در سال ۲۰۱۱ کنفرانسی توسط صندوق بینالمللی پول تشکیل شد تا در آن، بهترین اقتصاددانان دنیا گرد هم جمع شوند و در مورد مسائل و مشکلات اقتصاد جهانی (خصوصاً تبعات بحران ۲۰۰۸) صحبت کنند. در این کنفرانس، مایکل اسپنس –نوبلیست اقتصاد- در ارائهی خود به تغییرات در ساختار اقتصاد جهانی اشاره کرد. او تاکید کرد که اقتصادهای نوظهور رشد قابل توجهی داشتهاند و نمیتوان آنها را در نظم جدید بینالملل نادیده گرفت. چین البته مهمترینِ کشوری است که برخی میگویند در آینده قدرت نخست اقتصادی دنیا خواهد بود. نگارنده در این یادداشت توضیح میدهد که چرا هماکنون این کشور به لحاظ اقتصادی، قدرت نخست دنیاست و چگونه از سال ۲۰۱۷ به بعد (با پیشی گرفتن اقتصادی چین از آمریکا)، عملاً توازن قوا به ضرر آمریکا تغییر کرده است. این واقعیتی است که گویا آمریکاییها هنوز با آن کنار نیامدهاند.
• چین؛ قدرتمندتر از آمریکا
در ادبیات اقتصادی شاخصی با عنوان درآمد ملی (بر اساس برابری قدرت خرید) داریم که نشان دهندهی قدرت خرید یک کشور در اقتصاد جهانی است. در سال ۲۰۰۸ (زمان وقوع بحران اقتصاد جهانی)، درآمد ملی آمریکا بر حسب این شاخص برابر با ۱۶.۸ تریلیون دلار بود، در حالی که همین رقم برای چین تنها برابر با ۹.۸ تریلیون دلار بود. از وقوع بحران ۲۰۰۸ به بعد، سرعت رشد اقتصادی آمریکا بسیار کاهش پیدا کرد، در حالی که چین خیلی زود توانست اثر بحران در اقتصاد خودش را تخلیه کند و به روند رو به رشد سابق بازگردد؛ بنابراین از آن سال به بعد، روز به روز قدرت خرید این دو کشور به هم نزدیک شد تا اینکه در سال ۲۰۱۷ قدرت خرید آمریکاییها به ۱۹.۵ تریلیون دلار رسید. در آن سال قدرت خرید چینیها نیز برابر با ۱۹.۸ تریلیون دلار شد؛ بنابراین چینیها حتی مقداری از آمریکاییها پیشی گرفتند. جالب آنکه تا سال ۲۰۲۰ که آمارها در سایت بانک جهانی موجود است، همین روند ادامه داشت؛ بنابراین درآمد ملی (یا قدرت خرید) چینیها در این سال بیش از ۲۳ تریلیون دلار بود در حالی که این رقم برای آمریکاییها تنها برابر با ۱۹.۸ بود.
• آمریکا؛ بدهکارترین به چین
جالب آنکه آسیبپذیری اقتصاد آمریکا، فقط در برابر بحران ۲۰۰۸ قابل توجه نبود، بلکه با شیوع بحران کرونا نیز اقتصاد آمریکا بسیار بیش از اقتصاد چین آسیب دید. از دیگر شاخصهای مهم نیز ذخایر ارزی چین است. ذخایر دلاری چین اکنون برابر با ۳ هزار و ۱۵۰ میلیارد دلار است. این رقم، جدای از میزان اوراق قرضهی آمریکایی است که توسط چینیها نگهداری میشود. به تعبیر دیگر میتوان گفت: چین بزرگترین طلبکار آمریکاست و بیشترین حجم از بدهی خارجی آمریکا به این کشور است. البته چین هرگز این دلارها یا اوراق قرضه را یکباره به بازار عرضه نمیکند، چون در این صورت اگر چه اقتصاد آمریکا آسیب میبیند، اما با کاهش ارزش اوراق قرضه امریکایی، ارزش داراییهای چین نیز کاهش خواهد یافت. اما به هر حال، این حجم از دلار و اوراق قرضهی آمریکا دست چین را برای ایفای نقش فعالانه در اقتصاد بینالملل بسیار باز گذاشته است.
• رشد چین، افول آمریکا
همین قدرت اقتصادی باعث شده تا چین، ۲۲ درصد از بازار وارداتی اروپا را تسخیر کند، در حالی که آمریکا تنها ۱۲ درصد از این بازار را دارد. همچنین اگر مجموع مبادلات کالایی اتحادیهی اروپا را بررسی کنیم، چین ۳۳ درصد از این حجم را دارد در حالی که آمریکا تنها ۳۰ درصد آن را از آنِ خود کرده است. درست ۱۰ سال پیش از این (یعنی در سال ۲۰۱۰ میلادی) سهم چین ۱۲ درصد و سهم آمریکا ۴۲ درصد بود. جالب آنکه حجم تبادلات تجاری اتحادیهی اروپا با سایر کشورها (غیر از آمریکا و چین) در سال ۲۰۱۰ معادل ۴۶ درصد بود. در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۰ به ۳۷ درصد کاهش یافت؛ بنابراین میتوان گفت: چینیها برای رشد سطح تجارت خود با اروپا در این ده سال، ۹ درصد از سهم سایر کشورها و ۱۲ درصد از سهم آمریکا کاستهاند و به سهم خود اضافه کردهاند. این بدان معناست که رشد چین، بیش از همه معادل افول آمریکا در عرصهی اقتصادی است.
• نتایج تغییرات ساختاری
از این تحولات در نظم اقتصادی بینالملل نتایج مهم بسیاری میتوان گرفت؛ از جمله اینکه پیش بینی مایکل اسپنس در سال ۲۰۱۱ صحیح بود و امروز عملاً یکجانبهگرایی آمریکایی به پایان رسیده است. برای ایران نیز، این بدان معناست که دستکم تعامل با شرق به اندازهی تعامل با غرب باید برای ما مهم باشد. اگر این واقعیت که ایران همواره با اقدامات خصمانهی غربیها (از جمله تحریمهای ظالمانه) مواجه بوده را نیز در نظر بگیریم، حتما سیاست «ترجیح شرق به غرب» در تعاملات اقتصادی معقول خواهد بود. از دیگر نتایج مهم آن –خصوصاً اکنون که در میانهی دور هشتم مذاکرات وین هستیم- آن است که بیش از آنکه اظهارات رابرت مالی مهم باشد، موضعگیری ژائو لیجیان -سخنگوی وزارت امور خارجه چین- که اخیراٌ گفت: «همه تحریمهای غیرقانونی آمریکا علیه ایران باید لغو شود»، اهمیت دارد. آمریکاییها نیز این را خوب میدانند.
ارسال نظرات