توجه به تجربه تاریخی و به تعبیری تقویت حافظه تاریخی مردم یک جامعه از مهمترین بایستههای تحلیل سیاسی است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نیز با نشان دادن اهمیت اطلاعات سیاسی و تاریخی کشور و توجه به تجربیات تاریخی ایران و اسلام، تحلیل سیاسی متناسب با این تجربیات تاریخی و سیاسی را درخواست دارند؛
«یکی از کارها این است که در ذهن مردم داخل کشور، این فکر را به وجود آورند که آمریکا، یک قدرت شکستناپذیر و واقعیت و عظمتی در جهان است و نمیشود با آن مبارزه کرد. به حافظه خودتان مراجعه کنید؛ از دوران امام رضواناللَّهتعالیعلیه و بخصوص بعد از رحلت ایشان تا امروز، به وسایل گوناگون، در شکل مقاله و قصّه و شعر و سیاستبافی و تحلیل سیاسی و غیره، کسانی - چه عناصر صریحاً وابسته به امریکا، چه حتّی عناصری که داخل کشور هستند و صریحاً هم خیلی وابسته به آمریکا نیستند - این فکر را ابراز میکنند. اگر شما اهل مطالعه باشید - که هستید - یقیناً در ذهنتان، مواردی از این قبیل را میتوانید پیدا کنید. یعنی به ملتی بگویند: بیخود زحمت میکشید، با چه کسی میخواهید در بیفتید؟! این، فکر غلطی است.» (بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و دانشآموزان، 9 آبان 75)
لذا تجربه تاریخی تعامل ایران و آمریکا به عنوان یک نمونه تاریخی و سیاسی میتواند تحلیل سیاسی فرد را جهت داده و آنان را از تحلیلی خلاف واقع و بدون پشتوانه تاریخی برهاند.
ایشان در جای دیگری تجربه تاریخ اسلام و تحلیل سیاسی غلط مردم در آن دوره را مثال میزنند و معتقد هستند توجه به این تجربیات باعث میشود تا خطا و اشتباه دو مرتبه تکرار نشود:
«بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرّراً گفتهام که، چیزی که امام حسن مجتبی علیهالسّلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه خوارج را به وجود آورد و امیرالمؤمنین علیهالسّلام را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود واِلّا همه مردم که بیدین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند. یک شایعه دشمن میانداخت؛ فوراً این شایعه همه جا پخش میشد و همه آن را قبول میکردند.» (بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، 12 آبان 72)
با توجه به بیانت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به نظر میرسد دو نمونه از مهمترین بایستههای تحلیل سیاسی رجوع به تجربیات تاریخی ایران و اسلام است. اگرچه تاریخ هرگز به عینه دوبار رخ نمی دهد اما برخی اصول و شیوه های عمل و عکس العمل یکسان است و گذر زمان تاثیری در اصل و ماهیت قضایا به وجود نمی آورد.
دقت و مطالعه در عوامل سقوط و انحراف شخصیت های برجسته و خواص جامعه نیز از همین الگو پیروی می کند. اگرچه 1400 سال از صدر اسلام می گذرد اما عوامل سقوط تغییر ماهیت نداده اند؛ قدرت طلبی، ثروت اندوزی، تاثیر فرزند ناصالح و ...از جمله عواملی هستند که هم در صدر اسلام و هم در تاریخ معاصر زمینه انحراف و سقوط خواص را فراهم کرده اند. توجه به این ریشه ها و مشابهت های تاریخی به تحلیلگر کمک زیادی کرده و باعث می شود تحلیل عمیق و قابل اتکایی ارائه دهد. علت عصبانیت و اعتراض برخی افراد به مراجعات تاریخی و بخصوص تاریخ اسلام، در همین مسئله مهم ریشه دارد.
ارسال نظرات