مسئولان اجرایی کشور در کنار نظارت بیشتر بر شرکتهای حاضر در بورس آرام آرام زمینه را برای ورود مولد سرمایه به این بازار فراهم کنند.
پایگاه رهنما:
سی ام دیماه سال جاری بود که حسن قالیباف اصل –رئیس سازمان بورس- استعفا کرد. وی در فروردین ماه با تصویب شورای عالی بورس ریاست بورس اوراق بهادار تهران را در دست گرفت؛ یعنی درست زمانی که شاخص کل بازار سرمایه، نقطهی عطف خود را طی کرده بود و با سرعت قابل ملاحظهای در حال رشد بود. آن روز، شاخص کل در کانال ۵۰۰ هزار بود. روند رو به رشد بازار سرمایه، در ۵ ماه نخست مسئولیت قالیباف اصل به طور مستمر ادامه داشت. تا جایی که در نوزدهم مرداد این شاخص بر فراز قلهی ۲ میلیون و ۷۸ هزار نشست. آن روز کارشناسان اقتصادی، در خصوص حبابی بودن این روند هشدارهایی داده بودند، ولی گوش شنوایی وجود نداشت. پس از آن روز، شاخص روند نزولی به خود گرفت و در بیست و نهم دیماه به مرز ۱ میلیون تومان نزدیک شد. یعنی سطحی که درست در تاریخ نوزدهم خردادماه سال جاری در آن جایگاه قرار داشت. همین افت یک میلیون واحدی در نهایت رئیس سازمان بورس را مجبور به استعفا کرد.
• آن روی سکه
اگر چه تا کنون بسیاری از سهامداران خرد، با کاهش سرمایههایشان مواجه هستند و به طور مثال صندوق پالایشی تاکنون با ضرر ۴۴ درصدی مواجه بوده و صندوق دارا یکم نیز افت ۳۵ درصدی را شاهد بوده، اما باید در نظر داشت که به طور متوسط افرادی که پیش از خرداد سال جاری سرمایههای خود را وارد بازار سرمایه کرده بودند، هنوز به لحاظ حسابداری با زیان قابل ملاحظهای مواجه نشدهاند. البته این مسئله را نباید از قلم انداخت که نسبت به تورم نیز سرمایههایشان رشد لازم را نداشته است. با این وجود هر چه از خردادماه سال جاری به عقبتر بازگردیم، خواهیم دید که به طور متوسط سهامداران نسبت به امروز حتی با رشد قابل ملاحظهای در ارزش واقعی سهام خود نیز مواجه بودند؛ بنابراین اینکه تصور کنیم همهی افرادی که به بورس وارد شدند، زیانهای جدی دیدند، این تصور صحیح نیست. البته برخی افراد سرمایهی خود را با داراییشان در قلّهی مردادماه مقایسه میکنند و میگویند ضرر کردیم. روشن است که این مقایسه چندان صحیح نیست. حال که این واقعیت مهم را در نظر گرفتیم، باید به دو پرسش مهم پاسخ دهیم: ۱) آیا میشد در سال جاری، سازمان بورس را بهتر اداره کرد؟ ۲) آیا اکنون، راهی پیش روی نجات بورس وجود دارد؟!
• دخالتهای بیجا
مهمترین مشکلی که در سال جاری بازار سرمایه با آن مواجه بود، دخالتهای بیجای سیاسیون بود. ریاست محترم جمهور در اردیبهشتماه سال جاری درست در زمان اوجگیری بازار سرمایه گفت: «بورس ایران خوب شده عصبانی میشوند و میگویند در همه دنیا بورس برهم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟» وی همچنین مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد و آن را یک سرمایهگذاری مطمئن در مقابل سرمایهگذاریهای نامطمئن –مانند بازار ارز و ... - دانست. همان زمان کارشناسان اقتصادی تاکید میکردند که دولت نباید نقش بیمهگر بازار سرمایه را ایفا کند و به طور نانوشته، خیال مردم را راحت کند که اگر در این بازار سرمایهگذاری کردند و زیان دیدند، میتوانند زیان خود را از دولت بگیرند. چرا که این بیمهگری نانوشته وقتی با رشد قابل توجه بازار سرمایه در سال ۱۳۹۸ همزمان شد، سیل نقدینگی را به بازار سرمایه آورد، در حالی که زیرساختهای این بازار برای عرضههای اولیه و واگذاریهای دولتی به اندازهی اقبال به بازار بورس فراهم نبود. همین عدم توازن، باعث ایجاد حباب در بازار ثانویه شد.
• نظر رهبرمعظم انقلاب
بنابراین بهتر بود بازار سرمایه، روند طبیعی خود را طی کند و مسئولان اجرایی کشور به جای آنکه هر روز تحلیل تکنیکال بورس ارائه دهند و به مردم اطمینان بدهند که از بازار سرمایه مطمئنتر برای سرمایهگذاری نداریم، تلاش کنند تا با تسهیل در عرضهی شرکتهای بورسی به صورت افزایش سرمایه یا عرضهی اولیه و ...، در کنار نظارت بیشتر بر شرکتهای حاضر در بورس آرام آرام زمینه را برای ورود مولد سرمایه به این بازار فراهم کنند. دقیقاً چیزی که مد نظر رهبرمعظم انقلاب بود. این روزها ضدانقلاب کلیپی از رهبر معظم انقلاب نقل میکند تا نشان دهد ایشان مردم را به بازار سرمایه فراخوانده و فریب دادند تا مثلاً به کمک سرمایههای مردم، کسری بودجهی کشور تامین گردد. این در حالی است که رهبری تنها یک بار در خصوص بازار سرمایه موضع مستقیم گرفتند؛ آن هم زمانی بود که ضمن توصیه به مردم در استفاده از کالاهای داخلی، ایشان را به شرکت در سرمایهگذاریهای مولد همچون تعاونیها و «یک بخشهایی از بورس» دعوت کردند؛ بنابراین اصل فرمایش ایشان ناظر به بخشهایی از بورس بود که سرمایهگذاری مولد محسوب میشوند، نه بازار ثانویه که هجوم به آن میتواند منجر به حباب شود.
• لزوم تمرکز بر بخش مولد
بازار سرمایه یک ظرفیت بوده و هست؛ ظرفیتی که میتواند منجر به تقویت تولید و رشد اقتصادی شود. ولی بر خلاف انتظار رهبر معظم انقلاب –یعنی تقویت بخشهای مولد بازار سرمایه- مسئولان، بیشتر مردم را به حضور در بخش غیر مولد آن تشویق کردند و تقویت زیرساختهای حضور تولیدکنندگان واقعی در این بازار را کنار گذاشتند؛ بنابراین با چنان افتی در بازار سرمایه در ۶ ماه گذشته مواجه بودیم. میتوان گفت: رشد حبابی بازار ثانویه، پاشنه آشیل بازار سرمایه بوده است و رئیس قبلی سازمان بورس از عدم توجه به این نقطه ضعف و پاشنه آشیل، ضربه خورد. اکنون نیز میتوان به تقویت بازار سرمایه امیدوار بود به شرط آنکه رئیس جدید سازمان بورس، این بازار را به عنوان ابزاری در خدمت بخش مولد اقتصاد به کار ببندد و از اقداماتی که میتواند به رشد حبابی شاخص کل بینجامد، پرهیز کند.
ارسال نظرات