بعد از سقوط دولت بشار اسد در سوریه، بیشترین چیزی که رسانههای مخالف این دولت در منطقه و جهان تبلیغ میکنند، آن است که مردم سوریه میخواهند نظامی که خودشان میخواهند را انتخاب کنند؛ نه نظامی که دیگران میخواهند.
این چیزی است که میتواند به ماهیت بحث جاری در خارج از سوریه درباره آینده این کشور کمک کند و در حال حاضر یک مناقشه واقعی میان کسانی که به دنبال سقوط دولت بشار اسد بودند و کسانی که از مسلط شدن گروههای مسلح مخالف بر سوریه عصبانی هستند، وجود دارد.واقعیتی که اینجا آشکار میشود آن است که اولویتهای مردم سوریه با اولویتهای بازیگران خارجی کاملا متفاوت است و آنچه که در خارج از سوریه به آن اهمیت داده میشود، لزوما چیزی نیست که مردم سوریه میخواهند و برایشان مهم است.از این رو، ممکن است برای بسیاری سخت باشد که بخواهند در انتظار پاسخ این سؤال بمانند که مردم سوریه در مقابله با تجاوزات بیسابقه و وحشیانهای که اسرائیل علیه خاک کشور آنها انجام میدهد، چه کاری خواهند کرد و موضع آنها در برابر حملات همهجانبه زمینی، دریایی و هوایی اسرائیل به سوریه چیست؛ حملاتی که تنها طی سه روز منجر به نابودی بخش اعظمی از توانمندیهای نظامی سوریه شد و آن گونه که ارتش صهیونیستی ادعا میکند، ۸۰ درصد قدرت ارتش این کشور در حملات اسرائیل از بین رفته است. این بدان معناست که سوریه دیگر عملا ارتشی ندارد و به عبارت دیگر خلع سلاح شده است. اما درحالیکه رژیم صهیونیستی و حامیانش ادعا میکردند این رژیم با ملتهای منطقه هیچ کاری ندارد و مشکل آن با نظامهای ضد اسرائیلی است، اتفاقی که اکنون شاهد آن هستیم، همه این ادعاها را نقض میکند.
در مورد آینده مبهم سوریه باید گفت؛ مردم سوریه انتخاب کردند که دولت بشار اسد نباشد، اما شاید خیلی دقیق به مرحله بعد از سرنگونی این دولت فکر نکرده بودند. بنابراین سؤال بزرگی که از دولت جدید سوریه باید پرسید، این است که قصد دارد در مقابل تجاوزات اسرائیل چه کار کند؟در این مرحله ما دیگر نمیتوانیم از نیروهای ارتش سوریه و یا طرفهایی که به این کشور برای مقابله با تروریسم از سال ۲۰۱۱ تاکنون کمک کرده بودند و در رأس آن محور مقاومت، سؤال کنیم که چه برنامهای برای مقابله با حملات اسرائیل به سوریه دارند؛ زیرا در وهله نخست، دولتی که در سوریه روی کار آمده کاملا برخلاف اصول و موازین حامیان این کشور در دوره دولت قبلی است و با وجود اینکه آنها همچنان کنار ملت سوریه هستند، اما در سطح نظامی نمیتوانند مداخلهای در این کشور داشته باشند. اما باقیماندههای ارتش سوریه هم علیرغم ادعاهای گروههای مسلط بر این کشور، هیچگونه آزادی عملی ندارند و مخالفان مسلح به نیروهای ارتش اجازه نمیدهند که اداره امور را به دست بگیرند و راهبردی برای مقابله با تجاوزات خارجی و در رأس آن، حملات ویرانگر اسرائیل اتخاذ کنند.
درباره آینده سوریه و موضع آن در مسئله درگیری اعراب و اسرائیل ، ابتدا لازم است، نگاهی واقع بینانه به آنچه که مردم سوریه میخواهند داشته باشیم؛ حتی اگر برخلاف عقیده ما باشد. ممکن است در جنوب سوریه برخی حتی به دنبال سازش فوری با اسرائیل باشند و به این رژیم بگویند که بیایید و اینجا را اشغال کنید اما برای ما پول بیاورید. از سوی دیگر، نمیتوان انکار کرد که باقیماندههای گروه تروریستی- تکفیری داعش در صحرای سوریه، منتظر فرصتی برای سوءاستفاده از اوضاع آشفته این کشور و رقم زدن یک سناریوی خطرناک هستند؛ به ویژه اینکه داعش در پی گرفتن انتقام شکست بزرگ خود طی دهه گذشته است.اما حقیقت آن است که وضعیت کنونی، دو چیز را به بازیگران خارجی به ویژه کشورهای همسایه سوریه مانند لبنان و عراق تحمیل میکند. اما مورد دوم مربوط به آمادگی برای مقابله با پیامدهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی تغییرات بزرگی است که در سوریه رخ داد.
در این میان کمکی که سایر کشورها و ملتهای منطقه میتوانند به مردم سوریه بکنند، این است که موضع ضد اسرائیلی اکثریت ملت این کشور را تقویت نمایند و آنها را از حقیقت پروژه خطرناکی که صهیونیستها در سوریه دنبال میکنند، آگاه سازند تا مردم این کشور به سرنوشتی بدتر از ملت فلسطین دچار نشوند. با توجه به همه تحولاتی که طی یک سال گذشته در منطقه رخ داد و تلاش اسرائیل برای به آتش کشیدن کل منطقه و گسترش اشغالگریهای خود و تجاوزات بیسابقهای که این رژیم بعد از سقوط دولت بشار اسد علیه مردم سوریه انجام میدهد، برای همگان مشخصشده ادعاهای اسرائیل مبنی بر اینکه مشکل او با نظامهای ضد این رژیم و گروههای مقاومت است، نه ملتها، کاملا دروغ است و این رژیم میخواهد کل منطقه را به هر قیمتی تحت سیطره خودش دربیاورد. بنابراین به هر روشی که امکان دارد باید ملت سوریه را از این توطئه بزرگ صهیونیستها آگاه کرد. رژیم صهیونیستی تجاوزات خود به سوریه را با این جمله مضحک توجیه میکند: «ما در برابر وضعیت نامطمئنی در قبال اتفاقات سوریه قرار داریم و آنچه را که در این کشور از بین میبریم، امکاناتی است که نمیخواهیم به دست طرفهای اشتباه بیفتد». این توجیه صهیونیستها ، به آن معناست که این رژیم ارزیابی مشخصی از ماهیت دولت سوریه ندارد و مطمئن نیست که دولت جولانی باثبات باشد .بنابراین حتی به دولت همسو با خود همچون الجولانی هم رحم نکرد و وزارت دفاع آن را در آماج حملات خود قرار داد.آنچه مسلم است اینکه با توجه به اینکه الجولانی گفته که دولت او وارد جنگ با اسرائیل نخواهد شد و با دروزی ها وارد گفتگو خواهد شد، مردم سوریه آینده ای روشن نخواهند داشت و این کشور به سمت تجزیه خواهد رفت. اگر چه همانگونه که رهبر حکیم انقلاب فرموده بودند جوانان سوری بساط این دولت تروریستی را برخواهند چیند، در آینده کشور سوریه از دست تروریست ها و رژیم صهیونیستی نجات پیدا خواهد کرد.
ارسال نظرات