ماجرای تقابل اخیر دریایی ایران و آمریکا در دریای عمان که به تحقیر دوباره آمریکا منجر شد از آن دست ماجراهایی است که اگر چه دشمن سعی دارد تصویری وارونه از آن ارائه داده و مسئله را بی اهمیت و کوچک جلوه دهد اما خود بهتر از هرکسی می داند که ماجرا چیست. آمریکایی که با تشر سیاسی، کشورهای منطقه را دچار رعب و وحست می کند، در برابر نیروی دریایی سپاه کم آورده و با اخطار آنان مجبور به ترک منطقه عملیاتی شده است.
اما نکته جالب توجه در این ماجرا نوع برخورد جریان غربگرا در داخل کشور با این ماجراست. در حالی که مردم کشور و حتی ملت های دیگر از این خبر شاد شده و به آن افتخار کردند، برخی مثل همیشه راهی دیگر را در پیش گرفتند. در این نوشتار با ذکر برخی از مصادیق این نوع برخورد قابل تامل، چرایی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «چند نکته درباره تنش دریایی» به قلم یکی از فعالان اصلاحطلب نوشت: «چگونگی جزئیات رویارویی ایران با ناوهای آمریکایی در دریای عمان هنوز مشخص نیست...همیشه در آستانه انجام مذاکرات چنین اتفاقاتی میافتد. الان هم به نظر میرسد جناح خاص با همین وضعیت نیمبند مذاکره هم خیلی موافق نیست و به نظر بیشتر یک اقدامی است تا بتواند ترازویی که کفه توافق برای ادامه برجام سنگینی میکند را تا حدودی سبک کند تا در آستانه مذاکرات جلوی انجام آن گرفته شود.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «با توجه به مشکلات اقتصادی که در داخل داریم ولی جناحهای قدرت و بهخصوص نیرویهای خاص ما خیلی علاقهمند به اینکه اختلافمان با آمریکا در این زمینه حل شود، نیستند.
شاید موجودیت و بقای خودشان را در ادامه خصومت با آمریکا میدانند... فشارهای اقتصادی در داخل مردم را به مرحله کلافگی رسانده که ممکن است زمینههای نارضایتی را بهوجود بیاورد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «طی روزهای آینده قرار است در منطقه مانور هوایی- دریایی اسرائیل با حضور عربستان، امارات و مصر اتفاق بیفتد...اینچنین حوادثی نشان میدهد که یک ائتلاف گسترده منطقهای دارد، شکل میگیرد. اسرائیل در حال نصب کردن گنبد آهنین در بحرین و همینطور در امارات متحده است. به هر صورت، شرایط مطلوب نیست و آن گروه و جناحی سیاسی که دارند جلوی مذاکرات را میگیرند، معلوم نیست که چه فکری میکنند که بالاخره این مسیر به کجا ختم خواهد شد؟»
همچنین صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب که پیشتر، اهمیت دستاوردهای هستهای کشور را نادیده گرفته بود و حاضر به پاگذاشتن بر پرچم رژیم غاصب صهیونیستی نشده بود، اقدام نیروهای سپاه در مقابله با دزدی دریایی آمریکاییها را زیر سؤال برد و آن را در مقابل مشکلات معیشتی قرار داد؛ مشکلاتی که ماحصل هشت سال ناکارآمدی دولت متحد آنان است.
عبدالله رمضانزاده دیگر چهره اصلاحطلبی است که تحقیر ارتش متجاوز آمریکا از سوی نیروهای سپاه را تحمل نکرده است! سخنگوی دولت اصلاحات با توییت جمله «هیاهو برای هیچ» نشان داده است که او و برخی دیگر از همکیشان خود در جناح اصلاحات هنوز به درک درستی از مفاهیمی چون منافع ملّی، امنیت ملّی و غرور ملّی نرسیدهاند.
دیگر مقام دولت اصلاحات یعنی مصطفی تاجزاده نیز طبق معمول از قافله عقب نمانده است و بهجای متجاوز قلمداد کردن آمریکاییها، جنگطلب بودن سپاه را القا کرد نوشت: «فرمانده سپاه: "امریکایی ها آمده بودند نفت ما را به سرقت ببرند. ما براساس سناریویی دقیق تشخیص دادیم اگر این کشتی را تصرف کنیم، امریکایی ها دخالت خواهند کرد. بچه ها ما همه احتمالات را سنجیده بودند". یعنی اگر آمریکا مداخله می کرد، ایران کار را به درگیری نظامی و جنگ می کشاند؟»
عباس عبدی، شاهکار بچه های سپاه را یک درگیری خیالی خواند و در توئیتر خود نوشت: «برای اعلام کردن زمان مذاکرات نیازی به انتشار خبرهای آنچنانی از درگیری خیالی نظامی نیست. مذاکره کنید. مذاکره کار خوبیست.»
درباره این مواضع جریان غربگرای داخلی نسبت به این موضوع چند نکته می توان گفت؛
این جریان اساساً به ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار اعتقادی ندارد. از منظر این جریان آمریکا کدخدا و ابرقدرت جهان است و دیگران در نظامی تک قطبی و سلسله مراتبی ذیل این ابرقدرت تعریف می شوند. باید این نظم را پذیرفت و جایگاه آن را رعایت کرد. لذا هر گونه موضع و رفتاری بر خلاف این ساختار و چینش مردد و غیرقابل قبول است. با این تفاسیر و از نظر این جریان، اقدام سپاه در تحقیر آمریکا در دریای عمان نیز نه تنها جای افتخار و خوشحالی ندارد بلکه باید به نحوی محکوم شود!
تصور این جریان از آمریکا تصوری کهنه و مربوط به چند دهه پیش است. حال آنکه آمریکا طی چند دهه اخیر به شدت تضعیف شده و قادر به اعمال راهبردهای خود در بسیاری از نقاط دنیا نیست. فرار خفت بار آمریکا از افغانستان یکی از نمونه های اخیر این وضعیت است. این تفکر و اعتقاد در حالی است که حتی خود آمریکایی ها نیز نسبت به افول خود معترف هستند و ادعاهایی که جریان غربگرا دارد را ندارند!
نکته جالب توجه ماجرا اینجاست که این جریان سعی دارد تفکر سست و مرعوب خود را به اسم عقلانیت به دیگران بفروشد. آنان می کوشند این ترس خود را به لطایف الحیل مختلف به جامعه و سایر نخبگان جامعه نیز تسری دهند. هرکس مقابل آنها بایستد و با آنان مخالفت کند را به تندروی و اقدامات هیجانی و غیرعقلانی متهم می کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص می فرمایند: «بعضیها اسم عقل و عقلانیت را که میآورند، منظورشان از عقلانیت ترسیدن است؛ وقتی میگویند عاقل باشید، یعنی بترسید، یعنی منفعل باشید، یعنی از مقابل دشمن فرار کنید! نه، [این درست نیست]؛ ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند. ترسیدن و فرار کردن و میدان را خالی کردن، اسمش عقلانیت نیست، اسمش همان ترس و فرار و مانند اینها است؛ عقلانیت یعنی محاسبه درست. البتّه دشمن سعی میکند عقلانیت به آن معنای غلط را تلقین کند، بعضی هم نادانسته گاهی حرفهای دشمن را تکرار میکنند.» (21/7/1399)
نکته پایانی و مهم اینکه جریان اصلاحات که در هشت سال اخیر بر سر کار بوده و وضعیت سخت معیشتی امروز را رقم زده است، سعی دارد مقاومت در برابر استکبار را مانع رفاه و پیشرفت کشور ترسیم کرده و راه حل مشکلات را تسلیم شدن در برابر غرب معرفی کند. نمود بارز این تفکر را می توان در ماجرای مذاکرات هسته ای که به امضای برجام منجر شد، دید. نسخه ای که جریان غربگرا برای کشور پیچید نه تنها مشکلات و تحریم ها را رفع نکرد بلکه آنها را سخت تر و سنگین تر هم کرد. اما گویا این عده خیال ندارند از این ماجرا درس بگیرند.
ارسال نظرات