يکشنبه ؛ 18 آبان 1404
تبیین:
موسسه استیمسون آمریکا : 22 سپتامبر – 30 شهریور 1404 www.stimson.org
نویسنده: محمد سلامی
یادداشت سردبیر: دکتر محمد سلامی، متخصص سیاست خاورمیانه مستقر در پاکستان است، به ویژه در زمینه ایران و منطقه خلیج فارس. حوزههای تخصص او شامل سیاست و حکمرانی، امنیت و ضدتروریسم است و برای Stimson درباره مشکلات انرژی ایران، رقابتهای داخلی و تلاشها برای کنترل اینترنت نوشته است.
تصمیم دو کشور بازتاب نگرانی فزاینده کشورهای ثروتمند نفتی عرب درباره تمایل ایالات متحده برای دفاع از آنها در برابر چیزی است که آنها اسرائیل را رو به گسترش و بدون محدودیت میبینند.
حمله اسرائیل به قطر در ۹ سپتامبر نتوانست رهبران حماس را هدف قرار دهد، اما ممکن است موجب شکلگیری «توافق دفاعی راهبردی متقابل» (SMDA) بین پاکستان و عربستان شده باشد؛ توافقی که نخستین توافق از این نوع بین کشورهای کلیدی جنوب آسیا و خاورمیانه از زمان جنگ سرد است.
تصمیم دو کشور برای امضای پیمان دفاعی مشترک در ۱۷ سپتامبر نشاندهنده نگرانی فزاینده کشورهای ثروتمند نفتی عرب درباره تمایل ایالات متحده برای دفاع از آنها در برابر اسرائیل رو به گسترش و بدون محدودیت است که از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به چندین کشور عربی و ایران حمله کرده است.
پاکستان و عربستان دارای روابط نظامی طولانیمدت هستند، با تخمین ۱,۵۰۰ تا ۲,۰۰۰ سرباز پاکستانی که در حال حاضر در عربستان مستقر هستند. بر اساس توافقی در سال ۱۹۸۲، پاکستان آموزش نظامی بیش از ۸,۰۰۰ نفر از نیروهای نظامی عربستان را ارائه داده است. توافق جدید این روابط را تشدید کرده و با زبانی شبیه ناتو، هرگونه حمله به یکی از دو کشور را به عنوان حمله به هر دو تعریف میکند.
پاکستان، کشوری هستهای با آرمانهای پاناسلامی اما با مشکلات اقتصادی رو به افزایش، با این توافق فرصت دارد ساختار امنیتی غرب آسیا را گسترش دهد. این توافق منافع قابل توجهی برای اسلامآباد فراهم میکند، از جمله دستاوردهای مالی و ارتقای پرستیژ. عربستان میزبان بیش از ۲.۵ میلیون مهاجر پاکستانی است و ریاض از دهه ۱۹۸۰ بیش از ۳۰ میلیارد دلار در اقتصاد پاکستان سرمایهگذاری کرده است. توافق جدید به پاکستان اجازه میدهد تصویر خود را بهعنوان حافظ جهان اسلام تقویت کند، نقشی که پس از آزمایشهای هستهای در ۱۹۹۸ ادعا کرده بود.
در مقابل، عربستان به چتر هستهای و احتمالاً سلاحهای هستهای دسترسی پیدا میکند، تغییری که به ریاض قدرت چانهزنی در نظم منطقهای پس از ۷ اکتبر میدهد که حول قدرت نظامی اسرائیل با حمایت آمریکا شکل گرفته است. سعودیها همچنین ممکن است فناوری هستهای برای مصارف صلحآمیز و تنوعبخشی از سوختهای فسیلی به دست آورند. در ژانویه، وزیر انرژی عربستان، شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، آمادگی ریاض برای غنیسازی و فروش اورانیوم بهعنوان بخشی از برنامه هستهای رو به رشد را اعلام کرد.
اگرچه توافق به صراحت به سلاحهای هستهای اشاره نمیکند، تاریخ توسعه برنامه هستهای پاکستان پر از گزارشهایی درباره کمکهای مالی عربستان و تعاملات متقابل است. مؤسسه بروکینگز گزارش داده که در مه ۱۹۹۸، زمانی که پاکستان تصمیم میگرفت چگونه به آزمایش پنج سلاح هستهای هند پاسخ دهد، سعودیها وعده دادند روزانه ۵۰,۰۰۰ بشکه نفت رایگان به پاکستان بدهند. این اقدام بهطور قابلتوجهی اثر تحریمهای بعدی آمریکا و اروپا علیه پاکستان بهعنوان مجازات آزمایش هستهای خود کشور را کاهش داد.
گزارش شده است که عربستان تضمینهای هستهای ضمنی دریافت کرده است. در کتاب خود، «جنگ»، خبرنگار باب وودوارد مکالمهای را نقل میکند که شاهزاده محمد بن سلمان به سناتور آمریکایی لیندسی گراهام گفته است ریاض تنها قصد غنیسازی اورانیوم برای اهداف انرژی دارد. وقتی گراهام درباره احتمال بمب هستهای سعودی ابراز نگرانی کرد، سلمان گفته است: «برای ساخت بمب نیازی به اورانیوم ندارم. فقط یکی از پاکستان میخرم.»
ناتو اسلامی یا عربی؟
حملات اسرائیل به غزه، ایران، لبنان، یمن، سوریه و اخیراً قطر نشان داده است که کشورهای عربی و منطقهای متوجه شدهاند که ساختار امنیتی فعلی، مبتنی بر وعدههای کمک آمریکا در برابر حملات خارجی، نه تنها ممکن است ناکافی باشد بلکه به منافع آنها آسیب میرساند. ایده تشکیل «ناتو اسلامی یا عربی» میتواند اسرائیل و آمریکا را مجبور کند برای جهانی برنامهریزی کنند که در آن حملات به منطقه ممکن است به پاسخ متعارف یا هستهای منجر شود نه از ایران، بلکه از کشورهای دارای روابط طولانیمدت با آمریکا.
علاوه بر پاکستان، مصر یا ترکیه میتوانند مراکز چنین اتحاد نظامی جدیدی باشند. پس از حمله اسرائیل به قطر، رئیسجمهور مصر، عبدالفتاح السیسی، پیشنهاد تشکیل نیروی واکنش سریع داد که در صورت حمله به هر کشور عربی مستقر شود و اعلام کرد که مصر آماده اعزام ۲۰,۰۰۰ نیرو است. با این حال، در حال حاضر چنین تغییر عمدهای به دلیل نقش برجسته آمریکا در فروش تسلیحات و استقرار نیروها در منطقه بعید به نظر میرسد.
پاکستان امکان پیوستن دیگر کشورهای عربی به پیمان دفاعی با عربستان را رد نکرده است. در پی توافق جدید، اسحق دار، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه پاکستان، ایده تشکیل نیروی امنیتی مشترک عربی را استقبال کرد. او گفت: «چرا که نه؟ چه ایرادی دارد؟ آنها باید چنین نیرویی داشته باشند. و بر اساس ظرفیت و قدرت خود، باید مکانیزم دفاعی ایجاد کنند.» دار افزود اسلامآباد با کشورهای عربی همراه خواهد بود و «وظیفه خود را» در قبال جامعه مسلمانان انجام خواهد داد.
رقابتها بین کشورهای مسلمان، اجرای اقدامات جمعی را دشوار میکند. با این حال، خشم علیه اسرائیل و آمریکا تقریباً دو سال پس از آغاز جنگ غزه واقعی است.
چین، برنده خاموش
ایالات متحده از زمانی که بریتانیا در اوایل دهه ۱۹۷۰ نقش خود در خلیج فارس را کاهش داد، ضامن امنیت منطقه بوده است. انقلاب ایران در ۱۹۷۹ و گروگانگیری آمریکاییها منجر به ایجاد نیروی واکنش سریع شد که بعدها به فرماندهی مرکزی (Centcom) تبدیل شد، شامل کشورهای مسلمان از مصر تا پاکستان. در ۲۰۲۱، اسرائیل — که بخشی از فرماندهی اروپایی آمریکا بود - به Centcom اضافه شد، اقدامی که بهعنوان گامی بزرگ به سوی صلح عرب-اسرائیل پس از توافقنامههای ابراهیم در نظر گرفته شد. بر اساس این توافقنامهها، امارات، بحرین، مراکش و سودان به طور رسمی اسرائیل را به رسمیت شناختند و به مصر و اردن پیوستند. پیشبینی میشد عربستان نیز به توافق بپیوندد، اما حملات حماس و واکنش شدید اسرائیل افکار عمومی عربی را ناراضی کرده و باعث شده عربستان هرگونه توافق با اسرائیل را مشروط به پایان جنگ غزه و مسیر معتبر به سوی کشور مستقل فلسطینی کند - چیزی که اسرائیل حتی با به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای غربی رد کرده است.
با توافق پاکستان، عربستان پیامی واضح به واشنگتن و تلآویو میفرستد که در حال متنوع کردن اتحادهای امنیتی خود است. اکنون واشنگتن با وظیفه دشوار حفظ روابط با کشورهای منطقه — اسرائیل، عربستان، پاکستان و هند — مواجه است که هر یک نسبت به دیگری بیاعتماد هستند.
توافق جدید همچنین به نظر میرسد قدرت چین، متحد دیرینه پاکستان و احتمالا روسیه، را افزایش میدهد.
چین میلیاردها دلار در پروژههای زیرساختی و انرژی تحت پروژه مسیر اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) سرمایهگذاری کرده و بزرگترین شریک تجاری پاکستان با تجارت دوجانبه بیش از ۲۵ میلیارد دلار سالانه است. چین همچنین ۸۱٪ واردات تسلیحات پاکستان را تأمین میکند.
همزمان، توافق دفاعی پاکستان و عربستان میتواند خطراتی ایجاد کند اگر پاکستان را درگیر جنگهای بیپایان خاورمیانه کند یا باعث ایجاد شکاف بین عربستان و رقیب تاریخی پاکستان، هند، شود. امید این است که توافق واشنگتن را وادار کند تا نزدیکترین متحد خود در خاورمیانه را به کاهش تنشها تشویق کند، نه گسترش جنگ دو ساله علیه دشمنان متعددش.
ارسال نظرات