«شورای عالی انقلاب فرهنگی» از جمله نهادهای مولود انقلاب اسلامی است که در بالاترین سطح، مسئولیت سیاستگذاری و نظارت و راهبری در دو حوزه حساس تمدنی، یعنی «علم» و «فرهنگ» را برعهده دارد. نهادی که به تعبیر برخی اندیشمندان، در حکم «رصدخانه فرهنگی» کشور است و وظیفه دارد تا با چشمان بیدار و با حساسیت فوقالعاده، تحولات و چالشهای حوزه علم و فرهنگ را رصد کرده و به صورت دقیق، عالمانه و به موقع برای آنها چارهاندیشی و ریلگذاری کند.
حالا و با صدور حکم انتصاب اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی و تغییرات قابل توجه در گزینش اعضا، دوباره این موضوع زیر ذرهبین صاحبنظران و دغدغهمندان حوزه فرهنگ قرار گرفته است که این شورا، تاکنون چقدر در عمل به رسالت سنگینی که برعهده دارد، موفق بوده و بعد از این، چه نکاتی را باید مدنظر قرار دهد تا نقش مثبت آن در تحولات علمی و فرهنگی کشور و زمینهسازی برای پیشرفتهای تمدنی دهههای آینده، بیشتر احساس شود.
برای پاسخ به این سوال، شاید بهتر باشد ابتدا مروری شود بر حکم اخیر رهبر معظم انقلاب در انتخاب اعضای جدید شورا.
حضرت آیتالله خامنهای (حفظهالله) در مقدمه حکم انتصاب اعضای جدید شورایعالی انقلاب فرهنگی، به ضرورت آسیبشناسی و نوسازی زیرساختهای تمدنی اشاره کرده و نوشتند: «ورود در دومین چهلواره انقلاب اسلامی که با آغاز سدهی جدید هجری شمسی همزمان شده است، نگاهی نو، آسیبشناسانه و روزآمدساز به مجموعهای از زیرساختهای تمدنی را ضروری میسازد» و در ادامه، «فرهنگ» را در رأس این مجموعه زیرساختهای تمدنی قرار داده و یادآور شدهاند: «فرهنگ، جهتدهنده همه اقدامهای اساسی و زیربنایی جوامع بشری و شتابدهنده یا کُندکنندهی آن است».
و تاکید میکنند که «این رویکرد (اصلاح و نوسازی حوزه فرهنگ) در مقطع کنونی، عمدتاً ناظر به ارتقاء نگاه و احساس مسئولیت متصدیان فرهنگی و نخبگان و فعالان عرصههای گوناگون کشور به مقوله فرهنگ و پدیدآمدن این باور عمیق است که فرهنگسازی در هریک از اجزای تمدنی جامعه، برترین وسیله پیشرفت و موفقیت آن و بینیازکننده از ابزارهای الزامآور و تحکمی است؛ همچنین، ناظر به این نکته حیاتی است که شاکله و آرایش عمومی فرهنگ در همهی بخشهای گسترده آن، نیازمند نظم و محتوای انقلابی است. این، یگانه وسیله مصونسازی فرهنگ عمومی کشور در برابر هجوم فرهنگی و رسانهای برنامهریزی شده بیگانگان بدخواه است».
رهبر حکیم انقلاب در نهایت این نکته را یادآوری میکنند که «مأموریت شورای عالی انقلاب فرهنگی، از آغاز، ساماندهی به وضعیت فرهنگ و دانش در کشور، و سیاستگذاری در این دو مقوله و هدایت دستگاه های متصدی آن به سمت ارزشها و هدفهای انقلاب و برآوردن نیازهای فکری این دستگاه ها و ظاهر شدن در نقش قرارگاه فرهنگی کشور بوده است».
شورای عالی انقلاب فرهنگی که رهبر معظم انقلاب در حکم اخیر از آن با عنوان «قرارگاه فرهنگی کشور» یاد کردهاند، از سال 1363 و با حکم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام امت (رضوانالله علیه) تشکیل شد تا اهداف مهمی را دنبال کند؛ اهدافی همچون «گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی، تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه، تعمیم سواد، تقویت و بسط روح تفکر و علمآموزی و تحقیق و استفاده از دستاوردها و تجارب مفید دانش بشری برای نیل به استقلال علمی و فرهنگی و ...».
با گذشت بیش از 37 سال از تشکیل این شورا و خدمات ارزشمند آن در حوزه علم و فرهنگ، از جمله تصویب و ابلاغ ده ها سند راهبردی و کلان در این حوزه و نظارت بر فضای عمومی علم و فرهنگ کشور، اما انتقاداتی هم از سوی صاحب نظران دلسوز نسبت به میزان تحرک و چالاکی این شورای حساس و مهم در مسائل مبتلابه حوزه فرهنگ مطرح است.
از جمله حسن رحیم پور ازغدی عضو سالیان اخیر شورا که معتقد است: «آنانکه تفاوت شورای عالی را با شورای غیرعالی نمیدانند یا مصلحت است که ندانند، این عالیترین «شورای فراقوه» در سیاستگذاری علمی و فرهنگی کشور را در عرض شوراهای عادی تحت فرمان قوا، نشانده و گمان یا تظاهر میکنند که حضور سران سه قوه و همه نهادهای علمی و آموزشی و فرهنگی و رسانهای کشور در این شورا از باب دید و بازدید است و سران سه قوه و سایر مدیران و شوراهای پایینتر در حوزههای فرهنگی و علمی، همه از پاسخگویی معافند».
به بیان سادهتر و واضحتر، انتقاد دلسوزان این است که نتیجه کار شورای عالی انقلاب فرهنگی به معنای واقعی کلمه باید به «انقلاب فرهنگی» در کف جامعه، آنهم به صورت مستمر و عالمانه منجر شود؛ موضوعاتی مثل تدین و معنویت عمومی، حجاب و عفاف، سبک زندگی نسل جدید، خودباوری و اعتماد به نفس، نقد مسئولان و عدالتخواهی، فسادستیزی و امانتداری، شایستهسالاری، کاربردی شدن علم و گرهگشایی آن از نیازهای مهم کشور و ... از شاخصهای مهم فرهنگی در یک جامعه هستند که نتیجه کار اندیشمندان و سیاستگذاران کشور، باید در بهبود حال این شاخصها دیده شود.
حالا و با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب بر لزوم نوسازی زیرساختهای تمدنی کشور و در رأس آنها حوزه «فرهنگ»، وقت آن است تا روش کار جدیدی برای نقشآفرینی شورای عالی انقلاب فرهنگی در کشور طراحی و اجرا شود تا اثرگذاری آن در انسجام فرهنگی و اجتماعی جامعه و کاهش آسیبهای فرهنگی و اجتماعی مشاهده شود.
اهمیت این مسئله وقتی بیشتر میشود که به رهنمود دو ماه قبل رهبر معظم انقلاب (در دیدار اعضای هیات دولت) توجه کنیم که بر لزوم انقلاب و دگرگونی در ساختارهای فرهنگی کشور تاکید کردند.
فهم دقیق معنا و مفهوم این دگرگونی و انقلاب و البته برنامهریزی دقیق برای اجرای آن، وظیفه امروز نخبگان فرهنگی کشور به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
ارسال نظرات