پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
10 بهمن 1400 - 10:32

انتقال آب، آخرین گزینه!

در ماه‌های پایانی سال جاری، «بحران آب» را پررنگ‌تر از هر چیزی می‌بینیم. بحرانی که منجر به اعتراضاتی در خوزستان و سپس اصفهان و برخی استان‌های دیگر شد.
نویسنده :
دانیال داودی
کد خبر : 10928

پایگاه رهنما:

در ماه‌های پایانی سال جاری، «بحران آب» را پررنگ‌تر از هر چیزی می‌بینیم. بحرانی که منجر به اعتراضاتی در خوزستان و سپس اصفهان و برخی استان‌های دیگر شد.اری، وقتی برمی‌گردیم و به تحولات سیاسی-اجتماعی سال جاری نگاه می‌کنیم صندوق جهانی طبیعت(WWF: World Wide Fund for Nature)  اعلام کرده که یک میلیارد نفر در دنیا مشکل دسترسی به آب‌شیرین دارند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و در برخی استان‌ها با بحران آب مواجهیم. یکی از گزینه‌های اصلی سیاستگذار برای حل این بحران،  انتقال آب بین حوضه‌ای بوده است. هم‌اکنون پروژه‌های انتقال آب متعددی برای تامین نیازهای شرب و صنعت در قالب انتقال آب از دریای عمان و خلیج‌فارس، دریای خزر، سرشاخه‌های کارون، همین‌‌طور نیازهای زیست‌محیطی در قالب پروژه ونک سولکان و زاب درحال مطالعه یا اجرا هستند. پرسش اصلی اینجاست که آیا انتقال آب، بهترین راه حل مشکل است!؟

  • عدم شفافیت

برای پاسخ به پرسش اصلی این یادداشت، اولین مشکلی که وجود دارد، عدم شفافیت در این زمینه است. به‌طور مثال در کشور ما ۴۲ مورد از ۴۵ مورد پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، دارای مجوز تخصیص ازسوی وزارت نیرو هستند. اطلاعات موجود از وضعیت مصارف این پروژه‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، به‌صورت تلفیقی است و نمی‌توان به تفکیک گفت که چقدر از این انتقال‌ها برای کشاورزی، شرب و صنعت طراحی و اجرا شده‌اند. همچنین در طرح‌های درحال بهره‌برداری نیز تفکیک بین مصارف مشخص نیست؛ تا جایی که از ۱۷ طرح درحال بهره‌برداری، فقط نوع مصارف ۷ طرح به‌صورت تفکیک شده موجود است. مصداق دیگر وضعیت نامطلوب اطلاعات، نبود میزان اعتبارات طرح‌هاست. برای مثال، از ۱۷ طرح درحال بهره‌برداری، فقط میزان اعتبارات سه طرح موجود است و ارقام ذکر شده نیز مشخص نیست مربوط به کدام مرحله از پروژه است! همچنین طرح‌های توجیهی این پروژه‌ها نیز در دسترس کارشناسان و محققان نیست.

     

  • نتایج تحقیقات علمی

صندوق جهانی طبیعت یادآور می‌شود که حتی زمانی که تنها ۱۰ الی ۱۵ درصد آب از یک حوضه گرفته می‌شود، باز هم این احتمال هست که خشکسالی در دوره‌های کم‌بارش هر دو حوضه را تحت‌تاثیر قرار دهد. برخی پژوهشگران ایرانی نیز در مقاله‌ی «تجارب و پیامدهای انتقال آب بین حوضه‌ای در جهان» که توسط مجله‌ی علمی-پژوهشی «تحقیقات منابع آب ایران» منتشر شد، نوشته‌اند که اگرچه بیش از ۲۷ درصد میزان حجم آب برداشت شده در دنیا توسط پروژه‌های انتقال آب بین حوضه ای جا به جا می‌شوند و در ایران نیز تا سال 1394، 35 کیلومتر مکعب آب به طور سالانه از این طریق انتقال یافته است، اما از آن جاییکه طرح های انتقال آب بین حوضه ای مستقیما مدیریت حوضه ی مبدا و مقصد را تحت تاثیر قرار داده است، اغلب در بلندمدت منجر به تضعیف شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیط زیستی در یکی از دو حوضه شده است. بر همین اساس اجرای پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای تنها در شرایط اضطرار و عدم وجود راه حل جایگزین و تنها در صورت ضرورت تامین آب شرب با شناخت همه جانبه و پتانسیل‌های منطقه، تنها با رویکرد مدیریت جامع و نظام‌مند، لحاظ جنبه‌های محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نهایتاً در بلندمدت قابلیت طرح خواهند داشت.

  • خطای آگاهانه!

با وجود اینکه اندیشمندان دانش مدیریت منابع آب، تاکید می‌کنند که فقط برای تامین آب شرب، آن هم با هزار و یک شرط –از جمله آنکه آسیب محیط زیستی نداشته باشد- می‌توان به انتقال آب فکر کرد، اما خیلی اوقات حتی برای نیاز کشاورزی و صنعت و ...، بدون در نظر گرفتن خطرات زیست‌محیطی، کلنگ برخی از پروژه‌های انتقال آب به زمین می‌خورد! از جمله‌ی آن‌ها احداث سد فینسک و پروژه‌ی انتقال آب از مازندران به سمنان است. این پروژه کلان و پرهزینه قرار است سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب خزر را برای تأمین آب آشامیدنی و نیز مصارف صنعتی به کویر مرکزی و استان سمنان انتقال دهد. البته کارشناسان معتقدند در طرح توجیهی پروژه، نیاز آب شرب استان سمنان بیش‌برآوردی شده است. همچنین منابع آبی استان سمنان، خود می‌تواند پاسخگوی نیازهای شرب این استان باشد. به همین خاطر وزارت نیرو، خرداد ماه سال‌جاری دستور توقف و حذف سد فینسک را داد. چند ماه پس از ابلاغ رسمی این تصمیم، وزیر نیرو دولت سیزدهم هم در سفری که هیأت دولت به سمنان داشت، سرانه مصرف بخش کشاورزی استان را بالاتر از میانگین کشور دانست و اعلام کرد چشمه «روزیه» به تنهایی می‌تواند نیاز آب شرب سمنان را تأمین کند. پیش‌تر آب چشمه روزیه نیز به سمنان منتقل شده بود.

  • باید درس گرفت

با وجود اینکه اندیشمندان، اساساً پروژه‌های انتقال آب را مناسب نمی‌دانند و با وجود اینکه فعالان محیط زیست و حتی وزارت نیرو نیز، انتقال آب از مازندران به سمنان (در قالب سد فینسک و ...) را منطقی و صحیح نمی‌دانند، باز در شرایط عدم شفافیت اسناد کارشناسی و غلبه‌ی نگاه‌های منطقه‌ای به ملی، شاهد آن هستیم که در لایحه‌ی بودجه‌ی 1401 برای این پروژه بودجه در نظر گرفته شد. اگر از تجربه‌های غلط انتقال بیش از حد آب از سرچشمه‌های دز برای نیازهای غیرضروری قم، انتقال از بالادست به اصفهان و سایر استان‌های فلات مرکزی و ... درس نگیریم، بحران‌های زیست‌محیطی و مشکلاتی که در سال جاری با آن‌ها مواجه بودیم، بیش از پیش شدت خواهند گرفت.

در ماه‌های پایانی سال ج، «بحران آب» را پررنگ‌تر از هر چیزی می‌بینیم. بحرانی که منجر به اعتراضاتی در خوزستان و سپس اصفهان و برخی استان‌های دیگر شد. اری، وقتی برمی‌گردیم و به تحولات سیاسی-اجتماعی سال جاری نگاه می‌کنیم صندوق جهانی طبیعت (WWF: World Wide Fund for Nature) اعلام کرده که یک میلیارد نفر در دنیا مشکل دسترسی به آب‌شیرین دارند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و در برخی استان‌ها با بحران آب مواجهیم. یکی از گزینه‌های اصلی سیاستگذار برای حل این بحران، انتقال آب بین حوضه‌ای بوده است. هم‌اکنون پروژه‌های انتقال آب متعددی برای تامین نیاز‌های شرب و صنعت در قالب انتقال آب از دریای عمان و خلیج‌فارس، دریای خزر، سرشاخه‌های کارون، همین طور نیاز‌های زیست‌محیطی در قالب پروژه ونک سولکان و زاب درحال مطالعه یا اجرا هستند. پرسش اصلی اینجاست که آیا انتقال آب، بهترین راه حل مشکل است؟!

• عدم شفافیت
برای پاسخ به پرسش اصلی این یادداشت، اولین مشکلی که وجود دارد، عدم شفافیت در این زمینه است. به‌طور مثال در کشور ما ۴۲ مورد از ۴۵ مورد پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، دارای مجوز تخصیص ازسوی وزارت نیرو هستند. اطلاعات موجود از وضعیت مصارف این پروژه‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، به‌صورت تلفیقی است و نمی‌توان به تفکیک گفت که چقدر از این انتقال‌ها برای کشاورزی، شرب و صنعت طراحی و اجرا شده‌اند. همچنین در طرح‌های درحال بهره‌برداری نیز تفکیک بین مصارف مشخص نیست؛ تا جایی که از ۱۷ طرح درحال بهره‌برداری، فقط نوع مصارف ۷ طرح به‌صورت تفکیک شده موجود است. مصداق دیگر وضعیت نامطلوب اطلاعات، نبود میزان اعتبارات طرح‌هاست. برای مثال، از ۱۷ طرح درحال بهره‌برداری، فقط میزان اعتبارات سه طرح موجود است و ارقام ذکر شده نیز مشخص نیست مربوط به کدام مرحله از پروژه است! همچنین طرح‌های توجیهی این پروژه‌ها نیز در دسترس کارشناسان و محققان نیست.

• نتایج تحقیقات علمی
صندوق جهانی طبیعت یادآور می‌شود که حتی زمانی که تنها ۱۰ الی ۱۵ درصد آب از یک حوضه گرفته می‌شود، باز هم این احتمال هست که خشکسالی در دوره‌های کم‌بارش هر دو حوضه را تحت‌تاثیر قرار دهد. برخی پژوهشگران ایرانی نیز در مقاله‌ی «تجارب و پیامد‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در جهان» که توسط مجله‌ی علمی-پژوهشی «تحقیقات منابع آب ایران» منتشر شد، نوشته‌اند که اگرچه بیش از ۲۷ درصد میزان حجم آب برداشت شده در دنیا توسط پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای جا به جا می‌شوند و در ایران نیز تا سال ۱۳۹۴، ۳۵ کیلومتر مکعب آب به طور سالانه از این طریق انتقال یافته است، اما از آن جاییکه طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای مستقیما مدیریت حوضه‌ی مبدا و مقصد را تحت تاثیر قرار داده است، اغلب در بلندمدت منجر به تضعیف شرایط اجتماعی- اقتصادی و محیط زیستی در یکی از دو حوضه شده است. بر همین اساس اجرای پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای تنها در شرایط اضطرار و عدم وجود راه حل جایگزین و تنها در صورت ضرورت تامین آب شرب با شناخت همه جانبه و پتانسیل‌های منطقه، تنها با رویکرد مدیریت جامع و نظام‌مند، لحاظ جنبه‌های محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نهایتاً در بلندمدت قابلیت طرح خواهند داشت.
• خطای آگاهانه!
با وجود اینکه اندیشمندان دانش مدیریت منابع آب، تاکید می‌کنند که فقط برای تامین آب شرب، آن هم با هزار و یک شرط –از جمله آنکه آسیب محیط زیستی نداشته باشد- می‌توان به انتقال آب فکر کرد، اما خیلی اوقات حتی برای نیاز کشاورزی و صنعت و ...، بدون در نظر گرفتن خطرات زیست‌محیطی، کلنگ برخی از پروژه‌های انتقال آب به زمین می‌خورد! از جمله‌ی آن‌ها احداث سد فینسک و پروژه‌ی انتقال آب از مازندران به سمنان است. این پروژه کلان و پرهزینه قرار است سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب خزر را برای تأمین آب آشامیدنی و نیز مصارف صنعتی به کویر مرکزی و استان سمنان انتقال دهد. البته کارشناسان معتقدند در طرح توجیهی پروژه، نیاز آب شرب استان سمنان بیش‌برآوردی شده است. همچنین منابع آبی استان سمنان، خود می‌تواند پاسخگوی نیاز‌های شرب این استان باشد. به همین خاطر وزارت نیرو، خرداد ماه سال‌جاری دستور توقف و حذف سد فینسک را داد. چند ماه پس از ابلاغ رسمی این تصمیم، وزیر نیرو دولت سیزدهم هم در سفری که هیأت دولت به سمنان داشت، سرانه مصرف بخش کشاورزی استان را بالاتر از میانگین کشور دانست و اعلام کرد چشمه «روزیه» به تنهایی می‌تواند نیاز آب شرب سمنان را تأمین کند. پیش‌تر آب چشمه روزیه نیز به سمنان منتقل شده بود.

• باید درس گرفت
با وجود اینکه اندیشمندان، اساساً پروژه‌های انتقال آب را مناسب نمی‌دانند و با وجود اینکه فعالان محیط زیست و حتی وزارت نیرو نیز، انتقال آب از مازندران به سمنان (در قالب سد فینسک و ...) را منطقی و صحیح نمی‌دانند، باز در شرایط عدم شفافیت اسناد کارشناسی و غلبه‌ی نگاه‌های منطقه‌ای به ملی، شاهد آن هستیم که در لایحه‌ی بودجه‌ی ۱۴۰۱ برای این پروژه بودجه در نظر گرفته شد. اگر از تجربه‌های غلط انتقال بیش از حد آب از سرچشمه‌های دز برای نیاز‌های غیرضروری قم، انتقال از بالادست به اصفهان و سایر استان‌های فلات مرکزی و ... درس نگیریم، بحران‌های زیست‌محیطی و مشکلاتی که در سال جاری با آن‌ها مواجه بودیم، بیش از پیش شدت خواهند گرفت.

 

 

ارسال نظرات