به بهانه شروع سال تحصیلی، بد نیست به این نکته توجه شود که نوجوانان و دانشآموزان، مهمترین دنبال کنندگان صفحات مجازی بازیگران داخلی و خارجی، فوتبالیستها و تبلیغات مد و فشن هستند؛ این در حالی است که برخی افراد مشهور (سلبریتیها) از این فرصت سوءاستفاده کرده و در جهت منافع خودشان از این موضوع بهرهبرداری میکنند؛ اما سؤال مهمی وجود دارد این است که نقش والدین و معلمان در هدایت دانشآموزان و آموزش «سواد رسانهای» به آنها چیست؟
اگر درگذشته آموزش سواد به خواندن، نوشتن و حساب کردن محدود میشد، امروزه با گسترش فناوریهای ارتباطی، بخش مهمی از سواد به توانایی استفاده از رایانه، اینترنت و حضور در فضای مجازی اختصاص دارد. در این شرایط، دانشآموزان بهعنوان افرادی که به لحاظ احساسی زودتر تحت تاثیر قرار میگیرند، نیاز دارند تا بیش از دیگران برای حضور در این فضا، آموزش ببینند.
امروزه بخش مهمی از انتقال مفاهیم و مطالب از بستر اینترنت و فضای مجازی منتقل میشود و بنابراین استفاده از اینترنت و حضور در شبکههای اجتماعی یک ضرورت جدی در زندگی همگان است. ولی این حضور بدون داشتن سواد رسانهای میتواند یک آفت بزرگ محسوب شود. ازلحاظ تعریف، «سواد رسانهای» شامل قدرت درک نحوه کارکرد رسانهها و معنی سازی در آنها یا توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و ایجاد انواع پیامهای رسانهای است. مفاهیم سواد رسانهای در سه سطح عمومی، متوسط و پیشرفته قرار میگیرند که مفاهیم عمومی بر اینکه چگونه رسانهها ما را تحت تأثیر قرار میدهند، تمرکز دارند. در سطح متوسط و پیشرفته نیز بر روی نحوه تاثیر و تحلیل پیامها تمرکز میشود اما آنچه برای دانشآموزان میتواند مفید باشد، همان سطح عمومی از سواد رسانهای است که لازم است هرکسی آن را بداند.
بخشی از آموزش سواد رسانه باید در مدرسه و بخشی دیگر در خانه به دانشآموز منتقل شود تا نوجوان بداند در مواجهه با پیامها و رفتارهای رسانهای چه اقداماتی را باید صورت دهند. بدون شک در این زمینه نقش اولیا و مربیان در خانه و مدرسه بسیار پررنگ است و خود آنها نیز باید از آگاهی کامل برای مواجهه با این فناوری و شبکهها بهرهمند باشد.
فاصله سنی والدین و بچهها و داستان «فناوری»
یکی از مشکلات تربیتی دانشآموزان که بهخصوص در سالهای اخیر چهره پررنگتری به خود گرفته است، افزایش فاصله سنی والدین و دانشآموزان است. به دلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی در جامعه، سن ازدواج جوانان به نحو معناداری بالا رفته و سن فرزندآوری نیز به سنین 28 تا 30 سالگی افزایش یافته است. مفهوم این آمار این است که وقتی یک کودک میخواهد راهی مدرسه شود، والدین وی در سنین میانسالی قرار دارند و علاوه بر تفاوت نسلی، نگرش جدی در مفهوم بهرهمندی از تکنولوژی و درک از محیط بیرونی بین والدین و کودکان وجود دارد. این فاصله، در خصوص اولیای مدرسه هم بهطور معناداری وجود دارد. علیرغم جذب معلمان جوان در سالهای اخیر، بخش زیادی از معلمان دوره ابتدایی در سنین بازنشستگی قرار دارند و فاصله سنی بین معلم و دانشآموز بسیار بیشتر از فاصله سنی والدین با کودکانشان است.
همین مسئله، موضوع توجه به سواد رسانهای را با چالشهای بیشتری نیز مواجه میکند. ابتدا والدین و معلم باید سواد مجازی و رسانهای کافی را داشته باشند تا بتوانند این قابلیت را به دانشآموز نیز منتقل کنند اما وقتی دانشآموز یک گام از اولیای خانه و مدرسه جلوتر است، نمیتوان انتظار داشت که این دانشآموزان تحت تاثیر فضاهای اینچنینی قرار نگیرند.
وظیفه سنگین خانه و مدرسه درباره دنیای فناوری
چالش بعدی در خصوص نحوه استفاده از تجهیزات و تکنولوژی ارتباطی توسط کودکان و دانشآموزان است؛ برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا که در حوزه ایجاد زیستبوم فضای مجازی مخصوص و ارائه سیمکارت و اینترنت کودکان اقدامات مؤثری صورت دادهاند، اما در کشور ما همچنان ضعف جدی در این حوزه وجود دارد. باوجود کثرت نهادهای فعال و متولی در حوزه فضای مجازی، اما کسی مسئولیت ارائه خدمات مناسب به کودکان را بر عهده نمیگیرد و همین مسئله موجب شده تا دسترسی اینترنت پاک برای دانشآموزان امری دور از ذهن به نظر برسد. دانشآموزان به همان تجهیزات، سیمکارت و اینترنتی دسترسی دارند که افراد بزرگسال جامعه دسترسی دارند و هیچ ردهبندی سنی در این خصوص وجود ندارد.
از سوی دیگر، محتوای مناسب و متناسبی نیز در حوزه تولیدات فضای مجازی اعم از مطالب، برنامهها و بازیهای رایانهای در کشور وجود ندارد و ضعف جدی نیز در این خصوص احساس میشود. محتوای مناسب نه از سوی وزارت آموزشوپرورش و نه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تولید نمیشود و نظارت جدی هم بر تولیدات وجود ندارد.
حالا سیل مشکلات گفتهشده در کنار هم باعث شده تا موضوع حضور دانشآموزان در فضای مجازی بیش از اینکه یک فرصت باشد، یک تهدید بالقوه محسوب میشود. در چنین شرایطی، وظیفه اولیا و مربیان و معلمان بهعنوان دو بال تعلیم و تربیت بسیار سنگینتر از گذشته میشود که ضمن بالاتر بردن توانمندیها و معلومات رسانهای و فناورانه خود، با نزدیکتر شدن به فرزندان از لحاظ عاطفی و ارتباط صمیمانهتر با آنها، نسل کودک و نوجوان را در دنیای مجازی و حقیقی راهنمایی و از خطرات دور کنند.
ارسال نظرات