- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
سهشنبه ؛ 25 آذر 1404 به مناسبت روز ملی فناوری هستهای
فناوری فناناپذیر
روز بیستم فروردینماه سال ۱۳۸۵ ایران با راهاندازی یک زنجیره کامل غنیسازی توسط سانتریفیوژهای ساخت داخل به فناوری هستهای دستیافت. با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهپاس قدردانی از تلاشهای افتخارآفرین دانشمندان جوان ایرانی در دستیابی کشور به فناوری صلحآمیز هستهای، ۲۰ فروردین در تقویم رسمی ایرانیان «روز ملی فناوری هستهای» نام گرفت.
روز بیستم فروردینماه سال ۱۳۸۵ ایران با راهاندازی یک زنجیره کامل غنیسازی توسط سانتریفیوژهای ساخت داخل به فناوری هستهای دستیافت. با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهپاس قدردانی از تلاشهای افتخارآفرین دانشمندان جوان ایرانی در دستیابی کشور به فناوری صلحآمیز هستهای، ۲۰ فروردین در تقویم رسمی ایرانیان «روز ملی فناوری هستهای» نام گرفت.
دستیابی کشورمان به این فناوری سطح بالا و ورود به باشگاه کشورهای هستهای برای غرب و بخصوص آمریکاییها بسیار گران آمد. این پیشرفت در حالی حاصلشده بود که دشمن از هیچ تلاشی برای جلوگیری از دستیابی ایران به این فناوری و توسعه آن، دریغ نکرد. درحالیکه بر اساس ان. پی. تی، آژانس بینالمللی انرژی هستهای باید به ایران بهعنوان یکی از اعضا در جهت استفاده صلحآمیز از این فناوری، کمک علمی و فنی میکرد، اما هرگز چنین رویدادی رخ نداد. بلکه برعکس ایران تحت انواع و اقسام تحریمها در این زمینه بود و نمیتوانست بهراحتی نیازهای خود را در سطح جهانی تأمین کند و همین امر باعث شد تا دانشمندان جوان کشورمان خود دستبهکار شوند و یکبار دیگر هوش و خلاقیت ایرانی را به رخ جهانیان بکشند.
این رخداد چنان برای آمریکا و دوستانش گران آمد که برای توقف آن وارد عملیات خرابکارانه و حتی ترور شدند. معروفترین عملیات خرابکاری در این زمینه انتشار ویروس «استاکس نت» است که در تابستان سال ۱۳۸۹ با هدف ایجاد اختلال در سانتریفیوژهای سایت هستهای نطنز منتشر شد. این ویروس با استفاده و رخنه به نقصهای امنیتی ویندوز، با ایجاد اختلال در عملکرد، سانتریفیوژها را بهصورت فیزیکی تخریب میکرد.
در اواخر ماه مه ۲۰۱۲ رسانههای آمریکایی اعلام کردند که «استاکسنت» مستقیماً به دستور اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا طراحی، ساخته و راهاندازی شده است. گرچه در همان زمان احتمال این میرفت که آمریکا تنها عامل سازنده نباشد. در تاریخ ۷ ژوئیه سال ۲۰۱۳، ادوارد اسنودن در مصاحبهای با اشپیگل اعلام کرد این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالاتمتحده آمریکا و رژیم صهیونیستی ساخته شدهاست. در سال ۲۰۱۶ الکس گیبنی مستندی به نام «روزهای صفر» در مورد استاکسنت منتشر کرد که در آن این ویروس محصول مشترک ایالاتمتحده آمریکا و واحد ۸۲۰۰ ارتش رژیم صهیونیستی معرفیشده است.
اگرچه انتشار این ویروس تهدید بود و ضرباتی به سیستم هستهای کشور وارد کرد، اما در ادامه تبدیل به فرصت شد. چراکه اولاً باعث توجه و دقت بیشتر متخصصان کشورمان در زمینه افزایش ایمنی سایبری شد و ثانیاً ایران پس از آن بهصورت فعال و کنشگر وارد عرصه نبرد سایبری شد.
یکی از کارشناسان خارجی در این زمینه میگوید: «زمانی که برنامه هستهای ایران بهویژه از سوی کشورهای خارجی موردحمله قرار گرفت، باعث شد تا تعداد افرادی که میخواستند در این حوزه وارد شوند، بیشتر شود. با توجه به آموزش علوم، مهندسی، فنّاوری و ریاضیات در کنار خشم عمومی از سیاستهای پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی و آمریکا، نیروهای امنیت سایبری و امنیت هستهای ایران اکنون بلندنظر و کاملاً به کار خود وارد هستند.»
اقدام خرابکارانه بعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی در این زمینه، ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای کشورمان بود. نکته قابلتوجه اینکه این ترورها بهموازات و همزمان با حمله سایبری به فعالیت هستهای کشورمان صورت گرفت. دکتر مسعود علیمحمدی در دیماه سال ۱۳۸۸ در عملیاتی تروریستی به شهادت رسید. دکتر مجید شهریاری در آذر ۱۳۸۹ ترور شد و به شهادت رسید. شهید داریوش رضایینژاد در مرداد سال ۱۳۹۰ و شهید مصطفی احمدی روشن در دیماه همان سال ترور شد. سایت فارسی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، در خبری که بهسرعت آن را از سایت حذف کرد، از قول رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی نوشته بود با ترور دانشمندان ایران میتوان از تبدیلشدن ایران به یک قدرت منطقهای جلوگیری کرد.
همچنین این ترورها با هدف ایجاد رعب و وحشت میان دانشمندان و محققان ایرانی انجام شد تا آنان بدانند که کار و فعالیت در این زمینه میتواند به قیمت جانشان تمام شود، اما این هدف نهتنها محقق نشد بلکه جوانان بیشتری جذب رشتههای تحصیلی مرتبط شدند و بار دیگر نشان دادند دشمن در شناخت مردم ایران چقدر دچار نقص و اشتباه محاسباتی است.
حرکت بعدی دشمن بهموازات ترور و خرابکاری، ایجاد جنگ روانی گسترده برای اثرگذاری منفی بر افکار عمومی کشور بود. این حرکت بهطور خلاصه و موجز شامل این محتوای القایی بود که انرژی اتمی فایدهای برای ایران ندارد و هزینه کردن در این زمینه، اتلاف وقت و منابع کشور است و باید آن را تعطیل کرد. متأسفانه برخی افراد داخلی نیز آگاهانه یا از روی نادانی با این خط عملیات روانی دشمن همراه و همزبان شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی چهار سال پیش در خصوص این عملیات روانی دشمن فرمودند؛ «دشمنان سعی میکردند مسئله هستهای را در کشور ما از چشم مردم بیندازند. یک عده هم شروع کردن به اینها کمک کردن. همین آدمهای کوتهفکر و سطحینگر، احیاناً هم بعضیشان دلداده به آنسوی مرزها، میگویند: انرژی هستهای را میخواهیم چهکار کنیم؟... مسئله هستهای مسئله امروز کشور ما نیست مسئله فرداهای کشور و آینده کشور است. مسئله سرنوشت کشور ماست.»
بهراستی اگر انرژی اتمی فایده و سودی ندارد چرا دشمن برای مانعتراشی در مسیر ایران از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده و نمیکند؟ ترور چهار دانشمند هستهای کشورمان که بهنوعی در سطح جهانی بیسابقه و خاص است، بهروشنی گویای اهمیت دستیابی به این فناوری سطح اول جهانی است.
اما مهمترین نکته و اثر دستیابی ایران به فناوری هستهای، تقویت روحیه خودباوری و «ما میتوانیم» در سطح ملی بود. دشمن دههها کوشیده بود که به مردم بقبولاند که فاصله علم و فناوری ما و آنها، چنان زیاد است که تا ابد باید دست ما جلوی غرب دراز باشد، اما فناوری هستهای نشان داد ما میتوانیم این فاصله را با سرعت طی کرده و عقبماندگیهای تحمیلی را جبران کنیم.
آخرین تیر ترکش دشمن در مقابله با این توانمندی کشورمان مذاکره و برجام بود. آنان که از تمام راههای پیشین و رفته ناامید شده بودند، تنها راه را در مذاکره و توافق میدیدند؛ توافقی که پیشرفت صنعت هستهای کشور را برای دورهای کُند میکرد و در مقابل، قرار بود تحریمهای اعمالی برداشته شود. این راه نیز علیرغم تلخیهای خاص خود تبدیل به یک تجربه سیاسی و تاریخی برای ملت ایران شد. برجام نشان داد که دشمن به هیچکدام از تعهدات خود پایبند نیست و روی قول و قرار آنها نمیتوان حسابی باز کرد. تحریم به بهانه انرژی هستهای نیز همانطور که از نام آن پیداست بهانهای بیش نیست و همانطور که دیدیم مذاکره و توافق بر سر این بهانه غرب، به اتمام تحریم منجر نشد، چراکه اساساً آنان با ملت ایران و پیشرفت آن دشمنی و مشکلدارند و بهانههای آنها تمامی ندارد.
بیستم فرودین روزی برای بازخوانی افتخارآمیز و درعینحال عبرتانگیز داستان پرفرازونشیب دستیابی کشورمان به فناوری هستهای است. این فناوری و دانش بومی نه با ترور و ویروس و نه با مذاکره، قابل از بین بردن نیست.
دستیابی کشورمان به این فناوری سطح بالا و ورود به باشگاه کشورهای هستهای برای غرب و بخصوص آمریکاییها بسیار گران آمد. این پیشرفت در حالی حاصلشده بود که دشمن از هیچ تلاشی برای جلوگیری از دستیابی ایران به این فناوری و توسعه آن، دریغ نکرد. درحالیکه بر اساس ان. پی. تی، آژانس بینالمللی انرژی هستهای باید به ایران بهعنوان یکی از اعضا در جهت استفاده صلحآمیز از این فناوری، کمک علمی و فنی میکرد، اما هرگز چنین رویدادی رخ نداد. بلکه برعکس ایران تحت انواع و اقسام تحریمها در این زمینه بود و نمیتوانست بهراحتی نیازهای خود را در سطح جهانی تأمین کند و همین امر باعث شد تا دانشمندان جوان کشورمان خود دستبهکار شوند و یکبار دیگر هوش و خلاقیت ایرانی را به رخ جهانیان بکشند.
این رخداد چنان برای آمریکا و دوستانش گران آمد که برای توقف آن وارد عملیات خرابکارانه و حتی ترور شدند. معروفترین عملیات خرابکاری در این زمینه انتشار ویروس «استاکس نت» است که در تابستان سال ۱۳۸۹ با هدف ایجاد اختلال در سانتریفیوژهای سایت هستهای نطنز منتشر شد. این ویروس با استفاده و رخنه به نقصهای امنیتی ویندوز، با ایجاد اختلال در عملکرد، سانتریفیوژها را بهصورت فیزیکی تخریب میکرد.
در اواخر ماه مه ۲۰۱۲ رسانههای آمریکایی اعلام کردند که «استاکسنت» مستقیماً به دستور اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا طراحی، ساخته و راهاندازی شده است. گرچه در همان زمان احتمال این میرفت که آمریکا تنها عامل سازنده نباشد. در تاریخ ۷ ژوئیه سال ۲۰۱۳، ادوارد اسنودن در مصاحبهای با اشپیگل اعلام کرد این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالاتمتحده آمریکا و رژیم صهیونیستی ساخته شدهاست. در سال ۲۰۱۶ الکس گیبنی مستندی به نام «روزهای صفر» در مورد استاکسنت منتشر کرد که در آن این ویروس محصول مشترک ایالاتمتحده آمریکا و واحد ۸۲۰۰ ارتش رژیم صهیونیستی معرفیشده است.
اگرچه انتشار این ویروس تهدید بود و ضرباتی به سیستم هستهای کشور وارد کرد، اما در ادامه تبدیل به فرصت شد. چراکه اولاً باعث توجه و دقت بیشتر متخصصان کشورمان در زمینه افزایش ایمنی سایبری شد و ثانیاً ایران پس از آن بهصورت فعال و کنشگر وارد عرصه نبرد سایبری شد.
یکی از کارشناسان خارجی در این زمینه میگوید: «زمانی که برنامه هستهای ایران بهویژه از سوی کشورهای خارجی موردحمله قرار گرفت، باعث شد تا تعداد افرادی که میخواستند در این حوزه وارد شوند، بیشتر شود. با توجه به آموزش علوم، مهندسی، فنّاوری و ریاضیات در کنار خشم عمومی از سیاستهای پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی و آمریکا، نیروهای امنیت سایبری و امنیت هستهای ایران اکنون بلندنظر و کاملاً به کار خود وارد هستند.»
اقدام خرابکارانه بعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی در این زمینه، ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای کشورمان بود. نکته قابلتوجه اینکه این ترورها بهموازات و همزمان با حمله سایبری به فعالیت هستهای کشورمان صورت گرفت. دکتر مسعود علیمحمدی در دیماه سال ۱۳۸۸ در عملیاتی تروریستی به شهادت رسید. دکتر مجید شهریاری در آذر ۱۳۸۹ ترور شد و به شهادت رسید. شهید داریوش رضایینژاد در مرداد سال ۱۳۹۰ و شهید مصطفی احمدی روشن در دیماه همان سال ترور شد. سایت فارسی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، در خبری که بهسرعت آن را از سایت حذف کرد، از قول رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی نوشته بود با ترور دانشمندان ایران میتوان از تبدیلشدن ایران به یک قدرت منطقهای جلوگیری کرد.
همچنین این ترورها با هدف ایجاد رعب و وحشت میان دانشمندان و محققان ایرانی انجام شد تا آنان بدانند که کار و فعالیت در این زمینه میتواند به قیمت جانشان تمام شود، اما این هدف نهتنها محقق نشد بلکه جوانان بیشتری جذب رشتههای تحصیلی مرتبط شدند و بار دیگر نشان دادند دشمن در شناخت مردم ایران چقدر دچار نقص و اشتباه محاسباتی است.
حرکت بعدی دشمن بهموازات ترور و خرابکاری، ایجاد جنگ روانی گسترده برای اثرگذاری منفی بر افکار عمومی کشور بود. این حرکت بهطور خلاصه و موجز شامل این محتوای القایی بود که انرژی اتمی فایدهای برای ایران ندارد و هزینه کردن در این زمینه، اتلاف وقت و منابع کشور است و باید آن را تعطیل کرد. متأسفانه برخی افراد داخلی نیز آگاهانه یا از روی نادانی با این خط عملیات روانی دشمن همراه و همزبان شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی چهار سال پیش در خصوص این عملیات روانی دشمن فرمودند؛ «دشمنان سعی میکردند مسئله هستهای را در کشور ما از چشم مردم بیندازند. یک عده هم شروع کردن به اینها کمک کردن. همین آدمهای کوتهفکر و سطحینگر، احیاناً هم بعضیشان دلداده به آنسوی مرزها، میگویند: انرژی هستهای را میخواهیم چهکار کنیم؟... مسئله هستهای مسئله امروز کشور ما نیست مسئله فرداهای کشور و آینده کشور است. مسئله سرنوشت کشور ماست.»
بهراستی اگر انرژی اتمی فایده و سودی ندارد چرا دشمن برای مانعتراشی در مسیر ایران از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده و نمیکند؟ ترور چهار دانشمند هستهای کشورمان که بهنوعی در سطح جهانی بیسابقه و خاص است، بهروشنی گویای اهمیت دستیابی به این فناوری سطح اول جهانی است.
اما مهمترین نکته و اثر دستیابی ایران به فناوری هستهای، تقویت روحیه خودباوری و «ما میتوانیم» در سطح ملی بود. دشمن دههها کوشیده بود که به مردم بقبولاند که فاصله علم و فناوری ما و آنها، چنان زیاد است که تا ابد باید دست ما جلوی غرب دراز باشد، اما فناوری هستهای نشان داد ما میتوانیم این فاصله را با سرعت طی کرده و عقبماندگیهای تحمیلی را جبران کنیم.
آخرین تیر ترکش دشمن در مقابله با این توانمندی کشورمان مذاکره و برجام بود. آنان که از تمام راههای پیشین و رفته ناامید شده بودند، تنها راه را در مذاکره و توافق میدیدند؛ توافقی که پیشرفت صنعت هستهای کشور را برای دورهای کُند میکرد و در مقابل، قرار بود تحریمهای اعمالی برداشته شود. این راه نیز علیرغم تلخیهای خاص خود تبدیل به یک تجربه سیاسی و تاریخی برای ملت ایران شد. برجام نشان داد که دشمن به هیچکدام از تعهدات خود پایبند نیست و روی قول و قرار آنها نمیتوان حسابی باز کرد. تحریم به بهانه انرژی هستهای نیز همانطور که از نام آن پیداست بهانهای بیش نیست و همانطور که دیدیم مذاکره و توافق بر سر این بهانه غرب، به اتمام تحریم منجر نشد، چراکه اساساً آنان با ملت ایران و پیشرفت آن دشمنی و مشکلدارند و بهانههای آنها تمامی ندارد.
بیستم فرودین روزی برای بازخوانی افتخارآمیز و درعینحال عبرتانگیز داستان پرفرازونشیب دستیابی کشورمان به فناوری هستهای است. این فناوری و دانش بومی نه با ترور و ویروس و نه با مذاکره، قابل از بین بردن نیست.
منبع: سایت رهنما
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظرات