- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
سهشنبه ؛ 25 آذر 1404 وقتی جولانی روایتسازی میکند
اخیرا سرکرده هیئت تحریرالشام درباره پشتپردهٔ ۱۱ روز آخر حکومت بشار اسد در سوریه به نکات و خاطراتی اشاره کرده که شاید از دید برخی مخاطبان جدی و واقعی تلقی شود اما در حقیقت چیزی جز نوعی فرافکنی و تلاش برای انحراف از "واقعیت ماجرا"محسوب نمی گردد! جولانی در این خصوص ادعا کرده است :
" در خلال عملیات «ردع العدوان» در سال گذشته، مکاتباتی با طرف روسی انجام شد که از محتوای آن، احساس کردم سقوط نظام اسد نزدیک است . پس از آنکه بر ریف غربی حلب مسلط شدیم، طرف روسی پیامی برای من ارسال کرد که «در همینجا متوقف شوید و هرچه گرفتهاید، همان را نگه دارید، در غیر این صورت اوضاع تشدید خواهد شد."
اما ابومحمد جولانی در مصاحبه خود به چندین نکته اساسی در خصوص روزهای آخر حکومت بشار اسد در سوریه اشاره نکرده است.نکاتی که اگر لحاظ می شد، قطعا روایتسازی وی در خصوص تسلط خود و گروه متبوعش بر دمشق تغییر می کرد!
نخست اینکه اساسا عملیات موسوم به ردع العدودان با دستور و نظارت ترکیه و آمریکا صورت گرفت و جولانی اساسا در مقام و مرتبه ای نبود که در خصوص ادامه عملیات یا توقف آن تصمیم بگیرد. به عبارت بهتر، جولانی "مهره "بودن خود در این عملیات را انکار نموده و خود را متغیری مستقل و فردی تعیین کننده در این آوردگاه قلمداد کرده است. این رویکرد تبلیغاتی را می توان در بطن همان تاکتیک "ترمیم چهره جولانی"جست و جو کرد که اتفاقا فرمانروایان این رویکرد نیز واشنگتن و آنکارا هستند.
دوم اینکه جولانی اشاره ای به انجام این عملیات در فرامتن و بستر جنگ غزه نکرده است. بدون شک موساد نه تنها در جریان عملیات جولانی و همراهانش در ادلب بوده، بلکه در ابعاد تاکتیکی و عملیاتی موضوع نیز همپوشانی مستقیمی با مثلث کاخ سفید-پنتاگون-سنتکام داشته است. میت( دستگاه اطلاعاتی ترکیه ) نیز در این معادله به مثابه یک رابط ( و نه کارگزار مستقل) عمل کرده است. زمان، مکان و نحوه طغیان مهره های هیئت تحریرالشام (جبهه النصره) تصمیمی نبود که جولانی قادر به اتخاذ و از آن مهم تر، اجرایی نمودن آن باشد. موضوعی که اتاقهای فکر غرب نیز بارها در تحلیلهای یکساله خود بر روی آن تاکید نموده اند.
سوم اینکه معادله حکمرانی کنونی در دمشق بر پایه "روایتسازی"شکل گرفته و زمانی که ابعاد پنهان و آشکار این روایتسازی آشکار گردد، قطعا جولانی دیگر نمی تواند حتی برای حداقل مخاطبانی که تصور استقلال وی را می کنند، ژست یک حاکم مستقل و مقتدر را به خود بگیرد. همین مسئله جولانی را وادار ساخته تا از فاز "روایتگری واقعی" به "روایتسازی انحرافی"روی آورد. اما سوال اصلی اینجاست که تاریخ مصرف این روایتسازی محدود و معین خواهد بود.پس از پایان این زمان ، جولانی ناچار است از "روایتسازی انحرافی"نیز فراتر رود .در این صورت اندک مخاطبان زودباور در منطقه که جولانی را نماد یک خیزش مستقل علیه یک نظام مستقر قلمداد می کنند نیز دیگر ادعاهای وی را هضم نخواهند کرد.
ارسال نظرات