17 بهمن 1400 - 13:38
یادداشت

آیا اسرائیل می‌تواند جای آمریکا را برای شیخ‌نشینان خلیج فارس پُر کند؟

صهیونیست‌ها خود از مخالفان جدی کاهش مسئولیت‌های نظامی و امنیتی آمریکا در منطقه و به عبارت دقیقتر خروج نظامی آمریکا از منطقه هستند و آن را موجب افزایش آسیب‌پذیری در برابر جبهه محور مقاومت می‌دانند بنابراین در توانمندی نظامی رژیم صهیونیستی برای حفاظت از منافع اعضا شورای همکاری در خلیج فارس تردیدهای جدی وجود دارد
کد خبر : 10990

پایگاه رهنما:

با ارائه توافق ابراهیم توسط دولت ترامپ، برخی از کشورهای عربی منطقه اقدام به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی کردند. بحرین نیز از جمله این کشورها بود که همراه با امارات متحده عربی، در 11 سپتامبر 2020 با وساطت دولت ترامپ روابط خود را با اسرائیل عادی سازی کردند. پس از عادی سازی روابط بحرین با رژیم صهیونیستی، برای اولین بار وزیر جنگ این رژیم، بنی گانتز شامگاه چهارشنبه  13 بهمن در سفری از پیش اعلام نشده به بحرین وارد بحرین شد.

انجام این سفر با امضای یک تواقنامه امنیتی میان دو طرف همزمان بود مهمترین بعد اهمیت این سفر را به خود اختصاص داد. این توافقنامه را می توان اولین توافقنامه امنیتی دانست که بین رژیم صهیونیستی و یک کشور عربی در خلیج‌فارس امضا شده است. صهیونیست‌ها امضای توافقنامه امنیتی با بحرین را یک دستاورد بزرگ و حائز اهمیت دانسته و آن را سرآغاز فصل جیدیدی از همکاری با کشورهای حاشیه خلیج فارس عنوان می‌کنند.

در این راستا بنی گانتز با اشاره به این توافقنامه مدعی شد: «این توافقنامه تاریخی است و منجر به آغاز سطح جدیدی از روابط میان دو طرف خواهد شد و به توانمندی دو طرف برای مقابله با تهدیدات مشترک خواهد افزود». وزارت جنگ اسرائیل نیز در توضیح این توافقنامه در بیانیه‌ای عنوان کرد: «این توافق به افزایش همکاری‌های اطلاعاتی، آموزشی و همکاری در حوزه صنایع دفاعی کمک خواهد کرد. این توافق همچنین منجر به همکاری قوی و افزایش امنیت دو طرف و کل منطقه خواهد شد». همچنین پایگاه اطلاع‌رسانی ایتلجنس آن‌لاین با اشاره به این سفر، نوشت:«حمد بن عیسی آل‌خلیفه، پادشاه بحرین به سرویس اطلاعاتی کشورش دستور داده تا به تقویت و توسعه همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در چارچوب توافقنامه سازش دوجانبه بپردازد».

اما در پی امضای توافقنامه امنیتی با بحرین، و پیش از آن نیز تأکید بر افزایش همکاری‌های نظامی و امنیتی با امارات در جریان سفر رئیس رژیم به ابوظبی، و همچنین مشارکت نظامی بحث‌برانگیز عربستان در رزمایش مشترک با رژیم صهیونیستی و آمریکا در آب‌های دریای سرخ، اکنون این پرسش مطرح است که تا چه اندازه رویای صهیونیست‌ها برای حضور در آب‌های خلیج فارس در حال محقق شدن است و اصولاً آیا صهیونیست‌ها قادر هستند خلأ رو به افزایش حضور نظامی آمریکا در آبهای منطقه را پر کنند؟

 

اسرائیل در سودای حضور در خلیج فارس

ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود از تمام ظرفیت ها برای تقویت رژیم صهیونیستی در منطقه استفاده کرد و در نهایت با ارائه توافق آبراهام، ضمن تشویق کشورهای عربی منطقه در راستای عادی سازی روابط با اسرائیل، زمینه ها لازم برای حضور این رژیم را در خلیج فارس نیز افزایش داد تا در صورت هر گونه احتمال برای عدم حضور آمریکا در این منطقه، نوعی احاله مسولیت در راستای بازیگری اسرائیل در خلیج فارس فراهم شود. در همین راستا نیز دولت ترامپ در آخرین روزهای عمر خود، اسرائیل را به فرماندهی مرکزی خود در امور غرب آسیا (سنتکام) نیز ملحق کرد.

روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت درتوضیح این تصمیم نوشته بود:«پنتاگون تصمیم گرفته تا رژیم صهیونیستی را از حیطه عملیات فرماندهی نظامی آمریکا در اروپا خارج کند و آن را به همراه سایر کشورهای عربی خاورمیانه به حوزه فرماندهی مرکزی ملحق کند. به نظر می رسد که حالا تل‌آویو قصد دارد به عنوان یکی از پایه های امنیتی در غرب آسیا حضور یابد. پیوستن اسرائیل به سنتکام به معنای داشتن تسلیحات و قدرت نظامی بیشتر برای این رژیم است. امری که می تواند امنیت غرب آسیا را به شدت تحت تاثیر قرار دهد».

در این بین، از میان کشورهای عربی خلیج فارس، بحرین میزبان مقر ناوگان پنجم دریایی آمریکا و برخی عملیات‌های سنتکام می باشد و بنی گانتز در جریان سفر خود به بحرین، علاوه امضای توافقنامه امنیتی بین منامه - تل آویو، به مقر ناوگان پنجم دریایی ارتش آمریکا در بحرین رفته و با فرمانده این ناوگان، برد کوپر نیز گفتگو کرد. گانتز پس از بازدید از پایگاه دریایی آمریکا در بحرین، در صفحه توییتر خود نوشت: «در زمینه افزایش تهدیدات دریایی و هوایی، همکاری آهنین ما بیش از هر زمان دیگری مهم است. اسرائیل در این هفته به رزمایش دریایی غرب آسیا متشکل از 60 کشور به رهبری آمریکا در کنار امارات و بحرین و می‌پیوندد. در این رزمایش برای اولین بار اسراییل به صورت علنی در کنار عربستان سعودی و عمان، دو کشوری که با آنها روابط دیپلماتیک ندارد، حضور خواهد داشت».

در واقع با توجه به تحولات اخیر می توان گفت که پس از روی کار آمدن بایدن در  آمریکا سیاست خارخی این کشور در منطقه بر سه محور متمرکز شد: 1. کاهش حضور آمریکا در افغانستان؛ 2. قطع کمک های نظامی آمریکا به عربستان سعودی در جنگ یمن و 3. پیگیری توافقنامه هسته ای ایران. 

عملی کردن محورهای یاد شده به ویژه خروج این کشور از افغانستان کشورهای منطقه را با زنگ خطر خروج تدریجی آمریکا از خلیج فارس مواجه ساخت، به همین دلیل این کشورها ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی منطقه ای، در صدد نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی به عنوان متحد استراتژیک آمریکا در غرب آسیا برآمدند تا در ضورت خلاء حضور این کشور در خلیج فارس، بتوانند از ظرفیت های اسرائیل در این حوزه استفاده کنند؛ به همین دلیل الحاق اسرائیل به فرماندهی مرکزی آمریکا در امور غرب آسیا، سفر بنی گانتز به امارات و بحرین در روزهای اخیر، امضای توافقنامه امنیتی با بحرین و همچنین برگزاری رزمایش دریایی مشترک در روزهای آتی  فرصتی است تا این رژیم زمینه های حضور و بازیگری دریایی خود را در خلیج فارس افزایش دهد.

اما در این میان نکته حائز اهمیت آن است که، کشورهای حاشیه خلیج فارس با علم به تسلط قدرت دریایی ایران بر آب‌های منطقه و همچنین آگاهی از حساسیت بالای امنیتی تهران نسبت به نزدیکی صهیونیست‌ها به آب‌های خلیج فارس، عملاً نه تنها حضور صهیونیست‌ا به ارتقای ضریب امنیتی این کشورها کمکی نخواهد کرد بلکه حتی با افزایش تنش‌ها دود ماجراجویی‌های تل آویو به چشم این کشورها خواهد رفت که نیازمندی شدیدی به حفظ امنیت دریانوردی برای صادرات نفت خود دارند.

از بعدی دیگر صهیونیست‌ها خود از مخالفان جدی کاهش مسئولیت‌های نظامی و امنیتی آمریکا در منطقه و به عبارت دقیقتر خروج نظامی آمریکا از منطقه هستند و آن را موجب افزایش آسیب‌پذیری در برابر جبهه محور مقاومت می‌دانند بنابراین در توانمندی نظامی رژیم صهیونیستی برای حفاظت از منافع اعضا شورای همکاری در خلیج فارس تردیدهای جدی وجود دارد. 

منبع: الوقت

ارسال نظرات