رهبر انقلاب طی ۵ سال اخیر بارها نسبت به پیامدهای چنین سبک زندگی هشدار دادهاند و از سرایت چنین سبکی در بین اقشار مختلف جامعه و آفتهای اجتماعی-سیاسی آن در جهت اهداف دشمن سخن به میان آوردهاند
«قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافیگری و اسراف و رفتارهای طاغوتی پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیر مؤمنان باشد» این بخشی از سخنان رهبرمعظم انقلاب، در دیدار با مردم قم بود که چنانچه با نگاهی ناظر بر رخدادهای ۴ دهه انقلاب اسلامی به صورت دقیق و دلسوزانه بررسی شود، میتوان با قاطعیت گفت: یکی از نقاطی که دشمنان انقلاب اسلامی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بر آن متمرکز شده است و تلاش میکنند جامعه را بر پایه آن از نظاماسلامی رویگردان کنند «تجملگرایی» برخی از مقامات اجرایی کشور است.
در عبارت فوق خطاب رهبرمعظم انقلاب به صورت صریح و روشن تمام مسئولان کشور و بویژه مسئولان اجرایی کشور است. رهبر انقلاب طی ۵ سال اخیر بارها نسبت به پیامدهای چنین سبک زندگی هشدار دادهاند و از سرایت چنین سبکی در بین اقشار مختلف جامعه و آفتهای اجتماعی-سیاسی آن در جهت اهداف دشمن سخن به میان آوردهاند، به طوری که اسفندماه سال ۹۶ ایشان اشرافیگری، اعتماد به بیگانه و بیتوجهی به طبقات ضعیف را سه تهدید جدیدی عنوان میکنند که کیان انقلاب اسلامی را تهدید میکند؛ تهدیداتی که رشد فزاینده طی چند سال اخیر داشته اند. قابل توجه اینکه رهبرمعظم انقلاب اسلامی «اشرافی گری» را بستر اساسی دو آفت «اعتماد به بیگانه» و «بیتوجهی به طبقات ضعیف» میدانند. دلیل آن نیز این مسئله است که بر اساس منابع دینی و به استناد وقایع تاریخی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، یکی از نتایج قطعی رفاه زدگی و اشرافیگری بیاعتنایی به فقر و تنگدستی سایر اقشار است. از سوی دیگر جماعت اشرافیزده اساسا قائل به این مسئله نیست که حتی مشقت و سختیهای حداقلی ناشی از تحریمها را تاب بیاورد تا کشور به سمت توسعهدرونزا حرکت کند و برای حفاظت از زندگی مرفه خود حاضر است به بیگانه اعتماد کند تا بلکه وضع موجود (زندگی بیدغدغه) خود را از گزند آسیب حفظ کند! در عین حال که اشرافیگری و خوی تجملگرایی (که بیتوجهی به طبقات ضعیف جامعه جزءلاینفک آن است) به عنوان رویکرد ارتجاعی منجر به ایجاد نارضایتی عمومی و رویگردانی مردم از اصل انقلاب و نظاماسلامی خواهد شد و شکاف اجتماعی- اعتقادی میان مردم با حاکمیت اسلامی را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر «غربزدگی و آمریکازدگی» به عنوان مولد قطعی اشرافیگری و تجملگرایی نه تنها اعتماد به انقلاب را در بین اقشار مختلف مردم میتواند با تردید روبرو کند بلکه هزینههای سرسامآوری را به کشور به شدت افزایش خواهد داد، کمااینکه تجربه اعتماد به غرب طی ماههای اخیر هزینههای سرسام آوری را به کشور تحمیل کرده است.
همانطور که اشاره شد یکی از پیامدهای قطعی اشرافیگری مسئولان اجرایی، بیتوجهی نسبت به وضعیت اقتصادی اقشار فرودست جامعه است و زمانی که این گزاره با «عدم تحقق وعدههای برجامی» و «زندگی لوکس و بدون دغدغه برخی از مسئولان» همراه شود میتواند موجی از ناامیدی و یأس را نسبت به آینده انقلاب در سطوح مختلف جامعه ایجاد کند و دامنه نارضایتیهای اقتصادی را نیز گسترش دهد. آنهم در شرایطی که حجم گستردهای از تبلیغات رسانههای طیف غربزده داخلی، رسانههای ضد انقلاب و شبکههای فارسی زبان وابسته به مراکز جاسوسی انگلیس و آمریکا علیه حاکمیت اسلامی با همین محور کماکان در جریان است و معظمله در همینباره میفرمایند: «البته مردم به برخی مسائل جاری کشور انتقاد دارند و ما کاملاً از انتقادها، گلایهها و شکوههای آنها مطلع هستیم، اما وقتی پای انقلاب و نظام در میان است، مردم اینگونه در دفاع از انقلاب به صحنه میآیند.» با بررسی مواضع، رفتار و تحرکات مقامات آمریکایی و همپیمانان اروپایی و منطقهای آنها حداقل طی ۲ سال اخیر میتوان دریافت که آنها امید فراوانی به رساندن جامعه ایرانی به این باور غیر واقعی دارند که «مسئولان جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به وضعیت اقتصادی مردم، دچار رفاه زدگی هستند»؛ خب در چنین شرایطی که دشمنان توطئههای چندلایهای برای سست کردن پایههای مردمی نظام را عملیاتی میکنند آیا در سه سال باقی مانده از عمر دولت دوازدهم، برخی از مسئولان اجرایی کشور به جای رویآوردن به اشرافیگری میتوانند دنبال نسخه جایگزین «مذاکره با غرب - برداشته شدن تحریم و گشایش آنی اقتصادی» باشند؟
ارسال نظرات