اجرای گام اول هستهای، نخستین واکنش جمهوری اسلامی ایران در برابر بدعهدی و انفعال اروپا در قبال برجام بود. با توجه به اینکه اراده و توانی درکشورهای اروپایی برای تأمین منافع ایران وجود نداشت و ندارد، انتظار میرود ایران گامهای دوم و حتی سوم را نیز بردارد.
پایگاه رهنما :
اجرای گام اول هستهای، نخستین واکنش جمهوری اسلامی ایران در برابر بدعهدی و انفعال اروپا در قبال برجام بود. با توجه به اینکه اراده و توانی درکشورهای اروپایی برای تأمین منافع ایران وجود نداشت و ندارد، انتظار میرود ایران گامهای دوم و حتی سوم را نیز بردارد. راهبرد فشار، تهدید نظامی و فرستادن میانجی هم نتوانست کشورهای اروپایی و آمریکا را از فروپاشی و تسلیم ایران، امیدوار کند. درخواست امانوئل مکرون از ایران مبنی بر توقف «عبور از مرز ۳۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم غنیشده» و «اجرای گام دوم» نیز در همین راستا ارزیابی میشود. حالا اینکه با اجرای فرآیند گام دوم هستهای، کشورهای اروپایی چه واکنشی خواهند داشت، در نوع خود مهم تلقی میشود.
جمهوری اسلامی ایران در اولین واکنش خود، تنها بخش کوچکی از تعهدات خود ذیل برجام را کاهش داد. اروپا که قانوناً نمیتوانست معترض باشد، تنها به لفاظی سیاسی و بیانیههای پوشالی اکتفا کرد و در کنار آن از اینستکس هم رونمایی کرد که حقیقتاً هیچیک از انتظارات ایران را برآورده نمیکند؛ اما گام دوم ابعاد متفاوت و محکمتری نسبت به گام اول دارد؛ یعنی رساندن سطح غنیسازی به بالای ۳.۶۷ درصد، عملاً اروپا را نگران ساخته و آنها گام دوم را تهدید زا تلقی میکنند؛ اما سناریوهای متفاوتی درباره واکنش اروپا وجود دارد؛ اول به فرض اینکه ایران، قصد داشته باشد غنیسازی خود را به ۲۰ درصد برساند، اقدامات آنها تفاوت معناداری با مرحله اول نخواهد داشت؛ چراکه اهرم فشاری جز تعلل و وقتکشی ندارند.
دوم اینکه برخی تحلیلگران استدلال میکنند، در صورت عبور ایران از مرز غنیسازی ۳.۶۷ درصد، اروپا از مکانیسم ماشه ذیل ۳۶ و ۳۷ برجام، استفاده میکند و پرونده ایران را به شورای امنیت ارسال و قطعنامه ۲۲۳۱ را ساقط میکند که بهتبع آن، تحریمهای گذشته بازمیگردد؛ اما دلایل متقن و مستحکمی وجود دارد که استفاده از این مکانیسم را لااقل در مرحله دوم و سوم گام هستهای، منتفی میکند؛ اول اینکه بر اساس بند ۲۶ برجام، ایران حق دارد در صورت بازگشت تحریمهای لغو شده، بخشی و یا کلی از تعهدات را متوقف کند. دوم اینکه برجام حتی در قامت یک نام نیز، برای اروپاییها اهمیت راهبردی دارد. آنها فعلاً و بهاصطلاح تا کار بهجاهای باریک نکشیده بنا ندارند این توافق حقوقی که باعث ایجاد اعتبار برای آنها شده و حتی با اعتنا به آن میگویند اروپا در سایه برجام امنتر است را تخریب کنند، ازاینرو بسیار بعید است در دو یا چهار ماه آینده که مراحل دوم و سوم اقدامات ایران اجرا خواهد شد، اروپاییها حتی فکر استفاده از مکانیسم ماشه را به ذهنشان وارد کنند؛ بنابراین هرچند سناریوهای محتملی پیش روی اروپا در مسیر برجام است. توان بالای ایران در پاسخگویی به هرگونه کنش نظامی، هرگونه اقدام و یا تهدید نظامی را منتفی کرده است؛ در مورد تحریمها هم که غرب بهخوبی واقف است که وضع و اعمال تحریمها به حداکثر رسیده و عملاً در ادامه مسیر کارایی چندانی نخواهد داشت؛ اما عملیات حقوقی و روانی همچنان در دستور کار اروپا و آمریکا است و امیدوارند از این مسیر بتوانند ایران را وادار به عقبنشینی کنند. ایجاد پروندههای فرابرجامی برای ایران و انتقال آن به شورای امنیت ازجمله اقدامات حقوقی و روانی است که باید به آن توجه داشت.
ارسال نظرات