ایران و چرخش ارمنستان به سوی غرب و اسرائیل: آیا فشار بر ایروان موفق خواهد بود؟

ایران و چرخش ارمنستان به سوی غرب و اسرائیل: آیا فشار بر ایروان موفق خواهد بود؟
«سفر دیپلماتیک معاون وزیر خارجه ارمنستان به اسرائیل، فراتر از یک دیدار معمولی، به زنگ خطری راهبردی برای تهران بدل شد؛ جایی که کریدور زنگزور/ترامپ نه فقط یک مسیر حمل‌ونقل، بلکه تهدیدی وجودی برای عمق ژئوپلیتیک ایران تلقی می‌شود. هر نشانه‌ای از نزدیکی ایروان به غرب و اسرائیل، در نگاه تهران بخشی از معماری مهار و محاصره استراتژیک است؛ و همین، فشار ایران بر ارمنستان را برای حفظ وفاداری و جلوگیری از تغییر موازنه در قفقاز جنوبی تشدید کرده است.»
کد خبر : 20939

تبیین:

بگین سادات وابسته به رژیم صهیونیستی  : 24 دسامبر 3 دی 1404

www. besacenter.org

نویسنده: گزارش‌های PSCRP-BESA، شماره ۱۷۳ (۲۴ دسامبر ۲۰۲۵)

 

نشر محتوای مقالات در اندیشکده های خارجی صرفا به منظور درک مناسبات تحلیلی خارجی و هم افزایی تحلیلی مخاطبان بوده و موسسه تبیین محتواهای مزبور را رد یا تأیید نمی کند.

 

سفر کاری واهان کوستانیان، معاون وزیر امور خارجه ارمنستان، به اسرائیل در ۲۷ نوامبر، واکنش تند و معناداری از سوی ایران برانگیخت. نگرانی اصلی تهران نه صرفاً خود این سفر، بلکه بازتاب رسانه‌ای آن در اسرائیل بود؛ جایی که تمرکز ویژه‌ای بر «کریدور ترامپ» ــ یا به تعبیر آذربایجانی آن، کریدور زنگزور ــ صورت گرفت؛ مسیری بالقوه که می‌تواند آسیای مرکزی را با دور زدن ایران و روسیه به اروپا متصل کند. در پی این واکنش‌ها، مقامات ارمنستان ناچار شدند به‌صورت علنی به توجیه اقدام خود بپردازند و بر وفاداری‌شان به تهران تأکید کنند.

واکنش ایران به سیگنال‌های دیپلماتیک اخیر ایروان در قبال اسرائیل و غرب، بازتاب‌دهنده اضطرابی استراتژیک و عمیق است که ریشه در ملاحظات ژئوپلیتیکی، امنیت رژیم و خطوط قرمز دیرینه منطقه‌ای دارد. هرچند سفر کوستانیان در ایروان به‌عنوان یک تعامل محدود دیپلماتیک معرفی شد، اما در تهران به‌مثابه بخشی از یک روند خطرناک‌تر تلقی گردید: فاصله‌گیری تدریجی ارمنستان از وابستگی سنتی به ایران و روسیه و حرکت به سوی شبکه‌های سیاسی، امنیتی و فناوری غرب و اسرائیل.

برای ایران، ارمنستان از جایگاهی منحصربه‌فرد برخوردار است و یک دارایی حیاتی ژئوپلیتیکی محسوب می‌شود. این کشور تنها مسیر زمینی مستقیم ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ــ به‌طور حیاتی ــ حایلی ژئوپلیتیکی در برابر شکل‌گیری یک کریدور ترک پیوسته است که آذربایجان را از طریق نخجوان به ترکیه متصل می‌کند. از این رو، هرگونه بازآرایی در سیاست خارجی ارمنستان که نفوذ تهران را در قفقاز جنوبی تضعیف کند، از دید ایران فراتر از دیپلماسی عادی بوده و زنگ خطر راهبردی تلقی می‌شود. حتی نشانه‌های محدود از حضور یا نفوذ اسرائیل، ترس ایران از سناریوی انزوای ژئوپلیتیکی را تشدید می‌کند: کشورهای ترک‌زبان در شمال و شرق، اسرائیل و متحدان عرب آن در جنوب.

بازتاب رسانه‌ای ایران پس از سفر کوستانیان گویای این نگرانی بود. رسانه‌هایی چون تهران تایمز، اقتصاد، تابناک و مهر نیوز به‌صراحت ارتباط میان نزدیکی ارمنستان به اسرائیل و غرب را با تهدید کریدور ترامپ/زنگزور پیوند دادند. در ادبیات راهبردی ایران، این کریدور صرفاً یک پروژه حمل‌ونقل نیست؛ بلکه تهدیدی وجودی تلقی می‌شود که می‌تواند دسترسی مستقیم ایران به ارمنستان را قطع کند، اهرم نفوذ تهران در قفقاز را کاهش دهد و مسیر نفوذ بیشتر اسرائیل، ترکیه و غرب را در امتداد مرزهای شمالی ایران هموار سازد.

از منظر تهران، این مسیر بخشی از یک معماری مهار گسترده‌تر است. تحلیلگران ایرانی به‌طور فزاینده آن را امتداد فشار ژئوپلیتیکی ایالات متحده و اسرائیل می‌دانند؛ فشاری که ایران را از شمال، در کنار تحریم‌ها و فشار نظامی از غرب و جنوب، در محاصره قرار می‌دهد. در این چارچوب، حتی تعامل محدود ارمنستان با اسرائیل این سوءظن را تقویت می‌کند که ایروان ممکن است به بستری برای فعالیت‌های اطلاعاتی، نظارتی یا لجستیکی علیه ایران تبدیل شود.

این اضطراب راهبردی به فشار سیاسی تبدیل شده است. مقامات و رسانه‌های ایران بارها هشدار داده‌اند که هرگونه تغییر در مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی منطقه غیرقابل قبول است. هم‌زمان، تهران در پشت درهای بسته فشار شدیدی بر ایروان وارد کرده تا با موضع‌گیری‌های علنی، بر وفاداری و خویشتنداری خود تأکید کند.

 

در این راستا، چند نمونه شاخص قابل ذکر است:

۲۶ آذر مهر نیوز، رسانه‌ای نزدیک به سازمان تبلیغات اسلامی و یکی از تریبون‌های قدیمی پیام‌های سپاه پاسداران، نگرانی‌ها درباره این سفر را چنین تشریح کرد:

در دیدار معاون وزیر خارجه ارمنستان با مدیرکل وزارت خارجه اسرائیل، طرفین درباره همکاری در حوزه‌های علمی، پزشکی، فنی و گردشگری گفت‌وگو کردند؛ حوزه‌هایی که معمولاً به‌عنوان ابزار نفوذ نرم و بلندمدت به کار می‌روند. این رسانه تأکید کرد:

اسرائیل به دنبال تکمیل زنجیره نفوذ خود در قفقاز جنوبی است.

حضور دیرینه اسرائیل در آذربایجان، همراه با گرم شدن روابط با ارمنستان، امکان شکل‌گیری یک کریدور نفوذ مثلثی در امتداد مرزهای ایران را فراهم می‌کند.

پروژه‌های توسعه‌ای کم‌هزینه اما پراثر، مانند کشاورزی مدرن، بهداشت و مدیریت بحران، صرفاً فنی نیستند و اغلب مستلزم حضور طولانی‌مدت کارشناسان، ایجاد شبکه‌های نهادی و کانال‌های ارتباطی پایدارند که در بسیاری از کشورها به بستر نفوذ اطلاعاتی، اقتصادی یا سیاسی تبدیل شده‌اند.

پس از شکست‌های نظامی ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، ارمنستان در پی جایگزین‌هایی برای ستون‌های سنتی سیاست خارجی خود است و این وضعیت، اسرائیل را به «پنجره فرصت»ی برای ایروان بدل کرده است.

تعمیق همکاری‌های حساس با اسرائیل می‌تواند به فاصله‌گیری تدریجی ارمنستان از محورهای سنتی سیاست خارجی و تغییر موازنه در مرزهای ایران بینجامد.

 

۱۹ دسامبر تابناک، رسانه‌ای مرتبط با محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه، به اقدامات متقابل احتمالی ایران اشاره کرد و نوشت که ابتکار ترامپ بر روابط معمولاً آرام ایران و ارمنستان سایه انداخته است. این گزارش تأکید کرد که ایران در حال ارزیابی گزینه‌هایی است که ممکن است شامل تلاش‌های پنهان برای کند کردن بهره‌برداری از این کریدور از طریق ارمنستان باشد.

تهران تایمز نیز با لحنی مشابه نوشت که بدون تردید محور گفت‌وگوهای کوستانیان با مقامات اسرائیلی، «مسیر ترامپ» یا همان کریدور زنگزور بوده است. این رسانه استدلال کرد که مشارکت مستقیم با اسرائیل، بدون توجه کافی به ملاحظات تهران، نشان‌دهنده تغییر اولویت‌های سیاست خارجی ایروان است؛ تغییری که می‌تواند تنش‌های منطقه‌ای را تشدید کرده و نقش ایران در ایجاد توازن را پیچیده‌تر کند.

نتیجه این فشارها، عقب‌نشینی محسوس در لحن مقامات ارمنستان بود. بیانیه‌های رسمی ایروان به‌طور فزاینده ایران را «متحد اصلی» و «شریک استراتژیک» ارمنستان توصیف کردند؛ زبانی که آشکارا با هدف اطمینان‌بخشی به تهران و کاهش تنش‌ها به کار رفت. رسانه‌های ایرانی نیز این مواضع را به‌طور گسترده بازتاب دادند تا به مخاطبان داخلی نشان دهند که وضعیت روابط با ارمنستان تحت کنترل است.

تسنیم نیوز، از رسانه‌های اصلی سپاه، در مصاحبه‌ای با گریگور هاکوبیان، سفیر ارمنستان در تهران، نوشت که روابط دو کشور همواره بر احترام متقابل، اعتماد و حسن همجواری استوار بوده و هدف آن دستیابی به جایگاهی استراتژیک است. هاکوبیان نیز درباره مسیر ترامپ تأکید کرد که ایروان در تمام مراحل، منافع حیاتی تهران را در نظر گرفته و به فضای اعتماد متقابل پایبند بوده است.

روزنامه اقتصاد نیز جزئیاتی از دیدار سفیر ارمنستان با علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران در امور بین‌الملل، منتشر کرد. ولایتی به‌صراحت مخالفت ایران با آنچه «طرح ترامپ برای قفقاز» خواند را اعلام کرد. در پاسخ، مقامات ارمنستان تأکید کردند که این پروژه ماهیتی تجاری دارد و منافع همسایگان، از جمله ایران، را لحاظ می‌کند. روبن روبینیان، نایب‌رئیس مجلس ملی ارمنستان، نیز تصریح کرد که این پروژه جایگزینی برای کریدور زنگزور نیست و هیچ کریدور فراسرزمینی از خاک ارمنستان ایجاد نخواهد شد.

 

۲۱ دسامبر مهر نیوز گزارش داد که حزب ائتلاف اسلامی ایران و حزب مرفه ارمنستان توافق‌نامه همکاری امضا کرده‌اند؛ اقدامی که به‌عنوان مکمل دیپلماسی رسمی و ابزاری برای تعمیق روابط دوجانبه معرفی شد. این اقدام را می‌توان بخشی از واکنش ایران به آنچه «نفوذ نرم» اسرائیل خوانده می‌شود، تلقی کرد.

در مجموع، رفتار ارمنستان بیش از آنکه ناشی از همسویی ایدئولوژیک باشد، بازتاب‌دهنده محدودیت‌های ساختاری آن است. با توجه به کاهش اعتماد به روسیه و حمایت هنوز نوپای غرب، ایروان توان رویارویی آشکار با ایران را ندارد. پیام‌های اطمینان‌بخش پس از سفر به اسرائیل، نشان‌دهنده ترس ارمنستان از واکنش‌های احتمالی ایران ــ از فشار اقتصادی و انسداد دیپلماتیک تا بی‌ثبات‌سازی پنهان ــ است.

در نهایت، نگرانی ایران معطوف به یک سفر دیپلماتیک خاص نیست، بلکه به ترس از دست دادن عمق استراتژیک در قفقاز جنوبی بازمی‌گردد. هر حرکت ارمنستان به سوی غرب یا اسرائیل، حتی اگر نمادین باشد، در تهران از دریچه امنیت رژیم و سناریوی محاصره تفسیر می‌شود. کریدور ترامپ/زنگزور کانون این نگرانی است و تا زمانی که این مسئله به‌طور قطعی حل‌وفصل نشود، ایران به فشار بر ارمنستان ادامه خواهد داد تا ایروان در محدوده آسایش ژئوپلیتیکی تهران باقی بماند؛ حتی در حالی که به‌صورت تدریجی و محتاطانه در پی یافتن گزینه‌های جایگزین است.

ارسال نظرات