دوشنبه ؛ 26 شهريور 1403
01 بهمن 1399 - 16:50

زندگی اشرافی و تجملاتی؛ بسترساز نفوذاقتصادی

در فاصله زمانی بین سال ۱۲۵۴ تا ۱۲۹۲ شمسی حجم کلی تجارت خارجی ایران ۹ برابر، حجم واردات کالایی ده برابر و صادرات ۷/۵ برابر شد و کسر تجارت خارجی ایران به ۱/ ۲ میلیارد قِران رسید.
کد خبر : 8277

پایگاه رهنما:

در فاصله زمانی بین سال ۱۲۵۴ تا ۱۲۹۲ شمسی حجم کلی تجارت خارجی ایران ۹ برابر، حجم واردات کالایی ده برابر و صادرات ۷/۵ برابر شد و کسر تجارت خارجی ایران به ۱/ ۲ میلیارد قِران رسید.

کالا‌های وارداتی ایران به طور عمده عبارت بودند از مواد مصرفی مانند شکر، منسوجات پنبه‌ای، پشمی و ابریشمی، لباس، شیشه، نفت و ... که مانع از به وجود آمدن صنایع سبک مصرفی در ایران می‌شدند. حاج سیاح در خاطرات خود پس از بررسی اوضاع گیلان (رشت) در اواسط رجب سال ۱۲۹۶ قمری (برابر با تیرماه ۱۲۵۸. ش. و ۱۸۷۹ م) درباره تجارت خارجی ایران و اثرات کالا‌های وارداتی می‌نویسد:

مال التجاره ایران که از آنجا (گیلان) حمل می‌شود پنبه و ابریشم و خشکبار و پوست بره و گوسفند و فروش برنج و ماهی است و مال التجاره روسیه از آنجا همه حوایج ایران. این تجارت به این ترتیب در اندک زمان، صنایع ایران را نابود و اهل ایران را پریشان و گرسنه خواهد کرد...

روایتی لرد کرزن از واردات ایرانی‌ها

لرد کرزن در کتابش تحت عنوان «مسئله ایران» درباره نوع واردات ایران می‌نویسد: «.. که بر اثر نفوذ سلیقه اروپایی مانند شراب، عرق، جواهرات، ساعت، درشکه، کالسکه و به خصوص پارچه و لباس از خارج وارد می‌گردد. ابریشم، ساتین و ماهوت تجملی است که اعیان از آن صرف‌نظر نمی‌کنند، و پارچه‌های نخی و پنبه‌ای را همه طبقات به کار می‌برند، لباس یک دهاتی ساده یا از مسکو وارد می‌شود یا از منچستر، و نیلی که برای چادر همسرش به کار می‌رود از بمبئی؛ در ایران همه طبقات از پایین تا بالا همه وابسته به اجناس غرب شده‌اند. مهم‌ترین مواد غذایی مصرفی ایران را انگلستان، روسیه، فرانسه، اتریش و هندوستان تحویل می‌دهند.»

اعتمادالسلطنه در کتاب «المآثر و الآثار» در باب رشد و توسعه تجارت خارجی ایران و افزایش واردات کالا‌های خارجی در این دوره تحت عنوان «میل اهالی ایران به تجملات» و «رواج تام و شیاع عام مال‌التجاره فرنگ در ایران» می‌نویسد: «امروز هیچ خانه‌ای از اغنیا و متوسطین ایرانیان نیست، مگر اینکه البته به مقداری از اسباب زینت ما بین افراط و اقتصاد آراسته شده است، ازقبیل قنادیل بلورین و مسرجه‌های زجاجی و آبگینه‌های سنگی و اوانی مستطرف و پرده‌های مطرز و میز‌های ممتاز و اصناف صندلی‌های مخصوص و مخدات مستحدث و امثال ذلک؛ ارباب ثروت در داشتن مبل همی با هم تفاضل می‌کنند و تفاخر می‌نمایند و کسانی که در این سنوات ما به التجاره همه بازرگانان قلمرو این شهریار (را) به میزان اعتبار سنجیده‌اند، دیده‌اند که نسبت امتعه اروپا به کل کالا‌های ایشان همانان نسبت ثلث است به خمس، کما هو اظهر من الشمس.»

«… رفتیم به کاروان‌سرا‌های تجار نشین. خیلی جا‌های معتبر و با شکوه بودند. به اندکی ملاحظه معلوم شد که در این شهر تجارت عمده‌ای هست و مردم هم به تجارت مایلند. ولی چه سود که همه امتعه خارجه است. از امتعه داخلیه نشانی دیده نمی‌شود. مگر در بعضی جا‌های گوشه و کنار، که آن هم عبارت از تنباکو و حنا و چیت همدان و چادرشب یزد و کرباس نائین بود آن وقت فکر کردم که شیاطین فرنگستان به قوت علم همه ساله چقدر پول از این مملکت بیرون می‌کشند.»

«فرنگیان، چون اطفال خردسال، پیران سالخورده این مملکت را فریفته نقش و نگار و خزفپاره‌های ممالک و صنایع خودشان داشته. سال دوازده ماه بلکه تمامی مدت به آنان مزدوری می‌کنند. از شیشه قلیان و سر قلیان گرفته تا ظروف چینی و غیره، همه جا روی چیز‌های پست و اشیای خسیسه نقش‌کردن تمثال پادشاه چه معنی دارد... فرنگیان زیرک به سبب همین صورت نیز مبلغی بر قیمت آن امتعه می‌افزایند. سرمایه آنان در این کار هوا و عبارت از تحریک سرانگشتی است. اما از مملکت ما دامن دامن پول، که روح مملکت است به معده مملکت آنان داخل می‌شود. دیگر از استهزا و تمسخر آنان که هنگام ساختن و پرداختن این امتعه بر عقل و شعور ما می‌خندند چیزی نمی‌گویم.»

توجه به میزان و نوع کالا‌های مبادله شده میان ایران و بازار‌های سرمایه‌داری به خوبی جهت حرکت اقتصاد ایران، افزایش وابستگی کالایی و در هم شکستن تولیدات صنعتی داخلی را نشان می‌دهد. تجاری که به تجارت خارجی می‌پرداختند، نقش دلال صنایع و کارخانه‌های بزرگ خارجی را بر عهده می‌گرفتند و منافعشان با منافع تجار و سرمایه‌داران کشور‌های سرمایه‌داری صنعتی در حال رشد، به تدریج هماهنگی و انطباق بیشتری پیدا کرد و این مشارکت و توسعۀ وابسته ادامه یافت.

بر اثر هجوم کالا‌های خارجی، صنایع سنتی موجود در ایران از بین رفت و صنایع و کارخانجات جدیدی نیز به وجود نیامد. با تشدید صدور کالا‌های کشاورزی - که نوع و میزان آن تحت تأثیر نوسانات بازار جهانی و احتیاجات کشور‌های استعماری سرمایه‌داری تغییر می‌یافت - در کشاورزی ایران نیز تغییرات فراوانی به ضرر مردم و به نفع زمین‌داران و تجار بزرگ ایرانی و خریداران خارجی به وجود آمد. زیرا به جای احتیاجات مردم کشور، احتیاجات بازار جهانی سرمایه‌داری، ملاک کشت و تولید در بخش کشاورزی شد.

در میان کشور‌های سرمایه‌داری، اهمیت و نقش دو دولت بزرگ انگلستان و روسیه در تجارت خارجی ایران و ایجاد و توسعه طبقه سرمایه‌داری تجاری پیوسته به استعمار در رده نخست قرار داشت. این دو دولت استعماری تا آغاز جنگ بین‌الملل بیش از هر قدرت خارجی دیگر در اقتصاد و سیاست جامعه ایران قدرت و نفوذ داشتند.

تجارت روسیه با ایران

بعد از شکست نظامی ایران در جنگ با روسیه و انعقاد قرارداد ترکمانچای در ۱۸۲۷ م. (۱۲۲۷ شمسی) دولت ایران حق داشتن گمرک مستقل در مرز‌های شمالی کشور و همچنین حق داشتن سیاست مستقل گمرکی در قبال دولت روسیه تزاری را از دست داد. بر طبق این قرارداد تحمیلی، حقوق گمرکی کالا‌های وارداتی از روسیه حداکثر ۵ درصد برای مدت صد سال تثبیت شد. به این ترتیب ایالات شمالی ایران عملاً تحت نفوذ و تسلط اقتصادی و سیاسی روسیه تزاری قرار گرفت. تمام راه‌های زمینی و کشتیرانی در شمال ایران تحت نظارت روسیه تزاری قرار داشت و تسلط روسیه تزاری در ایالات شمالی ایران محکم گردید.

دولت روسیه تزاری از طرفی با ایجاد شبکه‌ای از سازمان‌های مسافری، حمل‌ونقل کالا، بیمه، بانک و افزایش مبادله کالایی و از طرف دیگر با ایجاد مشکلات در راه تجارت ایران با کشور‌های اروپایی از راه ایالات شمالی ایران و جنوب روسیه (گرفتن حق العبور...) تسلط خود را در شمال ایران با همه وسایل ممکن اقتصادی و سیاسی استحکام بخشید.

در تمام مدتی که تجارت ایران و روسیه رشد می‌کرد، کالا‌های عمده صادراتی ایران عبارت بود از: قالی، پنبه، پشم، برنج، پوست و سایر تولیدات کشاورزی و واردات عمده شکر، چای، نفت و مصنوعات آهنی. شبکه وسیعی از مؤسسات تجارتی روسی ایالات شمال ایران را در بر می‌گرفت.

ارسال نظرات