بحران سیاسی در بلاروس روز به روز بدتر می شود. در نتیجه انتخابات این کشور ، موج اعتراضی بزرگی در چندین شهر آغاز شده است. کانون تظاهراتها در مینسک ، پایتخت این کشور است. در خشن ترین شب تا کنون ، 40 پلیس و 50 غیرنظامی زخمی شدند و براساس اطلاعات وزارت کشور ، بیش از هزار نفر در ناآرامیها دستگیر شده اند.
پروپاگاندای غربی پوشش گسترده ای از وقایع را انجام میدهند، آنهم با این خط مشترک رسانه ای که الكساندر لوكاشنكو (كه با 80٪ آرا پیروز رقابت اعلام شده است) به عنوان "دیكتاتور" یاد می شود. این رسانه ها همچنین اعتراضات را یک قیام مردمی بزرگ اعلام میکنند.در این شرایط واقعیت این است که اوضاع بسیار پیچیده تر از یک مسئله داخلی بوده و در واقع یک درگیری ژئوپلیتیکی واقعی شکل گرفته است.
لوکاشنکو، لهستان ، جمهوری چک و انگلستان را به تهییج اعتراضات در بلاروس متهم می کند. وی دوشنبه در دیدار با سرگئی لبدف رئیس اتحادیه کشورهای مشترک المنافع گفت كه گروه های درگیر در این اعتراضات توسط كشورهای خارجی هدایت و كنترل شده اند. لوكاشنكو حتی فراتر رفت و اطمینان داد كه در اعتراضات روسیه و اوکراین نیز پای دخالت غرب وجود دارد.
یک واقعیتی که نباید از نظر دور داشت و دیدگاه لوکاشنکو را در مورد تأثیرگذاری غربی ها بر ناآرامی های این کشور ا تقویت می کند این است که غرب مدت هاست که علاقه مند به دگرگونی سیاسی در بلاروس است. معمولاً از لوكاشنكو در بین سیاستمداران و دانشگاهیان غربی به عنوان "آخرین دیكتاتور در اروپا" یاد می شود و سیاست های وی بویژه در نزدیکی به روسیه در دولتهای غربی مخالفین جدی دارد. . برنامه ریزان نظامی آمریكا و ناتو مدتهاست كه از نفوذ و حضور روسیه در بلاروس ابراز نگرانی می كنند.
در واقع ، روابط تاریخی بین بلاروس و روسیه برای قدرت های غربی ، به ویژه ایالات متحده ، نگران کننده است ، که در این اتحاد تهدید بزرگی برای منافع استراتژیک خود در منطقه مشاهده می کنند.
در سال 2019 ، شرکت RAND ، یکی از بزرگترین اتاق های فکر غربی ، سندی را منتشر کرد که در آن آشکارا از بی ثبات سیاسی بلاروس از طریق یک انقلاب رنگی یا ابزارهای مشابه دیگر با هدف وارد کردن یک ضربه استراتژیک علیه روسیه حمایت می نمود. استراتژیست های غربی - آمریکایی و اروپایی – از میان برداشتن مهره مینسک را برای پیشبرد برنامه حضارکشی به دور روسیه مهم می دانند. در این نشریه پیشنهاد شده است که پیش از توسل به ابزارهای تهاجمی تر ، مانند انقلاب رنگی ، ایالات متحده باید از بلاروس حمایت مالی ارائه دهد و تلاش کند تا با استفاده از روش های دیپلماتیک ، این کشور را از دامنه دولت های نزدیک به مسکو دور کند.
این تحلیل در واقعیت توسط دولت های غربی پیگیری شده است. دولت ترامپ در طول یکسال گذشته تلاش زیادی برای عادی سازی روابط با جمهوریهای به جا مانده از شوروی سابق انجام داده است و از جمله تلاش برای جلوگیری از سقوط کامل بلاروس در مدار مسکو.
در ماه فوریه گذشته، پومپئو بالاترین مقام رسمی بود که پس از سالها به مینسک سفر کرد. وی در این سفر دی دیدار با لوکاشنکو ابراز خوشبینی کرد این سفر "اولین قدم محکم در جهت بهبود روابط و روابط نزدیک تر" باشد.
پس از آن در ماه آوریل ، کاخ سفید سفیر پیشنهادی ایالات متحده در بلاروس را اعلام کرد که در صورت تأیید سنا وی اولین سفیر ایالات متحده در مینسک پس از سال 2008 ، یعنی زمانی که دولت بلاروس سفیر و 30 نفر از 35 دیپلمات آمریکایی را اخراج کرد ، خواهد بود. آمریکا همچنین از سال 2006 لوکاشنکو را در لیست تحریمهای خود قرار داده بود.
اندکی بعد در ماه مه، دولت ترامپ از ارسال عمده نفت آمریكا به بلاروس خبر داد ، چیزی كه در آن زمان تقویت "اقتدار و استقلال بلاروس" اعلام شد.
استراتژی آمریكا برای نزدیكی به بلاروس در وهله نخست ایجاد تنوع انرژی برای این کشور می باشد تا از وابستگی مینسک به انرژی روسیه بکاهد. اما حوادث چند روز گذشته حاكی از آن است كه این استراتژی در حال فروپاشی است و کاخ سفید رویکرد دیگری را در پیش گرفته است که شباهت بسیاری به تحولات اوکراین دارد.
روز دوشنبه ، مایك پومپئو وزیر امور خارجه بیانیه ای را منتشر كرد كه در آن نسبت به نتیجه انتخابات ابراز نگرانی کرده و گفت که این انتخابات "آزاد و عادلانه" نبوده است. پمپئو همچنین با حمایت از معترضین از دولت خواست که از کاربرد زور با آنچه او تظاهرات مسالمت آمیز نامید جلوگیری کرده و افراد دستگیر شده را آزاد کند.
در مقابل اما موضع کرملین پس از تبریک اولیه پوتین به لوکاشنکو، بیشتر بر پیگیری تحولات بوده است. پوتین در پیام این تبریک خود را متعهد به ارتقاء روابط بین دو كشور اعلام کرد؛ روابطی كه از اواخر ماه ژوئیه با دستگیری حدود سی شهروند روسی در بلاروس بااتهام تلاش برای ایجاد آشوب در انتخابات و موضعگیری تند لوکاشنکو علیه کرملین تحت شعاع قرار گرفته است. با این حال ، تحقیقات ژورنالیستی اخیر نشان داد که این افراد قربانی یک عملیات پنهانی توسط سرویس اطلاعاتی اوکراین شده اند ، که هدف آنها دقیقا بی ثبات کردن روابط بین مسکو و مینسک بود.
لذا با توجه به این حجم از دخالت و اظهارنظر غربی ها در مورد تحولات بلاروس باید منتظر ماند و دید آیا آنچه که در اوکراین روی داد و رقابت تمام عیاری میان روسیه و غرب را نشان داد مجدداً تکرار خواهد شد و یا خیر؟
ارسال نظرات