01 بهمن 1399 - 16:38
کتاب مورد اشاره رهبرمعظم انقلاب چه بود؟

وقتی سازمان سیا نویسندگان و مطبوعات را می پیچاند!

«با گسترش وسایل ارتباط‌جمعی و این امکانات فراوان و وسیعی که هست، این امکان در اختیار قدرتهای مغرض و دستهای خائن وجود دارد که حوادث را تغییر بدهند
نویسنده :
مهدی ذاکرنژاد
کد خبر : 8275

پایگاه رهنما:

«با گسترش وسایل ارتباط‌جمعی و این امکانات فراوان و وسیعی که هست، این امکان در اختیار قدرتهای مغرض و دستهای خائن وجود دارد که حوادث را تغییر بدهند، محتوای حوادث را عوض کنند و غلط تفسیر کنند و افکار عمومی را منحرف کنند؛ بخصوص افکار نسلهای بعدی و کسانی را که در آن حادثه حضور نداشتند و آن را از نزدیک ندیدند یا در زمان نزدیک نشنیدند و دورند از حادثه، عوض کنند. امروز یکی از کارهای مهمّ دستگاه‌های جاسوسی همین است که می‌نشینند حوادث دنیا را رصد میکنند و بعد نه خودشان مستقیم بلکه به زبان دیگران، از قلم دیگران، با مقاله و تحلیل اشخاص معتبر و معروف، با وسایلی که خودشان دارند -با پول، با تهدید، با تطمیع- آنچه را که در تفسیر یک حادثه مورد نظر خودشان است، منعکس میکنند.

من اخیراً یک کتابی را مطالعه کردم که یک آمریکایی این کتاب را نوشته؛ در واقع جمع کرده این کتاب را، چون افراد گوناگونی در نگارش این کتاب دست دارند. این کتاب درباره‌ تسلّط سازمان جاسوسی سیا بر مطبوعات و مجلّات عمده‌ دنیا است؛ اصلاً این کتاب درباره‌ی این است. شرح میدهد که چگونه سازمان سیا در مقالات، در تحلیل‌ها، در نوشته‌ها و در گفته‌های نویسندگان معروف و بعضاً مجلّات معتبر دخالت کردند و تفسیر خودشان را به جای تفسیر واقعی به افکار عمومی القا کردند و آنها را کنترل کردند؛ نه فقط در مطبوعات آمریکا بلکه در سایر کشورها، در اروپا؛ یک مجلّه‌ی معروف فرانسوی را اسم می‌آورد و میگوید در آنجا این کارها را کردند، این‌ جور گفتند، این‌ جور نوشتند؛ یعنی این کار الان در دنیا رایج است و وجود دارد. در واقع سازمان سیا با این کار تحلیل انحرافی خود و تفسیر غلط خود  از مسائل و حوادث را به افکار عمومی منتقل میکند و افکار عمومی را گمراه میکند و این خطری است که همیشه وجود دارد.»

این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در روز 19 دی است. ایشان در این سخنرانی نسبت به رخ دادن همین اتفاق درباره ماهیت قیام 19 دی هشدار دادند. کتابی که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سخنرانی اخیرشان به آن اشاره کردند با عنوان «خبرچین‌ها: چگونه سیا بهترین نویسندگان جهان را فریب داد» با ترجمه پرناز طالبی در ایران منتشر شده است، نوشته جوئل ویتنی بنیانگذار و دبیر گرنیکا، مجله هنر و سیاست است. این کتاب درباره نفوذ سازمان سیا بر نویسندگان و روزنامه‌نگاران بزرگ و پرمخاطب دنیاست. اینکه چطور با پروپاگاندا مسیر را به سمت موردنظر خود هدایت می‌کردند

نویسنده در مقدمه اختصاصی‌اش برای ترجمه فارسی کتاب در ایران از شخصیتی شروع می‌کند که برای تاریخ معاصر ایران اهمیت ویژه‌ای دارد. او با توضیح نقش مجله انکانتر و نویسنده‌اش به‌نام آلمن در ایجاد تصویر مطلوب سیا از محمد مصدق در کودتای سال 1332، تلاش می‌کند به خواننده ایرانی نزدیک شود و او را درباره نقش نامحسوس، غیرمستقیم و مرموز سرویس اطلاعاتی آمریکا در هدایت نویسندگان کنجکاوتر کند. «در چنین فضایی کتاب «خبرچین‌ها» به‌دنبال رد نویسندگان ناشناس و تحسین‌شده در صفحات آرشیوشده جنگ سرد فرهنگی و ادبی است. این دوره مطمئنا دورانی سردرگم‌کننده برای نویسندگان بوده است؛ دورانی که طی آن مجله‌ها به‌شیوه‌ای بسیار ظریف و نامحسوس، اغلب با تغییر سوژه به نتایج فرهنگی غربی و آمریکایی، با ظالمانه‌ترین عملیات سازمان سیا همکاری می‌کردند و البته گاهی نیز یا عذرخواهی می‌کردند یا دفاعیه‌ای آشکار و کامل از این عملیات ارائه می‌دادند.»
ویتنی با قلمی که آشکارا میل به پرداخت داستانی به سوژه‌ای ملتهب با خواص افشاگرانه دارد، در 18 فصل ماجراهایی از دخالت سیا در تولید یا توزیع نوشته‌ها و کتاب‌های نویسندگان از آمریکای‌جنوبی گرفته تا شوروی و آسیا را نقل می‌کند و از ماجرای فریب‌خوردن یا همکاری خودخواسته نویسندگانی چون جیمز بالدوین، ارنست همینگوی، گابریل گارسیا مارکز، بوریس پاسترناک و برخی دیگر پرده برمی‌دارد. حساس‌ترین و جالب‌ترین بخش مرکزی به‌‌نام «کنگره آزادی فرهنگی» است که ویتنی آن را به‌عنوان پایگاه جهت‌دهی و هدایت نویسندگان معرفی می‌کند. او خود در مصاحبه با پایگاه الکتریک لیترچر تصریح می‌کند: «این کنگره که جبهه تبلیغاتی سیا بود، همکاری اتحادیه‌ای با پاریس ریویو را از دهه 1950 آغاز کرد و از مسیر این همکاری، «کنگره» توانست این موضوع را در سطح جهانی رواج دهد که آمریکا چیزهایی فراتر از کادیلاک، همبرگر و تانک برای عرضه به دنیا دارد. همچنین، توانست این نکته را اثبات کند که آمریکا پر است از تولیدکنندگان خلاق فرهنگ، ادبیات و نوابغ موسیقی. این شیوه عمل هنوز هم مورداستفاده ماست».
کتاب «خبرچین‌ها» تا همین اواخر قرن بیستم و جنگ نیابتی آمریکا و شوروی زیر گوش ایران در افغانستان جلو می آید. باوجوداین، این‌بار ماجرا بزرگ‌تر از چاپ کتاب و تحریف تصویر تاریخ از کشور یا حکومت است. سازمان سیا پس از نیم‌قرن فعالیت فرهنگی در جای‌جای جهان، آن‌قدر تجربه پیدا کرده که خودش بتواند نیرو تربیت کند تا جهان پس از یک قرن، آن را با نامک‌هایی چون بن‌لادن و القاعده و بعدها داعش بشناسد. ویتنی می‌نویسد: «ایالات متحده تا حدی پذیرفته است که بابت ظهور اسلام‌گراهای تندرو در خدمت ضدکمونیسم در افغانستان سزاوار سرزنش است؛ اما مدارک ثبت‌شده عنوان می‌کنند این پشتیبانی از اسلام‌گراهای تندرو به‌عنوان بخشی از برنامه وسیع‌تر مداخله بعد از حمله شوروی اتفاق افتاد». بنیاد آسیا، چیزی شبیه همان کنگره آزادی فرهنگی، مؤسسه قدیمی وابسته به سیاست که پیش‌تر به لابی ویتنام برای شروع جنگ کمک کرده بود و از اواخر دهه 1950، فعالیتش را در دانشگاه کابل آغاز کرده است. ویتنی تقویت جریان اسلام‌گرایان افراطی را این‌طور توضیح می‌دهد: «سازمان سیا به پشتوانه این نفوذ فرهنگی و سیاسی پیش‌دستانه، دامنه تسلط پنهانی خود را از کمک‌هزینه‌های دانشگاهی فراتر برد. گروهی مخفی به‌نام «اساتید» در دانشگاه کابل سر برآورد که می‌کوشید اندیشه‌های ضدکمونیستی را به اسلام ستیزه‌جو مربوط کند. تا اوایل دهه 1970، نفوذ سیا در دانشگاه‌ها ازطریق بنیاد آسیا به پیدایش گروه‌های تروریستی اسلامی‌ای کمک کرد که چپ‌گراهای هر فرقه‌ای را به‌قتل می‌رساندند.»
کتاب «خبرچین‌ها» برآن است که سیا از پس چندین لایه مؤسسه، کنگره، سازمان و بنیاد، آن‌هم در پوشش نام‌های چندملیتی یا حتی ملی به سازمان‌دهی جریان‌های فرهنگی و هنری می‌پردازد و البته جنگی که ایالات متحده از این طریق علیه ملت‌ها راه می‌اندازد، محدود به مرزهای فرهنگی باقی نمی‌ماند و بعضا با فاصله‌ای چندساله، از سازمان‌دهی فکری گروه‌های تروریستی سر برمی‌آورد یا شاید شبیه نمونه‌ای نزدیک‌تر، جریان‌های بلندمدتی از هنر و ادبیات مخالف‌خوان را در اکوسیستم فرهنگی هر کشور حمایت و تقویت کند.

 

ارسال نظرات