟ سامری‌زدگی؟ میل به احیای طاغوتی‌گری؟ تضییع حقوق مردم بر خلاف مطالبات امام و رهبری، و سپس طلبکار شدن از نظام با همان دستاویز؟ ‌اشرافیگری و تبدیل شدن به طعمه سر قلاب دشمن؟!
10- امير مؤمنان(ع) در خطبه 120 نهج‌‌البلاغه درباره عواقب خسارت‌بار اعتماد به شیاطین فرمود «کجايند گروهي که به اسلام فرا خوانده شدند، پس پذيرفتند... و هيجوا الي الجهاد فَوَلَهوا وَلَهَ اللّقاح الي اولادها. و به جهاد برانگيخته شدند، پس همانند ‌اشتياق ماده شتر به فرزند جدا شده‌‌اش، مشتاقي نشان دادند... همانا شيطان، راه‌هاي خود را براي شما هموار مي‌کند و مي‌خواهد گره به گره، دين شما را از هم بگشايد. وَ يُعطيکُم بِالجَماعهًًْ الفُرقَهِ، و بالفٌرقَهًًْ الفِتنَه. و جماعت و اتحاد شما را بگيرد و در ازاي آن تفرقه بدهد و با تفرقه، فتنه را ارزاني شما دارد. پس، از وسوسه‌‌ها و تبهکاري‌‌هاي او رويگردان شويد و نصيحت را از کسي که به شما هديه مي‌‌کند، بپذيريد».

***************

 روزنامه وطن امروز **

اوکراین در منجلاب سیاست‌های امنیتی آمریکا و ناتو/ مهدی گرگانی
اوکراین این روزها روی خط داغ جنگ سرد بین شرق و غرب قرار دارد. می‌توان گفت بعد از بحران سوریه، این مهم‌ترین نقطه برخورد قدرت‌های بزرگ شرق و غرب در قرن 21 است؛ با این تفاوت که سوریه تن به استکبار و استبداد نداد و محور آمریکایی- صهیونیستی- عربی- تکفیری به این روزش انداختند و اگر حمایت‌های محور شرق مانند ایران، روسیه و چین نبود از هم فروپاشیده بود اما درست در نقطه مقابل، اوکراین وارد بازی غرب علیه روسیه شد و اکنون در باتلاق گرفتار شده، از شرق رانده و از غرب مانده است و هیچ حامی‌ای ندارد. 
1- کودتاچیان حامی غرب سال 2014 دولت مستقل «ویکتور یانوکوویچ» که مخالف امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپایی بود را ساقط کردند و بحران اوکراین از همین نقطه با مداخله آشکار و خودخواهی محض کشورهای غربی در تحمیل قراردادهای خارجی به کی‌یف، آغاز شد. علاوه بر دولت‌های آمریکایی و اروپایی، نمایندگان و سناتورهای کنگره آمریکا نیز علنا از اقدامات کودتاچیان در اوکراین حمایت کردند. «جان مک‌کین» سیاستمدار مقبور در بحبوحه اعتراضات در اوکراین از مردم این کشور خواست قیام کنند. حتی گزارش شده دولت کانادا که معمولا خود را مستقیما درگیر چنین اقداماتی نمی‌کند نیز، از کودتاچیان اوکراینی حمایت کرده است. شبکه سی‌بی‌اس آمریکا نوشت: سفارتخانه کانادا در جریان ناآرامی‌های زمستان 2014 اوکراین نقش پررنگی در حمایت از ناراضیان حکومتی ایفا می‌کرده و در روزهای منتهی به سقوط دولت یانوکوویچ، سفارت کانادا در کی‌یف به عنوان پایگاه مخالفان ضددولتی فعال بوده است. 
2- دولت اوکراین که در نقطه برخورد شرق و غرب قرار گرفته است، درباره حمایت غرب باید به سرنوشت افغانستانِ پس از اشغال و اعتماد کابل به آمریکا و ناتو بنگرد و سرنوشت معمر قذافی رهبر لیبی را سرلوحه کار خود قرار دهد. نتیجه اعتماد و اتکای اشرف غنی به آمریکا سقوط دولت افغانستان و فرار وی از کشورش بود و سال‌ها اشغال این کشور توسط غربی‌ها در نهایت منجر به فرار آمریکا و ناتو از این کشور و تنها ماندن مردم افغانستان در برابر مشکلات شد. 
در لیبی مساله از افغانستان هم بدتر شد؛ جایی که معمر قذافی تحت فشارها و تحریم غرب تن به مذاکره با آمریکا و انگلیس داد و با کل مطالبات آمریکایی‌ها در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای خود موافقت کرد.
آنها از لیبی خواسته بودند ضمن انهدام و انتقال تجهیزات هسته‌ای این کشور به کشوری دیگر‌، دسترسی کامل و نامحدودی به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدهد و در عین حال از تمام فعالیت‌های هسته‌ای اعم از تحقیق و تولید دست بکشد. در نهایت پس از موافقت لیبی با تمام خواسته‌های غرب و در حالی که آمریکا و انگلیس برای نشان دادن حسن‌نیت خود با لیبی پیمان‌نامه و توافق‌های دفاعی و اقتصادی امضا کرده بودند(!) در جریان اعتراضات مردمی در لیبی، مورد حمله هوایی آمریکا و ناتو قرار گرفت و دودمان معمر قذافی بر باد رفت و خودش در یک کانال فاضلاب کشته شد. 
3- اکنون پس از چند سال از روی کار آمدن غرب‌گرایان در اوکراین، مردم این کشور به این نتیجه رسیده‌اند دولت اوکراین در مسیر درستی قرار ندارد. نظرسنجی‌های جدید نشان می‌دهد اکثریت مردم اوکراین قول‌ها و وعده‌های کشورهای غربی در حمایت از این کشور را فریب بزرگ می‌دانند. اعتراضات اخیر مردم در کی‌یف علیه دولت این کشور و درخواست آنها برای جلوگیری از جنگ با روسیه در همین راستا بود. شبکه سی‌ان‌ان در مصاحبه با شهروندان اوکراینی از قول آنها اعلام کرد اوکراینی‌ها با انتقاد از کشورهای غربی معتقدند کشورشان به توپ میان روس‌ها و ناتو تبدیل شده و خواستار راه‌حل مسالمت‌آمیز هستند. 
در واقع خود دولت کی‌یف تحت تاثیر فریبکاری و بازی سیاسی کشورهای غربی، از عوامل ایجاد تنش بود و با سیاست‌های ضدروسی و روس‌هراسی‌های بی‌مورد باعث تشدید دوباره تنش‌ها در شرق اوکراین شد. بعد از دونالد ترامپ که علاقه چندانی به مساله اوکراین نشان نمی‌داد، جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا با همکاری کشورهای عضو ناتو تلاش کرد با تشدید تنش‌ها در اوکراین زمینه تقویت و افزایش حضور نظامی خود را اولا: برای مقابله و مهار روسیه افزایش دهد و ثانیا: شرایط فروش بیشتر تسلیحات نظامی به کشورهای مستقر در شرق اروپا را فراهم کند. 
4- دولت اوکراین که ناخواسته و احمقانه در بازی آمریکا و ناتو قرار گرفته، اکنون به اشتباه خود پی برده و نارضایتی خود را از آمریکا و غرب نیز اعلام کرده است. زلنسکی اخیرا در یک نشست خبری با اعتراض به هراس‌افکنی بیش از اندازه آمریکا و رسانه‌های غربی درباره تهدید روسیه گفت: تنش‌زایی در شرق اروپا به اقتصاد اوکراین ضربه‌ زده است. آنچه در رسانه‌ها (غربی) می‌شنویم اینطور است که گویی سربازان در خیابان‌ها در حال تردد هستند و مردم در حال ترک خانه‌ها هستند. این درست نیست. زلنسکی همچنین گفت: کاخ سفید اشتباه می‌کند که خطر وقوع یک جنگ تمام‌عیار را بیش از حد برجسته می‌کند و این پیامی بود که من در گفت‌وگوی تلفنی به بایدن گفتم. 
مقامات نظامی اوکراین نیز آمادگی روسیه برای حمله قریب‌الوقوع به خاک اوکراین و مواضع کشورهای غربی در این زمینه را رد کردند. با این حال آمریکا و متحدانش اصرار دارند ارزیابی آنها از خود اوکراینی‌ها دقیق‌تر است و منتظر شروع حمله روسیه هستند!
اگر شعله‌ور ماندن تنش‌ها در شرق اروپا و اوکراین برای مردم این منطقه نان ندارد، گویا برای آمریکا و ناتو منافع زیادی دارد.

**************

روزنامه خراسان**

گام بلند دولت در صنعت و الزامات گام های بعدی/ مهدی حسن زاده
روز گذشته بزرگ ترین پروژه سرمایه‌گذاری صنعتی کشور کلید خورد. پروژه ای که با مشارکت 7 شرکت بزرگ صنعتی و معدنی کشور اجرایی می شود و براساس آن ۴۸ پروژه بزرگ صنعتی در کشور در 13 استان با 17 میلیارد دلار سرمایه گذاری اجرایی می شود. در گزارش امروز صفحه 10 خراسان ،جزئیات بیشتری از این طرح بزرگ منتشر شده اما اجرای مجموعه و بسته ای با چنین ابعادی در حوزه صنعت از 2 جهت حائز اهمیت و بررسی است که در این مجال به آن اشاره می کنیم.در نگاه نخست، ویژگی بارز این طرح، تامین مالی آن از محل منابع داخلی این شرکت هاست. شایان ذکر است که تقریبا هر 7 شرکت با نسبت هایی متفاوت، مجموعه هایی نیمه دولتی و نیمه شبه دولتی محسوب می شوند. بخشی از سهام این مجموعه ها همچنان در دست دولت، بخشی به لحاظ مالکیت در دست سهام عدالت است اما از جنبه مدیریتی باز هم در دست دولت قرار دارد، بخشی دیگر از سهام این مجموعه ها در دست مجموعه های شبه دولتی نظیر صندوق های بازنشستگی و برخی بانک های نیمه دولتی است و در نهایت بخش کمی از سهام این مجموعه ها در اختیار سهامداران خرد بخش خصوصی است. نکته قابل تامل این است که حضور دولت در مالکیت این شرکت ها ایجاب می کند که اقدامات حاکمیتی این مجموعه ها جدی گرفته شود چرا که به عنوان مثال شرکتی نظیر پتروشیمی خلیج فارس  یا شرکت ملی مس، به نوعی انحصار  یا سهم اصلی بازار را در صنعت خاص خود دارند بنابراین انتظار می رود که متناسب با این انحصار  یا سهم غالب که مبتنی بر لزوم مدیریت کلان زنجیره صنایع مذکور به این شرکت ها داده شده و بخشی از سودآوری این شرکت ها ناشی از رانت حضور دولت  یا انحصار اعطا شده از سوی دولت به این مجموعه های بزرگ است، شرکت های مد نظر نیز در مسیر توسعه صنعتی و ایجاد ارزش افزوده بیشتر در اقتصاد قدم بردارند. تردیدی نیست که این مسئله به ویژه اگر موجب تکمیل زنجیره ارزش این صنایع شود و محصول تولیدی آن ها را از سطح خام فروشی به تولید محصول فراوری شده سوق دهد، کمک بزرگی به اقتصاد کشور و توسعه صنعتی ایران خواهد داشت. براین اساس رویکرد دولت سیزدهم در الزام شرکت های بزرگ به استفاده از منابع داخلی سرشار این شرکت ها و جلوگیری از حبس این منابع در بخش های غیرمولد و سپرده های بانکی، اقدام بجایی است که در جهت تجهیز منابع داخلی برای توسعه صنعتی موثر است چرا که به طور مثال سود خالص سالانه همین شرکت ها بیش از 100 هزار میلیارد تومان است و با اضافه شدن بخشی از این سود به سرمایه گذاری جدید می توان به تامین منابع جدید برای سرمایه گذاری در کشور کمک کرد. همچنین استقبال دولت از سرمایه گذاری این شرکت ها و مشوق هایی که در این زمینه می دهد، می تواند الگویی برای تداوم این نوع از سرمایه گذاری صنعتی در کشور ایجاد کند.از نگاهی دیگر این اقدام را باید از زاویه دید نقشه راه توسعه صنعتی نگریست. هرچند اطلاعاتی درباره جزئیات این پروژه ها منتشر نشده است اما در نبود نقشه راه توسعه صنعتی کشور، نمی توان ارزیابی دقیقی درباره این پروژه ها داشت. به یاد بیاوریم که رهبر انقلاب هفته گذشته در دیدار فعالان اقتصادی بر ضرورت ترسیم سندی لازم الاجرا برای توسعه صنعتی کشور تاکید داشتند. رئیس جمهور نیز دیروز در مراسم امضای اسناد و توافق نامه های مربوط به این 48 پروژه بر تدوین نقشه جامع صنعت کشور تأکید کرد و گفت: «دولت از ابتدا این موضوع را در دستور کار خود داشته است و با تأکیدات اخیر رهبر معظم انقلاب، این سند هر چه زودتر نهایی خواهد شد.» با این حال تا زمانی که نقشه راه مشخصی در زمینه توسعه صنعتی نداریم، نمی توان قضاوت قطعی درباره پروژه های صنعتی امضا شده داشت. پروژه هایی که البته تاکنون اطلاعاتی از جزئیات آن مطرح نشده است اما در صورت انتشار جزئیات آن، باز هم نمی توان گفت که این پروژه ها تا چه اندازه مطابق نیازهای واقعی صنعت کشور است و به توسعه صنعتی کشور کمک می کند.در مجموع اگرچه رویکرد دولت در الزام و تشویق شرکت های بزرگ نیمه دولتی به سرمایه گذاری از منابع داخلی خود ارزشمند است و هر گامی برای توسعه صنعت در کشور را باید به فال نیک گرفت اما تا زمانی که نقشه توسعه صنعتی مدون و قطعی شده ای نداریم، اثربخشی اقداماتی از این دست چندان مشخص نیست از این رو اهمیت تدوین سند توسعه صنعتی کشور بیش از پیش احساس می شود.

**************

 روزنامه ایران**

دومینوی آسیب به روان جامعه را متوقف کنیم/ آزاده سهرابی
مسئولیت اجتماعی شهروندان ایجاب می‌کند که نسبت به مقوله امنیت روانی جامعه حساس باشند. در چند روز اخیر انتشار اخبار و تصاویر به شهادت رسیدن شهید رنجبر توسط یک فرد شرور و فیلم بهت آور فردی که همسر خود را به قتل رساند اذهان عمومی جامعه را متأثر کرد.
حالا دیگر به مدد فضای مجازی خبرها زود می‌چرخد و با گوشی هوشمند هیچ صحنه‌ای از دایره تصویر شدن بیرون نمی‌ماند، اما آنچه اهمیت دارد بعد از رخ دادن این وقایع و ثبت رویدادها است. جایی که تصاویر و عکس‌ها از صحنه‌های دلخراش دست به دست می‌شود. افراد بی‌خبر روی فیلمی کلیک می‌کنند و در معرض شوک و آسیب روانی قرار می‌گیرند؛ بسیاری از این افراد ممکن است کودکان و نوجوانانی باشند که در این وانفسای آموزش مجازی دیگر دسترسی به گوشی تلفن همراه و اینترنت و پیام رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی جزء لاینفک زندگی شان شده است. این طرف اما برای انتشار چنین تصاویر و فیلم‌هایی گاهی ما بدون لحظه‌ای درنگ یک کلیک ساده می‌کنیم و دومینویی را بر ضد امنیت روانی جامعه راه می‌اندازیم.
باز انتشار یک تصویر از خشونت، خود به بازتولید خشونت می‌انجامد، چرا که بشر مجبور است برای کاهش اضطراب رویارویی با چنین مواجهه‌هایی سطح اضطراب خود را کاهش دهد و مکانیسم عادی‌انگاری، یک دفاع برای افراد جامعه می‌شود و هر چه بیشتر ما را از جامعه‌ای با سلامت روانی بهینه دور می‌کند.
مسأله بعدی در این میان تعمیم‌های افراطی است که در تفسیر رویدادهایی مثل این رخ می‌دهد. وقتی مدام یک اتفاق بازنشر داده می‌شود، در واقع ابعاد آن بزرگنمایی می‌شود و وقتی در سال چهار مورد از چنین رویدادهایی در فضای مجازی مطرح باشد ببینید چه تعمیم های افراطی ای ممکن است صورت بگیرد. در هر جامعه‌ای افراد با اختلالات جدی روانی وجود دارند. یکی از این اختلالات جدی همین افراد شرور یا دارای رفتارهای خارج از عرفی هستند که خبرهایشان دهان به دهان می‌چرخد. این افراد اغلب سایکوپات‌ها یا همان ضداجتماعی‌ها هستند که کمتر از یک درصد جامعه را به خود اختصاص می‌دهند. این افراد به دلیل اتفاقات دوران کودکی و تربیتی یا نقص‌های ژنتیکی و حتی عصب شناختی مطلقاً حس گناهی در آسیب رساندن به دیگران ندارند و دارای قدرت همدلی نیستند وگرنه کدام خشمی می‌تواند به چنین فجایعی بینجامد؟ همه ما انسان‌ها دارای احساس هستیم و حتماً در طول زندگی خشم را تجربه می‌کنیم و حتی ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه را تجربه کنیم اما مهمترین عاملی که سبب می‌شود با هر میزان خشم و حتی رفتار پرخاشگرانه، افراد، قاتل نشوند، همین ویژگی منحصر به فرد در تک تک ماست و آن داشتن حس گناه و پشیمانی است. بسیاری از انسان‌های شریف که غالب افراد جامعه را تشکیل می‌دهند نیز وجود دارند که متأسفانه اعمال آنها بازنشر داده نمی‌شود اما با هر بار ضریب دادن به نشر رفتار شرورانه، گویی یک‌بار دیگر آن رفتار به وقوع پیوسته و تفسیرهای افراطی از همین جا آغاز می‌شود که ببینید چقدر جامعه ما و افراد آن دچار آسیب هستند و این تفسیر و تعمیم هاست که بیش از خود واقعه، سلامت روانی جامعه را به خطر می‌اندازد.
بعد دیگر این وقایع اما در دستان قوه قضائیه است. وقتی اتفاقی اینچنین اذهان عمومی را جریحه‌دار می‌کند و باعث احساس عدم امنیت روانی در جامعه می‌شود لزوم برخوردی قاطع با مسببان این وقایع یعنی برگزاری سریع محاکمه و صدور و اجرای حکم را می‌طلبد. در بسیاری از این رویدادهای دلخراش خصوصاً بعد اجتماعی و عمومی جرم مشخص است و شاید در چنین مواردی پیگیری‌های سریع‌تر در رسیدن به حکم و اجرای آن بتواند بخشی از این امنیت رفته را برگرداند، ضمن اینکه با عادی انگاری این رفتارها نیز مبارزه شده است.
ما باید برای امنیت روانی جامعه همه دست در دست هم بگذاریم چون همه سوار یک کشتی هستیم.

**************

 روزنامه جوان**

ترفند امریکایی‌ها برای شرطی کردن مجدد کشور/ عباس حاجی نجاری

در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای در وین شامگاه جمعه پانزدهم بهمن‌ماه وزارت خارجه امریکا اعلام کرد با اعمال برخی معافیت‌های تحریمی، شرایطی را فراهم کرده که کشور‌ها و شرکت‌های خارجی بتوانند با ایران در پروژه‌های بوشهر، اراک و رآکتور تحقیقاتی تهران همکاری کنند.
پس‌ازاین اظهارنظر و درحالی‌که معافیت‌های موردادعای امریکا تأثیری عملی و جدی درروند مذاکرات و رفع تحریم‌های اصلی ندارد، روز شنبه رابرت مالی نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا در امور ایران در پیامی در توئیتر با ادعای آنکه مذاکرات در هفته‌های آینده به نتیجه می‌رسد با اشاره به گفت‌وگوهایش با برخی از کشور‌های منطقه که از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران محلی از اعراب درروند مذاکرات ندارند، مدعی می‌شود درحالی‌که مذاکرات در هفته‌های آینده به نتیجه می‌رسد، ما به مشورت نزدیک با شرکای منطقه‌ای خود مانند مصر، اردن و شورای همکاری خلیج‌فارس در مورد برجام ادامه خواهیم داد.
ادعای رابرت مالی درزمینه به نتیجه رسیدن مذاکرات در هفته‌های آینده، در حالی است که نتیجه مذاکرات وین به تصمیم سیاسی امریکا گره‌خورده و این اقدام جدید واشنگتن بیشتر نمایشی برای فعال نشان دادن این کشور در مسیر دستیابی به توافق است. این در حالی است که در شرایط کنونی اقدامی که می‌تواند نشانه‌ای از اراده غرب برای دستیابی به توافق باشد، برداشتن گام‌های مؤثر برای رفع تحریم است و این‌گونه اقدامات بیشتر در راستای بازی سوخته غرب برای خنثی‌سازی تلاش‌های اخیر ایران برای ر‌هایی از پیامد‌های سیاست‌های غلط دولت گذشته در پیشبرد مذاکرات هسته‌ای است.
در طول ۳۰ سال گذشته که موضوع توانمندی‌های هسته‌ای ایران به بهانه فشار‌های قدرت‌های سلطه علیه مردم ایران و محور اصلی مذاکرات ایران باقدرت‌های جهانی تبدیل‌شده است، هیچ‌گاه منطق و موضع ایران درروند مذاکرات به‌مانند امروز مستحکم نبوده و طرف غربی مذاکرات در مواجهه با مردم ایران و توان و ظرفیت‌های پیش‌رونده جمهوری اسلامی ایران مستأصل نبوده است و این در حالی است که مهم‌ترین ابزار امریکایی‌ها برای تحمیل شرایطشان بر ایران و اعمال تحریم‌های اولیه و ثانویه در ادوار گذشته «نگاه به بیرون» مسئولین اجرایی کشور، بدون اعتماد و اتکا به ظرفیت‌های داخلی و درعین‌حال فرصت‌سازی برخی جریان‌های داخلی برای دشمنان نظام برای توجیه فشارهایشان به بهانه‌های حقوق بشری و... علاوه بر موضوع هسته‌ای بود و به همین دلیل توانسته بودند در مقاطع مختلف امتیاز بگیرند که اوج آن در دوران دولت یازدهم و در جریان توافق برجام بود؛ و به‌رغم آن توافق وعدم اقدام امریکایی‌ها و اروپایی‌ها در عمل به تعهداتشان در برجام و به دلیل شرطی‌سازی کشور به نتیجه مذاکرات هسته‌ای در دوران دولت آقای روحانی بود که منجر به خروج ترامپ از برجام و اعمال بی‌نظیر‌ترین تحریم‌ها علیه مردم ایران شد، این تحریم‌ها اگرچه مشکلات زیادی را در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی بر مردم ایران تحمیل کرد، اما مقاومت مردم ایران شکست بزرگی را بر امریکایی‌ها تحمیل کرد که سخنان اخیر سخنگوی وزارت خارجه امریکا روشن‌ترین گواه براین مدعاست. «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا روز سه شنبه پنجم بهمن‌ماه در کنفرانس خبری روزانه خود، با نادیده گرفتن فشار‌هایی که دولت «جو بایدن» رئیس‌جمهور امریکا در یک سال گذشته به ایران وارد کرده، تأکید کرد که کارزار فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور امریکا علیه تهران یک شکست فاحش بوده است. بنا بر گزارش وبگاه «هیل»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا افزود: «واقعیت این است که دولت قبلی ایالات‌متحده برای ما مجموعه‌ای از گزینه‌های وحشتناک باقی گذاشته است. کارزار فشار حداکثری یک شکست فاحش بود و خلاف هر آنچه وعده بود، محقق شد». او افزود ترامپ وعده داده بود که با کارزار فشار حداکثری در برنامه هسته‌ای ایران وقفه ایجاد کند و جامعه بین‌الملل را علیه ایران متحد کند که این‌گونه نشد و عکس تمامی این موارد محقق شد. یعنی ما یک برنامه هسته‌ای ایران را به ارث برده‌ایم که روبه‌جلو می‌تازد و یک برنامه هسته‌ای ایران راداریم که در معرض نظام راستی آزمایی و نظارت قرار ندارد.
شرطی کردن کشور به برجام در دولت گذشته، آسیب‌های جدی اقتصادی و اجتماعی را بر کشور وارد و قدرت ابتکار عمل را از تیم ایران در دوره‌های گذشته سلب کرده بود که آثار آن در دوره ششم مذاکرات در ماه‌های پایانی دولت آقای روحانی آشکار و ادامه روند گذشته برای ایران آورده‌ای نداشت و عملی شدن توافقات دور ششم زمینه فشار علیه ایران را تشدید می‌کرد که ادامه آن روند در دولت جدید امکانپذیر نبود.
اما روند مذاکرات در دولت سیزدهم بر اساس یک نقشه راه و تهیه اسناد متقن بر اساس منافع امنیت ملی آغاز و مبتنی بر راهبرد نظام درزمینه ضرورت رفع تحریم‌ها، راستی آزمایی و تضمین عدم خروج امریکا از هرگونه توافق، آغاز و ادامه یافته است و به دلیل اتقان استدلال‌های ایران که دو عضو غیر غربی گروه ۱+۴ یعنی چین و روسیه بر آن صحه گذاشته‌اند، ادامه یافته است، اما به دلیل کارشکنی غربی‌ها و تلاش آن‌ها بر چالش‌سازی‌های درون ایران با اتکا به شرطی‌سازی دولت گذشته، برای عقب نشاندن دولت سیزدهم از مواضع به‌حق مردم ایران هنوز به نتیجه لازم نرسیده است.
تحولات ماه‌های اخیر در عرصه سیاسی ایران و روی کار آمدن دولت سیزدهم و تلاش این دولت برای خنثی‌سازی آثار تحریم‌ها در اقتصاد کشور که ناشی از یک دیپلماسی فعال و با تقویت تبادلات با همسایگان و توافق‌های مهم اقتصادی و روسیه و چین دنبال و روند رشد اقتصادی در کشور را در پی داشته، باعث شده که دولت جمهوری اسلامی ایران بتواند فارغ از تحریم‌ها مسیر کشور را به‌پیش برده و در عرصه تقویت ظرفیت‌های هسته‌ای نظیر ساخت و نصب سانتریقیوژ‌های جدید و میزان اورانیوم غنی‌شده ۲۰ و ۶۰ درصد به‌گونه‌ای عمل کرده که به اذعان سخنگوی وزارت خارجه امریکا روبه‌جلو می‌تازد. مجموعه این‌ها و عدم اجازه به حضور امریکایی‌ها در نشست ۱+۴ باعث شده که دست ایران در عرصه مذاکرات هسته‌ای نسبت به‌طرف مقابل برتر باشد. به همین دلیل مواضع اخیر رابرت مالی مبنی بر قطعی دانستن به نتیجه رسیدن مذاکرات درحالی‌که اقدام اخیر نمایشی امریکا مفهومی جز شرطی‌سازی افکار عمومی در داخل به نتیجه مذاکرات در وین و برهم زدن راهبرد ایران ندارد.

**************

روزنامه شرق**

شتاب‌زدگی اردوغان در شرق/ اردوان امیراصلانی

تجدید روابط صریح و فزاینده میان ترکیه و کشورهایی مانند آذربایجان و پاکستان، جاه‌طلبی‌های نئوعثمانی رئیس‌جمهور ترکیه رجب‌طیب اردوغان را برای جهانیان آشکار می‌کند. به نظر می‌رسد آنکارا خروج ایالات متحده از افغانستان در ماه آگوست گذشته را فرصتی برای خود به‌عنوان یکی از اعضای ناتو می‌داند تا رهبری منطقه را به دست بگیرد. اردوغان واقعا مصمم به اجرای برنامه‌های خود برای احیای شکوه امپریالیستی سابق ترکیه است.ایجاد اتحاد استراتژیک ملل ترک‌زبان در کنار آذربایجان و پاکستان از اهداف واضح او برای رسیدن به این هدف است. در این راستا اردوغان بیش از 20 بار در دوران مسئولیت خود به جمهوری آذربایجان سفر کرده است. انتخاب این دو کشور اتفاقی نبوده است، زیرا آذربایجان علاوه بر ارتش در حال رشد، دارای ثروت‌های هیدروکربنی قابل توجهی است و پاکستان نیز قدرت هسته‌ای دارد. صادرات تسلیحات و تجهیزات هوافضای ترکیه به آذربایجان در سال 2020 پنج برابر شد و ترکیه با پیشی‌گرفتن از ایالات متحده، چهارمین تأمین‌کننده بزرگ تسلیحات پاکستان است. ترکیه همچنین آذربایجان و پاکستان را وارد برنامه TF-X خود برای جت‌های جنگنده نسل بعدی کرده است. 

در اوایل سال 2020، اردوغان و نخست‌وزیر پاکستان عمران خان، در ششمین نشست شورای همکاری استراتژیک سطح عالی در حدود 10 تفاهم‌نامه امضا کردند که نیمی از آنها مربوط به امور دفاعی است. در طول سال گذشته، این کشورهای مسلمان مذاکرات را برای تقویت حوزه‌های تجارت، سرمایه‌گذاری، حمل‌ونقل، بانکداری و گردشگری افزایش داده‌اند؛ بنابراین اکنون توجه قاطعانه آنکارا به سمت شرق ترکیه در راستای احیای ایده پان‌تورانیسم معطوف شده است. رئیس‌جمهور ترکیه، ایران و حتی بنگلادش را که برای اهداف بسیار خاص قصد اتحاد موقت با آنها دارد، از نظر دور نگه نداشته است. بااین‌حال رزمایش نظامی تحت عنوان «سه برادر - 2021» با حضور ترکیه، جمهوری آذربایجان و پاکستان در سپتامبر گذشته تا حدی باعث برانگیختن نگرانی تهران شد که این رزمایش را تهدیدی برای امنیت خود می‌دانست. تهران به‌سرعت با رزمایش فاتحان خیبر در نزدیکی مرز ایران و جمهوری آذربایجان پاسخ داد. آنکارا همچنین به‌ منظور تحکیم نفوذ سیاسی ترکیه در افغانستان، روابط نزدیکی با کشور متحدش قطر، در خلیج فارس برقرار کرده است. اردوغان در آغاز دسامبر 2021 با امیر قطر شیخ تمیم بن‌حمد آل‌ثانی دیدار کرد و 12 یادداشت تفاهم در زمینه‌های دفاع، بهداشت، گردشگری و آموزش امضا کرد. در همان ماه ایران، جمهوری آذربایجان و گرجستان نیز درباره ساخت جاده‌ای برای اتصال خلیج فارس به دریای سیاه که به خطوط راه‌آهن اسلام‌آباد - استانبول متصل می‌شود، به توافق رسیدند که هدف از آن احیای روابط تجاری با ایران است که همچنان تحت فشار اقتصادی حداکثری واشنگتن قرار دارد. با این حال نقشه فتح اردوغان نواقصی نیز دارد. اول از همه، ترکیه در سال‌های اخیر در تیررس آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه بوده است که از تحریم اقتصادی این کشور ابایی نداشته‌اند. درحال‌حاضر مذاکرات درباره پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا به‌ دلیل سیاست‌های خارجی خصمانه رئیس‌جمهور ترکیه به بن‌بست رسیده است. علاوه بر این، جمهوری آذربایجان یکی از سرزمین‌های روسیه محسوب می‌شود، زیرا آذری‌ها بیشتر به زبان روسی صحبت می‌کنند تا ترکی. علاوه بر حمایت آنکارا از اویغورها، اقلیت ترک مسلمان در چین، دولت چین در افغانستان نیز مداخله می‌کند. در واقع، پکن با نیاز به امنیت و صلح پایدار در منطقه در تلاش است برای محفاظت از منافع اقتصادی خود اتحاد چین و پاکستان را عمیق‌تر کند و چین را به قوی‌ترین متحد پاکستان در جهان تبدیل کند. سرمایه‌گذاری چینی‌ها در افغانستان نیز عرصه را برای ترکیه تنگ کرده است؛ بنابراین اتحادی که اردوغان در تلاش برای ایجاد آن است، همچنان توسط چین، ایران و روسیه که از تضعیف روابط میان آنکارا و کشورهای غربی استقبال می‌کنند، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات