جمعه ؛ 30 شهريور 1403
19 اسفند 1397 - 11:58
هدایتگری مبتکرانه امام هادی (ع)

از « تاسیس سازمان وکالت » تا « زیارت جامعه کبیره »

علی بن محمد (ع) مشهور به امام هادی و امام علی النقی امام دهم شیعیان است. آن حضرت در سال ۲۱۲ ق. دیده به جهان گشود و در سال ۲۲۰ ه. ق. امامت شیعه از پدر بزرگوارشان به آن حضرت منتقل شد.
نویسنده :
دیجه پرندوار
کد خبر : 2482
 
از « تاسیس سازمان وکالت » تا « زیارت جامعه کبیره »

علی بن محمد (ع) مشهور به امام هادی و امام علی النقی امام دهم شیعیان است. آن حضرت در سال ۲۱۲ ق. دیده به جهان گشود و در سال ۲۲۰ ه. ق. امامت شیعه از پدر بزرگوارشان به آن حضرت منتقل شد. مدت امامت آن حضرت حدود ۳۴ سال است و در سال ۲۵۴ ه. ق. به دست معتمد عباسی به شهادت رسیدند.

امام هادی (ع) با شش تن از خلفای عباسی، معاصر بود که به ترتیب عبارتند از:: معتصم (برادر مأمون)؛ واثق (پسر معتصم)؛ متوکل (برادر معتصم)؛ منتصر (پسر متوکل)؛ مستعین (پسر عموی منتصر) و معتز (پسر متوکل). معتصم در سال ۲۱۸ هـ. ق. با مرگ مأمون به خلافت رسید و تا سال ۲۲۷ ه. ق. حکمرانی کرد. محمد‌بن عبدالملک تا پایان عمر وزیر او بود. پس از درگذشت او، فرزندش، «الواثق بالله هارون بن ابی اسحاق» ـ. که مادرش، کنیزی به نام «قراطین» بود ـ. به خلافت دست یافت. او نیز در دوران خلافت خود به سان پدرش به ترک‌ها اقتدار فراوان بخشید. متوکل نیز بسیار تندخو و بی‌رحم بود که همگان را با تندی از خود می‌راند، تا اندازه‌ای که هرگز محبت او به کسی دیده نشد. در دوران او، امام هادی (ع) به سامرا تبعید شد. یکی از اعمال ننگین او، ویران کردن مزار مطهر حضرت سید الشهداء (ع) در سال ۲۳۶ ه. ق. بود که خشم شیعیان را به شدت برانگیخت؛ به گونه‌ای که مردم بغداد؛ در و دیوار و مساجد را از شعار علیه او آکندند و شاعران در هجو او شعر‌ها سرودند. زندگی ننگین او در سال ۲۴۷ ه. ق. پایان یافت و فرزندش محمد «المنتصر» به قدرت رسید. او بر خلاف نیاکان خود به کار‌های شایسته رغبت نشان می‌داد و ستم روا نمی‌داشت و به علویان احسان می‌کرد. پس از او، «المستعین احمد بن محمدبن‌معتصم»، روی کار آمد که سخت شهوت پرست و اسراف کار بود و شیوه سخت‌گیری‌های خلفای پیشین را از سر گرفت و فساد و عیاشی فراگیر شد. دوران حکومت او نیز چندان به درازا نکشید و در سال ۲۵۲ ه. ق به دستور معتز در سامرا به قتل رسید. معتز، خونخوار دیگری از این طایفه بود که دست خود را به خون امام علی النقی (ع) آغشت و وی را به شهادت رساند.
 
امام هادی (ع) با این که شدیدا تحت نظر بود، اما فعالیت‌های خود را به شیوه‌ای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد. از مهمترین فعالیت‌های ایشان این بود که به مردم از راه‌های گوناگون آگاهی داده و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخ‌های علمی، آشکار کرده و تثبیت کنند. همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی‌عباس را تبیین می‌کردند. یکی دیگر از محور‌های فعالیت امام، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی (عج) بود. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر می‌فرمودند. برخورد امام (ع) با فرقه‌ها و مکاتب زمان خود نیازمند توجه اساسی است؛ در حکومت بنی‌عباس از طرف خلفا به مسائل علمی و فرهنگی تمایل نشان داده می‌شد. در این زمان بسیاری از کتب سلیر ملل به عربی ترجمه شد و همین امر موجب شد افکار مردم و اوضاع علمی جامعه متحول شود. همچنین مکاتب کلامی مانند اشاعره و معتزله رونق گرفته بود و شبهاتی مانند جسمیت خداوند، جبرگرایی مطلق یا اختیار مطلق، حادث یا قدیم بودن قرآن و... مطرح می‌شد که موضع‌گیری امام هادی (ع) و پاسخ ایشان به چنین شبهاتی، اولا اصالت و حقانیت مواضع شیعه را نشان می‌داد و ثانیا مسلمین را از گرفتاری در دام چنین شبهاتی حفظ می‌کرد. از جمله اصحاب امام هادی (ع)، بر اساس نوشته شیخ طوسی بالغ بر ۱۸۵ نفر می‌شود که در میان آنان چهره‌های برجسته علمی و فقهی فراوانی که دارای تالیفات گوناگونی بودند دیده می‌شود.
از « تاسیس سازمان وکالت » تا « زیارت جامعه کبیره »
 
برخی از شاگردان مشهور آن حضرت: فضل بن شاذان، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، علی بن مهزیار اهوازی، علی‌بن جعفرهمانی و عثمان بن سعید عمروی بوده‌اند. علاوه بر تربیت شاگردان بزرگ، امام (ع) نقش ایشان در پیشبرد نهضت و فرهنگ علوی نیز بسیار چشمگیر است؛ امام هادی (ع) در حفظ نهضت و مکتب علوی استوار بر سیره نبوی، مبارزه با غلو و غالیان و فرقه‌های گمراه با گرایشات صوفی مآبانه را به صورت ویژه مورد توجه قرار داد. آن حضرت با تمام گرایشاتی که مغایر با خط اسلام ناب و اصیل بود از طرق مختلف مبارزه می‌کرد و به اصحاب خود و وکلای خود طی نامه یا پیام شفاهی به دوری و پرهیز از آنان را موکداً توصیه کرده و شیعه را از غلو و گرفتاری در انحرافات نجات می‌داد و بدین نحو خط امامت و اسلام را حراست می‌نمود. «تاسیس سازمان وکالت» نیز یکی از ابتکارات امام (ع) آنهم با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره بود چرا که با توجه به گستردگی و پراکندگی شیعیان درمناطق مختلف قلمرو اسلامی در ایران و آفریقا و حجاز، وکلا و نمایندگانی در این مناطق انتخاب کرد اگر چه در دوره ائمه پیشین (ع) نیز این رسم گسترده و به هم پیوسته را بر اساس ضرورت زمان ایجاد کرد و هرگاه در زمینه عقاید دینی و مشکلات شرعی و... مشکلی برای شیعه یا عقاید دیگر مسلمانان پیش آمد می‌نمود با یک نامه از طریق پیک‌های مطمئن این مشکل را در مدت کوتاه و فوری حل می‌نمود و بدین سبب از عقاید شیعه و اسلام و نهضت علوی پاسداری می‌نمود.
 
یکی از آثار به جا مانده از امام «زیارت جامعه کبیره» است، که درواقع بیانیه‌ای برای معرفی مقام انسان کامل و کمال انسانیت است. امام هادی (ع) با ارائه زیارت جامعه کبیره، فرهنگ و معارف اسلامی را به امت اسلامی معرفی نمود. در این زیارت معارف عمیق توحیدی و ولایی در پوشش بیان فضائل انسان کامل مطرح شده است. زیارت جامعه که از زبان امام علی‌النقی، و در پاسخ به خواسته یکی از شیعیان صادر شده، اگرچه به شیوه خطابی و گفتاری است؛ اما درحقیقت بیانگر جایگاه امامت در اسلام است. ایشان به معرفی منزلت اجتماعی و هدایتی ائمه و بیان فضائل امامان از نسل پیامبر، پرداخته است.

ارسال نظرات