۲۰ اشتباه دستگاه محاسباتی آمریکا علیه پایدارترین انقلاب

نتیجه نبرد‌ها پیش و بیش از آنکه متکی به ابزار و توان مادی دو طرف مبارزه باشد، محصول محاسبات دو طرف است. محاسبات، استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها را شکل می‌دهند و مبنای تصمیم‌گیری و عمل قرار می‌گیرند. محاسبات غلط و اشتباه می‌تواند یک نیروی بزرگ را دچار ناکامی و شکست کند و در مقابل، یک نیروی به ظاهر کوچک‌تر، اما با محاسبات دقیق و درست را پیروز میدان نماید. نبرد ۴۰ ساله آمریکا و جمهوری اسلامی ایران نیز خارج از این قاعده و چارچوب نیست. آمریکا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دچار محاسبات غلط و اشتباه بودند. همین محاسبات نادرست، آن‌ها را به اتخاذ و اجرای تصمیمات نادرست و غلط کشاند. تصمیماتی که نتایج آن‌ها با آنچه آمریکایی‌ها محاسبه کرده و توقع داشتند، تفاوت فاحشی داشت. لیست و موارد محاسبات اشتباه دشمن درباره انقلاب اسلامی، ملت ایران و جمهوری اسلامی مثنوی هفتاد من کاغذ است، اما چنانچه بخواهیم به برخی از آن‌ها اشاره کنیم، می‌توان به لیست زیر نگاهی انداخت.
۱- پیش‌بینی ثبات ایران در سال ۱۳۵۶ و «جزیره ثبات» خواندن ایران تحت حکومت پهلوی در حالی که ۱۰ روز بعد، قیامی فراگیر و مردمی آغاز شد که بزودی بساط این حکومت را برچید.
۲- وقتی کار انقلاب بالا گرفت، آمریکایی‌ها با ترفند‌های مختلف و از جمله ترغیب پهلوی به کشتار گسترده و بیشتر (توصیه ژنرال هایزر به قره باغی از فرماندهان ارتش پهلوی) سعی در حفظ حکومت وی داشتند. این محاسبه غلط آنها، به دلیل نشناختن ملت انقلابی ایران بود.
۳- اعتراف به اینکه نتوانسه‌اند انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ملت ایران را پیش بینی کنند و در این زمینه، دچار خطای محاسباتی شده‌اند.
۴- اسناد و مدارک و تحلیل‌های آمریکایی‌ها نشان می‌دهد آنان ارزیابی درست و دقیقی از انقلاب اسلامی نداشته و گمان می‌کردند این انقلاب به زودی برچیده خواهد شد.
۵- افتضاح عملیات طبس یا همان «پنجه عقاب» برای آزادی جاسوسان آمریکایی در ایران که منجر به افتضاحی سیاسی-نظامی شد، یکی دیگر از اشتباهات محاسباتی آمریکاست.
۶- راه‌اندازی جنگ تحمیلی و حمایت همه جانبه از صدام در این جنگ ۸ ساله به امید براندازی جمهوری اسلامی، یکی دیگر از این موارد است که بجای تضعیف و نابودی جمهوری اسلامی، در نهایت باعث اقتدار و بیمه امنیتی ایران شد.
۷- آمریکا در جنگ تحمیلی با هدف تضعیف، ایران را تحریم تسلیحاتی کرد، اما این تحریم باعث شکوفایی و در نهایت خودکفایی ایران در بسیاری از عرصه‌های نظامی شد.
۸- حرکت منافقین در پایان جنگ به امید رسیدن ۳ روزه به تهران که منجر به کشته‌شدن هزاران تن از آنان شد یکی دیگر از نمونه‌های خطای محاسباتی آمریکا در تحریک منافقین به این اقدام بود.
۹- آمریکایی‌ها گمان می‌کردند با ارتحال حضرت امام (ره)، مسیر انقلاب منحرف شده و دوره جدیدی با رویکردی که دیگر انقلابی نخواهد بود، آغاز خواهد شد. رهبری هوشمندانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) و حرکت در مسیر امام و انقلاب، غلط بودن این محاسبه را اثبات کرد.
۱۰- با روی کارآمدن دولت اصلاحات، آمریکا گمان کرد دوره انقلاب به سر آمده و مردم دیگر روحیه سال‌های پیش را ندارند. از منظر آن‌ها ایران در حال پیمودن راه شوروی سابق به سمت فروپاشی بود و با طراحی‌ها و توطئه‌هایی همچون تحریک و خط‌دهی به عناصر افراطی مجلس ششم که بعد‌ها به دامان آمریکا پناه بردند و یا طراحی و اجرای فتنه ۱۳۷۸ (حادثه کوی دانشگاه تهران) محاسباتی را انجام دادند که در نهایت، این محاسبه نیز غلط از آب درآمد.
۱۱- وضع شدیدترین تحریم‌های تاریخ بشری علیه ایران با هدف شوراندن ملت علیه نظام، محاسبه غلط دیگر دشمن بود که علی‌رغم شدت و حدّت آن، آرزو‌های آن‌ها برآورده نشده است.
۱۲- فتنه ۸۸ از دیگر اشتباه محاسباتی آمریکاست. آن‌ها با تمام ابزار و توان از آشوب‌گران و فتنه‌گران حمایت کرده و کار انقلاب را تمام شده فرض کردند، اما حضور به موقع مردم در صحنه، خیال شوم آنان را نقش برآب کرد.
۱۳- آمریکا و رژیم صهیونیستی جنگ‌های مختلفی را در منطقه به‌راه انداخته‌اند. جنگ‌هایی که عمدتا هدف مستقیم یا غیرمستقیم آنها، تهدید و تضعیف انقلاب اسلامی ایران بوده است. جنگ‌هایی مانند جنگ ۳۳ روزه، تهاجم به افغانستان، عراق، یمن و ...، اما برخلاف محاسبه و پیش‌بینی آمریکا و متحدانش، این جنگ‌ها باعث افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه شده است.
۱۴- برجام یکی از نمونه‌های اخیر و مهم اشتباه محاسباتی غرب است. آن‌ها گمان می‌کردند پذیرش برجام از سوی ایران به معنای پذیرش سلطه غرب و کوتاه آمدن از اصول انقلاب است و لذا به طرز احمقانه‌ای تصور داشتند ایران بطور خود بخود در سایر حوزه‌ها نیز نرمش نشان داده و امتیاز خواهد داد. ایستادگی ایران بر اصول خود، نشان داد محاسبه غرب از نرمش قهرمانانه و تعبیر آن به تسلیم، غلط بوده است.
۱۵- آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکنون بار‌ها و بار‌ها ایران را به حمله نظامی تهدید کرده‌اند. این تهدید‌ها با این محاسبه انجام می‌شد و می‌شود که ایران ترسیده و تسلیم خواهد شد، اما جمهوری‌اسلامی همواره می‌دانسته و می‌داند که این تهدید‌ها هرگز جنبه عملیاتی نداشته و چیزی بیش از عملیات‌روانی نیست.
۱۶- آمریکایی‌ها که از حدود ۳ دهه پیش، جنگ و شبیخون فرهنگی گسترده‌ای را علیه ملت و بخصوص جوانان ایرانی آغاز کرده‌اند، گمان می‌کردند این هزینه و عملیات سنگین باید دستاورد‌های بزرگی نیز داشته باشد. رویش‌های گسترده انقلاب مانند اردو‌های راهیان نور، اردو‌های جهادی، گسترش اعتکاف، جوانان مدافع حرم، ظهور شهدایی همچون محسن حججی و ... نشان داد این محاسبه آمریکا نیز غلط بوده است.
۱۷- تلاش برای صدور قطعنامه‌های مختلف در شورای امنیت سازمان ملل با هدف جلوگیری از پیشرفت‌های شگرف کشور در حوزه‌های مختلف از جمله هسته‌ای، نانوتکنولوژی، سلول‌های بنیادی، پزشکی، ورزشی و ... از جمله اشتباه محاسباتی آمریکا و غرب است که نشان می‌دهد برخلاف تصور آمریکا و غرب، نتوانسته است مانع بالندگی و پیشرفت جمهوری اسلامی شود. ماجرای تولید سوخت ۲۰ درصد یکی از نمونه‌های شاخص در این زمینه است.
۱۸- آمریکایی‌ها تاکنون بار‌ها برای پایان عمر انقلاب اسلامی زمان تعیین کرده‌اند. از سناتور مک‌کین که مُرد تا جان‌بولتون که پارسال آرزو کرد جشن سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۷) را با منافقین در تهران بگیرد.
۱۹ - تلاش آمریکا برای بی ثبات سازی داخلی ایران: در دی ماه سال ۹۶ به بهانه افزایش مشکلات اقتصادی و معیشتی که با هوشیاری جامعه ایرانی و مدیریت داهیانه رهبرمعظم انقلاب اسلامی این فتنه نیز خنثی شد.
۲۰- برنامه‌ریزی برای برگزاری اجلاس ضدایرانی در لهستان برای تشکیل ائتلافی منطقه‌ای از اعراب و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری ایران نیز که قرار است در ۲۴ و ۲۵ بهمن ماه جاری در ورشو پایتخت لهستان برگزار شود هم از جمله اشتباه محاسباتی آمریکاست که از همین حالا، ناقوس شکست آن به گوش می‌رسد. اما نباید از نظر دور داشت که با همه این شکست‌هایی که آمریکا از محاسبات اشتباه خود دیده است، مهم‌ترین موضوعی که دستگاه محاسباتی دشمن به آن امیدوار است، درباره اقتصاد کشور است. دشمن دریافته، تنها راه فشار به ملت و نظام از این طریق است و لذا تمام انژری خود را معطوف به جنگ اقتصادی کرده است. اینجاست که باید محاسبات دشمن را تغییر داد. برخی گمان می‌کنند اگر دست از انقلابی‌گری و اتخاذ مواضع انقلابی بکشیم، مسئله جنگ اقتصادی حل یا حداقل تا حد زیادی کمرنگ می‌شود. این یک نمونه از محاسبات غلط است چرا که این جنگ تنها زمانی فروکش می‌کند که دشمن حس کند که اقتصاد ایران آنقدر قوی شده است که درافتادن با آن فایده‌ای نخواهد داشت و چیزی جز اتلاف وقت و انرژی برای او ندارد.