گامبهگام با بیانیه گام دوم انقلاب (۱۸)
کمونیستها و مارکسیستها در حوزه سازماندهی احزاب و تبلیغات بسیار قوی بودند. آنان اگرچه امکاناتشان نسبت به غربیها کمتر بود، اما در تبلیغ بر غربیها غلبه داشتند.
پایگاه رهنما:
کمونیستها و مارکسیستها در حوزه سازماندهی احزاب و تبلیغات بسیار قوی بودند. آنان اگرچه امکاناتشان نسبت به غربیها کمتر بود، اما در تبلیغ بر غربیها غلبه داشتند. تبلیغات آنان به دلیل ماهیت مادیگرایانه مارکسیسم علیه دین و اسلام نیز بود و آنان الحاد و بیدینی را ترویج میکردند. حال، مکتبی که الحاد و بیدینی را تبلیغ میکند، آیا میتواند الگوی یک انقلاب دینی و اسلامی باشد؟ آیا یک مکتب ضد دینی میتواند الگوی یک انقلاب باهدف تحقق آرمانهای دینی و الهی باشد؟
همچنین در مبارزات اسلامی، تبیین، بیان واقعیت و رساندن واقعیت اهمیت بسیاری دارد، اما بر اساس تفکر مارکسیستی که پیش از انقلاب اسلامی نیز رایج بوده است، مبارزه سنتی بوده که تحقق خواهد یافت و آنان اعتقادی به تبیین نداشتند. دیالکتیکی که آنها تفسیر کرده بودند، لازمهاش این بود که این مبارزه، احتیاج به تبیین ندارد. رهبر انقلاب در این رابطه میفرمایند: «در سال ۴۹ یک جوانی از همین کسانی که مشهدی بود، با ما هم آشنا بود، وابسته به یکی از همین گروهکهایی بود که آن روز تازه سربلند کرده بودند، کمونیست بودند- گروه جنگل و امثال اینها- یکجایی با من ملاقات کرد؛ شرح داد که میخواهیم این کارها را بکنیم. من گفتم توی این زمینه اجتماعی که نمیشود؛ یکقدری با مردم صحبت کنید، تبیین کنید، حرف بزنید، به مردم تفهیم کنید چهکار میخواهید بکنید. باکمال بیاعتنائی گفت: آن روش اسلامی است! بله روش اسلامی همین است.
روش اسلامی تبیین است و همین تبیینها موجب شد که انقلاب اسلامی بر بسیاری از این پیشزمینههای تاریخی و تربیتهای غلط فائق بیاید و فائق آمد.» قیامهای مارکسیستی علاوه بر اینکه الگویی برای انقلاب اسلامی نبودند، بلکه پس از وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر این انقلاب قرار گرفتند و به عقیده رهبر انقلاب اگر انقلاب اسلامی پیروز نشده بود و ایران جمهوری اسلامی نمیشد، نظامهای کمونیستی بهزودی متلاشی نمیشدند و شکست نمیخوردند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) در این رابطه میفرمایند: «تمام مسائلی که در دنیای اروپای شرقی و کلاً بلوک شرق به وجود آمد، ریشهاش به معجزه انقلاب اسلامی برمیگردد. شروع این تحرک در لهستان بود و هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب ما نگذشته بود که در آنجا اتحادیهی همبستگی، فعالیتهای خود را به شکل زیرزمینی و مخفی آغاز کرد. دعوای آنها با دولت لهستان به خاطر این بود که میخواستند مراسم مذهبی خود را انجام بدهند، ولی دولت کمونیست نمیگذاشت. آنوقت در شورای انقلاب، با دوستان همین قضیه را مطرح کردیم و گفتیم عجیب است که در یک کشور کمونیستی و در یک نظام محکم ضد دینی، چنین خواستهای مطرح شود. واقعاً چه کسی خیال میکرد که درون اینها اینقدر خالی است؟ کشورهایی که حاکمیت قدرت فکری و تشکیلات حزبی، قویترین حاکمیتها بر نظام آنهاست، ناگهان از درونشان چنین حرکتهایی پدید میآید.» بر اساس همین واقعیتهاست که در بیانیه گام دوم انقلاب تأکید شده است: «بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود.»
ارسال نظرات