- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
شنبه ؛ 22 آذر 1404 نگاهی بر آخرین تحولات افغانستان
همانگونه که پیشبینی میشد، طالبان تصرف مراکز استانی خود را به ۳۲ مرکز رساند و اکنون تصرف کامل کابل را در دستور کار قرار داده است. از سوی دیگر اشرف غنی نیز از افغانستان خارج شده و اکنون وضعیتی از بیدولتی در این کشور حاکم شده است. در کنار این مسائل، تحرکات بازیگران فرامنطقهای و برخی تلاشها برای ایجاد یک دولت موقت نیز از مهمترین تحولات کنونی افغانستان است. به همین منظور و برای اطلاع بیشتر از مسائل کنونی افغانستان، ذکر چند نکته قابلذکر است.
گزارههای تحلیلی: 1- تحولات کنونی افغانستان و هرجومرج به وجود آمده در آن، نشئتگرفته از ۲۰ سال حضور آمریکا در این کشور است؛ حضوری که بیشتر ناامنی و از بین رفتن زیرساختهای مهم این کشور را در پی داشته است. 2- رویکرد طالبان در افغانستان، مبتنی بر جنگ و صلح است؛ طالبان معتقد به این گزاره است که تصرف سرزمینی موجبات افزایش قدرت چانهزنی در مسائل سیاسی میشود. به همین منظور ابتدا به تصرف شهرستانها و فرمانداریها اقدام کرد و اکنون مراکز استانی را تصرف کرده است. در نتیجه چنین اقدامی، اکنون مشاهده میشود که طالبان در مذاکرات سیاسی دست برتر را دارد و پیشنهادهایی که داده میشود با مخالفت این گروه روبرو میشود. 3- راهبرد طالبان مبتنی بر مشارکت حداکثری در قدرت است. بعید است که طالبان به سمت تشکیل یک حکومت تک جریانی برود؛ زیرا تشکیل چنین حکومتی پذیرش بینالمللی نخواهد داشت و در داخل افغانستان نیز موجب دشمنتراشی از سوی احزاب فرقهای رقیب خواهد شد. درنتیجه طالبان به دنبال شرکت در یک حکومت ائتلافی با حداکثر قدرت خواهد رفت؛ دولتی که طالبان اکثریت آن را داشته باشد. 4- پیشبینی میشود که در آینده یک شورای هماهنگی متشکل از کلیه جریانهای سیاسی در داخل افغانستان تشکیل شود. این شورا احتمالاً دولت موقتی تشکیل دهد و سپس از درون آن، دولت اصلی تشکیل شود. البته برخی این سناریو را مطرح کردهاند که دو دولت در داخل افغانستان تشکیل شود؛ یعنی یک دولت متشکل از جریانهای سیاسی و یک دولت متشکل از طالبان. این امر بسیار بعید است؛ زیرا گروههای موجود سیاسی توان تشکیل دولت را به دلیل اختلافات موجود ندارند و طالبان نیز برای مشروعیت بخشیدن به حضور خود در قدرت، نیاز به مشارکت سایر گروهها دارد. 5- تحولات افغانستان به مقطع فعلی ختم نخواهد شد و در آینده این تحولات، گستردگی بیشتری پیدا خواهد کرد؛ زیرا بسیاری از بازیگران داخلی خواهان تأثیرگذاری بر تحولات کنونی هستند و شرایط فعلی را بهترین زمان ممکن میدانند. همچنین در آینده افغانستان، بازیگران فرامنطقهای نیز خواهان نقشآفرینی بیشتری خواهند بود.
ارسال نظرات