10 تير 1398 - 10:21

سیاست خارجی بحرین گروگان امنیت رژیم‌پایه

س از مدتها انتظار برای رونمایی واشنگتن از طرح موسوم به معامله قرن، هفته گذشته توجهات بین المللی به نشستی بود که تحت عنوان کارگاه اقتصادی منامه در بحرین برگزار شد.
کد خبر : 3328

پایگاه رهنما:

به نقل از الوقت،  پس از مدتها انتظار برای رونمایی واشنگتن از طرح موسوم به معامله قرن، هفته گذشته توجهات بین المللی به نشستی بود که تحت عنوان کارگاه اقتصادی منامه در بحرین برگزار شد. اما همانگونه که انتظار می رفت با توجه به حساسیت های موجود در جهان اسلام نسبت به مسأله فلسطین و اشغالگری و جنایات تاریخی رژیم صهیونیستی در حق فلسطینیان، اقدام بحرین در پذیرش میزبانی نشستی که در میان مخالفت کامل فلسطینیان به منظور زمینه سازی برای عملیاتی کردن معامله قرن طراحی شده بود، موجب گسیل موج شدیدی از انتقادات و مخالفت‌ها علیه رژیم آل خلیفه گردید. تنفر افکار عمومی در جهان اسلام نسبت به این اقدام خیانت‌آمیز دولت منامه علیه فلسطنیان و ارزش‌های امت اسلامی حتی موجب گردید که سفارت بحرین در عراق از سوی معترضان خشمگین عراقی مورد حمله قرار گیرد.

 

با این حال با توجه به این اصل که سیاست خارجی دولت‌ها، به عنوان بازیگران اصلی عرصه بین المللی، را عموماً نوع تعریف از منافع ملی تشکیل می دهد، همانگونه که هانس جی مورگنتاو یکی از بزرگترین نظریه پردازان روابط بین الملل تاکید می کند «منافع ملی به آن دسته از منافع گفته می شود که دولتها در یک برهه زمانی خاص و در پرتو شرایط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سیاست خارجی خود را بر مبنای آن تنظیم می کنند و در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن هستن»، این پرسش مطرح می شود که هدف دولت بحرین از پذیرش میزبانی این نشست چه بوده است؟

 

اهداف دولت ها از نقش آفرینی در تحولات بین المللی همچون پذیرش میزبانی نشست‌های بین المللی را می توان در سه بعد مورد سنجش قرار داد. در بعد نخست دولت ها در پی آن هستند تا بتوانند در یک موضوع مهم بین المللی کسب نفوذ کرده و تأثیرگذار باشند و روند تحولات در آن موضوع را بر اساس اهداف و منافع سیاست خارجی خود کانالیزه کنند. چنانکه هدف آمریکا از ایفای چندین دهه نقش میانجی گرانه در موضوع تخاصم فلسطینیان و رژیم صهیونیستی بر اساس چشم انداز کلی سیاست خاورمیانه ای آمریکا بوده است.

 

در بعد دوم دولت ها برای کسب پرستیژ و اعتبار بین المللی به نقش آفرینی در تحولات مهم جهانی می پردازند. پرستیژ بین‌المللی به معنای احترام و منزلتی است که یک دولت در جامعه بین‌المللی و بین بازیگران دیگر جهانی از آن برخوردار است. کسب، حفظ و ارتقای پرستیژ یا اعتبار بین‌المللی از جمله مؤلفه‌های اصلی منافع ملی کشورها به حساب می‌آید و می‌توان گفت که دولت‌ها از راه‌های مختلف تلاش می‌کنند که در جامعه جهانی به آن‌ها به‌عنوان کشورهای قابل‌احترام نگریسته شود.

 

در بعد سوم نیز جلب همراهی افکار عمومی (داخلی و خارجی) از اهداف مهم دولت ها در موضوع ایفای نقش در موضوعات بین المللی محسوب می شود. امروزه افکار عمومی یکی از اجزای مهم در تصمیم‌گیری کشورها در حوزه‌های مختلف به‌حساب می‌آید و کشورها نمی‌توانند همچون گذشته تنها بر مبادلات بین دولتی در قالب دیپلماسی سنتی تکیه کنند. این امر در بخش برون سرزمینی به منظور پیشبرد آسانتر اهداف سیاست خارجی می باشد و در سطح درون سرزمینی برای بسط مقبولیت و مشروعیت و به عبارتی بقا در قدرت صورت می گیرد.  

 

مع الوصف بررسی پیامدها و دستاوردهای برگزاری نشست مربوط به معامله قرن در منامه از سوی رژیم آل خلیفه نشان می‌دهد که در هیچکدام از سطوح سه گانه فوق الذکر موفقیتی برای این رژیم در پی نداشت و کاملاً عکس این قضیه نیز ثابت می شود. اولاً با مخالفت شدید تمامی گروه های فلسطینی و همچنین ملت فلسطین از هر قوم و طایفه و سرزمینی (اردن، سوریه، مصر، لبنان) با معامله قرن و کاراگاه منامه، نه تنها قبول میزبانی این نشست آورده‌ای را نصیب رژیم آل خلیفه برای تأثیرگذاری بر روند تحولات مسأله فلسطین در آینده نمی کند بلکه اکنون ملت فلسطین رژیم آل خلیفه و پادشاهی بحرین را در صف دشمنان خود و در زمره پشت پا زنندگان به آرمان‌های ملت فلسطین می نگرند.

 

در بعد کسب پرستیژ بین المللی نیز اولاً طرح معامله قرن ترامپ از کمترین حمایت بین المللی نیز برخوردار نیست و تمامی قدرت های بین المللی و همچنین بازیگران قدرتمند بین المللی و سازمان ملل نیز آن را رد کرده و نه تنها طرحی ثبات آفرین نمی دانند بلکه تلاش برای اجرای یکجانبه و زورمندانه آن را (با همراهی بحرین که میزبانی نشست را پذیرفت) صرفاً موجب افزایش تنش‌ها، گسترش ناامنی و درنتیجه به چالش کشیدن صلح جهانی عنوان می کنند. از این منظر همراهی بحرین هیچ منزلت و پرستیژ بین المللی عاید رژیم آل خلیفه نکرده است.

 

در سطح سوم نیز افکار عمومی جهان اسلام، ملت های منطقه و حتی مردم بحرین تماماً در مخالفت و ضدیت با طرح خائنانه معامله قرن و اقدامات سازشکارانه پشت پرده دولت های عربی در راستای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار دارند. از این منظر نیز اقدام دولت بحرین در پذیرش میزبانی نشست که همراه با تشدید سرکوبها علیه مردم و هرگونه اظهار نظر آزادانه درباره آن بود صرفاً موجب تیرگی بیشتر تصویر حکومت بحرین در افکار عمومی داخلی و منطقه ای شد.

 

بنابراین باید گفت رژیم بحرین، که همچون اکثر رژیم های اقتدارگرا و غیردموکراتیک منابع و لوازم حفظ قدرت را نه رضایتمندی شهروندان بلکه از طرق دیگری بویژه از طریق ابزار سرکوب دنبال می‌کنند، در پی‌ریزی اهداف میزبانی کارگاه اقتصادی معامله قرن صرفاً به حفظ حمایت های خارجی عربستان و آمریکا که دلیل اصلی شکست جنبش انقلابی مردم بحرین تاکنون بوده، توجه داشته است. حکومت آل خلیفه اکنون مهره اصلی آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده در پیشبرد عادی سازی روابط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی می باشد و به همین دلیل منامه برای برگزاری نشست از سوی سران رژیم صهیونیستی، آمریکا و عربستان انتخاب گردید. این موضوع به مرور زمان مانند موریانه ریشه های تداوم سلطه حکومت ال خلیفه در بحرین را از بین برده و حکام این کشور را در نزد افکار عمومی مردم بحرین به اشخاصی دستنشانده و مزدور تبدیل کرده است که به جای منافع ملی بحرین، مأمور اجرای اوامر بیگانگان می باشند. در واقع قدرت مردم پایه در خاورمیانه که ناشی از تحولات درون‏زا و برون‏زا در این منطقه است نهایتاً قدرت رژیم پایه و مبتنی بر وابستگی به قدرت‏های بیرونی را به چالش می ‏کشد.    

منبع: الوقت

ارسال نظرات