30 شهريور 1398 - 16:03

ضرورت سواد رسانه‌ای برای مواجهه با تبلیغات علیه مقدسات

در خیل انبوه پیام‌هایی که در طول شبانه‌روز دریافت می‌کنیم، بخشی با استفاده از تکنیک‌های مختلف رسانه‌ای ساخته‌وپرداخته می‌شوند تا در خدمت ایجاد تأثیری در راستای اهداف سازندگان پیام باشند.
نویسنده :
معصومه نصیری
کد خبر : 3930

پایگاه رهنما:

در خیل انبوه پیام‌هایی که در طول شبانه‌روز دریافت می‌کنیم، بخشی با استفاده از تکنیک‌های مختلف رسانه‌ای ساخته‌وپرداخته می‌شوند تا در خدمت ایجاد تأثیری در راستای اهداف سازندگان پیام باشند. اگر این اصل را بپذیریم که برخلاف آنچه فکر می‌کنیم رسانه‌ها آیینه‌ای نیستند که دنیا را بازتاب دهند و رسانه‌ها اخبار را منتقل نمی‌کنند بلکه اخبار را شکل می‌دهند و می‌سازند و آن‌ها اطلاعات را دست‌کاری می‌کنند و فقط بخشی از واقعیت را منعکس می‌کنند، قطعاً نوع رمزگشایی‌مان از پیام‌های رسانه‌ای تفاوت خواهد کرد. از سوی دیگر دست‌کاری پیام‌های رسانه‌ای و انعکاس رویداد‌ها می‌تواند یک محتوا را به ضد خود نیز تبدیل کرده و افکار عمومی را منحرف کند. به این پیام که این روز‌ها در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود، دقت کنید: «به قول مرحوم احمد کسروی: بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند؛ شوربخت‌تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند؛ تیره‌بخت‌تر از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد؛ و سیاه‌بخت‌تر مردمی که به خاطر تاریخ ننگین کشوری دیگر بر فرق می‌کوبد و عمده‌ی روز‌های سال خود را در عزاداری برای آن بیگانگان‌اند... حماقت، انسان را به کجا می‌برد! در ایران باستان، هنگامی‌که کودکی به دنیا می‌آمد، درختی در زمین می‌کاشتند.
 
اکنون‌که کودکی زاده می‌شود، خون حیوانی را به زمین می‌ریزند! بزرگ‌ترین حقارت تاریخ، یخ‌زدگی مغز انسان‌هایی است که از اختراع ادیسون استفاده می‌کنند و با روشن شدن چراغ، بر اعراب، درود می‌فرستند ... یا اینکه در خاک سرزمین کورش بزرگ زندگی می‌کنند و خاک سرزمین‌های اعراب را تبرک می‌دانند ... دل‌خوشیم به کدامین راه نجات؟». مخاطب هوشمند و دارای سواد رسانه‌ای به‌محض خواندن این متن باید ابتدا با کمک موتور‌های جستجو بررسی کند، آیا احمد کسروی چنین جملاتی را گفته است یا خیر. نکته اینجاست به نقل از احمد کسروی تنها این سه جمله را می‌توان یافت آن‌هم در باب نکوهش رویگردانی از تاریخ (البته در جستجو متوجه خواهید شد این سه جمله نیز منتسب به وی است): «بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند، شوربخت‌تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند، تیره‌بخت از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد.»
 
در گام دوم مخاطب باید از خودش سؤال کند چه کسی این پیام را تولید کرده است؟ چرا این پیام تولیدشده است؟ ارتباط زمانی انتشار این پیام ساختگی با ایام سوگواری امام حسین (ع) چیست؟ بناست با این پیام تحریف‌شده و ساختگی چه تأثیری بر ذهن مخاطب گذاشته شود و چه ارزشی حذف یا اضافه شود؟ پاسخ به این سؤالات قطعاً سبب خواهد شد مخاطب از بازنشر پیامی که جهت انحراف افکار عمومی مهندسی‌شده است، پرهیز کند. باید بدانیم کم نیستند پیام‌هایی که در صدر یا ذیلش نام یک چهره شناخته‌شده علمی، سیاسی، فرهنگی و ... دیده می‌شود و مخاطب بدون بررسی و صرف دیدن این اسامی، مطلب را پذیرفته و به‌سرعت با دیگران به اشتراک می‌گذارد. استفاده از اسامی که دارای شهرت هستند یا ارجاع به منابع ناشناخته و پژوهش‌هایی که هیچ لینک و سندی برای بررسی‌شان وجود ندارد. اینکه دانشمندان گفته‌اند، پژوهش‌ها می‌گویند، پژوهشگران دریافتند، مورخان گفته‌اند و ... نشانه‌ای است که مخاطب یک گام عقب بایستد و با دیده تردید به ادعای مطروحه بنگرد. در عصر انبوه پیام‌های رسانه‌ای، قانون مکث، تفکر و انتشار را همواره در نظر داشته باشید.

ارسال نظرات