19 خرداد 1397 - 19:31
اهمیت مسکن در سبک زندگی اسلامی- ایرانی

مسکن اسلامی؛ مصونیت برای نظام خانواده

یکی از ضروریات بشر در تأمین نیاز‌های اساسی خود، بحث مسکن بوده است. در ادبیات و آموزه‌های اسلامی مسکن به عنوان «حریم امن خانواده» نهادینه شده و به همین دلیل در فرهنگ ایرانی- اسلامی ملاحظه معیار‌های اسلامی در طراحی و ساخت مسکن به یکی از اولویت‌ها و دغدغه‌ها در معماری تبدیل شده است.
نویسنده : محمدرضا شبانی
کد خبر : 862
مقدمه
یکی از ضروریات بشر در تأمین نیاز‌های اساسی خود، بحث مسکن بوده است. در ادبیات و آموزه‌های اسلامی مسکن به عنوان «حریم امن خانواده» نهادینه شده و به همین دلیل در فرهنگ ایرانی- اسلامی ملاحظه معیار‌های اسلامی در طراحی و ساخت مسکن به یکی از الویت‌ها و دغدغه‌ها در معماری تبدیل شده است. معماری اسلامی- ایرانی تا پیش از نفوذ معماری مدرن و البته غرب زده در جغرافیای ایران اسلامی فروغ بیشتری داشت؛ به نحوی که این سبک از معماری در ساخت بناها، مساجد، مدارس و... کاملاً مشهود بود. اما با ورود مهندسین تحصیل کرده غرب بویژه از دوران قاجار به بعد، معماری سنتی و اسلامی اهمیت خود را لااقل در سازه‌های مسکونی و ... از دست داد. این موضوع در دوره طاغوت (پهلوی اول و دوم) با شکل گیری مجتمع‌های مسکونی پر رنگ‌تر شد و الگو‌های اسلامی- سنتی به دست فراموشی سپرده شد. در نوشتار حاضر قصد داریم اهمیت مسکن در سبک زندگی اسلامی- ایرانی را از نگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بررسی کنیم. نگاه مقایسه‌ای غرب و اسلام به مقوله مسکن هدف دیگر ما در این نوشتار است. از طرفی به دلیل افزایش آپارتمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی به برخی چالش‌های آپارتمان نشینی در این حوزه می‌پردازیم.

اهمیت مسکن) از نگاه رهبر معظم انقلاب (یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در موضوع «سبک زندگی» بحث «مسکن» است. ایشان در زمینه طراحی محیط شهر متناسب با سبک زندگی اسلامی معتقدند تهران به عنوان الگو و خط دهنده مطرح است: «تهران، از یک طرف نماد آبادانی، صلاح، سعادت و سبک زندگی در کشور است و از طرف دیگر به عنوان الگو و خط دهنده برای شهر‌های سراسر کشور، مطرح است... باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر، به گونه‌ای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحت­تر، امکان پذیر باشد». (بیانات در دیدار با شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران ۲۳/۱۰/۱۳۹۲) ایشان «نوع مسکن» را از مصادیق سبک زندگی و سبک زندگی را بخش حقیقی و اصلی تمدن معرفی می‌نمایند:
«اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان ...».

ایشان ضرورت فرهنگ­ سازی تدریجی برای تغییر سبک زندگی را خاطرنشان می­ سازند: «ما متاسفانه در طول سال­‌های متمادی، یک چیزهائی را عادت کرده‌ایم تقلید کنیم. بنده طرفدار این نیستم که حالا در مورد لباس، در مورد مسکن، در مورد سایر چیزها، یک باره یک حرکت جمعی و عمومی انجام بگیرد؛ نه، این کار‌ها باید به تدریج انجام بگیرد؛ دستوری هم نیست؛ این‌ها فرهنگ‌سازی لازم دارد. همان طور که گفتم، کار نخبگان است، کار فرهنگ‌سازان است و شما جوان­‌ها باید خودتان را برای این آماده کنید؛ این، رسالت اصلی است». (بیانات در دیدار جوانان در استان خراسان شمالی ۲۳/۷/۱۳۹۱) اینکه ما عادت طولانی به تقلید از غرب داریم؛ و این مساله به عنوان یک تهدید می­ تواند منجر به غلبه فرهنگ مهاجم و نابودی فرهنگ خودی شود. ایشان فرهنگ غرب را مهاجم و نابود کننده فرهنگ‌های بومی و بنیان‌های اساسی اجتماعی معرفی می‌کنند: «فرهنگ غرب، یک فرهنگ مهاجم است. فرهنگ غرب، فرهنگ نابودکننده فرهنگ هاست. هرجا غربی‌ها وارد شدند، فرهنگ ­های بومی را نابود کردند، بنیان‌های اساسىِ اجتماعی را از بین بردند».

دو رویکرد به بحث مسکن

*رویکرد سبک غربی به مسکن

در این نگاه اعتقاد بر این است که فرهنگ غرب به مثابه یک دومینو مرز‌های فرهنگی دولت- مبلت‌ها را درنوردیده و ما به عنوان یک شهروند دهکده جهانی باید خود را با سبک نوین غربی هماهنگ کنیم. طبیعتاً سبک زندگی در غرب الگو‌هایی را برای حوزه مختلف در نظر گرفته که ما برای بهره‌مند شدت از جوانب مختلف این سبک از زندگی که هیچ قرابت و اشتراکی با شاخص‌های اسلامی ندارد، کنار بیاییم. در این نگاه خانه ­های کوچک با کارکرد حداقلی و خوابگاهی به عنوان مثال به دلیل محدودیت منابع و کثرت تقاضا مثبت تلقی شده و توصیه می‌شود.

رویکرد اسلام به مسکن

در رویکرد تمدن ساز انقلاب اسلامی، مراحل مختلفی برای رسیدن به آرمان شهر ترسیم شده که بدون شک در افق تمدنی خود، عقبه و برنامه درخوری برای حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی بویژه در بحث مسکن و سازه دارد؛ حوزه‌ای که تا مدت‌های مدید معماری و مهندسی ایرانی شهره آفاق بود. در این دیدگاه تقلید مطلق از اتوپیای غربی نفی می‌شود؛ و معتقد است برای رسیدن به اتوپیای ایرانی- اسلامی باید از تقلید طولانی مدت غرب دست کشید و برای احیا و بازخوانی داشته ها، احکام و شاخص­های سبک زندگی ایرانی- اسلامی با استفاده از فنون و علوم جدید کوشید. بر اساس این دیدگاه باید امکانات حوزه مسکن را تقویت کرد و به جای تحمل وضع موجود و زندگی در خانه‌های کوچک و قفس گونه حداقلی و خوابگاهی به سمت ساخت محل‌های مسکونی و بافت شهری رفت که زندگی ایرانی و اسلامی در آن مقدور و میسور باشد.
به طور کلی، بر اساس سبک ایرانی اسلامی مسکن به عنوان قلعه اصلی نظام خانواده کارکرد‌هایی همچون مصون داشتن از خطرات و ناملایمات طبیعی و غیرطبیعی، حفظ حریم و عرصه‌هایی برای زندگی خصوصی افراد و رفع بخشی از نیاز‌های مادی و معنوی است.

سبک زندگی آپارتمان نشینی

آپارتمان نشینی پدیده نسبتاً جدیدی است که سابقه آن به حدود ۵۰ سال قبیل برمیگیردد؛ بزرگترین مجموعه آپارتمان سازی بخش خصوصی که در دهه ۵۰ آغاز به کار کرد، مجموعه اکباتان بود. همزمان با آن شهرک‌های آپارتمانی متعددی برای کارکنان نیرو‌های مسلح و واحد‌های دولت در تهران، آبادان، بندرعباس، اصفهان، شیراز و مشهد آغاز شده بود. نخستین ساختمان بلند مسکونی در تهران در بلوار کشاورز ساخته شد و آن سه برج سامان با ۲۲ طبقه و ۷۲ متر ارتفاع بود که در سال ۱۳۴۸ بهره برداری رسید. در زمان پیروزی انقلاب ساختمان‌های مسکونی اسکان (۷۰ متر) و پارک پرنس (۷۲) متر بلندترین ساختمان‌های مسکونی و ساختمان وزارت کشاورزی (۶۲ متر) بلندترین ساختمان دولتی بودند. مجموعه بهجت آباد نیز از نخستین آپارتمان‌های مسکونی تهران بود که در دهه‌ی ۴۰، بین خیابان حافظ و ولیعصر ساخته شد.

دلایل توسعه آپارتمان نشینی

بیش از نیم قرن از آغاز آپارتمان سازی در کشور می‌گذرد. دلایل زیاد و متفاوتی برای این موضوع بیان شده است؛ از جمله زیاد شدن جمعیت، کمبود زمین برای احداث خانه‌های تک واحدی، امنییت بیشیتر در مجتمع‌های مسکونی، توان مالی شهروندان و بسیاری دلایل دیگر که بر افزایش آپارتمان سازی و توسعه‌ی آپارتمان نشینی تأثیر می‌گذارند. هر چند تمامی دلایل بیان شده به طور مستقیم و غیرمستقیم با این موضوع ارتباط دارند، ولی با اندکی دقت در روند توسعه کلان شهر‌های کشور به ویژه تهران در دهه‌های اخیر می‌توان دو عامل اصلی را برای افزایش تعداد ساختمان‌های بلندمرتبه و مجتمع‌های مسکونی شناسایی کرد؛ نخست مهاجرت و دوم افزایش زاد و ولد و در نتیجه افزایش جمعیت.

آپارتمان نشینی و چالش‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی

قریب به چهل سال است که به دلیل رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت، آپارتمان‌نشینی در شهر‌های ایران رواج پیدا کرده است. زندگی آپارتمان‌نشینی اگرچه هزینه‌های تامین مسکن را کاهش داده است، اما مشکلات خاص خود را دارد و در سایر حوزه‌ها حوزه خانواده را با چالش‌هایی مواجه کرده است.
به عبارتی، آپارتمان سازی و احداث ساختمان‌های بلند مرتبه، پیامد‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی به دنبال داشت؛ برای مثال در بعد اقتصادی برای مالکان خانه‌های ویلایی فرصتی مناسب جهت به دست آوردن منافع مالی فراهم شد؛ در بعد فرهنگی اجتماعی، زندگی در آپارتمان به ویژه در اوایل - شکل گیری این سبک از زندگی، به عنوان یکی از شاخه‌های ثروت و پایگاه اجتماعی اهمیت زیادی پیدا کرد؛ همچنین زندگی در آپارتمان مزایایی از قبیل: امنیت بیشتر را برای ساکنان به دنبال داشت. در هر حال، تمامی موارد یاد شده دست به دست هم دادند و به توسعه‌ی عمودی شهر انجامیدند؛ بدون این که برنامه ریزی مناسبی به ویژه در ابعاد فرهنگی و حقوقی در این رابطه صورت بگیرد که این امر نیز سبب بروز چالش‌ها و مشکلات بسیاری برای ساکنان مجتمع‌های مسکونی شده است که در زیر به صورت فهرست وار به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
 شکل جدید زندگی در واحد‌های کوچک با همسایگان ناآشنا
 محدودیت جا و مکان، پله‌های زیاد، وجود قسمت‌های مشترک (حیاط، پارکینگ، انباری، آسانسور)
 لزوم استفاده از خدمات مشترک (آب، برق، گاز، موتورخانه)
 کاهش نسبی ارتباطات و وابستگی‌های اجتماعی
 کم شدن حمایت و پشتیبانی اجتماعی از سوی آشنایان و همسایگان در مجتمع‌ها
 عدم دسترسی به اقوام و فامیل در مواقع ضروری
 احساس بی پناهی روانی و اضطراب و تنش ناشی از سازگاری با شرایط تازه
 نگرانی و دلواپسی در مورد آینده‌ی زندگی در شرایط جدید
 مسائل انبوه سازی‌های مسکن (مُشرِف گرایی، حجابزدایی، حیازدایی و هویتزدایی)

نتیجه گیری

در عصر امروز ما، که دامنه استحاله سیاسی و فرهنگی دشمن مرز‌ها را درنوردیده و عقبه تاریخی سبک ایرانی- اسلامی را نشانه رفته، اهمیت احیاء شاخص‌های اسلامی و ایرانی در معماری سازه‌ها بیش از پیش احساس می‌شود. به خصوص اینکه نگاه تجاری و سودجویانه به مقوله مسکن و امر ساخت و ساز، هویت اصلی را از معماری حال حاضر در شهرها، گرفته و به الگو پذیری از معماری غربی سوق داده شده اند؛ بنابراین مسکن و به تبع آن آپارتمان نشینی به عنوان یکی از مصادیق سبک زندگی است که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) تأکید ویژه‌ای روی بازنگاه و طراحی آن بر اساس الگو‌های اسلامی- ایرانی دارند. با محقق شدن این مهم تغییرات اساسی در جلوه شهری و به مراتب کمیت و کیفیت زندگی مردم حاصل می‌شود؛ بنابراین به نظر می‌رسد برای نزدیکی معماری شهری- مسکونی به سبک زندگی اسلامی- ایرانی باید برخی المان‌های فنی و فرهنگی را مدنظر داشت:
- حفظ حریم و عرصه‌هایی برای زندگی خصوصی افراد و رفع بخشی از نیاز‌های مادی و معنوی
- برقراری ارتباط مناسب بین طراحی فضایی و شیوه زندگی
-تقسیم بندی فضای مسکن به اندرونی و بیرونی
- توجه به حفظ حریم محرم و نامحرم در ساختن مسکن
- الگوی خانه سازی و معماری بر پایه رعایت دستورات دینی
- توجه به نحوه سامان دهی فضای خانه و پیرامون آن و تاثیر متقابل آن بر شکل گیری شخصیت و سبک - زندگی

ارسال نظرات