- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
شنبه ؛ 06 دی 1404 یادداشت روزنامههای سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
انقلاب، توفنده ادامه دارد بهرغم...

انقلاب اسلامی و دستاوردهای معنوی
رسول سنائیراد

تحقق منویات فرمانده کلقوا در نیروی دریایی سپاه
سردار علیرضا تنگسیری
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهعنوان نیروی ولایی و انقلابی، در خط مقدم تحقق منویات فرمانده معظم کل قوا قرار دارد. این نیرو در چهار دهه گذشته، توانسته است با ساخت محصولات بومی توسط متخصصان داخلی، پیشرفتهای بزرگی متناسب با فناوریهای روز دنیا در حوزههای مختلف بهدست آورد.
یکی از جدیدترین نمونههای این موفقیت، رونمایی از شهر موشکی نیروی دریایی سپاه بود. در این اقدام، نیروی دریایی سپاه از یک شهر موشکهای کروز ضد ناوشکن در یک پایگاه زیرزمینی در جنوب کشور و همچنین یکی از جدیدترین دستاوردهای خود با عنوان «موشک کروز دریایی قدر ۳۸۰» رونمایی کرد و موفقیتهای خود را در زمینه موشکی و شناوری به نمایش گذاشت. درحالحاضر دشمنان کشور ضمن بررسی جنگهای گذشته، عملکرد نیروهای نظامی کشورمان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادند. در این راستا تمام سعی و تلاش دستاندرکاران نظامی کشور این بوده است که ضمن ارتقای قدرت نظامی و دفاعی، دستاوردهای حاصلشده در این زمینه را حفظ کرده و بهبود بخشند. خوشبختانه در تمام نیروهای مسلح، چه ارتش و چه سپاه، حفظ سازههای نظامی محقق شده و برای بهکارگیری در مدتزمانی کوتاه آماده شدهاند. درحالحاضر شناورهای نیروهای مسلح در هر نقطه از مرزهای آبی کشور در کوتاهترین زمان ممکن قابل بهکارگیری هستند و پایگاهی زیرزمینی که اخیرا رونمایی شد یکی از این پایگاههاست. نگاهی به پیشرفتهای صورتگرفته نشان میدهد که پیش از انقلاب موشکهای هارپون در نیروی دریایی کشور بیشترین برد موشکی را داشتند که برد آن حدود ۴۰ کیلومتر بود. درعینحال با هر سامانهای که کشورهای غربی به ایران صادر میکردند تعداد زیادی مستشار به کشور تحمیل میشدند. امروز نیروهای نظامی کشورمان افتخار میکنند که دارای موشکهایی با برد هزار کیلومتر هستند. این سازههای پیشرفته در شرایطی تولید شدهاند که کشور تحت تحریمهای کامل قرار دارد. نیروهای مسلح کشور نشان دادهاند که قدرت بازدارندگی کاملی در برابر تحریمها و دشمنان دارند. با توجه به امکانات موجود و جوانان بااستعداد و خلاق کشور، توسعه و پیشرفت توانمندیهای دفاعی ــ نظامی بهعنوان اهداف آتی نیروهای مسلح تعریف شده است. در نهایت باید گفت همه این موفقیتها مدیون هدایتها و پشتیبانیهای فرمانده معظم کل قوا، ستاد کل نیروهای مسلح و فرماندهی کل سپاه است.

زندگی خوب، مطالبه مردم از سران قوا
حسین سعیدی
کلیدواژه اصلی سخنان سران قوا در نشست دیروز، «مردم» بود. دکترپزشکیان برخورد براساس عدالت و انصاف و عدم تبعیض بین مردم را گوشزد کرد و دکتر قالیباف همکاری، همدلی و همافزایی سران قوا را راه حل اصلی مشکلات مردم دانست و حجت الاسلام محسنی اژهای کاهش تصدیگری دولت و استفاده از ظرفیتهای مردمی و بخش خصوصی برای پیشرفت اقتصاد کشور را جزو الزامات برشمرد.
اما چرا علیرغم تمامی فرصتها و ظرفیتهای بیشمار، همچنان نظامی اقتصادی متناسب با یک کشور مستقل تولیدی با محوریت مردم و بخش خصوصی نداریم؟ درسالهای گذشته، سیاست ایران مرکز مجادلات و مناقشات بیحاصل بر سرتقابل دین و آزادی، عدالت و توسعه، معیشت و اخلاق و در دهه گذشته تعریف نقش اقتصادی کشور پیرامون نظام سلطه بود. حول و حوش این موارد و دهها مقوله دیگر بحثهای فراوانی شد، نظرهای گوناگونی مطرح گردید و مجادلات بالا گرفت. «مردم» حیران از اینکه پایان این گفتوگوها و دعواهای سیاست کدام نقطه است؟ و آغاز عمل از کی و کجاست؟
برخی از سیاسیون با افراطها و تفریطها نگاه نگران ایرانیان را نگرانتر کردند. مجادلات به حذف و طرد و توهین و هتک هم رسید؛ اما پایان نیافت و تدبیرات از میان رفت و چون خرابیها ازحد گذشت سیاست از دست رفت. توسعه و عدالت کمرنگ شد و چهره نجیب مردم ایران عبوس گردید. چرا که شرایطی چنین آشفته را در شأن و آبروی خود ندیدند و ملتی که شرايط را در شأن خود نبیند تحمل نمیکند. با همه پیشرفتهای ریز و درشتی که در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی و اقتصادی صورت پذیرفته است، مردم ایران شرایط امروز را برازنده خود نمیبينند. اقتصاد و فرهنگ و سیاست و در یک نگاه زندگی ایرانی با شأن و منزلت او متناسب نیست.
گوش ایران و ایرانی برای شنیدن مناقشات و مجادلات بی پایان بسته شده و جامعه نیازمند حرکت به سوی «زندگی خوب» است. آنچنان که متناسب با شأن و منزلت او و به دور از جنگ قدرت و نزاعهای مرسوم سیاسی باشد. براین اساس شاید مهمترین مطالبه مردم از سران قوا را بتوان در شش عرصه زیر خلاصه کرد:
- تأمین «زندگی خوب اقتصادی» از طریق افزایش قدرت خرید و رونق کسب و کار، به گونهای که درآمدهای هر فرد ایرانی کفاف مخارج زندگیاش را بدهد و این محقق نمیشود مگر با اولویت دادن به حوزه اقتصاد. به نحوی که در چارچوب بازار هدایت شده به گونهای رفتار شود که با شفاف سازی از رشد زیاد قیمتها جلوگیری شود و با ایجاد تسهیلات زیربنایی و ساده کردن مقررات و رفع موانع تولید زمینه زندگی خوب اقتصادی فراهم گردد.
- ایجاد «زندگی خوب فرهنگی» از طریق ترویج و آموزش نگاه فرهنگی دینمدار با آموزش سبک زندگی دینی ازجمله ساده زیستی، پرهیز از اسراف در عین بهرهمندی از نعمت های الهی، توجه به اقشار ضعیف جامعه، انضباط مالی، تعهد و وجدان کاری، پرهیز از گرانفروشی و کمفروشی و احتکار و...
- برقراری «زندگی خوب اجتماعی» از طریق افزایش سرمایه های اجتماعی همچون اعتماد، افتخار و امنیت اجتماعی
- رسیدن به «زندگی خوب بینالمللی» از طریق تعامل و به دست آوردن همه فرصتهای منطقهای و جهانی با نفی دیپلماسی التماسی و پرهیز از چشم دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر و حرکت خردمندانه، اندیشیدهشده و محاسبهشده و داشتن انعطاف در موارد لازم برای دور زدن موانع سخت و صخرهای به منظور ادامه مسیر تا رسیدن به اهداف کلان
- بسترسازی «زندگی خوب سیاسی» از طریق کاهش تنشهای سیاسی و مجادلات قدرت در کشور و منع دخالت سیاست قدرت در زندگی خصوصی مردم
-«پیوند فناوری» و«زندگی خوب» برای دسترسی به همه فرصتها و آسانسازی زندگی

شعبان؛ ماه فرار به سوی خدا
شعبان ماه عجیب و غریبی است. تقویم ولادتهایش برای خشکترین و چرتکهایترین اذهان هم نمیتواند بدون نکته و نشانه باشد. اول، حسین علیهالسلام پا به دنیا میگذارد؛ امام قیام. بلافاصله عباس میآید، علمدار قیام. بعد از او زینالعابدین علیهالسلام میآید، مبلغ و مبین قیام. بعد از قیام، نوبت نصر است و قیام نهایی؛ در نیمه شعبان. زمانی که ماه هدایت به اوج درخشش میرسد و تاریخ به نوک قله خود.
این نظم به خالق، محدود نمیماند؛ مخلوق هم اوج احساس خود را به نمایش میگذارد و مناجات شعبانیه خلق میشود. دعایی که انگار مقدمه ندارد: وَ اسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ، وَ اسْمَعْ نِدائی اِذا نادَیْتُکَ وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ اِذا ناجَیْتُکَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ...
شعبان ماه فرار به سمت خداست. رفتن یک سمت است، فرار یک بحث دیگر. از دست چه کسی میتوان به خدا فرار کرد؟ از دست همهچیز، خصوصاً خودمان. در دنیایی که خوب اگر نگاه کنی همهچیزش ترسناک است، در دنیای تنهاییها، تو نمیتوانی با قدمهایی عادی به سمت آغوشی بروی که به گرمترین حالت به رویت باز شده. به سمت آن آغوش میدوی... «صدایم را بشنو! نجوایم را بشنو، نگاهم کن! رویت را برنگردان! من به سمتت فرار کردم! از پشت سرم میترسم! هیچ آغوش دیگری به سویم باز نیست! با من قهر نکن...».
از قضا، از حسن اتفاق، بهمن هم ماه فرار است. شیعه دائما در حال فرار است. فرار به سوی امام. میدانی چه میگویم؟ ظاهرش این است که آن ۷۲ نفر اسرارآمیز به کربلا رفتند تا حسینبنعلی را یاری کنند. واقعیتش این بود که آنها از دنیای بدون حسین فرار کردند. از کوفه و دلخوش کردن به مختصر مال دنیا زیر سایه یزید و عبیدالله فرار کردند. از اینکه به اسیران سکرت و کثرت و شهوت و قدرت اقتدا کنند فرار کردند. حال زبیر را ببین هنگام پیوستن به حسین. حال مسلمبنعوسجه و حبیب را. جوری سیدالشهداء را لبیک گفتند که انگار خطر نه پیش رویشان، که پشت سرشان بود. ما هم مردی از بنیهاشم را داشتیم که عاشق مناجات شعبانیه بود؛ عاشق فرار. او انقلابی به راه انداخت که ماهیتش فرار بود.
ما فرار کردیم از دنیایی که در آن برای بنیامین نتانیاهو کف میزنند. ما فرار کردیم از دنیایی که در آن از ترس مجبور به چشم بستن بر تلف شدن کودکان غزه میشوند، کودکانی که یا سوختند یا یخ زدند یا دق کردند. ما به سمت مهدی فاطمه فرار کردیم. مناجات شعبانیه کلید اجابت را در دست ما میگذارد: «فقد هربت إلیک...». ما انقلاب نکردیم که تو را یاری کنیم؛ انقلاب کردیم که تو یاریمان کنی. ما از این دنیا میترسیدیم. از دنیای اسلامهای نااسلام. از دنیای شیوخ دنیاپرست؛ دنیای دین به شرط سرمایه. ما از دنیایی که در آن ازدواج دو برادر قانونی باشد و پوشش سر برای زن قانونی نباشد میترسیدیم. ما از دنیایی که ناپاکزادگان قانونگذارانش باشند و تجارت بردگان جنسی و کودکان ربودهشده از بازرگانیهای پرسودش میترسیدیم.
نه فقط رمز سلوک، رمز ظهور هم فرار است. دیدهای فراریان را که چه جد و جهدی دارند برای رسیدن به پناهگاه؟ فراری انگیزهمندترین شخص است. فراری از عاشق هم تندتر میدود. بهمن ماه گریز ما از زندان دنیای غرب بود، دنیایی بهمراتب ترسناکتر از زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری. گریز از مادیگرایی به سمت ایمان؛ گریز از انسانگرایی به سمت انسان؛ گریز از بیمعنایی به سمت قرآن. قدرت انسان الهی و مکتب شیعه در این فراری بودن است. چه کسی میتواند حریف انسانی باشد که از خودش فراری است؟ فرار میکند از دل بستن به دنیا؟ فرار میکند از ماندن پشت دیوارهای کوفه که آجر به آجرش را توجیه چیده و ملاتش بهانه است؟
اگر نیامده امام ما، از آن جهت است که ما فراریان خوبی نبودهایم. انقلاب خمینی آن روز به انقلاب مهدی پیوند میخورد، که ما فراریها پشت سرمان را نگاه نکنیم. اگر بگریزیم، به کربلا میرسیم و میبینیم که در تمام مدت، این حسین و عباس و زینب بودند که در انتظار ما بودند. امام ما به پرده غیبت گریخت و ما به سوی او میگریزیم. شور شیعهگری در این فرار است.

ارسال نظرات