امسال 16 آذر «روز دانشجو» در حالی فرا رسیده است که از یک طرف، خباثت و دشمنی بی حد و مرز قدرتهای زورگو – به سرکردگی رژیم آمریکا – علیه کشورمان به اوج خود رسیده و خودش را در تحریم داروهای مورد نیاز بیماران آنهم در شرایط اپیدمی کرونا نشان داده است و از سوی دیگر، یکی از بلندترین و وزینترین استوانههای علمی کشور به دست عوامل یک رژیم اشغالگر و نامشروع و با حمایتهای پیدا و پنهان آمریکا و همپیمانانش به شهادت رسیده است. «دکتر محسن فخریزاده» که به نوعی پدر پژوهش و مدیریت فناوری هستهای در کشورمان بود و در سال 2013 نامش به عنوان یکی از 500 فرد قدرتمند دنیا در نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» منتشر شده بود، به دست مزدوران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و نامش در کنار چهار شهید والامقام جهاد علمی کشور، زینتبخش حرکت علمی ایران شد.
حالا سوال اینجاست که چرا دشمن، در کنار همه ابزارهای زورگویی و دشمنیاش، از تحریم و تهدید گرفته تا حمله نظامی – که البته جرأت آن را ندارد و تبعاتش را میداند –، همچنان ترور دانشمندان را در دستور کار دارد؟ مگر از ناحیه پژوهش و تلاش علمی امثال دکتر فخریزاده آسیبی به آنها میرسد که تاب و توان این را هم ندارند؟!
پاسخ سوال روشن است؛ قرنها پیش مولای متقیان و امام عارفان حضرت امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه؛ علم، قدرت است؛ هرکس دانش را به دست آورد، میتواند قدرتمندی و قدرتنمایی کند و هرکس آن را نیافت، به زیر کشیده خواهد شد». تجسم روشن این حدیث شریف علوی، وضعیت امروز مغرب زمین است؛ به تعبیر واضحتر، اگر برخی کشورهای غربی و یا شرقی، امروز قدرتی دارند و میتوانند در موضوعات مختلف در صحنه جهانی جولان بدهند، به دلیل همین قدرت علمی است که به واسطه آن و با تبدیل علم به محصول و بهره بردن از آثار و فواید فناوری، توانستهاند هم توان اقتصادی خود را بالا ببرند و هم از این طریق، قدرت چانهزنی خود را در دنیا افزایش دهند و از حقوق مشروع یا نامشروع خود دفاع کنند. بنابراین، در کشور ما هم اگر به دنبال افزایش قدرت کشور در بخشهای مختلف به ویژه در بخش اقتصاد و صنعت هستیم، چارهای نداریم جز اینکه از لحاظ علمی خود را بالا بکشیم و علم را در خدمت پیشرفت کشور و تامین نیازهای درونی و بیرونی مردم قرار دهیم.
در چهار دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، با گفتمان حاکم در فضای عمومی کشور، هم تعداد دانشگاهها و ظرفیت آنها افزایش کمی داشته و هم پیشرفتهای کیفی در عرصههای نو و پیچیدهای همچون فناوری هستهای، نانوفناوری، زیست فناوری، سلولهای بنیادی، هوافضا و موشکی به دست آمده که در بزنگاهها، باعث شده تا کشورمان هم دست برتر را داشته باشد و هم از حیثیت و منافع مردم دفاع کند.
در سال جاری هم، خبرهای نویدبخشی از پیشرفت کشورمان در تولید مقالات علمی منتشر شد؛ از جمله در تیرماه امسال که پایگاه استنادی بینالمللی «اسکوپوس» با بررسی دادههای علمی کشورهای مختلف جهان، رتبهبندی تازه کشورها را به لحاظ «تولید علم» اعلام کرد. این رتبهبندی تعداد مقالات تولیدی کشورها را برای سال 2019 ملاک قرار داده و اعلام کرده که جایگاه علمی ایران با یک پله صعود، به پانزدهمین کشور دنیا رسیده است. همچنین در شهریورماه امسال دکتر دهقانی سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) اعلام کرد: «به طور خاص، توجه به بعد کیفی تولید علم کشور در چند سال اخیر بسیار پر اهمیت بوده است؛ به طوری که در سال ۲۰۱۹ میلادی که سهم تولید علم کشور در دنیا حدود ۲ درصد بوده است، سهم "تولید علم برتر و یا کیفیت" حدود ۳.۵ درصد رسیده و سهم ایران از کل تولید علم در سال ۲۰۱۹ در کشورهای منطقه حدود ۲۹ درصد و در کشورهای جهان اسلام حدود ۲۰ درصد بوده است».
اینها بسیار غرورآفرین است، اما به شدت ناکافی! یادمان نرود که ما راه طولانی و پر پیچ و خمی در پیش رو داریم و برای آنکه روی پای خودمان بایستیم و حرفمان را بزنیم و منطقمان را اثبات کنیم، راهی جز قوی شدن نداریم و راه قوی شدن هم از مسیر علم و دانش، آنهم «علم نافع»، کاربردی و متناسب با نیازهای کشور میگذرد.
در چنین شرایطی، رسالت خانوادههای دانشآموزان و دانشجویان از یک طرف و معلمان مدارس و مدرسان دانشگاه ها از طرف دیگر، سنگین و حیاتی است تا با درک موقعیت حساس کنونی، هرکدام به سهم خود موتور حرکت علمی کشور را گرم و پرشور نگه دارند تا ثمرات آن بیشتر از قبل به کام همه مردم بنشیند.
ارسال نظرات