راهحل مشکلات امروز کشور چیست؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به این سؤال جواب داد؛ علت و ریشه مشکلات چیست؟ درباره این سؤال پاسخهای متفاوتی ارائه میشود که عمدهترین آنها را میتوان در دو بخش تقسیمبندی کرد؛ برخی ریشه و علت مشکلات را در گذشته و بخصوص دولت پیشین دانسته و میگویند دولت فعلی و مردم تاوان تصمیمات دولت قبل را میدهند. این دسته برای نظر خود دلایلی نیز ذکر میکنند و برای نمونه میگویند دولت قبل درآمدهای ارزی بسیاری داشته اما آنها را هدر داده و استفاده بهینهای از آن درآمدها نکرده است. برخی دیگر نیز ریشه اصلی مشکلات را تحریمها عنوان میکنند. این دسته معتقدند مشکلات جاری کشور ریشه در تحریم و فشار خارجی دارد و تا وقتیکه این تحریمها وجود دارد، کار خاصی نمیتوان کرد. آنان برای توجیه نظریه خود به قدرت و نفوذ اقتصادی آمریکا استناد میکنند و میگویند کشورهای دیگر هم به دلیل هراس از مجازات و تنبیه اقتصادی آمریکا، حاضر به همکاری و تجارت با ایران نیستند. مدافعان این نظریه، راهحل مشکلات را هم با توجه به این معادله، تنشزدایی با آمریکا و مذاکره با آن برای کاهش تحریمها معرفی میکنند. البته نظرات دیگری نیز درباره ریشه مشکلات وجود دارد که از آنها میگذریم و این نکته هم قابلذکر است که برخی ترکیب دو علت گفتهشده را ریشه مشکلات میدانند. نکته مهم و قابلتأمل هر دو نظر فوق آن است که نقشی برای قائلان به آنها دیده نشده و به زبان دیگر نوعی فرافکنی در آنها وجود دارد. این نوع برخورد و ریشهیابی را با نوع برخورد رهبر معظم انقلاب مقایسه کنید؛ «مشکلات ما هم حقیقتاً ناشی از این است که خودمان کمتوجهی کردیم: ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما کَسَبَت اَیدِی النّاس؛ خود ما یکجاهایی بیتوجهی کردیم، کمتوجهی کردیم. مثلاً فرض کنید به تولید اهمّیّت ندادیم، به سرمایهگذاری اهمّیّت ندادیم، ناگهان مواجه شدیم با شکست کارخانجات مِن باب مثال، یا فرض کنید که مشکلات تولید در کشور. خب وقتی انسان کار نکند، نتیجهی کار نکردن مشهود است. آنجاهایی که خود ما مسئولین بیتوجهی کردیم، کمتوجهی کردیم -در طول سالهای مختلف البتّه- نتایجش این خواهد بود.» (22/4/99) متوجه کردن ریشه همه مشکلات به تحریمها یک ایراد اساسی و بنیادین دارد. اشکالی که عوارض مهم و بزرگی را هم به دنبال دارد. این اشکال عبارت است از آنکه وقتی شما معتقد باشید ریشه مشکلات تحریمهاست، عملاً اعتراف میکنید که هیچ کاری از دست شما ساخته نیست. چراکه کسی در بیرون تصمیم میگیرد که وضعیت شما چگونه باشد. در واقع با این نظر خود را دستبسته، فقط نظارهگر و منفعل معرفی میکنید. این تصویرسازی بسیار خطرناک است و نتایج منفی قابلتوجهی به دنبال دارد ازجمله اینکه؛
اول، به دشمن پیام میدهید که دست شما بسته است و کاری نمیتوانید کنید پس سیاست او موفق بوده است.
دوم، وقتی چنین طرز فکری دارید دچار سکون و رخوت شده و هیچ فکر و حرکتی نخواهید کرد. چون پذیرفتهاید شما نقشی در این وضعیت نمیتوانید داشته باشید و اهرم تغییر وضعیت بیرون از دایره قدرت و عمل شماست.
سوم، این نظر باعث زیادهخواهی بیشتر و افزایش فشار دشمن میشود. وقتی حریف خود را واداده و دستبسته ببینید، مگر جز این نتیجه دیگری هم دارد؟!
چهارم، به ناامیدی در جامعه دامن زده و به افزایش آشفتگی اقتصادی نیز میانجامد. وضعیت روانی و عینی جامعهای که گمان میکند دستبسته است یا نیست، بسیار متفاوت است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات هفته پیشین خود با نمایندگان مجلس با صراحت و قاطعیت تأکید کردند؛ «خاطر بنده جمع است که همه این مشکلات قابل برطرف شدن است» البته شکی نیست که حل مشکلات بدون تلاش و زحمت و یکشبه رخ نمیدهد. چوب جادوییای برای حل مشکلات وجود ندارد. اولین گام در این راه هم کنار گذاشتن این فکر غلط است که ما دستبستهایم.
ارسال نظرات