کالبدشکافی اقتصادی بیانیهی«گام دوم» انقلاب اسلامی
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی ضمن آسیبشناسیِ روند حرکت انقلاب در چهل سال اول، افق پیش رو برای چهل سال دوم را نیز تبیین کردند.
پایگاه رهنما :
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی ضمن آسیبشناسیِ روند حرکت انقلاب در چهل سال اول، افق پیش رو برای چهل سال دوم را نیز تبیین کردند. ما نیز در این ستون از هفتهنامه تبیین ضمن واکاوی مشکلات ساختاری اقتصاد ایران که در بیانیه ذکر شده بودند، به بررسی راهحلهای مدنظر معظمله برای بهبود اوضاع اقتصاد ایران در چهل سال دوم نیز پرداختیم. این یادداشت –که آخرین شماره از سلسله یادداشتهای کالبدشکافی اقتصادی بیانیهی گام دوم- است نیز، به بررسی مفهوم «برونگرایی» در اقتصاد اشاره دارد. مفهومی که در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز ذکر شد و بسیاری از لیبرالهای وطنی از این عبارت خوشحال شدند و با استفاده ابزاری از این ویژگی اقتصاد مقاومتی، سعی کردند مفهوم اقتصاد مقاومتی را به نفع اندیشه خویش استحاله کنند؛ بنابراین، در این یادداشت بر اساس اصلِ «تعرف الاشیاء باضدادها»، بیشتر به این موضوع میپردازیم که «برونگرایی، چه چیزی نیست؟!» تا از این رهگذر، معنای اصلی برونگرایی نیز آشکار شود.
برونگرایی، تسلیم بازار ایران نیست!
برخی اینطور میپندارند که برونگرایی یعنی ما بازار بکر ایران را در اختیار کشورهای خارجی قرار دهیم و حتی با دلارهای نفتی نیز به واردات انواع و اقسام کالاهای مصرفی از هر نقطهای که در «بیرون» ایران قرار دارد، بپردازیم. روشن است که این تلقی، غلط است. «برونگرایی» زمانی مطلوب است که برای ما منفعت اقتصادی داشته باشد. بزرگترین نظریهپردازان تجارت آزاد –نظیر اسمیت و ریکاردو- نیز هرگز نگفتند تجارت آزاد، ولو به قیمت از دست رفتنِ رشد اقتصادی مطلوب است؛ بنابراین وقتی توان تولید کالاهایی در داخل وجود دارد و میتوانیم بازار ایران را با کالای ایرانی پاسخ دهیم تا هم ارز از کشور خارج نشود و هم کارگر ایرانی بیکار نشود، معقول نیست از کلاهگیس تا مربا و خلال دندان را از خارج –و حتی بعضاً با ارز رانتیِ ۴۲۰۰ تومانی- وارد کنیم و نام این پدیدهی تأسفبار را «برونگرایی اقتصادی» و خروج از «انزوای اقتصادی» بنامیم.
برونگرایی، ارتباط با هر کشوری نیست!
لیبرالها معمولاً وقتی میشنوند که اقتصادی مقاومتی، اقتصادی «برونگرا» است ابتدا خوشحال میشوند و این ویژگی را تمجید میکنند، اما در ادامه تذکر میدهند که البته باید دید منظور از «بیرون» که قرار است در اقتصاد به آن گرایش وجود داشته باشد، کجاست؟! آیا منظور کشورهای همسایهی ما هستند که خود به لحاظ اقتصادی از ما ضعیفترند؟! آیا منظور چین و روسیه هستند؟! یا منظور از بیرون کشورهای اروپایی و امریکا هستند؟! اگر منظور این گروه سوم باشند، از منظر لیبرالها این برونگرایی خیلی مطلوب است؛ اما واقعیت این است که افزایش تعامل و ارتباط با گروه سوم، دو مشکل اساسی دارد. نخست اینکه وقتی تعامل با کشوری پیشرفتهتر از کشور خودی بیشتر میشود، عملاً ما واردکنندهی از این کشورها میشویم و تعامل بیشتر با این کشورها به معنای تسلیم بازارهای کشور به کارخانههای خارجی و بیکاری کارگران ایرانی است.
دومین مشکل نیز اینجاست که این کشورها، نشان دادهاند خوی استکباری دارند و در مواقع لزوم پشت کشور را خالی میکنند. نمونهی اخیر اثباتِ این ادعا برجام بود که ایران در این معاهده به تمام تعهدات خود عمل کرد، اما طرف اروپایی و آمریکایی تعهدات خود را ابتدا قطرهچکانی محقق کرد و در ادامه نیز با خروج امریکا از برجام، این کشورهای از ضعفهای داخلی اقتصاد سوءاستفاده کرده و اقتصاد ایران را با اختلالاتی مواجه ساختند. این در حالی است که ایران از تعامل با کشورهای شرقی همواره سود کرده است؛ خصوصاً تعامل با کشورهای همسایه. افزایش تعامل با کشورهایی که مرز مشترک، تاریخ مشترک و منافع مشترک زیادی با ما دارند، بیشتر به معنای ارتباط و تعامل متوازن و برد-برد است و در تعامل با این کشورها، ایران میتواند از طریق افزایش صادرات غیرنفتی، رشد اقتصادی خود در بلندمدت را تضمین کند.
برونگرایی، اتکای به بیرون نیست!
نکتهی دیگری که در فهم معنای برونگرایی باید بدان توجه کرد، این است که برونگرایی به این معنا نیست که رشد اقتصادی کشور بر پایهی ارتباط با چند کشور خاص خارجی بنا شود. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب اولین راهحل برونرفت از مشکلات اقتصادی کنونی را «درونزایی» معرفی کردند و آخرین راهحل را «برونگرایی». حدّ و مرز «برونگرایی» آنجایی است که به «درونزایی» و اتکای رشد و زایش اقتصادی به درون، خدشه وارد میشود؛ بنابراین هرگاه، برونگرایی به سمتی رفت که وابستگی اقتصادی را به همراه آورد، باید جلویش گرفته شود.
برونگرایی یعنی ...
بنابراین برونگرایی یعنی ارتباط با کشورهای خارجی، بهمنظور تعامل تجاری و اقتصادی برد-برد که در آن حتماً باید درصد قابلتوجهی از بازارهای این کشورهای خارجی تحت تسلط کالاهای ایرانی باشد. ارتباطی که نهتنها وابستگی و اتکای به بیرون را به همراه نداشته باشد، بلکه زمینه را برای صادرات و فروش محصولاتی که بر اساس اقتصاد درونزا، در داخل کشور تولیدشدهاند را فراهم سازد. چنین ارتباطی اگر با کشورهایی که استکباری نیستند و سابقهی ضربهزدن به اقتصاد ایران را در پروندهی خود ندارند، شکل بگیرد یقیناً در چهلسال دوم انقلاب اسلامی زمینه را برای تعالی اقتصاد ملی فراهم میآورد.
ارسال نظرات