جشنواره فیلم فجر که چهار سال پس از انقلاب اسلامی کار خودش را آغاز کرده بود، امسال سی و هفتمین دوره را پشت سر گذاشت و فیلم «شبی که ماه کامل شد» با دریافت 7 سیمرغ بلورین، توانست بیشترین توفیق را در میان فیلمهای این دوره به دست بیاورد.
نویسنده :
شاهرخ صالحی کرهرودی
کد خبر : 2315
پایگاه رهنما:
جشنواره فیلم فجر که چهار سال پس از انقلاب اسلامی کار خودش را آغاز کرده بود، امسال سی و هفتمین دوره را پشت سر گذاشت و فیلم «شبی که ماه کامل شد» با دریافت ۷ سیمرغ بلورین، توانست بیشترین توفیق را در میان فیلمهای این دوره به دست بیاورد، اما حالا پس از گذشت ۳۷ جشنواره، این سوال مهم وجود دارد که آیا جشنواره فیلم فجر همان جشنوارهای است که در سال ۱۳۶۱ کار خود را با هدف تقویت سینمای انقلاب اسلامی و هنر متعهد آغاز کرد؟ آنهایی که سالهای نخست جشنواره و حال و هوای آن را تجربه کردهاند، خوب به یاد دارند که حال و هوا و فرهنگ حاکم بر جشنواره در آن سالها تشویق برگزیدگان با «تکبیر» حضار بود و البته در جشنواره آن سالها که هدف معرفی فیلم انقلاب بود، خبری از فرش قرمز و نمایش مدهای گوناگون و اظهارنظرهای خاص و هنجارشکن وجود نداشت. حالا پس از سی و هفت سال، جشنواره فیلم فجر کمتر آن نشانهها را با خود دارد و حالا مثل همه جشنوارههای خارجی، جشنواره در کاخ رسانه، کاخ هنرمندان و سینماهای مردمی نمایش داده میشود و برای بازیگران هم فرش قرمزی پهن میشود تا در مقابل دوربین عکاسان قدم بردارند و ژست بگیرند و عکسهای جور واجور بیاندازند و کسی مثل فاطمه معتمدآریا هم پیدا شود و مدعی شود که «هرجا که رفتم در این ۴۰ سال، توقف برایم ایجاد کردند»! جشنواره سی و هفتم از ابتدا با حاشیههایی همراه شد، بعد از اظهارنظر انحرافی و عجیب سلبریتی پرحاشیه در مراسم افتتاحیه، پوششهای خاص بازیگران در مراسمهای فرش قرمز هم بیش از گذشته مورد توجه آحاد جامعه و اهالی فرهنگ قرار گرفت؛ تا جایی که بسیاری از مردم عادی هم در شبکههای اجتماعی به انتقاد از این پوشش و رفتار بازیگران پرداختند. شاید وقتی بازیگران حاضر در جشنواره با تیپهای آنچنانی و خاص جلوی دوربینهای عکاسان و فیلمبرداران حاضر میشوند و با تفاخر به عرضه خود میپردازند، دیگر نمیتوان از جامعه جوان انتظار داشت که به تریبونهای رسمی اعتنایی کنند و پاسدار فرهنگ و مذهب کشور باشند. الگوی مناسب فرهنگی وقتی به ثمر مینشیند که همه تریبونها، یک پیام فرهنگی واحد را مخابره کنند، از تریبونهای مختلف که همگی هم متعلق به انقلاب اسلامی هستند و باید در جهت اهداف فرهنگی و تربیتی انقلاب اسلامی حرکت کنند، نمیتوان پیامهای متضاد و مخالف مخابره کرد.
از تمسخر یک حکم فقهی تا افشای جریان نفاق
حاشیه بعدی در خصوص محتوای برخی فیلمهای حاضر در جشنواره فیلم فجر بود. اگرچه فیلم «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار و با موضوع جنایتهای گروه موسوم به جندالله (جندالشیطان) و خطر تفکر تکفیری توانست بخش مهمی از جوایز جشنواره را به خود اختصاص دهد، اما فیلمهایی مانند «قسم» و «بنفشه آفریقایی» از جمله فیلمهایی بودند که هریک در بخشی از نگاه یا گفتمان فیلمسازی دچار آشفتگیهای خودساختهای بودند. «قسم» به کارگردانی محسن تنابنده، در حالی به موضوع اثبات جنایت با استفاده از قسامه پرداخته که عدم بهرهگیری از نظرات حقوقی متقن در ساخت فیلم باعث شده است تا یکی از نقاط ضعف جدی این فیلم که محور اصلی آن هم بود، موضوع قسامه باشد. بر اساس فقه امامیه و قانون مجازات اسلامی، قتل عمد با تکرار سوگند از سوی شاکی اثبات نمیشود، در حالیکه در این فیلم مدعی شدهاند که با تکرار قسم، قتل ثابت میشود و با این وسیله، باعث وهن یکی از ابزارهای اثبات دعوی در اسلام شدهاند. «بنفشه آفریقایی» که هم در ساخت فیلم ضعیفی است و هم در محتوا، یک عشق مثلثی را به تصویر میکشد. معتمدآریا به عنوان نقش اصلی فیلم، شوهر سابقش را از خانه سالمندان به منزل میآورد تا در کنار شوهر فعلیاش از او مراقبت کند. گاهی به شوهر اول محبت میکند و گاهی همه حواسش به شوهر دوم است. تنها نکتهای که فیلم رعایت کرده، انتخاب داستان در میان افراد سالمند است تا با استانداردهای جامعه همخوانی داشته باشد و شاید اگر قرار بود فیلم با استانداردهای هالیوودی ساخته شود، ابایی از نمایش یک رابطه مثلثی بین جوانان وجود نداشت. اما در میان همه این آثار، باید به آثاری هم اشاره کرد که صرفنظر از نقاط ضعف و قوت آنها در قالب گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی تعریف میشوند. فیلم «۲۳ نفر» شاید یکی از به یاد ماندنیترین آثار این دوره باشد که به روایت ماجرای واقعی اسارت ۲۳ رزمنده نوجوان در دفاع مقدس و شوی تبلیغاتی صدام و حزب بعث برای سوءاستفاده از آنها میپردازد. «دیدن این فیلم جرم است» هم اگرچه در متن فیلمنامه و نحوه کارگردانی دچار ضعفهای قابل توجهی است که به نوعی تقابل نهادهای انقلابی و امنیتی را القا میکند،، اما تلاش کارگردان و تیم همراهش برای پرداختن به مسئله عزت ملی در مقابل بیگانه و پاسداری از کشور در نوع خود ستودنی است، هرچند اشکالات اساسی آن نیز قابل توجه است. اما شاید خاصترین فیلم این دوره، «ماجرای نیمروز ۲؛ رد خون» از محمدحسین مهدویان بود که هرچند به اعتقاد صاحبنظران نسبت به ماجرای نیمروز یک از جهت ساختاری و محتوایی اشکالاتی دارد، اما جسارت و تعهد عوامل ان در افشاگری مجدد نسبت به ماهیت گروهک تروریستی منافقین، حرکتی مثبت و امیدوارکننده در میعاد هنری فجر است.
به هر روی جشنواره سی و هفتم به پایان رسیده و از حالا باید فکری به حال تولیدات سینمای ایران در سال آینده داشت و وظیفه شورای پروانه ساخت نیز، در پاسداری از مرزهای فرهنگی انقلاب در سینما بیش از گذشته نمایان میشود.
ارسال نظرات