عراق و لبنان در هفتههای گذشته شاهد ناآرامیهایی بودند که از اعتراضات اجتماعی و اقتصادی آغاز و بهتدریج سیر مطالبات به تغییرات سیاسی و ساختاری نیز کشیده شد.
پایگاه رهنما:
عراق و لبنان در هفتههای گذشته شاهد ناآرامیهایی بودند که از اعتراضات اجتماعی و اقتصادی آغاز و بهتدریج سیر مطالبات به تغییرات سیاسی و ساختاری نیز کشیده شد. همچنین شعارها نیز از مسائل داخلی عبور کرده و در پارهای از موارد، جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را هدف گرفته و در کشور عراق به کنسولگریهای ایران توسط عده کمی از تظاهرکنندگان تعرضاتی صورت گرفت. این در حالی بود که مسئولان عراقی و لبنانی به اعتراضات اجتماعی و اقتصادی مردم، واکنش منطقی نشان داده و آمادگی خود را برای پذیرش خواستههای منطقی و انجام اصلاحات لازم اعلام کرده بودند؛ اما سیر حوادث نشانگر حضور و نقشآفرینی بازیگران پیدا و پنهان برای تبدیل این پدیده اعتراضی به یک فتنه و ناامن سازی در جغرافیای مقاومت و کشاندن دامنه آن به ایران اسلامی است. با عنایت به همین مسئله است که فرمانده معظم کل قوا در دیدار بادانش آموختگان دانشگاههای افسری ارتش با اشاره به ماهیت فتنه آمیز این پدیده بهصراحت فرمودند: «پس بایستی نیروهایی که حافظ امنیت هستند، آرایش لازم را، نظم لازم را برای مقابله با فتنه هم بگیرند، آمادگیهای خودشان را برای فتنه هم بایستی حفظ کنند، این آن چیزی است که دستگاهها بایستی به آن توجه داشته باشند.» در ادامه نیز معظم له به شیطنت و ترفند اصلی دشمن یعنی تخریب محاسبات اشاره و تأکید فرمودند: که: «یکی از کارهای دشمن این است که محاسبات مسئولان و مؤثران فکری کشور و در درجه دوم آحاد ملت را تغییر بدهد و در محاسبات اینها تأثیر بگذارد.» ازاینرو ایشان بصیرت و بینش درست برای تشخیص را از لوازم مقابله با فتنه و عمل بر اساس منافع ملی برشمرده و به مخاطبان توصیه فرمودند: «یکایک شماها باید ببینید، بیندیشید، فکر کنید، بشناسید، تشخیص بدهید و عمل کنید.»
آنچه اعتراضات مردمی در دو کشور عراق و لبنان را به سمت خشونت و انحراف سوق داده و زمینهساز فتنه شده ورود بیگانگان، عوامل وابسته به بیگانه و فرصتطلبانی است که تلاش دارند با موجسواری بر این اعتراضات و القائات انحرافی، اهداف ذیل را دنبال نمایند:
۱. ایجاد بدبینی بین مردم این کشورها با جمهوری اسلامی ایران و حامیان مقاومت؛۲. بیثباتسازی و تغییر ساختار علیه جریان حامی انقلاب در کشورها و حوزه نفوذ مقاومت اسلامی؛ ۳. ناامن سازی در منطقه و برهم زدن تمرکز ایران اسلامی و حامیان مقاومت از مسائل اصلی؛ ۴. جبران شکستهای پیاپی و انسداد در مسیر قدرتیابی جبهه مقاومت.
اهدافی که پنهان نگهداشته شده و در پوشش حمایت از اعتراضات اجتماعی مردم کشورهای هدف دنبال شده و مجموعهای از بازیگران را درگیر آن کرده که عبارتاند از:
۱. مردم معترض به فساد، ناکارآمدی و فاصله طبقاتی؛ ۲. گروههای سیاسی و نخبگان منتقد؛ ۳. گروههای سیاسی فرصتطلب؛ ۴. دولتهای آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات؛ ۵. جریان تروریسم تکفیری و عناصر بعثی در عراق و گروههای سیاسی وابسته به عربستان و آمریکا در لبنان؛ ۶. جریانات شیعی وابسته به بیگانه مثل شیرازیها، یمانیها و صرخیها؛ ۷. اشرار و اوباش استخدامی و مواجیب بگیر میدانی؛ ۸. شبکههای اجتماعی و رسانههای سفارش بگیر یا وابسته. دولتها و گروههای زخمخورده از مقاومت و جریانات وابسته به برخی کشورهای بیگانه با فرصتطلبی سعی در تبدیل اعتراضات اجتماعی به شورشگری و ناامن سازی در این کشورها و موجسواری روی آن را دارند. ازاینرو روند مطالبات معترضان از اجتماعی و اقتصادی به سیاسی تغییر ماهیت داده و تلاش دولتمردان برای انجام تغییرات و اصلاح رویهها نهتنها به بازگشت آرامش کمک نکرده بلکه خشونت را تشدید میکند. بدیهی است در چنین شرایطی، خنثیسازی فتنهای که مبتنی بر اثرگذاری دشمن بر محاسبات جامعه هدف است، باید با چند اقدام فوری دنبال شود:
۱. بازگشت آرامش و امنیت به جامعه؛ ۲. بصیرت و شناخت مردم نسبت به اوضاعواحوال سیاسی؛ ۳. تفکیک اعتراض از شورشگری با کمک شخصیتها و جریانات ذینفوذ ملی؛ ۴. مدیریت فضای مجازی و رسانهای و خنثیسازی اقدامات تحریکآمیز روانی. پس اولین مرحله، درمان زخمی که منتهی به هوس مگس شده باید درمان گردد که رفع همان ناکارآمدی مبارزه با فساد و تبعیض در این جوامع است. نکته کلیدی اینجاست که حفظ امنیت مهمترین ضرورتی است که اگر نباشد تصمیم و اقدامی برای تغییر و پیشرفت ناممکن خواهد بود و این مهم بر عهده نیروهای مسلح است.
ارسال نظرات