جمعه ؛ 30 شهريور 1403
18 مهر 1400 - 11:50

پایگاه اجتماعی ایران در افغانستان به قدمت تاریخ

افغانستان در میان ۱۵ کشور همسایه ایران، به عنوان سومین همسایه با مرز مشترک ۹۷۸ کیلومتر بعد از عراق و پاکستان، از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است
نویسنده :
مصطفی اسلامی
کد خبر : 9955

پایگاه رهنما:

افغانستان در میان ۱۵ کشور همسایه ایران، به عنوان سومین همسایه با مرز مشترک ۹۷۸ کیلومتر بعد از عراق و پاکستان، از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است . تحولات افغانستان  از آن جهت که همسایه استان خراسان یکی از مهمترین استان های ایران که نقشی اساسی در ساختار جغرافیایی کشور دارد، قرارگرفته سبب شده است تا به لحاظ اجتماعی،  سیاسی و امنیتی،  تحولات این کشور برای جمهوری اسلامی  از اهمیت فوق العاده ای برخوردار باشد.

از این رو می توان گفت  هر اتفاقی که در همسایه شرقی کشور بیفتد تاثیری مستقیم بر ایران می گذارد. برای همین در طول این سال ها هیچ گاه افغانستان از سپهر مناسبات بین المللی ایران دور نبوده است  و ارگان های مختلف بنا به حوزه وظایف خود، توجه ویژه ای به آن داشته اند و تحولات آن را به دقت و وسواس زیر نظر گرفته اند. مبادلات اقتصادی، ورود پناهندگان و آوارگان افغانستانی به کشورمان، مباحث امنیتی، مناسبات سیاسی، وجود اقلیتی قابل توجه از شیعیان که عموما هزاره ها را تشکیل می دهند، مراودات اقتصادی و ده ها مسئله ریز و درشت دیگر اهمیت افغانستان را برای ایران بیش از پیش برجسته می کند. بنابراین هر گونه تحولی در این کشور می تواند تاثیری مستقیم بر محاسبات گوناگون ایران بگذارد.

  • اشتراکات ایران با افغانستان از زبان مشترک و فرهنگ گرفته تا اقتصاد

افغانستان حدودا ۹۷۸ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد و در کنار آن، زبان، دین، فرهنگ و سنت مشترک نیز دارد که هرکدام از آنها نقشی در تحکیم روابط  بین این دو کشور خواهند داشت.

در کنار داشتن اشتراکات فرهنگی و زبانی، دو کشور ایران و افغانستان که تاکنون پیوندهای این دو را به جهت همین اشتراکات، آنچنان بهم گره زده که در هیچ شرایطی قابل گسست نیست، روابط این دو کشور، از چند جهت حایز اهمیت است:

  • حضور شمار زیادی از مهاجران افغانستانی در ایران

ایران به دلیل داشتن مرزهای مشترک با افغانستان، همواره در میان بحران ها و تحولات این کشور، پذیرای شمار زیادی از شهروندان  این کشور بوده است.

طی سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۱ حدود ۳۰ درصد از جمعیت افغانستان در نتیجه حمله شوروی و جنگ داخلی و حکومت طالبان این کشور را ترک کرده و به کشورهای همسایه گسیل شدند. در این میان ، سهم ایران از مهاجران افغان حدود ۲ میلیون نفر بود که بعد ها این رقم به بیش از 3 میلیون نفر هم رسید.این درحالی بود که برخلاف مهاجر پذیری دیگر کشورها مهاجران افغانستان در ایران آزادانه در کنار اشتغال توانستند تحصیلات خود را تا درجه های عالی نیز پیش ببرند و تخصص نیز به دست بیاورند.

  • منافع کلان سیاسی و اقتصادی

دو کشور ایران و افغانستان منافع کلان و راهبردی زیادی دارند که ضرورت توسعه همکاری ها در تمامی بخش ها را توجیه می کند؛ اما در این میان، کسانی نیز هستند که برای آنها نه منافع افغانستان و نه منافع ایران، هیچ اهمیتی ندارد؛ بلکه آنچه مهم است، تخریب این رابطه و ایجاد تنش و تشنج میان دو همسایه است؛ تا از این رهگذر به دنبال اهداف خویش باشند.

مبارزه با مواد مخدر از دیگر مواردی است که منافع هر دو کشور را در یک راستا قرار می دهد و به دلیل اینکه بخش اعظمی از مواد مخدر دنیا در شماری از ولایت های جنوبی افغانستان تولید می شود، ایران در تلاش است تا برای جلوگیری از انتقال این مواد به خاک خود، در راستای مبارزه با مواد مخدر، همکاری نزدیک با سران کابل داشته باشد.

در حوزه امنیتی  نیز ایران و افغانستان تهدیدات و فرصت های مشترک فراوان را در جهت همکاری های مشترک دارند. تروریسم  در گذشته و اکنون از شهروندان دو کشور قربانیان زیادی گرفته  و همچنان می گیرد و دلیل اصلی همکاری های مشترک ایران با همسایگان خود به ویژه افغانستان در یک دهه گذشته نیز همین مسئله بوده است.

از سوی دیگر،‌ ایران نیز برای تامین منافع کلان خود در عرصه های مختلف از جمله تضمین های سیاسی و امنیتی، مسائل فرهنگی، صادرات، سرمایه گذاری و دیگر موارد به افغانستان نیاز دارد.

به لحاظ اقتصادی،  ایران و افغانستان بسترها و فرصت های فراوانی برای همکاری های مشترک در جهت توسعه پایدار دو کشور دارند. اتصال آسیای مرکزی به بنادر جنوب، رویای دیرینه ایران بوده است که در سال های اخیر تلاش کرده از طریق افغانستان کشورهای همسایه شمالی افغانستان را از طریق بنادر جنوبی خود به آبهای آزاد متصل نماید.

از سوی دیگر، افغانستان نیز به دلیل وابستگی شدید به بنادر پاکستان و مشکلات موجود در این عرصه، شدیدا به دنبال بدیلی برای این راه است که یکی از نزدیک ترین، کم هزینه ترین و مناسب ترین گزینه های بدیل برای بازگانان افغانی، ایران است.

  • جنگ ادراکی دشمن برای تضعیف پایگاه اجتماعی ایران در افغانستان 

امروز در حاشيه جنگ در افغانستان، جنگي بزرگ براي غالب‌سازي روايت هژمون کليد خورده است تا پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی و ملت ایران  را نزد مردم افغانستان تضعیف  کنند. متأسفانه جمهوري اسلامي نیز برای روایت گری عملکرد درست خود در اين ميدان با ضعف‌هايی نیز مواجه است. در این رهگذر، جريان مافيايي رسانه‌اي دشمنان جمهوري اسلامي که اردوگاه گسترده‌اي از رسانه هاي بيگانه؛ اپوزيسيون و اصلاح‌طلبان داخلي را تشکيل مي‌دهند، تلاش گسترده‌اي را براي بي‌اعتبارسازي جمهوري اسلامي نزد ملت مسلمان افغانستان و منطقه آغاز کرده‌اند تا اينگونه القا کنند که همه شعارهاي جمهوري اسلامي در حمايت از ملت‌هاي مظلوم مسلمان در منطقه دروغ بوده و اين تقابل ايران و آمريکاست که پاي ايران را به درگيري هاي عراق، سوريه، لبنان، يمن و افغانستان باز کرده است و اينگونه القا مي‌کنند که براي ايران آنچه مهم است، شکست و خروج آمريکا از منطقه است و لاغير! و مهم نيست که جاي آن چه حکومتي بر قدرت بنشيند و چه بلايي بر سر مردم بياورد!

اين ادعاهاي دروغين که با صداي بلند در روزها و هفته‌هاي گذشته به کرات تکرار شده است، متاسفانه در بخشي از فضاي اجتماعي داخل افغانستان و افغاني‌هاي ساکن ايران اثرگذار بوده و مي‌تواند موجب تضعيف اعتبار جمهوري اسلامي شود.

در اين ميان، متأسفانه تقابل جناحي - سياسي داخل کشور که از طریق جريان اصلاحات کليد خورده است نيز بر اين ابهامات و ترديدها افزوده است! اصلاح‌طلباني که هر نوع نقش آفريني مثبت جمهوري اسلامي در منطقه را در طول سال‌هاي اخير مورد هجمه و انتقاد قرار داده‌اند، امروز به يکباره مدافع نيروهاي دره پنجشير شده و از ضرورت شکل‌گيري حشدالشعبي افغانستان سخن مي‌رانند و تلاش دارند تا صحنه افغانستان را نيز به فرصتي براي تخريب رقيب سياسي خود تبديل کنند! جاي تأسف دارد که گفته شود، بخشي از رفرنس‌ها عليه جمهوري اسلامي از توليدات رسانه هاي داخل اتخاذ شده است! در حالي که افغاني‌ها نمي‌دانند که اين اخبار مبناي رقابت سياسي داخلی است  و مبتني بر حقيقت تنظيم نشده است!

بنابراین در اين شرايط اعتمادبخشي به هواداران و پايگاه گسترده علاقمندان جمهوري اسلامي در افغانستان يکي از رسالت‌هاي مهم در این جنگ ادراکي پيچيده است که شروع آن با تاخير و کم قدرت بوده است و دستگاه دیپلماسی کشور برای جبران این نقیصه در دولت سیزدهم باید کارمضاعفی انجام دهد تا موجب تقویت پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی نزد مردم افغانستان، شود.   

ارسال نظرات