سیدمحمد ترابی
وزیر اوقاف و جمعی از علمای سوریه پنجشنبه دهم اسفند ماه با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار و گفتوگو کردند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظله العالی) در این دیدار خطاب به حاضران فرمودند: «ما در کنار سوریه هستیم؛ سوریه امروز در خطّ مقدّم قرار گرفته؛ وظیفه ما است که از ایستادگی سوریه حمایت کنیم. جناب آقای بشّار اسد رئیسجمهور محترم سوریه در چهره یک مبارز و مقاوم بزرگ ظاهر شد؛ تردید در او به وجود نیامد و ثابت ایستاد؛ این برای یک ملّت خیلی مهم است. این ملّتهای مسلمانی که شما میبینید در حال ذلّت زندگی میکنند، این ملّتها ذلیل نیستند، رهبرانشان ذلیلند. اگر یک ملّتی رهبرانی داشت که آنها احساس عزّت کردند به اسلام و به هویّت خودشان، آن ملّت عزیز خواهد شد و دشمن با یک چنین ملّتی کاری نمیتواند بکند.»
به حق، رهبر معظم انقلاب را باید راسخترین شخصیت در حمایت از حکومت سوریه در برابر تروریسم تکفیری و توطئه همهجانبه غرب دانست. در حالی که طی این سالها اغلب سیاستمداران در این حوزه دچار تردید، انفعال و محاسبه نادرست شدند، ایشان از ابتدا محکم و قاطع بر لزوم حمایت از دولت قانونی دمشق در برابر پروژه محور غربیـ عربیـ عبری تأکید کردند.
تحقق یک پیشبینی
شهریور ماه امسال «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان روایت جالب و تأملبرانگیزی از دیدگاه و پیشبینی رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره جنگ سوریه بیان کرد. وی در دیدار سالیانه خود با مبلّغان دینی در آستانه ماه محرم تأکید کرد مقاومت در سوریه پیروز شده و آنچه باقی مانده «نبردهای پراکنده» است.
سیدحسن نصرالله گفت: «در آغاز حوادث سوریه، به ایران رفتم و با آیتالله سیدعلی خامنهای(مدظله العالی) رهبر جمهوری اسلامی دیدار کردم، در آن زمان همه معتقد بودند که نظام سوریه طی دو یا سه ماه سقوط خواهد کرد، ما دیدگاه خود را مطرح کردیم و گفتیم اگر در دمشق نجنگیم، باید در هرمل، بعلبک، ضاحیه، الغازیه، بقاع غربی و جنوب لبنان بجنگیم. رهبر جمهوری اسلامی ایران حرف من را تکمیل کرد و گفت: نه فقط در این مناطق، بلکه در کرمان، خوزستان و تهران و... باید جنگ کرد. این جبهه چند محور دارد؛ محور ایران، محور سوریه و محور لبنان. فرمانده محور سوریه «بشار اسد» است و باید کاری کنیم که پیروز شود و پیروز خواهد شد. با گذشت یک سال و نیم یا دو سال، عربستان پیامی برای بشار اسد فرستاد و گفت سوریه در کنفرانسی قطع روابط با حزبالله و ایران را اعلام کند تا بحران کشورش تمام شود.»
بروید با جدیت کار را دنبال کنید
حسین امیرعبداللهیان که در زمان آغاز بحران سوریه معاون منطقهای وزارت امورخارجه بود و اکنون دستیار ویژه ریاست مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل است، به تازگی در گفتوگویی در پاسخ به این پرسش که در اوج قصه سوریه شما معاون وزیر امور خارجه بودید، در جایی ناامید شدید که کار سوریه تمام است، میگوید: «بله! بزرگتر از بنده هم گاهی مواقع ناامید شدند؛ یعنی شاید دو مرحله تحولات سوریه به جایی رسید که سقوط دمشق به تار مویی بند بود و اگر دو عامل در آن زمان نبود، معلوم نبود چه اتفاقی رخ میداد. در همان ایام به یاد دارم، سران و بزرگان در شورای عالی امنیت ملی جلسهای خدمت مقام معظم رهبری داشتند. هر زمان که در خصوص مسائلی که ارتباط مستقیم با جهان اسلام و امنیت کشور و امنیت منطقه و تحولات جدی باشد، طبیعی است که جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور مقام معظم رهبری یا سران نظام برگزار میشود. در یکی از این جلسات که وزیر خارجه و رئیس من آقای دکتر صالحی بودند که الآن رئیس سازمان انرژی اتمی هستند، ایشان میگفت که یک سری از آقایان در این جلسه صحبت کردند و حرفهایی را بیان کردند که اعم از سیاسی و نظامی و اعضایی که حضور داشتند و برخیها بسیار نگران بودند. حتی برخی این سؤال را مطرح میکردند که تا کجا باید از سوریه دفاع کنیم؟
در آن جلسه جمعبندی حضرت آقا با استدلالهایی که داشتند و با هشدارهای محکمی که دادند، این بود که این اتفاقاتی که رخ میدهد بر سر مواضع شما است. اگر آنجا ایستادگی نکنید، فردا در ایران باید برخورد کنید. بروید همه دستگاهها با برنامهریزی و جدیت و اهتمام کار را دنبال کنید و اجازه ندهید این اتفاق رخ دهد.»
اگر قاطع و مقاوم باشیم...
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع وزیر اوقاف سوریه و برخی از علمای این کشور افزودند: «ما وارد چهلسالگی انقلاب شدیم؛ از روز اوّل، همه قدرتهای درجه یک دنیا علیه ما دست به هم دادند و اقدام کردند؛ هم آمریکا، هم شوروی، هم ناتو، هم ارتجاع عرب و منطقه، همه دست به یکی کردند؛ [امّا] ما از بین نرفتیم و رشد کردیم. این معنایش چیست؟ اوّلین معنای این حرف این است که آنچه قدرتهای بزرگ میخواهند، لزوماً شدنی نیست؛ یعنی همه تصمیم گرفتند که ما از بین برویم و ما از بین نرفتیم. پس پیدا است که آنچه آمریکا بخواهد، آنچه اروپا بخواهد، آنچه قدرتهای اتمی دنیا بخواهند، اینجور نیست که این حتماً تحقّق پیدا کند. خب این فهم، این ادراک، این معرفت، به ملّتها امید میدهد و قدرت میدهد. خب پس اگر چنانچه ما، شما و بقیّه عناصر اهل مقاومت در منطقه، تصمیممان قاطع باشد، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند. این یک مطلب.»
واقعیت آن است که یکی از علل عمده این همه خصومت غرب و در رأس آنها آمریکا با ایران، این است که نفس زنده بودن انقلاب اسلامی ایران، هژمونی آمریکا را به چالش کشیده است. جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که میشود به آمریکا باج نداد و در عرصههای مختلف پیشرفت نیز داشت. این راه 40 ساله به یک الگو در کل جهان و به خصوص منطقه غرب آسیا تبدیل شده است و واشنگتن حق دارد که چنین عصبانی بوده و همچون مار زخم خورده به خود بپیچد و هر روز توطئه و خباثتی جدید رو کند.
یک هشدار و یک بشارت
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه این دیدار به موضوع کلیدی لزوم اتحاد در جهان اسلام اشاره کردند و فرمودند: «اسلام به ما وعده داده است که پیروزی متعلّق است به مؤمنِ مجاهد؛ اگر ایمان نباشد، نصرت به طور کامل به دست نمیآید؛ اگر ایمان باشد، امّا مجاهدت و تلاش نباشد، نتیجه به دست نمیآید. وظیفهمان این است که از اسلام و از حرکت اسلامی حمایت کنیم و دفاع کنیم؛ یکی از مقدّماتش این است که این اختلافات فرقهای و طایفی را بگذاریم کنار. خب اگر بخواهیم این اختلافات را کنار بگذاریم، کسانی هستند که مخالف با این هستند و نمیخواهند بگذارند؛ یک کسانی را از ما تحریک میکنند، یک کسانی را از برادران ما تحریک میکنند و اینها وادار میشوند به اینکه برخلافِ حرکتِ وحدت حرف بزنند، اقدام کنند و کار کنند. اینهایی که این نقش را ایفا میکنند اگر وابسته به سیاستهای جهانی و استکباری نباشند؛ یعنی اگر برخاسته از این سیاسات نباشند، باید بهشان بیاعتنایی کرد، باید اعتنایی نکنیم به اینها؛ امّا اگر چنانچه مثل سعودیها و مثل بعضیهای دیگر، این اختلافافکنی ناشی باشد از سیاستهای استکباری، باید با اینها مقابله کرد، باید محکم با اینها مواجه شد. آن شیعهای که لندن از او حمایت بکند، آن شیعه را ما قبول نداریم. آن سنّیای که آمریکا و اسرائیل از او حمایت بکنند، آن سنّی را ما مسلمان نمیدانیم؛ یعنی او را اصلاً مسلمان نمیدانیم. اسلام آن است که با کفر و با ظلم و با استکبار مخالف است؛ ما مشترکاتمان اینها است؛ مشترکات ما توحید است، مشترکات ما کعبه است، مشترکات ما وجود مقدّس پیغمبر است، مشترکات ما محبّت به اهلبیت است و خیلی از مشترکات دیگر. واجباتمان همه از مشترکات است؛ اینکه در نماز بنده قنوت بخوانم، شما نخوانی، این چیزی نیست که اختلاف ایجاد بکند. اصل قضیّه این است که به خدای واحدِ اَحَد معتقد باشیم و به نبوّت معتقد باشیم و به نصرت الهی معتقد باشیم و به قیامت واقعاً معتقد باشیم؛ اینها اصل قضیّه است.»
وضع اسفبار امروز مردم فلسطین و بسیاری از مصائب دیگر در جهان اسلام نتیجه همین اختلافافکنیها و دوری از اتحاد در برابر کفر و ظلم است. فراز پایانی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به موضوع مهم آینده و سرنوشت رژیم صهیونیستی اختصاص داشت که خطاب به علمای سوری فرمودند: «امیدوارم که انشاءالله آن روزی را که شماها در قدس نماز جماعت میخوانید، ببینید و ببینیم انشاءالله؛ ما معتقدیم که این روز خواهد آمد. ممکن است شخص این حقیر یا امثال ما نباشند، امّا این روز خواهد آمد و دیر هم نخواهد شد. چند سال پیش، این همان دولتِ صهیونیستیِ همسایه شما گفت که ایران را ما تا مثلاً ۲۵ سال دیگر، چنین میکنیم، چنان میکنیم؛ من گفتم که شما ۲۵ سال دیگر را درک نخواهید کرد که بخواهید آنوقت شما آن کار را انجام بدهید! انشاءالله این روز پیش میآید.»
چه کسی تصور میکرد بشار اسد در مقابل این حجم از توطئه و دشمنی دوام بیاورد و سوریه را از کام آمریکا و رژیم صهیونیستی بیرون بکشد؟ اما این اتفاق رخ داد و محور مقاومت پیروز شد. بیشک وعده نابودی رژیم صهیونیستی نیز محقق خواهد شد؛ چرا که سستترین خانهها، خانه عنکبوت بوده و وعده مردان خدا نیز صادق است؛ «فانّ حزبالله هم الغالبون»
ارسال نظرات