جمعه ؛ 30 شهريور 1403
17 مرداد 1400 - 13:12
«مهارت‌آموزی» چه جایگاهی در جامعه امروز ایران دارد؟

یک سنت اجتماعی فراموش شده

آنچه که جوامع امروزی به خصوص کشور عزیزمان ایران بیش از گذشته به آن نیاز دارد، مهارت‌های کاربردی و تخصصی است.
نویسنده :
نسیم اسدپور
کد خبر : 9602

پایگاه رهنما:

آنچه که جوامع امروزی به خصوص کشور عزیزمان ایران بیش از گذشته به آن نیاز دارد، مهارت‌های کاربردی و تخصصی است. به این معنا که در کنار علم‌آموزی و افزایش معلومات و دانش، باید حتما شخص از مهارت‌هایی نیز برخوردار باشد تا بتواند به اصطلاح گلیم خود و خانواده‌اش را از آب بیرون بکشد.

اما جالب این است که خانواده‌ها برعکس گذشته، بیش از اینکه به آموزش و یادگیری این مهارت‌ها توجه داشته باشند، تنها دغدغه درس، ورزش و هنرهایی مانند موسیقی و یادگیری زبان‌های خارجه را برای فرزندان خود دارند؛ البته قطعا هیچ چیز جای این حوزه‌ها را نمی‌گیرد، اما به شرط آنکه این اندوخته‌ها، در کنار مهارت‌های تخصصی دیگری هم قرار بگیرد.

در گذشته، خانواده‌ها در کنار درس از فرزندان خود می‌خواستند که یک کار ویژه را یاد بگیرند؛ به همین دلیل شاگردی کردن پسرها در مغازه و یادگیری دوخت و دوز و مهارت‌های دخترانه برای دختران، امری تقریبا عادی و حتی ضروری به نظر می‌رسید، به خصوص در فصولی مانند تابستان. اما رفته رفته و بویژه به اشتباه از طرف بیشتر خانواده‌های متمکن و نسبتا تحصیل کرده، این تصور در اذهان القاء شد که این موضوع یک ظلم نسبت به فرزندان است و نباید آن‌ها از سنینی مانند نوجوانی وارد میدان کار و مهارت شوند، ولو به عنوان یک شاگرد مغازه و یا یک کناردستی برای مادر. پدر و مادرهای اینچنینی، تصور می‌کردند با حذر دادن فرزندانشان از کار کردن و تشویق آن‌ها به اینکه فقط درس بخوانند و تابستان‌ها را با کلاس‌های فوق‌العاده ای مانند زبان و موسیقی بگذرانند، به آن‌ها خدمت کرده‌اند، غافل از آنکه چه بسیار نوجوان‌هایی که با یادگیری مهارت‌هایی مانند جوشکاری و تعمیرات ماشین و برق‌کاری و ... نه تنها توانسته‌اند در سنین بالاتر و در طول روزمرگی‌ها، از این مهارت‌ها در زندگی شخصی و اجتماعی خود بهره ببرند بلکه برخی نیز تشویق شده‌اند که در همان زمینه‌ها ادامه تحصیل بدهند.

  • راه غلبه بر بیکاری

اما آموختن یک فن و حرفه خاص، تنها نتیجه کار کردن بچه‌ها در نوجوانی و یا حتی در آغاز جوانی نیست، بلکه همین که بتوانند به صورت موقتی و در محیط‌‌های مناسب وارد فضای کار بشوند، تجربه‌ها و درس‌های بزرگی به آن‌ها خواهد داد که قطعا در هیچ کلاس موسیقی و زبان و حتی ورزش و یا دروس مدرسه‌ای، به دست نخواهند آورد.

مهارت‌آموزی، کمک می‌کند که رفته رفته ذهن فرزندانمان برای کارآفرینی و خلاقیت‌های مورد نیاز برای زندگی فردایشان آماده شود؛ از طرفی قطعا یکی از دلایل بیکاری جوانان به همین نکته برمی‌گردد. در نظام آموزشی ما، انباشته شدن ذهن دانش‌آموز و دانشجو از محفوظات و معلومات غیرکاربردی، فرصتی برای کار  عملی و کسب مهارت کاربردی و جانبی فراهم نمی‌کند.

در سال 99 یکی از کارشناسان حوزه فنی و حرفه‌ای کشور در مورد اهمیت مسئله مهارت‌آموزی گفته بود: «یکی از دلایل بیکاری، استفاده نکردن از دوره طلایی نوجوانی برای کسب مهارت است و به‌نظر می‌رسد وجود برنامه مهارت‌آموزی منسجم و مستمر برای دانش‌آموزان از آغاز مقطع تحصیلی متوسطه تا مرحله دریافت دیپلم، می‌تواند گام بلند و مؤثری برای متخصص شدن یک نوجوان در یک مهارت باشد که در اینجا منظور از متخصص شدن، به‌طور دقیق توانایی کسب درآمد از آن مهارت است.»

البته یکی از دغدغه‌های خانواده‌ها که بسیار هم بجاست، نگرانی از حضور فرزندانشان در محیطی آرام و سالم است که بتوانند با خیال راحت کار کنند و تجربه جمع کرده و مهارت‌آموزی کنند. فراهم آوردن چنین محیط‌هایی قطعا برعهده هم مسئولین است و خود خانواده‌ها هم باید احساس مسئولیت داشته و نظارت کنند.

  • یک تکلیف قانونی بر زمین مانده

حدود  10 سال قبل بود که در قانون برنامه پنجم توسعه، مقرر شد به دانش‌آموزان دوره‌های متوسطه نظری (تجربی، ریاضی، علوم انسانی) حداقل یک مهارت کاربردی آموزش داده شود، اما نه تنها در طول اجرای آن برنامه 5 ساله خبری از اجرای این  حکم قانونی نشد، که بعد از آن هم کسی دنبال احیای این تکلیف قانونی و اجرای آن نرفت، اما همزمان همگی از بیکاری و کارنابلدی فارغ‌التحصیلان مدارس و دانشگاه ها می‌نالند!

احیای سنت اجتماعی «مهارت‌آموزی» با کمک و همراهی خانواده‌ها، علاوه بر فراهم شدن زمینه‌های اشتغال، می‌تواند روحیه خلاقیت، نشاط کاری و بن‌بست‌شکنی را هم در جامعه ترویج کند و قفل‌های گشوده نشده را در مدتی کوتاه باز کند.

ارسال نظرات