حسین فصیحی
بسیاری از مرتکبان قتل وقتی در جلسه دادرسی حاضر میشوند، مدعی هستند در دفاع از خودشان مجبور به قتل شدهاند و انتظار دارند دستگاه عدلیه دفاع آنها را مشروع تلقی کند. مطرح شدن دفاع مشروع در جریان دادرسی پروندههای قتل هر چند به صورت گسترده مطرح است، اما شمار کمی از این مرتکبان میتوانند از مزیت مشروعیت دفاع بهرهمند شوند. طرح این موضوع ضرورت دارد که قضات رسیدگیکننده به پروندههای قتل در محاکم کیفرییکاستانها با استناد به محتویات پروندههایی که در مقام رسیدگی قرار دارند، اقدام به صدور رأی میکنند. محتویات پروندههای تشکیل شده براساس تحقیقاتی است که در پلیس و دادسرا صورت گرفتهاست، بنابراین یکی از بازوهای قضات رسیدگیکننده، براساس شیوه تحقیقاتی است که از سوی این دو مرجع قانونی انجام میشود، از همینرو ضرورت دارد پروندههای قتل با مداخله بازپرس و مأمورانی دنبال شود که مهارت و تجربه لازم را داشته باشند. در حال حاضر ورود تجهیزات نوین به ساختارهای جنایی کشورهای پیشرفته توانستهاست به کشف حقیقت کمک شایانی کند که این موضوع علاوه بر کمک به کشف حقیقت از روند اطاله دادرسی جلوگیری میکند. فقدان فناوریهای مورد اشاره در ساختار قانونی سبب شدهاست بین اظهارات مرتکبان در مراحل تحقیقات مقدماتی با آنچه در دادگاه مطرح میشود، تناقضهای بسیاری وجود داشتهباشد، از همینرو بسیاری از قضات بنابر قرائن موجود و تجربههای گستردهای که در رسیدگی به پروندهها کسب کردهاند، درباره سرنوشت مرتکب تصمیم میگیرند.
برخلاف آنچه در باور عمومی وجود دارد، صدور رأی «دفاع مشروع» امری دشوار است که لازمه آن فراهم شدن شرایطی است که قانونگذار معین کردهاست و تا زمانی که شرایط فراهم نباشد، مشروعیت دفاع ساقط است؛ مثلاً در پرونده ریحانه جباری در موارد بسیاری موضوع «دفاع مشروع» ریحانه مطرح و اعلام شد ریحانه در دفاع از خودش مرتکب قتل شدهاست، اما قانون به قضات رسیدگیکننده این اختیار را نداد که ریحانه را از ارتکاب قتلی که به عمد مرتکب شدهبود، تبرئه کنند و حاشیههای ایجادشده بر متن غالب و سبب شد تلاشهای صورت گرفته هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی برای جلب رضایت اولیایدم فرجامی نداشته باشد. ریحانه در جریان آن پرونده از پشت سر و نه روبهرو به مقتول که در حال نمازخواندن بود، ضربه زدهبود، او از قبل برای ارتکاب قتل چاقو تهیه کردهبود و فرصت فرار قبل از ارتکاب قتل هم برایش فراهمبود. بر اساس اعترافهای صورت گرفته متهم در جریان دادرسی اعلام کردهبود، مقتول به قصد تعرض به وی حمله نکرده یا به زور نخواستهبود لباسهای وی را به زور از تنش خارج کند. براساس قانون، اما شرط تحقق دفاع مشروع این است که دفاع باید برابر یک حمله فوری باشد و مهاجم جان، مال و آبروی یک نفر را مورد لطمه قرار دهد و راه دیگری برای دفع این حمله وجود نداشتهباشد. آنگونه که ماده ۱۵۶ قانون مجازات اسلامی صراحت دارد: هرگاه فردی مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال یا آزادی تن خود یا دیگری برابر هرگونه تجاوز یا خطر فعلی یا قریبالوقوع با رعایت مراحل دفاع، مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب میشود، در صورت اجتماع شرایط زیر مجازات نمیشود: الف- رفتار ارتکابی برای دفع تجاوز یا خطر ضرورت داشتهباشد. ب- دفاع مستند به قرائن معقول یا خوف عقلایی باشد. پ- خطر و تجاوز بهسبب اقدام آگاهانه یا تجاوز خود فرد و دفاع دیگری صورت نگرفته باشد. ت- توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملاً ممکن نباشد یا مداخله آنان در دفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود. برای تحقق دفاع مشروع، باید تجاوز یا خطر وجود داشتهباشد و نیز اینکه خطر باید حتمی یا آنقدر نزدیک باشد که گویی در حال واقع شدن است؛ بنابراین اگر کسی دیگری را تهدید کند که در صورت انجام ندادن اقدامی خاص، او را به قتل میرساند، موضوع دفاع مشروع قابل استناد نیست.
سیدرضا صدرالحسینی
یکی از موضوعاتی که میتواند حال و آینده تحلیل و موضعگیری کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران را نسبت به آینده سوریه روشن و شفاف کند، داشتن یک پدیدهشناسی دقیق و علتیابی وقوع حرکتهای اخیر در سرزمین سوریه است.
درواقع ما قبل از ورود به اقدامات آینده و آیندهپژوهی باید همه معادلات مؤثر در پدیدآمدن رخدادهای سوریه را مورد بررسی دقیق قرار دهیم تا بتواند چراغ راه برای آیندهپژوهی ما و چگونگی اقدامات آینده ما باشد. بر این اساس، باید توجه داشته باشیم اقداماتی که در سوریه صورت گرفت، یک موضوع بهتنهایی ملی و صرفا منطقهای نبود بلکه یک تصمیم عاجل از جانب نظام سلطه بهویژه آمریکاییها و رژیم اشغالگر قدس برای آینده منطقه تلقی میشود. در واقع باید به این نکته توجه داشته باشیم که مساله ژئوپلتیک سوریه نهفقط برای منطقه بلکه برای نظام بینالملل آینده یا نظم نوین آینده نیز بسیار بااهمیت است. از این رو، سطح تحلیل پدیده پیشآمده را نهفقط در سطح جغرافیای سوریه و همسایگان این کشور بلکه باید در سطح جهانی مورد بررسی قرار داد؛ بنابراین میتوان گفت که پدیده استفاده از تروریسم و جنگهای نیابتی که از دهه اول ۲۰۰۰ در این منطقه آغاز شده همچنان در دستور کار نظام سلطه و رژیم صهیونیستی قرار دارد و این نکته میتواند درس روشن و شفافی برای کشورهای عربی منطقه نیزمحسوب شودکه به نیات شوم ایالات متحده برای تشکیل خاورمیانه جدید یا خاورمیانه آمریکایی آگاه کند. بر این اساس است که مقامات ارشد درجمهوری اسلامی ایران سالهای گذشته موضوع مقابله منوط به وحدت کشورهای منطقهای با فتنه شوم تجزیهطلبی و تقسیم کشورها برای رسیدن به خاورمیانه جدید یا سایکس-پیکوی ۲ باید مورد دقت قرار گیرد. باید توجه داشته باشیم که هماکنون در سرزمین سوریه بهواسطه رخدادها و تغییر و تحولی که در عرصه سیاسی در این کشور رخ داده و همزمان با سقوط دولت بشار اسد برخی از مردم این کشور اتفاق جدید را بهفال نیک گرفتهاند و غریو شادی سردادهاند؛ تردیدی نیست که شور و هیجان اولیه ناشی از ناآگاهی نسبت به آن چیزی است که بر سرشان خواهد آمد و اگر بدانند از اینپس چه اتفاقاتی در کشورشان رخ خواهد داد و سناریوهای محتملی که برای آینده سیاسی سوریه رقم خواهد خورد پیاده شود، در روزهای آتی متوجه خواهند شد این غریو شادیها بعد از مدت کوتاهی تبدیل به حزن و اندوه میشود. اما این نکته حائز اهمیت است که جمهوری اسلامی ایران با توجه به این تحلیل جامع و عمیق، قطعا و یقینا در تقویت مقاومت منطقه کوشش خواهد کرد و در اینباره نه دچار غفلتزدگی و شتابزدگی و بیتفاوتی نخواهد شد.
از آن روزی که فردوسی بزرگ ایران ما فرمود «بکوشید تا رنجها کم کنید/ دل غمگنان شاد و خرم کنید. جهان را بسازید همچون بهشت/ نگویید هرگز سخنهای زشت. به صلح جهانی بکوشید سخت/ به فرّ جهانباور نیکبخت» روزها و روزگارها گذشته و گذشته است. تابناکی این مفاهیم بلند ایرانی در جهان امروز هم جلوهگری متمایز خود را دارد و گواه فرهنگی غنیشده با معرفت انسانی به رنگ نجوای سعدی بزرگ است که «بنیآدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند». حال روز جهانی حقوق بشر در جهان پرتنش امروز معنادارتر شده است. این مناسبت فرصتی است برای تأمل بر ارزشها و اصولی که به حفظ کرامت انسانی و ترویج عدالت اجتماعی کمک میکنند. این روز یادآور مسئولیت مشترک همه ما در قبال ساختن جامعهای است که در آن حقوق هر فرد، بدون درنظرگرفتن جنسیت، قومیت، مذهب، عقاید سیاسی یا هر تفاوت دیگری، محترم شمرده شود. در ایران، مانند بسیاری از نقاط جهان، چالشها و فرصتهای بسیاری برای تحقق حقوق بشر وجود دارد. از یک سو، ارزشهای فرهنگی و تاریخی ایران سرشار از آموزههایی است که بر عدالت، کرامت انسانی و همبستگی تأکید دارند. از سوی دیگر، محدودیتها و چالشهایی نیز وجود دارند که بر تحقق این آرمانها سایه میاندازند. برای نگاه سازنده به حقوق بشر در ایران، گامهای زیر میتواند راهگشا باشد: اول گفتوگوی ملی درباره حقوق بشر: با اتکا بر ایجاد فضایی امن و شکوفا برای بحثهای آزاد و سازنده که در آن همه گروههای اجتماعی بتوانند نظرات خود را بیان کنند و به توافقهایی براساس احترام متقابل دست یابند. دوم تقویت آموزش حقوق بشر: آگاهیبخشی به شهروندان از طریق آموزش رسمی و غیررسمی در زمینه حقوق و مسئولیتهایشان که میتواند نقشی کلیدی در ایجاد جامعهای مبتنی بر احترام به حقوق بشر ایفا کند. سوم تمرکز بر عدالت اجتماعی: کاهش نابرابریها، تقویت عدالت اقتصادی و اجتماعی و اطمینان از دسترسی برابر به فرصتها برای همه که پایههای اساسی تحقق حقوق بشر هستند. چهارم تقویت همکاریهای بینالمللی: تعامل مثبت با جامعه جهانی و بهرهگیری از تجربیات دیگر کشورها در مسیر پیشبرد حقوق بشر که میتواند به تقویت این ارزشها در داخل کمک کند. پنجم ایجاد ضمانت اجراهای اثربخش برای حقوق بشر: ایران باید از زمینههای حمایت اثربخش و تضامین مقبول برای تحققپذیری حقوق بشر بهرهمند باشد. دادگاه حقوق اساسی و حقوق شهروندی و ایجاد نهاد ملی حقوق بشر و تقویت سپهر عمومی فعال حقوق بشر حائز توجه است. ششم نگاه مسئلهمحور و حلکننده چالشهای حقوقبشری: ما درباره مسائلی مانند نرخ اعدام و مجازاتهای سالب حیات و مجازاتهای بدنی با وضعیتی مواجهیم که باید به یک برنامه اصلاح و توسعه نظام حقوقی مبتنی بر ارزشهای حقوقبشری دست یابیم. با تأکید بر نسبیت فرهنگی ایرانی و همه ملاحظات ملی و شرعی باید روزآمدتر عمل کنیم. هفتم بست فرهنگ رواداری و تبعیضستیزی: ما در حوزه آموزش و ترویج مفاهیم حقوقبشری ضعف داریم، هرچند منابع ملی و دینی و تاریخی ما در دنیا بینظیر است و از منشور کوروش تا کتیبه بیستون تا فرمان امام علی به مالک اشتر تا رساله حقوق امام سجاد و بسیاری مضامین دیگر فقیر نیستیم و حرفهای نغزی برای گفتن داریم، ولی در عمل به آسیبشناسی نیاز داریم.
شکست سوریه جزئی از فصل جدید تحولات منطقه است. آغاز این تحولات را سید حسن در روز بزرگداشت حاج قاسم بیان کرد: شبانگاه پنجشنبه، دوم ژانویه ۲۰۲۰، شب جمعه، یا اگر بخواهیم بنویسیمش ۲/۱/۲۰۲۰ حد فاصل دو مرحله در منطقه است. شروع یک مرحله و تاریخ جدید نه فقط برای ایران یا عراق، بلکه برای تمام منطقه و آن ترور حاج قاسم بود. از این جا راهبرد مقاومت تغییر کرد و سید اعلام کرد که خون پاک و عظیم یک فرصت برای امت در جهت رهایی از سلطه و اشغال و استکبار است حتی اگر پیامدهای بزرگی داشته باشد، چون پیروزی های پیش رو ان شاءا... تعیینکننده و نهایی خواهند بود.
سه ماه قبلتر از طوفانالاقصی در روز عید فطر، رهبر انقلاب راهبرد مهمی را برای جبهه مقاومت در حسینیه امام خمینی(ره) بیان کردند: «راهبرد امروز دنیای اسلام درباره فلسطین چه چیزی باید باشد؟ باید کمک به آن نیروی داخلی فلسطین باشد. جبهه مقاومت هر جا هستند؛ این تلاش ها باید متمرکز بشود در تقویت عناصر مبارزی که در داخل فلسطین دارند مبارزه می کنند.» رهبری در آن دیدار تاکید کردند که هر وقت «قدرت بازدارندگی» رژیم از بین برود آنوقت اسرائیل مضمحل خواهد شد و «این اتفاق به برکت آن جوان فلسطینی است که توانسته قدرت بازدارندگی دشمن خودش را مدام ضعیف کند، کم کند و نابود کند.»
این سخنان در حالی بیان میشد که آن زمان رژیم چند خط عملیات را همزمان دنبال میکرد:
۱. خط زدن سر اختاپوس: آن زمان هنوز ایران در کشاکش اغتشاشات ۱۴۰۱ ش بود. نتانیاهو با پهلوی جلسه میگذاشت. وزیر اطلاعات رژیم با اینترنشنال و بیبیسی مینشست و وزیر اطلاعات کشورمان اعلام کرد که با گسیل نیروهای انتحاری قرار بود بیش از ۴۰ بمب در هیئت های مذهبی در محرم منفجر شود و در طول این ایام ۴۰۰ عملیات بمب گذاری در کشور خنثی شد.
۲. سخنان سید حسن نصرا... در پیش از ماجرای طوفانالاقصی نشان میداد تحرکات و تهدیدات جدید رژیم بر روی لبنان در حال پیادهسازی است. هاارتص، تایمز آو اسرائیل، الجزیره و... به طور مکرر در همین زمان گزارشهایی منتشر کرده بودند مبنی بر آمادگی اسرائیل برای تهاجم به حزبا... و تشدید تنشها در مرز لبنان و اسرائیل. هر چند ماجرای تروریستی پیجرها نشان داد که خط حمله به حزبا... در حال پیگیری بوده است.
۳. فلسطین و غزه زیر سه فشار بزرگ قرار داشت: الف. محاصره غذایی و امنیتی غزه ب. تلاش برای تغییر چهره قدس از ساکنان فلسطینی با اشغال خانهها ج. تعرض و تخریب مسجدالاقصی که با اقدامات بنگورین رسانهای هم شده بود.
۴. منطقه در شرایطی قرار گرفته بود که اسرائیل داشت آخرین گامهای سیاسی عادیسازی را بر میداشت. عربستان سعودی مهم ترین کشور باقی مانده بود که به پروژه عادیسازی رابطه با اسرائیل نپیوسته بود. از طرف دیگر رژیم در حال ایجاد کریدور آیمک بود که تبدیل میشد به مرکز صادرات و واردات کالاها از غرب به آسیا.
در چنین شرایطی منطقه قرار داشت که ناگهان طوفان همه بندهای بالا را برگرداند. ایران به چنان مهاجمی تبدیل شد که نتانیاهو در سازمان ملل اعلام کرد که از شش جهت ایران به سمت او تهاجم میکند. پروژه انهدام حزبا... ناموفق شد چنان که اسرائیل تن به آتش بس داد. کریدور آیمک شکسته شد. عربستان از عادیسازی امتناع کرد و حماس توانست بازدارندگی مهم ترین ناموس اسرائیل را دوبار نابود کند. یک بار با شروع موفقیتآمیز طوفان و بار دوم با مقاومتی که در طول عملیات طوفان شد که هیچکدام از اهداف و وعدههای نتانیاهو محقق نشد. حالا نتانیاهو است و بازدارندگی شکسته شده، اسرای در دست حماس، آوارگان شمال و حماس بهجا مانده.
حالا در این میان معادله سوریه را باید معنا کرد. اگر آیمک را از بین بردند؛ حالا کریدور محور مقاومت دچار چالش و ضربه جدی شده است. این که راه کریدور حفظ میشود؟ این که شرق لبنان و شرق فرات در سوریه چه اتفاقی میافتد؟ پاسخهای مهمی است که آینده چهره منطقه را معلوم خواهد کرد. دو طرف چه جبهه مقاومت و چه غرب و رژیم میدانند که وارد دالان بیبازگشت شدهاند. شرایط اقتصادی و امنیتی دو طرف احتیاج دارد تا تکلیف آرایش منطقه روشن شود.
جواد شاملو
در جنوبیترین قسمت غرب آسیا اژدهایی خفته بود؛ زیر معادن سرخ عقیق. اژدهایی که پتک حفاران سنگی که به سیدالأحجار مشهور است بیدارش نمیکرد. اژدها میدانست که سالهاست با وجود تمام قیل و قالها، خنجری که بر کمر مردان سرزمینش جا خوش کرده فعلا جنبه تزئین دارد. اژدها از غیرتی که در خون مردان و زنان سرزمینش در جریان بود خبر داشت اما میدانست زمان برخاستن نرسیده. او را آتش و خون بیدار میکرد. صدایی که اژدهای کهنسال، عاقبت آن را شنید. صدای بیرحم بمبهای سعودی را، صدای آتشی که به جان مردمش افتاده بود را، صدای شیون زنها را... دشمن بیامان میکوبید و میکوبید. نمیدانست که با همین ضربات، چرت چندقرنه اژدهایی در حال پاره شدن است که اگر بیدار شود و سر از خاک بیرون بیاورد، تا اوضاع جهان را زیر و زبر نکند دوباره به خواب نمیرود. و اژدها برخاست و غرشکنان به رخ کشید غیرت یمنی را.
غیرتی که کار ندارد در سوریه حکومت عوض شده یا در لبنان آتشبس شده، تمرکزش را از دست نمیدهد و میگوید مادام که در غزه بیگناهان در حال پرپر شدن باشند، خنجر یمنی هم از غلاف بیرون است. سلاحهایی که از هیچ، معجزهوار پدید آورده روانه خاک دشمن میکند و بیآنکه دلش مشغول جولان دشمن بر بلندیهای جولان شود، پهپادهایش را در اطراف تلآویو به جولان در میآورد. این فرق اساسی یمن است با تمام نقاط جهان: او حتی در دوران صلح هم سلاح از کمر باز نمیکند؛ مرد یمنی پایه جنگ است. آتش جنگ هرچه شعلهورتر شود، گو بشو، غرش اژدهای غیرت و خشم یمنی هم رعدآساتر میشود. این علمی است که شایسته شانه ملت مقاوم یمن است: صحنهگردان محور مقاومت. مقاومت یمن نه دولتی است و نه وابسته به یک حزب و جناح، بلکه ملی است و توانسته دولت-ملت خود را بر پایه آن بنا کند. یمن به لحاظ جغرافیایی موقعیت مناسبی ندارد، در تاریخ معاصر غرب آسیا هم از حضور فعالی برخوردار نیست؛ کشوری ظاهرا از هر جهت پرت. اما گویی انزوای ملت یمن در حقیقت نوعی کمین بود تا این ملت کهن در سختترین شرایط محور مقاومت به یاری نهضت ضداستکباری غرب آسیا برخیزد.
مقاومت یمن اکنون تلاش میکند تا هم بار حزبالله را بر دوش بکشد و هم نگذارد پس از سقوط سوریه، همچنان آب خوش از حلقوم دشمن پایین برود. ایفای این نقش البته برای یمن بیهزینه نیست؛ بلکه این کشور احتمالا مقصد بعدی حملات صهاینه میشود. اما یمن باتلاقی است که پیش از این ائتلاف غربی-عبری-عربی را به خاک سیاه نشاند و هرکه به سوی آن برود، باید خودش را برای یک مهلکه مهیا کند. یمن تعیینکننده مختصات نوین محور مقاومت است؛ عقیقی بر خاتم مقاومت.
ارسال نظرات