- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
شنبه ؛ 22 آذر 1404 پنج نکته درباره یک نامه
هفته گذشته رسانههای اصلاح طلب از ارسال نامه سیدمحمد خاتمی به رهبرمعظم انقلاب خبر دادند.
هفته گذشته رسانههای اصلاح طلب از ارسال نامه سیدمحمد خاتمی به رهبرمعظم انقلاب خبر دادند. نامهای که البته مربوط به هفتهها پیش بوده و توسط یکی از نزدیکان خاتمی تحویل دفتر رهبرمعظم انقلاب و سپس شخص خود ایشان شده است.
طبق آنچه رسانههای اصلاح طلب منتشر کرده اند این نامه، تاکید شده که او «هیچگاه علیه انقلاب و رهبری و حاکمیت» نیست.
در نامه خاتمی چالشها و موضوعات پیش روی نظام مطرح شده و از رهبری رهنمود خواسته است. ظاهرا در نامه به مسائلی همچون مذاکرات با آمریکا و انتخابات ۱۴۰۰ و حصر نیز اشاراتی شده و از رهبر معظم انقلاب درخواست شده که این مسائل در دوره کنونی حل شود، زیرا اگر این مسائل به صورت حل نشده به آینده موکول شود، مشکلات سختی برای جمهوری اسلامی به جا خواهد گذاشت.
درباره این نامه و خبرسازیهای پس از آن چند نکته گفتنی است؛
۱- این نخستین بار نیست که خاتمی به رهبری نامه نوشته است. نامههای پیشین نیز با پاسخی از سوی رهبری مواجه نشدند. اگر آنطور که اطرافیان و حامیان سیاسی خاتمی ادعا دارند این نامه محرمانه بوده و نیت نگارنده نیز خیر و صلاح کشور بوده است، چرا باید پس از دو ماه خبر آن را منتشر و درباره آن جوسازی کنند؟
۲-هدف اصلی جوسازیهای رسانهای و سیاسی درباره این نامه آن است که اولاً برای رهبری هزینه سازی شده و ایشان را بی توجه به نصایح خیرخواهانه جلوه دهند و در دیگر سو از خاتمی چهرهای دلسوز نظام و کشور به نمایش گذاشته شود!
۳- منطق بی پاسخ گذاشتن نامههای خاتمی کاملاً روشن و واضح است. خاتمی در فتنه ۸۸ نقشی محوری داشت و هرگز هم حاضر نشد که درباره عدم تقلب در آن انتخابات کذایی موضع صریح و آنی بگیرد. او که بارها در محفلهای خصوصی اعتراف کرده تقلبی در کار نبوده، اما هرگز حاضر نشده بصورت عمومی این مسئله را بیان کند. همین مسئله نشان میدهد وی دچار نفاق سیاسی بوده و شجاعت گفتن علنی آنچه در پستو میگوید را ندارد.
۴-در مورد محتوای نامه نیز طبق آنچه منتشر شده دو مسئله کلی و اصلی مطرح است؛ یکی مسائل داخلی که مشابه آن در طرح آشتی ملی چند سال پیش از سوی خاتمی مطرح شده بود و رهبری نسبت به آن اینگونه واکنش نشان دادند؛ «مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد، البته مردم
ما با کسانی که در سال ۸۸ به روز عاشورای حسینی اهانت کردند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمیکنند.» نکته دوم مربوط به مسئله مذاکره و سازش با آمریکاست که موضوع جدیدی نبوده و خاتمی و همفکران او باید بگویند تجربه برجام و نرمش انجام شده در این زمینه کدام گره را از مشکلات کشور باز کرد که بار دیگر نسخه تکراری میپیچند.
۵- و بالاخره آنکه خاتمی طوری رفتار و برخورد میکند که گویا دولتی مخالف نظر آنها در این سالها بر سر کار بوده است. خاتمی یکی از حامیان دولت تدبیر و امید بوده و بهتر است به جای نسخه پیچیدن برای کشور پاسخگوی این حمایت سیاسی بوده و خود را مسئول کارنامه دولت در برابر افکار عمومی بداند.
طبق آنچه رسانههای اصلاح طلب منتشر کرده اند این نامه، تاکید شده که او «هیچگاه علیه انقلاب و رهبری و حاکمیت» نیست.
در نامه خاتمی چالشها و موضوعات پیش روی نظام مطرح شده و از رهبری رهنمود خواسته است. ظاهرا در نامه به مسائلی همچون مذاکرات با آمریکا و انتخابات ۱۴۰۰ و حصر نیز اشاراتی شده و از رهبر معظم انقلاب درخواست شده که این مسائل در دوره کنونی حل شود، زیرا اگر این مسائل به صورت حل نشده به آینده موکول شود، مشکلات سختی برای جمهوری اسلامی به جا خواهد گذاشت.
درباره این نامه و خبرسازیهای پس از آن چند نکته گفتنی است؛
۱- این نخستین بار نیست که خاتمی به رهبری نامه نوشته است. نامههای پیشین نیز با پاسخی از سوی رهبری مواجه نشدند. اگر آنطور که اطرافیان و حامیان سیاسی خاتمی ادعا دارند این نامه محرمانه بوده و نیت نگارنده نیز خیر و صلاح کشور بوده است، چرا باید پس از دو ماه خبر آن را منتشر و درباره آن جوسازی کنند؟
۲-هدف اصلی جوسازیهای رسانهای و سیاسی درباره این نامه آن است که اولاً برای رهبری هزینه سازی شده و ایشان را بی توجه به نصایح خیرخواهانه جلوه دهند و در دیگر سو از خاتمی چهرهای دلسوز نظام و کشور به نمایش گذاشته شود!
۳- منطق بی پاسخ گذاشتن نامههای خاتمی کاملاً روشن و واضح است. خاتمی در فتنه ۸۸ نقشی محوری داشت و هرگز هم حاضر نشد که درباره عدم تقلب در آن انتخابات کذایی موضع صریح و آنی بگیرد. او که بارها در محفلهای خصوصی اعتراف کرده تقلبی در کار نبوده، اما هرگز حاضر نشده بصورت عمومی این مسئله را بیان کند. همین مسئله نشان میدهد وی دچار نفاق سیاسی بوده و شجاعت گفتن علنی آنچه در پستو میگوید را ندارد.
۴-در مورد محتوای نامه نیز طبق آنچه منتشر شده دو مسئله کلی و اصلی مطرح است؛ یکی مسائل داخلی که مشابه آن در طرح آشتی ملی چند سال پیش از سوی خاتمی مطرح شده بود و رهبری نسبت به آن اینگونه واکنش نشان دادند؛ «مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد، البته مردم
ما با کسانی که در سال ۸۸ به روز عاشورای حسینی اهانت کردند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمیکنند.» نکته دوم مربوط به مسئله مذاکره و سازش با آمریکاست که موضوع جدیدی نبوده و خاتمی و همفکران او باید بگویند تجربه برجام و نرمش انجام شده در این زمینه کدام گره را از مشکلات کشور باز کرد که بار دیگر نسخه تکراری میپیچند.
۵- و بالاخره آنکه خاتمی طوری رفتار و برخورد میکند که گویا دولتی مخالف نظر آنها در این سالها بر سر کار بوده است. خاتمی یکی از حامیان دولت تدبیر و امید بوده و بهتر است به جای نسخه پیچیدن برای کشور پاسخگوی این حمایت سیاسی بوده و خود را مسئول کارنامه دولت در برابر افکار عمومی بداند.
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظرات