دوشنبه ؛ 25 فروردين 1404

تبیین:

مذاکرات میان ایران و دولت دونالد ترامپ، که پس از بازگشت او به کاخ سفید آغاز شد، به یکی از مهم‌ترین تحولات دیپلماتیک سال ۱۴۰۴ تبدیل شده است. در حالی که کشور‌های اروپایی، به‌ویژه بریتانیا، فرانسه و آلمان (تروئیکای اروپا)، در گذشته نقشی کلیدی در گفتگو‌های هسته‌ای با ایران داشتند، شواهد نشان می‌دهد که این بار از روند مذاکرات کنار گذاشته شده‌اند. این انزوا، پرسش‌هایی درباره جایگاه اروپا در سیاست جهانی، روابطش با آمریکا و استراتژی‌های ایران در قبال غرب مطرح کرده است. 
چه آنکه اروپایی‌ها از زمان مذاکرات منجر به توافق هسته‌ای برجام در ۲۳ تیر ۱۳۹۴، بازیگرانی کلیدی در دیپلماسی با ایران بودند. تروئیکای اروپا، همراه با آمریکا، روسیه و چین، در شکل‌گیری این توافق مشارکت داشتند و پس از خروج آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، تلاش کردند با ابتکاراتی مانند اینستکس (INSTEX) آن را حفظ کنند. اما این تلاش‌ها به مرور به بن‌بست رسید. تا پیش از دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، اروپا همچنان به‌عنوان میانجی در گفتگو‌های غیرمستقیم عمل می‌کرد.
با این حال، پس از انتخابات ۱۵ آبان ۱۴۰۳ و پیروزی ترامپ، معادلات تغییر کرد. ایران در ۹ آذر ۱۴۰۳ مذاکراتی با تروئیکا در ژنو برگزار کرد که رویترز آن را «متمرکز بر نگرانی‌های متقابل» توصیف کرد. این نشست، آخرین حضور رسمی اروپا در گفتگو‌ها پیش از کنار گذاشته شدن بود. از آن زمان، گزارش‌ها حاکی از آن است که مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم ایران و آمریکا، به‌ویژه در عمان، بدون هماهنگی با اروپا پیش رفته است.
دلایل استراتژیک به حاشیه رفتن اروپا
۱-تغییر سیاست خارجی ترامپ
دونالد ترامپ پس از بازگشت به قدرت، رویکردی تهاجمی‌تر در قبال ایران اتخاذ کرد. او در ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ اعلام کرد که مذاکرات مستقیم با ایران آغاز شده و تا ۲۲ فروردین ادامه خواهد داشت. این تغییر، ریشه در دیدگاه او مبنی بر کاهش وابستگی به متحدان اروپایی دارد. در همین راستا کارشناسان معتقدند ترامپ از ناتو و اروپا انتقاد کرده و خواستار خودکفایی دفاعی آنها شده است. این دیدگاه، مذاکرات با ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد.
۲-کاهش نفوذ اروپا در خاورمیانه
اروپا در سال‌های اخیر نفوذ خود را در خاورمیانه از دست داده است. مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه کشورمان، به «فایننشال تایمز» گفته بود: «اروپا دیگر بازیگر تأثیرگذاری نیست.» این اظهارنظر، بازتابی از ضعف دیپلماتیک اروپا پس از ناکامی در احیای برجام و ناتوانی در مقابله با تحریم‌های آمریکا بود. در چنین شرایطی ایران ترجیح می‌دهد با آمریکا به‌صورت مستقیم مذاکره کند تا از پیچیدگی‌های چندجانبه با اروپا اجتناب ورزد.
۳-ترجیح ایران به مذاکره دوجانبه
ایران نیز در این کنارگذاری نقش داشت. عباس عراقچی با تاکید بر اینکه «ما اهل مذاکره هستیم، اما غیرمستقیم.» این موضع را تقویت کرد که تهران به دنبال ساده‌سازی روند با حذف واسطه‌ها است. در چنین شرایطی ناظران سیاسی معتقدند که ایران مذاکرات عمان را فرصتی برای «ارزیابی جدیت واشنگتن» می‌بیند و نیازی به حضور اروپا احساس نمی‌کند.
عوامل سیاسی و دیپلماتیک به حاشیه راندن اروپا
اروپا از سویی در مواجهه با ترامپ با اختلاف‌نظر‌های داخلی روبه‌روست. چه آنکه مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، پس از نشست پاریس در ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ با ترامپ و زلنسکی تماس گرفت، اما دیگر رهبران اروپایی موضع واحدی نداشتند. این عدم انسجام، اعتماد ترامپ و ایران به اروپا را کاهش داد و آنها را از میز مذاکره دور کرد.
از سوی دیگر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، که با ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد، نقش مهمی در این انزوا داشت. نتانیاهو از «گزینه لیبی» برای برچیدن برنامه هسته‌ای ایران حمایت کرد و خواستار رویکرد سخت‌گیرانه‌تر آمریکا شد. این فشار، احتمالاً ترامپ را به حذف اروپا، که مواضع ملایم‌تری دارد، ترغیب کرده است.
عمان نیز که از دهه‌ها پیش به‌عنوان میانجی بی‌طرف بین ایران و غرب شناخته شده در این مسئله اثرگذار بوده است. مذاکرات عمان که بدون حضور اروپا پیش می‌رود، نشان‌دهنده ترجیح ترامپ و ایران به استفاده از کانال‌های غیراروپایی است که سرعت و محرمانگی بیشتری فراهم می‌کند.
تحلیل پیامد‌های کنارگذاری اروپا از مذاکرات عمان
کنار گذاشته شدن اروپا از مذاکرات، جایگاه دیپلماتیک این اتحادیه را تضعیف کرده است. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ به «العین پارسی» گفته: «هر راه‌حل سریع یک معامله کثیف است.» این اظهارنظر نشان‌دهنده نگرانی اروپا از انزوایش است، اما ناتوانی در واکنش مؤثر، اعتبار آن را بیش از پیش زیر سؤال برده است.
از سوی دیگر ترامپ با حذف اروپا، سیگنالی روشن به متحدانش ارسال کرد که آمریکا قصد دارد به‌تن‌هایی سیاست خارجی خود را پیش ببرد. چه آنکه «وال‌استریت ژورنال» از قول یک مقام ارشد اروپایی گزارش داده که اروپا از مذاکرات آخر هفته ایران و آمریکا اطلاع داشت، اما در جریان جزییات قرار نگرفت. این یک‌جانبه‌گرایی، روابط بین اروپا و امریکا را تیره‌تر کرده است. برای ایران نیز حذف اروپا می‌تواند مذاکرات را تسریع کند، اما ریسک‌هایی نیز دارد. در چنین شرایطی هدف تهران «لغو تحریم‌ها» است و مذاکرات دوجانبه این هدف را تسهیل می‌کند. با این حال، نبود اروپا ممکن است فشار بین‌المللی بر آمریکا را کاهش دهد و دست ترامپ را برای رویکرد سخت‌تر باز بگذارد.
اهداف و انگیزه‌های طرفین مذاکرات عمان از نادیده گرفتن اروپا
ترامپ با کنار گذاشتن اروپا، به دنبال نمایش قدرت و کنترل مستقیم بر مذاکرات است. او تاکید کرده: «اگر مذاکرات موفق نباشد، ایران در خطر بزرگی خواهد بود.» این تهدید، همراه با حذف واسطه‌ها، نشان‌دهنده تمایل او به دستیابی سریع به توافق یا توجیه اقدامات نظامی است. اما ایران نیز با پذیرش مذاکرات بدون اروپا، به دنبال کاهش پیچیدگی‌ها و تمرکز بر منافع اقتصادی است. چه آنکه ناظران سیاسی معتقدند تهران به دنبال «توافقی موقت» برای لغو بخشی از تحریم‌هاست. این استراتژی، انعطاف‌پذیری ایران را نشان می‌دهد، اما به کاهش نقش اروپا نیز کمک کرده است.
این در حالی است که اروپا از این انزوا نگران است، زیرا هم از نظر امنیتی (برنامه هسته‌ای ایران) و هم از نظر اقتصادی (تجارت با ایران) تحت تاثیر قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، رهبران اروپایی از کنار گذاشته شدن در مذاکرات ترامپ و پوتین نیز هراس دارند، و این روند در مورد ایران نگرانی‌های مشابهی ایجاد کرده است.
در یک سطح تحلیل کلان، کنار گذاشتن اروپایی‌ها از مذاکرات ایران و ترامپ نتیجه ترکیبی از استراتژی ترامپ برای یک‌جانبه‌گرایی، کاهش نفوذ اروپا، و ترجیح ایران به گفت‌وگوی بدون واسطه‌های ذینفع است. از ۱ بهمن ۱۴۰۳ که ترامپ قدرت را به دست گرفت تا ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ که مذاکرات عمان در جریان قرار گرفت، اروپا از یک بازیگر کلیدی به ناظری منفعل تبدیل شده است. این تحول، نه‌تن‌ها دیپلماسی اروپا را تضعیف کرده، بلکه روابطش با آمریکا را نیز به چالش کشیده است. حالا باید دید آیا اروپا می‌تواند جایگاه خود را بازسازی کند، یا این انزوا به یک رویه دائمی در دیپلماسی غرب تبدیل خواهد شد؟

رسول صفرآهنگ

ارسال نظرات