14 فروردين 1399 - 12:54
یادداشت

اهداف و تبعات تحرکات مشکوک نظامی آمریکا در عراق

توجه به رویه سیاست گذاری کاخ سفید بویژه در دوران ترامپ نسبت به مناسبات سیاسی و نظامی با دولت عراق و همچنین روابط بغداد و محور مقاومت، به خوبی نشانگر بن بست دیپلماتیک واشنگتن برای مدیریت تحولات این نقطه کانونی در سیاست منطقه ای آمریکا طی نزدیک به دو دهه گذشته بوده است
کد خبر : 5804

پایگاه رهنما:

در چند روز گذشته رسانه‌ها و محافل سیاسی بین‌المللی و منطقه‌ای به شکلی کم سابقه از احتمال حمله گستره نیروهای اشغال‌گر آمریکا به مواضع نیروهای حشد العشبی که رسما و بر اساس قانون اساسی بخشی از نیروهای مسلح عراق هستند، گزارش می‌دهند. این مساله به اندازه‌ای در سطحی گسترده تبلیغ می‌شود که حتی مقامات سیاسی عراقی، به ویژه عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر مستعفی عراق نیز نسبت به هر گونه اقدام نظامی آمریکا هشدار داده و نیروهای حشد العشبی نیز طی بیانیه‌های مختلف از آمادگی برای مقاومت و پاسخ به هر گونه تهاجم اشغال‌گران سخن به میان آورده‌اند.

با نظر به این اوصاف، اکنون این پرسش قابل طرح است که آمریکایی‌ها از نمایش آماده سازی برای حمله نظامی به نیروهای حاضر در حشد الشعبی چه اهدافی دارند؟ همچنین، آیا در صورت عملی شدن تهدیدات واشنگتن برای حمله فراگیر، در سطح معادلات سیاسی کشور عراق چه تحول سیاسی اتفاق خواهد افتاد؟

 

تخلیه پایگاههای نظامی در عراق؛ جنگ روانی آمریکا علیه نیروهای مقاومت

در ارزیابی مطرح شدن احتمال حمله فراگیر آمرکا به مواضع نیروهای حشد العشبی، بیش از آن‌که بتوان از فرضیه‌ای عملی و میدانی سخن به میان آورد، می‌توان از نوعی جنگ روانی بزرگ آمریکا علیه دولت و نیروهای مقاومت سخن به میان آورد. در حقیقت، طی چند ماه اخیر شاهد افزایش و تداوم بی‌سابقه حملات موشکی و خمپاره‌ای نیروهای عراقی، به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد و پایگاههای نظامی این کشور در استان‌های مختلف عراق بوده‌ایم. شاید آمریکایی‌ها در ابتدا این تهدیدات را جدی قلمداد نمی‌کردند اما اکنون به این فکر افتاده‌اند که حضور در تمامی پایگاهها برای آن‌ها نه تنها ممکن نیست، بلکه امکان آسیب پذیری آ‌ها را افزایش خواهد داد.

راهکار آمریکا برای رهایی از وضعیت بغرنج بحران و در معرض هدف موشک‌های محور مقاومت، پناه بردن به راهکار محدود کردن پایگاههای خود در کشور عراق بود. در نتیجه امر، قرائن و شواهد حاکی از آن هستند ارتش آمریکا در حال تخلیه پایگاههای نظامی «التاجی» در شمال بغداد، «بسمایه» در جنوب بغداد، «القیاره» و «کاخ ریاست جمهوری» در موصل و حتی «القائم» در استان انبار است.همچنین، شواهد نشان می‌دهد، این پایگاههای نظامی که شامل چند هزار سرباز نیروهای ائتلاف بین‌المللی ضد داعش به رهبری آمریکا و میلیون‌ها دلار تسلیحات نظامی سبک و سنگین است، به دو پایگاه نظامی «عین الاسد» در استان انیار و «حریر» در استان اربیل، پایتخت اقلیم کردستان منتقل می‌شوند.

علاوه بر این اقدام، گزارش‌ها حاکی از آن هستند که آمریکایی‌ها دو سامانه دفاع موشکی «پاتریوت» و سی-رامس (C-RAMS) در پایگاههای نظامی عین الاسد و حریر مستقر کرد‌ه‌اند.  نکته قابل توجه در این میان این است که همزمان با این اقدام تدافعی که به طور واضح ناشی از شکست آمریکایی‌ها است، سطحی بزرگ از تبلیغات رسانه‌ای مبنی بر حمله سنگین به حشد الشعبی به راه افتاده است. شواهد امر نشان می‌دهد این اقدام آمریکا بیش از آن‌که مبتنی بر واقعیات میدانی توانمندی آمریکا برای رویارویی با گروه های مقاومت در خاک عراق باشد، نوعی جنگ روانی برای کم‌رنگ جلوه دادن عقب‌نشینی در برابر نیروهای محور مقاومت و آغاز نوعی جنگ روانی علیه نیروهای حاضر در محور مقاومت می باشد. طبیعتاً اگر واشنگتن واقعا قصدی برای حمله فراگیر وجود داشت، هیچ‌گاه چنین سطحی از اطلاع‌رسانی و اخبار از سوی رسانه‌های مطرح آمریکایی طرح نمی‌شد و به صورت غافل‌گیرانه انجام می‌گرفت.

 

ترامپ در پی آرام نگاه داشتن وضعیت تا موعد انتخابات ریاست جمهوری

در سطحی دیگر، این پرسش را باید پرسید که این جنگ روانی با چه هدفی انجام می‌گیرد؟ در این زمینه، بیش از هر امر دیگری  می‌توان از راهبرد تیم امنیتی کاخ سفید برای نجات ترامپ از بحران سخن به میان آورد. در حقیقت، دونالد ترامپ در شرایطی که فکر می‌کرد همه‌چیز برای پیروزی مجدد او در انتخابات ریاست جمهوری 2020 مهیا است اما مهمانی ناخوانده تمام معادلات را به ضرر او تغییر داد که آن‌هم عبارت بود از ویروس کرونا. اکنون اقتصاد آمریکا به عنوان ضامن اصلی موفقیت و مانور تبلیغاتی ترامپ با وضعیتی دشوار مواجه شده و به نظر می‌رسد در صورت وخامت بیشتر اوضاع، شاهد نوعی بحران بزرگ در این کشور خواهیم بود.

در چنین وضعیتی تیم سیاست خارجی آمریکا به هیچ عنوان قصد ندارد در عرصه معادلات میدانی کشور عراق نیز شرایطی بغرنج از کشته شدن سربازان آمریکایی را شاهد باشد. در حقیقت، تیم امنیت ملی ترامپ برای باور هستند با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات حملات نیروهای حشدالعشبی به سربازان آمریکایی نیز بیشتر خواهد شد و این امکان وجود دارد با کشته شدن چندین سرباز، این کشور وارد نوعی چالش دشوار شود و در آستانه انتخابات از سوی رسانه‌های حزب دموکرات مورد انتقادات جدی قرار بگیرند.

 

بازی بی نتیجه کاخ سفید

زمانی که در 5 ژانویه 2020 (15 دی 1398) پارلمان عراق مصوبه‌ای را تحت عنوان اخراج نظامیان خارجی از کشور به تصویب رساند، زنگ خطر واقعی برای آمریکا به صدا در آمد. مقامات نظامی این کشور متوجه شدند که بر خلاف سابق، اکنون دیگر اراده‌ای جدی برای اخراج آن‌ها از عراق وجود دارد و حتی اگر نخست‌وزیر عراق نتواند نیروهای نظامی آمریکایی را وادار به خروج کند، روزهای سختی در انتظار سربازان‌شان خواهد بود.

در وضعیت کنونی نیز با فرض این‌که آمریکایی‌ها به مواضع و مقرهای حشدالعشبی حملاتی را انجام دهند و چند نفر از نیروهای این گروه را نیز به شهادت برسانند اما به هیچ‌عنوان این امر نمی‌تواند ضامن موفقیت آمریکا باشد. نه تنها این مساله موجب پیروزی واشنگتن در عرصه میدانی نخواهد شد، بلکه از یک طرف می‌توان عراق را به باتلاقی بزرگ همچون ویتنام برای سربازان این کشور تبدیل کند و از طرف دیگر، مناسبات میان حکومت مرکزی عراق و دولت آمریکا با تیرگی بی‌سابقه‌ای مواجه کند.

واقعیت امر این است که هر گونه حمله نظامی واشنگتن از سوی نیروهای حشدالعشبی با پاسخ کوبنده همراه خواهد شد و می‌تواند تلفات بزرگی را برای نظامیان این کشور به همزاه اشته باشد. در واقع، آمریکایی‌ها از نابودی جربانی حرف می‌زنند که به هیچ عنوان در قالب یک ارتش دارای رویه مادی و رسمی نظامی ساختار آن قابل خوانش نیست. حشد العشبی ریشه در ارزشها و اعتقادات راسخ شهروندان عراقی دارد و با هیچ حمله نظامی منکوب شدن و شکست این جریان ممکن نبوده و نخواهد بود.

 

بن بست دیپلماتیک آمریکا در عراق

توجه به رویه سیاست گذاری کاخ سفید بویژه در دوران ترامپ نسبت به مناسبات سیاسی و نظامی با دولت عراق و همچنین روابط بغداد و محور مقاومت، به خوبی نشانگر بن بست دیپلماتیک واشنگتن برای مدیریت تحولات این نقطه کانونی در سیاست منطقه ای آمریکا طی نزدیک به دو دهه گذشته بوده است. در واقع آمریکا امروزه در شرایطی نسبت به امنیت نظامیان و مستشاران خود در عراق به شدت نگران است و برای حفظ امنیت آنها مجبور به استفاده از ابزارهای تهدیدآمیز نظامی و اقتصادی می باشد که بر اساس اهداف بلندمدت پس از اشغال عراق قرار بر این بود که این کشور به یک متحد نزدیک واشنگتن در منطقه تبدیل شود. اتحادی که امروزه نه تنها نشانی از آن وجود ندارد بلکه آمریکا همچون دولتی متخاصم و اشغالگر برای پیشبرد سیاست هایش در عراق عمل میکند که این امر معنی جز بن بست دیپلماتیک و شکست راهبردی آمریکا در عراق ندارد.

منبع: الوقت

ارسال نظرات