18 فروردين 1398 - 11:30

تقی زاده زمانت را بشناس!

رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) در سخنرانی ابتدای سال جدید در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی (ع) به چهره‌ای تاریخی و نماد غرب‌زدگی در ایران معاصر اشاره‌کرده و فرمودند؛ .. در دوره طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرف‌ها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمی‌گویند، امّا مضمون حرفشان این است.
نویسنده :
بهروز مرادی
کد خبر : 2622

پایگاه رهنما :

رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) در سخنرانی ابتدای سال جدید در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی (ع) به چهره‌ای تاریخی و نماد غرب‌زدگی در ایران معاصر اشاره‌کرده و فرمودند؛ «.. در دوره طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرف‌ها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمی‌گویند، امّا مضمون حرفشان این است. آن‌هایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روش‌های غربی را، لغات غربی را به‌طور پیوسته در داخل، در ادبیات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق می‌کنند، پمپاژ می‌کنند، این‌ها همین تقی‌زاده‌های جدیدند.»،
اما تقی زاده که بود؟
خود را خادم ملت ایران می‌دانست و نسخه‌اش برای پیشرفت و آبادانی کشور این بود که باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی‌مآب شد و بس!
سیدحسن تقی‌زاده یکی از چهره‌های دوران مشروطه بود که در شهریور ۱۲۵۷ متولد و در بهمن ۱۳۴۸ از دنیا رفت. تقی زاده در طول دوران فعالیت سیاسی خود به رنگ‌های مختلف درآمد و نوسان بسیاری داشت. روزی دشمن برپا شدن مجلس سنا بود و روز دیگر بر کرسی ریاست آن نشست! روزی فریاد جنگ با محمدعلی میرزا و فداکاری در راه آزادی را سر می‌داد و فردای آن کلاه‌فرنگی بر سر می‌گذاشت و پنهانی به سفارت انگلیس می‌گریخت و در آنجا سفارت انگلیس را وکیل رسمی خود می‌کرد که دارایی‌اش را از دولت ایران درخواست کند.
نسخه تسلیم مطلق!
درباره انگلیسی بودن تقی زاده و حتی جاسوس بودن وی مطالب بسیاری گفته و نوشته‌شده است، اما تقی زاده بیش از انگلیسی بودن، هرجایی بود و بسته به شرایط رنگ عوض می‌کرد. خلاصه و عصاره افکار این چهره سیاسی معاصر را می‌توان در این چند سطر که به قلم خود وی حدود یک قرن پیش در روزنامه کاوه منتظر شده ملاحظه کرد؛ «امروز چیزی که به حدّ اعلا برای ایران لازم است و همه وطن‌دوستان ایران با تمام قوی باید در آن راه بکوشند و آن را بر هر چیز مقدم دارند سه چیز است که هرچه درباره شدت لزوم آن‌ها مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده: نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و کلّ اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا. این است عقیده نگارنده این سطور در خط خدمت به ایران: ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی‌مآب شود و بس.» (حسن تقی‌زاده، روزنامه کاوه، شماره ۷، ذی‌القعده ۱۳۳۸، ژوئیه ۱۹۲۰)
پشیمانی آقای آلت فعل!
یکی از برگ‌های مهم پرونده تقی زاده مربوط به قرارداد نفتی ایران و انگلیس، موسوم به قرارداد ۱۹۳۳ است. رضاخان به بهانه حمایت از منافع کشور اقدام به القای قرارداد نفتی دارسی میان تهران و لندن کرد؛ اما دولت وقت ایران به سرکردگی رضاشاه قرارداد جدیدی را با انگلیسی‌ها امضا کرد که در ضرر و زیان به منافع ملی دست‌کمی از قرارداد دارسی نداشت. پای این قرارداد امضای وزیر مالیه وقت بود و آن‌هم کسی نبود جز جناب تقی زاده. وی بعد‌ها در توجیه این امضای ننگین گفت که دولت وقت اصلاً کاره‌ای نبوده و تصمیم اصلی را شخص رضاشاه گرفته بوده و آن‌ها چاره‌ای جز تمکین نداشته‌اند و عملاً آلت فعل بوده‌اند. استفاده از این عبارت در توجیه امضای این قرارداد موجب شد تقی زاده به آقای آلت فعل ملقب شود. تقی زاده بعد‌ها و در اواخر عمر از غرب‌زدگی بی‌حدومرز خود ابراز پشیمانی کرد. در خطابه معروف باشگاه مهرگان گفت: «این‌جانب در تحریض و تشویق، اولین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را در چهل سال قبل بی‌پروا انداختم».
تقی زاده‌های امروز
فارغ از میزان واقعی بودن این پشیمانی، اما خط‌مشی وی در تبلیغ و تقلید کورکورانه از غرب، اثرات مخرب خود را بر کشور و جامعه برجای گذاشت. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نیز اشاره کردند، تقی زاده صرفاً یک چهره و رجل تاریخی نیست بلکه نماد یک نوع تفکر و روش خاص است که دنباله و ادامه آن امروز هم در جامعه یافت می‌شود. اغلب تقی زاده‌های امروز سیاست و کیاست بیشتری دارند و غرب‌زدگی را به شکل پیچیده‌تری رواج می‌دهند. گسترش ابزار‌های ارتباطی و فضای مجازی کمک شایانی به این طیف کرده و کار آنان را به‌نوعی تسهیل کرده است. سؤال مهمی که پیش می‌آید آن است که با تقی زاده‌ها باید چه کرد؟ تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد تقی زاده‌ها تمام‌شدنی نیستند و خیال خامی است اگر کسی گمان کند دوره افرادی چنین مفتون و شیفته غرب پایان‌یافته است. در برخور‌د با این عده باید دو موضوع مهم را مدنظر داشت؛ نخست آنکه اجازه نداد این افراد و تربیت‌یافتگان این مشرب فکری، بر مصادر کشور مسلط شده و تصمیم سازی و تصمیم‌گیری کنند. نکته دوم آنکه باید هنرمندانه و با فکر مُشت آنان را برای افکار عمومی بازکرده و اجازه نداد ذهن مردم را با زبان و قلم مسموم خود، به‌کارگیرند.

ارسال نظرات