مصر به صورت طبیعی این نگرانی را دارد که کشورهایی نظیر امارات درصدد سبقت گرفتن از این کشور در ایفای نقش میانجی در این پرونده باشند و در صورت همکاری بیشتر آنها با رژیم صهیونیستی و امریکا، نقش مصر به حاشیه رانده شود
پایگاه رهنما :
دولت مصر درحالی نسبت به عادی سازی روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی واکنش مثبتی نشان داد و از این امر حمایت کرد که همزمان مدعی میانجگری برای رفع اختلافات میان جنبش فتح و حماس نیز شده است. در همین رابطه و در سایه تنشهای کنونی در نوار غزه، سازمان اطلاعات مصر هیئتی را به رام الله فرستاده است و قرار است این هیئت به غزه نیز سفر کند. این درحالیست که این دو جنبش فلسطینی به دلیل احساس خطر از معامله قرن و طرح الحاق کرانه باختری و همچنین مقابله با عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، اعلام آمادگی کرده اند که با مذاکره اختلافات خود را حل و فصل نمایند.
بر این اساس این سوال مطرح میشود که دولت مصر چه اهدافی را از پیگیری این دو مسیر ظاهرا متعارض دنبال میکند؟
اولین نکته که در خصوص نقش مصر در پرونده فلسطین حائز اهمیت میباشد، آن است که این کشور به صورت تاریخی نقش مهمی در تحولات مربوط به فلسطین داشته است و مصر تلاش داشته است تا نشان دهد توافق سال ۱۹۷۸ (کمپ دیوید)، خللی در حمایتهای این کشور از آرمانهای فلسطین به وجود نیاورده است به صورتی که قاهره همواره از سال ۱۹۷۸ تاکنون و در زمان روسای جمهور سابق نیز سعی داشته است نقشی میانجگرانه را ما بین رژیم صهیونیستی و گروههای فلسطینی از خود نشان دهد.
این امر البته در سایه تلاشهای مصر برای حفظ وضع موجود و معادلات حاکم بر پرونده فلسطین بوده است و در همین راستا مصر از ایجاد تحولات عمده از سوی هر یک از طرفین (گروههای فلسطینی و رژیم صهیونیستی) در این معادلات حمایت نمیکند و نهایت سعی این کشور در نقش آفرینی در پرونده فلسطین، حول محور حفظ وضع موجود و نقش آفرینی در قالب یک میانجی بوده است.
با این حال مصر با ایفای این نقش دو هدف عمده را نیز دنبال میکرده است؛ اولا مصر از ایفای نقش در این پرونده قصد دارد نشان دهد حامی حقوق اعراب و فلسطینیان است و ضمن حفظ نقش تاریخی خود در این پرونده، به نوعی رهبری کشورهای عربی در مسائل مربوط به فلسطین را در دست بگیرد و این امر با اتکاء به شرایط ویژه مصر یعنی؛ وجود روابط رسمی با طرفین (گروههای فلسطینی و رژیم صهیونیستی) و مرز مشترک این کشور با سرزمینهای اشغالی و فلسطین صورت گرفته است.
از طرفی دیگر هدف بعدی مصر از ایفای نقشی میانجگرانه در این پرونده که مستلزم وجود مراودات دائمی سیاسی-امنیتی با رژیم صهیونیستی و گروههای فلسطینی میباشد، آن است که این کشور بتواند در سایه آفرینش نقشی محوری در پرونده فلسطین و ایفای نقش به عنوان مهمترین کشور عربی تاثیرگذار بر معادلات این پرونده، اهرم فشاری بر رژیم صهیونیستی و ایالات متحده داشته باشد و در نهایت و در مواقع نیاز بتواند امتیازات لازم را از واشنگتن دریافت کند.
با این وجود و ضمن درنظر گرفتن نقش اردن در پرونده فلسطین، مصر از اینکه کشور دیگری از جهان عرب اقدام به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نماید و همزمان به دنبال ایفای نقش جدی در پرونده فلسطین نیز باشد، نگرانیهایی جدی خواهد داشت و نقش خود در این مقوله را با خطر از دست دادن جایگاه سابق میبیند.
این مهم وقتی بیشتر حس میشود که امارات متحده عربی مدعی شده است؛ عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تعارضی با حمایت از مساله فلسطین ندارد و این کشور توانسته است در مذاکره با رژیم صهیونیستی، طرح الحاق را متوقف کند؛ لذا مصر به صورت طبیعی این نگرانی را دارد که کشورهایی نظیر امارات درصدد سبقت گرفتن از این کشور در ایفای نقش میانجی در این پرونده باشند و در صورت همکاری بیشتر آنها با رژیم صهیونیستی و امریکا، نقش مصر به حاشیه رانده شود.
از سویی دیگر مصر به دلیل مقبولیت بیشتر در میان گروههای فلسطینی و برخورداری از نقشی پررنگ و تاریخی از امتیازات بسیار بالاتری نسبت به امارات برخوردار است و این امر شانس امارات و دیگر کشورهای عربی برای گرفتن جایگاه مصر در این پرونده را به شدت کم رنگ میسازد؛ اما با این حال مصر برای حفظ جایگاه خود در پرونده فلسطین و با مدنظر قرار دادن روابط ویژه اش با امارات، واکنشی محتاط نسبت به توافق عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی نشان داد.
عبدالفتاح السیسی در پیامی که به مناسبت این امر در صفحه شخصی اش در فضای مجازی منتشر کرد، میگوید:"بیانیه سه جانبه مشترک میان آمریکا، کشور برادر امارات عربی متحده و اسرائیل درباره توافق بر سر توقف الحاق اراضی فلسطین و برداشتن گامهایی به سمت ایجاد صلح در خاورمیانه را با علاقه و اهتمام فراوان دنبال کردم و تلاش مسئولان این توافق برای دستیابی به شکوفایی و ثبات در منطقه را ارج مینهم".
این امر نشان میدهد رئیس جمهور مصر واکنشی بسیار محتاط نسبت به این توافق نشان داده است و عمده تاکید وی در این پیام مربوط به توقف طرح الحاق میباشد؛ همچنین این امر نشان میدهد مصر به دنبال حفظ جایگاه و نفوذش در میان گروههای فلسطینی میباشد و از سویی دیگر به دلیل وجود روابط نزدیک با امارات و سرمایه گذاریهای چشمگیر ابوظبی در این کشور نیازمند کمکهای اقتصادی خارجی، به این اقدام امارات واکنشی محتاطانه نشان داده است.
هرچند در کنار این موارد مصر به صورت طبیعی از عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی درحالی که خود زمانی برای این کار از اتحادیه عرب اخراج شد، استقبال میکند؛ اما این فاکتور به دلیل پذیرفته شدن مجدد مصر در میان کشورهای عربی و خروج آن از انزوا و منحصر به فرد بودن روابط این کشور با رژیم صهیونیستی (با کمی اغماض از روابط و نقش اردن) و گروههای فلسطینی از اهمیت کم تری برخوردار است، چرا که در صورت گسترش عادی سازی روابط نقش ویژه مصر به خطر میافتد.
از طرفی دیگر علی رغم وجود پیمان صلح میان مصر و رژیم صهیونسیتی، بخش اعظم مردم این کشور حساسیت خاصی به مساله فلسطین داشته و این امر دولت مصر را وادار میسازد علی رغم هر نوع دیدگاهی که نسبت به مساله فلسطین دارد، در ظاهر سعی در نقش آفرینی مثبت در این پرونده به سود مردم فلسطین نماید و این امر دولت مصر را وادار میسازد حتی اقداماتی ظاهری و تشریفاتی را نیز در این خصوص در دستور کارش قرار دهد.
درمجموع میتوان گفت: مصر به صورت طبیعی و تاریخی نقش مهمی در پرونده فلسطین داشته است. این کشور پس از توافق صلح کمپ دیوید به دنبال ایفای نقشی میانجگرانه در این پرونده بوده است تا از قِبل آن ضمن توجه به ملاحظات داخلی، از این امر به عنوان کارت بازی در مقابل امریکا استفاده کرده و امتیازات لازم را از واشنگتن دریافت کند و همچنین با ایفای نقشی منحصر به فرد در مساله فلسطین جایگاه منطقهای خود را ارتقاء بخشیده و به عنوان رهبر کشورهای عربی در این پرونده، نقش آفرینی کند.
ارسال نظرات