27 بهمن 1397 - 12:20

فرانسه؛ ناقض حقوق بشر و مدعی در برابر ایران

۱۳ هفته از آغاز تظاهرات و اعتراض سراسری در فرانسه می‌گذرد. تاکنون دولت فرانسه برای پایان دادن به این اعتراضات به هر روشی متوسل شده؛ از تهدید گرفته تا ژست قاطعیت، دعوت به مذاکره، عقب‌نشینی، طراحی جریان موازی (شال قرمزها) و بالاخره
نویسنده :
محمد رضا مرادی
کد خبر : 2319
فرانسه؛ ناقض حقوق بشر و مدعی در برابر ایران

۱۳ هفته از آغاز تظاهرات و اعتراض سراسری در فرانسه می‌گذرد. تاکنون دولت فرانسه برای پایان دادن به این اعتراضات به هر روشی متوسل شده؛ از تهدید گرفته تا ژست قاطعیت، دعوت به مذاکره، عقب‌نشینی، طراحی جریان موازی (شال قرمزها) و بالاخره استفاده از مشت آهنین، اما ناموفق بوده است. تاکنون بیش از ۷ هزار فرانسوی دستگیر و حدود ۲ هزار تن زخمی شده‌اند. از چندی پیش هم پلیس استفاده از سلاح «فلش بال» را برای سرکوب معترضان آغاز کرد. این سلاح ضدشورش گلوله‌هایی پلاستیکی به اندازه یک توپ گلف را شلیک می‌کند. شدت ضربه چنان است که تا کنون باعث کور شدن ده‌ها نفر و مجروحیت شدید صد‌ها تن شده است. در آخرین هفته تظاهرات دست یک معترض با بمب صوتی پلیس از مچ قطع شد. نکته قابل تامل آنکه همزمان با این رخداد‌ها دولت فرانسه کودتاگران در ونزوئلا را به رسمیت شناخته و مدعی است دولت قانونی مادورو باید استعفا دهد. فرانسه که چنین گستاخانه با دیگر کشور‌ها برخورد می‌کند، در واکنش به سفر چند تن از رهبران جلیقه زرد‌ها به ایتالیا و دیدار با مقامات این کشور، دست به اعتراض شدید زده و سفیر خود را از رم فراخوانده است.

فروش سلاح به عربستان سعودی؛ یکی دیگر از مصادیق تضییع حقوق بشر در قوانین جهانی، فروش سلاح به کشور‌هایی است که درگیر جنایت جنگی هستند. عربستان سعودی از چهار سال پیش تجاوز به یمن را آغاز کرده و تا کنون ده‌ها هزار غیرنظامی یمنی را کشته است و با تحمیل محاصره همه جانبه، قحطی و گرسنگی را بر این کشور فقیر و مردم مظلوم آن تحمیل کرده است. فرانسه یکی از اصلی‌ترین تامین‌کنندگان سلاح‌های بکار رفته در این جنگ است و انواع و اقسام جنگ افزار‌های پیشرفته را در اختیار ریاض می‌گذارد. دخالت و نقش پاریس در جنایات عربستان محدود به فروش سلاح نیست و منابع فرانسوی گزارش داده‌اند، واحد‌های ویژه ارتش فرانسه در برخی عملیات‌های حساس این جنگ –مانند تلاش شکست خورده برای تصرف بندر الحدیده- نقشی مستقیم داشته و عملاً درگیر بوده اند.
فرانسه؛ ناقض حقوق بشر و مدعی در برابر ایران

سابقه استعماری فرانسه؛ پرونده ضدحقوق بشری فرانسه سابقه‌ای طولانی دارد و به چند قرن پیش و دوران استعمار باز می‌گردد. آفریقا اصلی‌ترین قربانی خوی استکباری و استعماری فرانسه است و الجزایر شاخص‌ترین قربانی آن. تقریباً نیمی از کشور‌های آفریقایی –تقریبا کل کشور‌های غرب این قاره- تحت استعمار فرانسه بوده‌اند. بنا بر منابع الجزایری حدود ۱.۵ میلیون مسلمان این کشور به دست نیرو‌های فرانسوی شکنجه شدند و به قتل رسیدند. این در حالی است که مقامات فرانسوی این رقم را ۳۵۰ هزار نفر عنوان می‌کنند. الجزایر بطور رسمی و عملی تبدیل به یکی از استان‌های فرانسه شده بود، استانی که بزرگ‌تر از خود فرانسه بود! اسناد منتشرشده توسط «ویکی‌لیکس» اطلاعات مهمی را درباره جنایات امپریالیسم فرانسه در آفریقا، به خصوص رواندا، و روابط کنونی میان سیاستمداران فرانسوی و آفریقایی فاش کرده است. بنا بر تلگراف‌های منتشرشده توسط ویکی لیکس، ۵۰ سال پس از استقلال الجزایر، شبکه‌های فساد- متشکل از بانک‌ها، شرکت‌های نفتی، نیروی مسلح فرانسه و مقامات آفریقایی- برای تاراج منابع آفریقا به حفظ دولت‌های شیراک و سارکوزی کمک کرده‌اند.

حمایت از تروریسم؛ یکی دیگر از دلایل دروغین بودن ادعا‌های فرانسه در زمینه حقوق بشر، برخورد دوگانه با مقوله تروریسم است. چندین دهه است که گروهک منافقین که سابقه ترور ۱۷ هزار شهروند ایرانی را در پرونده خود دارد، در فرانسه مستقر بوده و از چتر حمایت این کشور برخوردارند. برخورد انفعالی و ضعیف ایران با این قضیه باعث شده است، دولت فرانسه نه تنها هیچگونه احساس شرم و هزینه‌ای در این مورد نداشته باشد بلکه با گستاخی و گردنکشی از این اقدام ضدانسانی خود دفاع نیز کند. در بحران‌آفرینی و آتش سوریه نیز فرانسه نقشی کلیدی داشت. فرانسه بود که سران گروه‌های تروریستی را در همان اوایل بحران در پاریس و تحت عنوان کنفرانس دوستان سوریه! جمع کرده و به دنبال کسب حمایت و مشروعیت بین‌المللی برای آنان بود. پاریس یکی از اصلی‌ترین مهره‌های ضد دولت دمشق بود و شعار اصلی آن نیز این بود که اسد باید برود. حمایت پاریس و سایر کشور‌های غربی و عربی حوزه خلیج فارس از تروریست‌ها در سوریه به قیمت جان چند صد هزار سوری و تخریب گسترده این کشور تمام شد.

فشار به اقلیت‌های دینی و قومی؛ فرانسه برخلاف آنچه ممکن است برخی تصور کنند، کشوری متنوع و دارای اقلیت‌های گوناگون قومی و مذهبی است. مسلمانان و سیاه پوستان دو اقلیت اصلی و قابل توجه این کشور را تشکیل می‌دهند. ده درصد از جمعیت فرانسه را اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. دولت فرانسه در رفتار با آن‌ها حقوق بشر را نادیده گرفته و تفاوت فوق‌العاده‌ای بین آن‌ها و دیگر شهروندان فرانسوی قائل می‌شود. این اقلیت‌ها نه تنها سهمی از حاکمیت در فرانسه ندارند بلکه بطور مداوم از سوی مقامات فرانسوی مورد توهین و تحقیر قرار می‌گیرند و همین مسئله آنان را به گروهی به حاشیه رانده شده و بی صدا تبدیل کرده است. فرانسه علی رغم تمام شعار‌ها و ادعا‌های خود درباره آزادی، مسلمانان این کشور که جمعیتی قابل توجه نیز دارند -۱۰ درصد جمعیت فرانسه- را از برخی حقوق اولیه خود محروم کرده است. ممنوعیت حضور دختران محجبه در مدارس یکی از این محرومیت هاست که به بهانه دفاع از اصول سکولاریسم انجام می‌شود! در حالی که نرخ بیکاری در فرانسه چیزی حدود ۱۰ درصد است، اما این نرخ در میان سیاه پوستان به ۵۰ درصد نیز می‌رسد. این نکات بیانگر این مسئله است که تبعیض دینی و قومی و تضییع حقوق اقلیت‌ها در کشور فرانسه به شکلی نانوشته نهادینه و حتی به نوعی به فرهنگ عمومی نیز بدل شده است.
فرانسه؛ ناقض حقوق بشر و مدعی در برابر ایران

آزادی بیان از شعار تا عمل؛ همانطور که گفته شد فرانسه خود را مهد دموکراسی و سردمدار آزادی بیان می‌داند، اما این سردمداری و آزادی خطوط قرمز خاص خود را دارد و چندان نیز آزاد نیست. اگر پای توهین به اسلام و ارزش‌های اسلامی باشد، آزادی بیان بی‌حد و حصر است و هیچ محدودیتی ندارد. ماجرای توهین نشریه «سارلی ابدو» به پیامبر اسلام (ص) یکی از نمونه‌های این ماجراست. اما اگر پای صهیونیسم درمیان باشد، فرانسویان حق زدن هر حرفی را ندارند و نمی‌توانند از هلوکاست سوالی بپرسند. زیر سوال بردن این ادعای تاریخی جرم محسوب می‌شود و «روژه گارودی» اندیشمند فرانسوی صرفاً به دلیل تحقیقات علمی و تاریخی خود در این زمینه به دادگاه کشیده شده و محکوم شد. با این تفاسیر چقدر می‌توان ادعای نگرانی فرانسه از وضعیت حقوق بشر در ایران را باور کرد و به آن وقعی نهاد؟

ارسال نظرات