وزیر امور خارجه فرانسه طی یکماه اخیر مواضع قابل تاملی را در قبال توافق هسته ای با ایران مخابره کرده است: او یک بار از "استناد به مکانیسم ماشه" سخن می گوید و بار دیگر از "امیدواری به حفظ برجام"!. اخیرا نیز "ژان ایو لودریان" در نشست خبری مشترک با "جوزف بورل" مسئول سیاست خارجی جدید اتحادیه اروپا در خصوص آخرین وضعیت برجام گفته است :
" اروپا به مقامات ایرانی هشدار داده است که در صورتی که ایران در ماه ژانویه گام تازهای در جهت کاهش تعهد به برجام بردارد، «اصل این توافق» در معرض خطر قرار میگیرد. پاریس معتقد است که تصمیم ایران برای کاهش تعهد به برجام، «پاسخی غلط» به «تصمیم بد» آمریکا برای خروج یکجانبه از توافق هستهای بوده است، که میتواند به تضعیف ثبات در منطقه منجر شود."
لودریان در ادامه نیز تاکید کرده است که هنوز شانس حفظ برجام وجود دارد، به شرط اینکه ایران گام جدیدی در خصوص کاهش تعهدات هسته ای خود برندارد! به عبارت بهتر، وزیر خارجه فرانسه تنها راه بقای برجام را "پذیرش شرایط موجود" از سوی ایران و در بالاترین مرحله، اکتفا به ساختار قطره چکانی و مبهم اینستکس می داند ! در این معادله، اساسا "مهار آمریکا" یا " جبران مافات خروج واشنگتن از برجام" کمترین جایگاهی در محاسبات، گفتار و رفتار مقامات اروپایی ندارد. با همه این اوصاف، سوال اصلی اینجاست که چرا مواضع فرانسوی ها در قبال ایران و برجام، از یک سیر ثابت و قابل پیش بینی پیروی نمی کند؟ اساسا پارادوکسهای رفتاری مقامات کاخ الیزه که خود را در ظاهر "هشدار به ایران "یا "امیدواری نسبت به شرایط موجود" نشان می دهد، منبعث از چه پدیده موازی یا مبنایی دیگری است؟ضمن آنکه منابع رسمی و غیر رسمی، از شکست طرح فرانسوی ها برای حفظ توافق هسته ای با ایران خبر داده اند.
با این حال ، به نظر می رسد بازی فرانسوی ها در قبال ایران و برجام تمام نشده است! واقعیت امر این است "لودریان" یا حتی "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه، هرگز در ترسیم معادلات برجامی خود در قبال ایران حکم و نقش یک "بازیگر مستقل" را ایفا نمی کنند. در سال 2017 میلادی، زمانی که مکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در برابر "مارین لوپن" پیروز شد و به کاخ الیزه راه یافت، تنها شش ماه از حضور ترامپ در کاخ سفید گذشته بود. مکرون بلافاصله پس از حضور در راس قدرت، به دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی وعده داد که در پروسه "تغییر برجام" و تبدیل آن به توافقی به مراتب بازدارنده تر علیه ایران، نقش یک "پیشرو" را ایفا می کند. به همین دلیل بود که در ماه آگوست سال 2017 میلادی( مرداد ماه )، مکرون برای نخستین بار از امکان مذاکره مجدد بر سر برجام بر سر موضوعاتی مانند اعمال محدودیتهای فرازمانی علیه برنامه هسته ای ایران ( از طریق حذف بند غروب آفتاب) و تحدید توان موشکی ایران خبر داد. از آن زمان تا کنون، فرانسه و ایالات متحده در حال تکمیل یک بازی استراتژیک واحد و هدفمند در قبال کشورمان هستند. در این بازی وقیحانه، نه تنها نیروهای واشنگتن و پاریس در مسیر خنثی سازی یکدیگر حرکت نمی کنند، بلکه با یکدیگر هم پوشانی دارند.
این روند پس از خروج رسمی ترامپ از برجام نیز ادامه یافته است. در این معادله نمی توان سخنی از تفکیک بازی فرانسه از ایالات متحده به میان آورد. این قاعده، در برهه زمانی فعلی نیز پررنگ و مشهود است. بنابراین، "سخت" یا "نرم" شدن مواضع فرانسوی ها در قبال ایران و برجام، تابعی مطلق از سیاستها ، القائات و دستوراتی است که از سوی کاخ سفید به کاخ الیزه مخابره می شود. یکی از اصلی ترین دلایل اتخاذ مواضع پارادوکسیکال از سوی مقامات فرانسوی ، سر درگمی مقامات کاخ سفید در قبال شرایط موجود است. این سردرگمی، به صورت مستقیم به مقامات فرانسوی نیز منتقل شده و مصدر اتخاذ مواضع دوگانه ای از سوی آنها بوده است. بر همین اساس، رفتار و گفتار مقامات فرانسوی در قبال ایران و برجام، در آینده ای نزدیک یا دور قابل پیش بینی نیست. آیا دستگاه دیپلماسی ما قصد ندارد تکلیف خود را با بازیگری که از یک سو در زمین آمریکا بازی می کند و از سوی دیگر، ادعای "واسطه گری" میان تهران و واشنگتن را دارد به صورت شفاف مشخص کند؟
بدون شک تنها راهکار مواجهه با این بازی مبهم و پرهزینه فرانسوی ها، افشاگری صریح دستگاه دیپلماسی و به صورت خاص وزارت امور خارجه کشورمان از نقش آفرینی خطرناک و پشت پرده مشترک پاریس و واشنگتن است. اگر این افشاگری صورت نگیرد، پاریس در قالب "دیپلماسی پنهان" و با سوء استفاده از سکوت دستگاه دیپلماسی ما،همچنان به بازی پرهزینه خود در تقابل با کشورمان ادامه خواهد داد. دیگر زمان آن رسیده است تا سخن حکیمانه و معنادار رهبر معظم انقلاب در خصوص نقش آفرینی فرانسه ، به مبنای نگاه و عمل دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما تبدیل شود:
" رئیس جمهور فرانسه یک ملاقات با ترامپ را حلّال همه مشکلات ایران دانسته بود که باید بگوییم این شخص یا خیلی ساده است و یا همدست آمریکاییها است."
ارسال نظرات