- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
يکشنبه ؛ 30 آذر 1404 یادداشت روزنامههای دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۳

خطای راهبردی رژیم صهیونیستی

چرا طوفان الاقصی به نفع ایران شد؟
کمیل خجسته
۲. سر اختاپوس جواب نگرفت: اسرائیلیها، از ۲۰۱۸م تمرکزشان بر «استراتژی سر اختاپوس» است. این استراتژی میگوید که تمرکز رژیم باید روی ایران قرار بگیرد. خیلی قبلتر از این، رژیم جنوب لبنان و جولان را در سوریه اشغال کرده بودند. بعد از آن، در دهه ۲۰۰۰م با حمله مجدد به لبنان و فلسطین برای آن سرزمینها ویرانی، قتل و کشتار فجیعی به بار آورده بود که همان زمان آن چنان انتقادهای جهانی از این اقدامات وحشیانه اسرائیل بالا گرفته بود که کاندولیزا رایس وزیر وقت خارجه آمریکا در دفاع از آنها گفته بود که اینها درد زایمان خاورمیانه جدید است اما بعد از ناکامی آن سالها، در بازه ۲۰۱۰م تا ۲۰۱۸م اسرائیل بر حمایت از داعش اقداماتش را برنامهریزی کرد. به یاد بیاورید آن عکس معروف نتانیاهو را که برای بازدید و عیادت از مجروحان داعشی به بیمارستانی در سرزمینهای اشغالی رفته بود.
حالا بعد از ۱۸ سال، اسرائیل با آن سابقه و عملکرد در منطقه میخواست تمرکزش را روی ایران بگذارد. حمله به نفتکشهای ایرانی، ترور دانشمندان ایرانی، ترور صیاد خدایی و تا همین اواخر سال ۱۴۰۱ش و تابستان ۱۴۰۲ش، لیست اقدامات رسانهای شده نتانیاهو و وزیر اطلاعرسانی اسرائیل که مرور میشود، معلوم میشود آنها چه فشاری را روی برهم زدن امنیت ایران قرار داده بودند؛ نمونه اقداماتی برای تحقق راهبرد سر اختاپوس بود اما طوفانالاقصی تمرکز اسرائیل را برای انجام اقدامات خصمانه در مواجهه با ایران گرفت و به قول نتانیاهو، امروز این اسرائیل است که «در شش جهت درون سرزمینها در حال دفاع از خود است.»
۳. نقشه تصرف همیشگی، فعلا کنار ماند: همانطور که فلسطین سرزمین مقدس اسرائیلیهاست و آنها به این دلیل آن را اشغال کردهاند؛ ایران هم برای آنها مقدس است. بهائیان ساکن حیفا، ایران را سرزمین مقدس خود میدانند. به همین دلیل آنها در دهه آخر عمر پهلوی تقریبا تمام مناصب قدرت را در اختیار گرفته بودند. تصرف ایران برای ساکنان این سرزمین امر مقدس و تاریخی شمرده میشود اما طوفانالاقصی موجب شد تا امروز حیفا زیر آتش مقاومت قرار بگیرد و دست آنها به ایران فعلا کوتاه شود.
۴. آینده شیرین: وقتی صدام حسین از منطقه رفت، روابط خصمانه ایران و عراق به چنان رابطهای تبدیل شد که «ایران و عراق؛ لا یمکن الفراق». با حذف صدام از معادلات منطقه، نه تنها سایه جنگ از بین این دو همسایه برداشته شد، بلکه روابط فرهنگی و اقتصادی گشایش یافت. هر چند حوزه اقتصادی با مداخلات آمریکایی، همچنان با اشکال روبه روست، اما کدام ایرانی است که از پیادهروی عظیم اربعین، از مهماننوازی مردم عراق نشنیده باشد؟ حالا فرض کنید با حذف و گرفتار شدن رژیم، چقدر مشکلات منطقه و چالشهای منطقه از بین میرود. طوفانالاقصی قدمی به سوی این آینده شیرین شد چراکه مهم ترین عنصر وجود و حفاظتی اسرائیل یعنی بازدارندگی را از بین برد.

قدرت ملی چرا مهم است؟
جعفر برزگر
قدرتمند شدن یا «کار به کار کسی نداشتن»، کدام رویکرد میتواند امنیت ایران را تأمین کند؟
چگونگی تأمین امنیت همچنان مناقشه اساسی بشر است. این امر یکی از مهمترین دل مشغولیهای دولتهای مدرن نیز است. برخی نسخه انزواگرایی تجویز میکنند و در مقابل مسیر دومی به نام قدرتمند شدن وجود دارد. تاریخ ایران در ۱۵۰ سال اخیر نشان داده برای ایران نسخه بیطرفی شفابخش نیست. در جنگ جهانی اول و دوم ایران اعلام بیطرفی کرد، اما در هر دو جنگ، مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد.
امنیت بستر تمام فعالیتهای اجتماعی در زندگی بشری است. بدون امنیت جوامع امکان هیچگونه فعالیتی ندارند. فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی همه وابسته به زیرساختی به نام امنیت است. با قاطعیت میتوان گفت که کمتر تردیدی در این زمینه وجود دارد، اما تفاوت نگاه در تعریف امنیت و کم و کیف رسیدن به آن بروز پیدا میکند. انقلاب اسلامی نگاه غلط به مقوله امنیت را تغییر داد و راهبرد قدرتمند شدن را در پیش گرفت.
نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود که با یک انقلاب مردمی و سپس با تأیید ۹۸ درصدی آنان عینیت یافت، در کنار قدرت دفاعی و بازدارندگی خود که هرساله به دنبال تعمیق و گسترش آن بود و امروز شاهد میوههای شیرین این تلاشها هستیم، همواره قدرت نرم و نرمافزاری انقلاب از جمله اتکا به مردم، باورمندی به اندیشه الهی، حمایت از مستضعفان و ایستادن در برابر نظم ناعادلانه جهانی را هم مورد توجه قرار داده است.
رهبرمعظم انقلاب دیروز در دیدار با خانوادههای شهدای امنیت با بیان این نکته که تنها راه امنیت داشتن کشور افزایش قدرت ملی است به نقد نگاه انزواگرا برای تأمین امنیت ایران پرداختند: «بعضیها در تحلیلهای گوناگون تصور میکنند اگر بخواهیم کشور در امنیت باشد، بایستی سراغ ابزارهای حساسکننده قدرتها نرویم؛ مثلاً چه لزومی دارد حالا ما موشک با فلان برد را داشته باشیم که حساس بشوند، خیال میکنند اینجوری، این شکلی میتوانند امنیت کشور را تأمین کنند یعنی درواقع اگر میخواهید کشور امن باشد، ضعیف باشید.»
رهبر معظم انقلاب در ادامه به راهبرد درستی که نظام جمهوری اسلامی در پیش گرفته اشاره میکنند: «آن چیزی که امنیت را برای یک کشور حفظ میکند قدرت ملی آن کشور است، قوی بودن آن کشور است، قوی بودن از همه جهت؛ قوی بودن در علم، قوی بودن در اقتصاد، قوی بودن در امکان دفاع، قوی بودن در تسلیحات، اینهاست که امنیت کشور را حفظ میکند و تأمین میکند.»
مقام معظم رهبری در سخنان خود در واقع تبیین میکنند که امنیت تک بعدی نیست. امنیت همهجانبه با گسترش قدرت نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور به دست میآید و قدرت امروز نظام به این خاطر است که ایران دارای قدرت فرهنگی، سیاسی، نظامی و... است.
در واقع راهبرد قوی شدن است که باعث شده محور مقاومتی شکل بگیرد که دشمنان را داخل مرزهای خود درگیر کند و شکلگیری محور مقاومت متأثر از قدرت نرمافزاری و پشتیبانیهای سختافزاری نظام است. اگر قدرت نرم و هویتی انقلاب نبود، امکان شکلگیری قدرتی متحد علیه اشغالگری فراهم نمیشد. این قدرت نرم انقلاب است که پایگاه مردمی قوی برای نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور فراهم کرده است. خطای محاسباتی این است که دشمن فکر میکرد تحریم میتواند قدرت نرم و سخت انقلاب را تضعیف کند، اما پایگاه مردمی نظام و عملیات وعده صادق یک و ۲ و ایستادگی محور مقاومت نشان داد در تصور باطلی به سر میبرد.
![]()
تذکر جدی درباره قومگرایی در شمال غرب کشور
درحالیکه فرایند انتخاب استانداران در حال طیکردن آخرین مراحل خود است، سخنان یکی از نمایندگان سابق آذربایجان غربی در مجلس در رد پیشنهاد فراکسیون استانی نمایندگان مجلس در معرفی نامزد استانداری موجب جنجال و واکنش گستردهای شد. این نماینده سابق در سخنانی برخی از ادعاهای گروههای تجزیهطلب خارج از کشور را تکرار کرد و مردم کُرد را مهاجران به آذربایجان غربی عنوان کرد و گفت که استاندار نباید از مهاجران انتخاب شود. این نخستین بار نیست که گروهی از وابستگان به جریانهای سیاسی چنین ادعاهای مغایر با همبستگی ملی و غیرقابل قبولی را در محافل عمومی بیان میکنند.
1- ایران ملک مشاع همه ایرانیان است و هر ایرانی در هر جایی از سرزمین بزرگ ایران، میتواند و حق دارد در هر مسئولیت و پستی که شایستگی آن را دارد، به کار مشغول شود. حتی اگر در محلی غیر از محل زندگی خود یا استان و شهرستان خود باشد. چنین ادبیاتی پیشازاین در کشور همسایه غربی ایران رواج داشت و به دلیل فعالیت برخی جریانهای سیاسی در سالهای اخیر به درون ایران وارد شده و به نوعی به دوقطبیسازی ایرانیان و رودررو قراردادن ملت ایران و تفکیک ایرانیان مشغول است. تسری این دیدگاه به دیگر نقاط کشور چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد میکند. مشخص نیست چرا مسئولان استانی و مسئولان کشور در برابر فعالیتهای نفرتپراکن جریانهای افراطی قومگرا سکوت پیشه کردهاند. این نخستین باری نیست که در محافل رسانهای و سیاسی شمال غرب کشور چنین ادعایهای ضد تاریخی و مخالف انسجام و وفاق ملی مطرح میشود و در عمل نیز موجب تضییع حقوق گروهی از هموطنان شده است اما تاکنون در برابر آن اقدام مشهود و مسئولانهای صورت نگرفته است؟
2- شواهد موجود نشان میدهد گذشته از فعالیتهای پانترکیستی وارداتی از کشورهای همسایه و همراهی برخی از عوامل با این جریان، در دهه گذشته عامل فساد نیز در تشدید فعالیتهای این گروه مخرب افراطی و قومگرا مؤثر بوده است. اگر دستگاههای مسئول درباره ابعاد فساد در سالهای 1392 تا 1396 در استان آذربایجان غربی حول فروش حق سوخت روستاییان مرزنشین به ارزش میلیاردها تومان قدری تأمل میکردند و از این پرونده رمزگشایی صورت میگرفت و مشخص میشد از این منافع میلیاردی و سرشار که به صورت غیرقانونی غصب شد، درحالیکه که حق روستاییان مرزنشین بود، بخشی به برخی گروهها پرداخت شده تا با سروصدا پوشش مناسبی برای استمرار فعالیت غیر قانونی مهیا کنند، امروز دیگر شاهد چنین نداهای وحدتستیز و قومگرایی نبودیم. همچنین اگر در بزرگترین پرونده فساد تاریخ آذربایجان غربی و کل کشور (به جز تهران) یعنی پرونده شهردار سابق، عمیقتر بررسی میشد که بخشی از منابع این فساد به کدام اشخاص و جریانها و بنگاهها پرداخت شده، شاید امروز این جریان چنین بیپروا وحدت ملی را هدف قرار نمیداد.
3- در واکنش به این رویداد، گروهی از افراطیهای قومگرای کرد نیز به مقابله برخاستهاند. اما نه از منظر منافع ملی و انسجام ملی بلکه از آن سوی بام به تشدید تعارض دراینباره مشغول شده و بهاینترتیب به دوگانهسازی و قطببندی هموطنان در استان مشغول شدهاند. این رویکرد هم به جز تشدید مسائل استان دستاورد دیگری ندارد. گروهی در برابر تروریسم و برخی اقدامات مسلحانه سکوت و گاه همراهی نشان داده و البته در این شرایط هم در حال بهرهبرداری از آب گلآلود هستند. دوای درد افراطگری قومی، نمیتواند نوع دیگری از قومگرایی باشد.
4- این واقعیت که گروهی از هموطنان در استان آذربایجان غربی از دیگر نقاط به استان مهاجرت کردهاند، نشانگر مختصات تمدنی و تاریخی و اجتماعی ایرانزمین است. جابهجایی جمعیت بخشی از ویژگی تاریخی یک کشور چندهزارساله است. این ویژگی به درهمتنیدگی عمیق ایرانیان منجر شده است. اگر ایل قرهپاپاق به احتمال زیاد از قفقاز به منطقه نقده وارد شدهاند. اگر گروه زیادی از مردم به دلیل همین جابهجاییها زبانشان تغییر کرده یا برخی از ایلات کرد و لک و چاردولی و یارسان و کره سنی و... هم از درون فلات ایران و نیز گاه از عثمانی سابق به درون ایران مهاجرت کردهاند، اما همه این مردمان شریف مانند همیشه بخشی از ملت بزرگ ایران هستند و نمیتوان بهعنوان مهاجر آنان را از حقوق شهروندی خود محروم کرد. اما تأکید چندباره افراطیهای قومگرا به دیگر هموطنان بهعنوان مهاجر نه برای بیان واقعیات اجتماعی بلکه نشانگر رویکرد افراطی آنان است تا گروهی از ایرانیان را از حقوق اساسی خود محروم کنند. این گروه خود بر شاخ نشسته و مشغول بن بریدن است.
5- قومگرایی بهعنوان یک پدیده مخرب، محصول بیتدبیریهای گذشته است. اشاعه قومگرایی کیان ملی و انسجام ملی و همزیستی و درهمتنیدگی ایرانیان را تهدید میکند.
بیتفاوتی در برابر این پدیده حتی امنیت ملی را میتواند به چالش بکشاند. برای مواجهه با این پدیده باید کار ریشهای و اساسی صورت گیرد. با مماشات با قومگرایی به بهانه ایجاد بالانس و تعادل و موازنه گروههای سیاسی مختلف نمیتوان به حکمرانی خوب پرداخت. جریان قومگرا از سویی پا در محافل خارجی دارد و از دیگر سو بنیانهای نظم و انسجام را تهدید میکند. اما اینکه بخشی از جریانهایی که با قومگرایی به دنبال پیشبرد اهداف خود هستند، موضوعی نیست که بهسادگی بتوان از کنار آن گذشت. در شرایط بسیار حساس و خطیر کشور برای این بیماری باید پیش از آنکه دیر شود، درمانی پیدا کرد. آیا عجیب نیست که در شرایط بسیار ملتهب امروز منطقه و جهان گروهی از درون کشور، قومگرایانه در حال تحریک دیگر اقوام ایرانی هستند؟ بهویژه آنکه توجه شود کدام همسایه ایران تاکنون حمله اسرائیل به ایران را محکوم نکرده است؟ آیا این قرینه تصادفی است؟

حمایت از حقوق معلولان در انتظار اجرا
زهرا نژاد بهرام
ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان که در سال ۱۳۹۶ به تصویب رسید، برگ زرینی در قانونگذاری در جهت حمایت از این افراد بود، که متأسفانه در طول زمان به بهانههای گوناگون از اجرای آن سر باززده شده است. اما با انتخاب رئیس جمهور «پزشکیان» که در ویدئویی بر اجرای قانون تأکید داشتند و سخنان آقای ظریف در تعهدایشان به اجرای قانون، امید آن میرفت که در لایحه بودجه ۱۴۰۴این ماده قانونی مورد توجه بودجهنویسان قرار گیرد؛ اما در کمال ناباوری این بند قانونی در قالب افزایش ۲۰ درصدی مستمری آنان تدوین شد!.
تلاشهای جامعه افراد دارای معلولیت در رقابتهای انتخاباتی دولت چهاردهم وامیدهای فراوان آنان این نوید را به جامعه داده بود که اجرای قانون از ملزومات دولت است، لذا انتظار میرفت در تدوین بودجه این مهم با تأکید رئیس جمهور مورد توجه قرار گیرد.
بر اساس ماده ۲۷ این قانون «دولت مکلف است کمک هزینه معیشت افراد دارای معلولیت بسیار شدید و یا شدید فاقد شغل و درآمد را به میزان حداقل دستمزد سالانه تعیین و اعتبارات لازم را در قوانین بودجه سنواتی کشور منظور نماید.» لذا رعایت این ماده که مطالبه عمومی همه افراد دارای معلولیت بود امری جدی است.
یادآور میشود، زمانیکه از طرف معاونت اقشار ستاد ملی دکتر پزشکیان، مسئولیت تعامل و ارتباط با این گروه از جامعه برعهده من گذاشته شد، نخستین درخواست آنان رعایت این ماده قانونی بود که از سال ابلاغ (۱۳۹۷ تا کنون) مورد توجه دولتها قرار نگرفته است؛ امید آنها به کمپین انتخاباتی پزشکیان برای این مهم آنگونه شد که درمانیفست منتشره از سوی ایشان مسأله رعایت قانون و تأکید بر حقوق قانونی افراد دارای معلولیت مورد توجه قرار گرفت. آنان با اتکا به این مصاحبهها ومانیفست منتشره که در نوع خودکم نظیر یا به عبارتی بینظیر بود. امیدهای فراوانی برای تحقق مطالبات و اجرای قانون دارند که یقیناً بودجه ۱۴۰۴ میتواند از نشانههای ارزشمند این مهم باشد.
آنگونه که دربندی از این مانیفست ایشان تعهد میدهند که برنامهای جامع برای حمایت از حقوق آنان داشته باشند و اشاره میکنند: «این برنامه بر تقویت و اجرای قوانین حمایت از حقوق معلولان، بهبود زیرساختها، ارتقاء سطح آگاهی عمومی و افزایش مشارکت فعال افراد دارای معلولیت در تمامی عرصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تمرکز دارد.» در ادامه اینمانیفست آمده است: «با تدوین و اجرای یک برنامه جامع و منسجم، تلاش خواهم کرد تا موانع موجود بر سر راه افراد دارای معلولیت برای حضور در جامعه و مشارکت در آن برای تحقق پیشرفت و توسعه کشور را از بین ببرم و بستری مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای آنان فراهم کنم.» با این رویکرد انتظار میرود مسأله رعایت قانون و اجرای آن که دستور کارایشان است از سوی دست اندرکاران با دقت بیشتری روبه رو شود و قانون بر زمین مانده در بهتر ین شرایط به اجرا گذاشته شود، چرا که این تعهدایشان به آنان بوده است. دراین میان لازم است سازمان بهزیستی به عنوان متولی امور جامعه افراد دارای معلولیت با نگاهی دیگر برای اجرای قانون فعالیت کند و بستر لازم را در مجلس شورای اسلامی برای تحقق این مهم فراهم نماید.
انتظار میرود با انتخاب رئیس سازمان بهزیستی در دولت چهاردهم و سامانیابی این سازمان که مخاطبان متنوعی دارد موضوع اجرایی شدن این ماده قانونی در دستور کار قرار گیرد و اقدامات لازم در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی صورت پذیرد.
یا دآور میشود بر اساس اسناد بینالمللی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد همه جوامع را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند که رعایت حقوق آنان از یک سو و تحقق مطالباتشان از سوی دیگر که مبتنی بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است امری جدی و الزامی است.
از این رو با شکلگیری آن برنامه جامع که رئیس جمهور به آن تأکید داشته لازم است همه سازمانهای عمومی و دولتی در تحقق تسهیلات لازم برای مشارکت مؤثر افراد دارای معلولیت تلاش کنند، این مهم درمصوبه سال ۱۳۹۹ بر مبنای طرح شورا گشایشی دیگر برای تحقق حقوق این افراد در راستای قانون بالادستی که مصوب سال ۱۳۹۶ بود فرصتی تازه برای نگاهی متفاوت برای مشارکت آنها در شهر بود.
بر طبق این قانون شهرداری مکلف بود تسهیلات لازم و بودجه کافی برای تحقق اهداف این مصوبه را در قوانین بودجه سالیانه مورد نظر قرار دهد.
این مهم حتی در برنامه پنج ساله سوم شهر تهرا ن که از سوی شورای شهر پنجم این شهر تهیه شده بود مورد توجه قرار گرفت. «طبق بند ۱ ماده ۶۸ «برنامه پنج ساله سوم توسعه شهر تهران» شهرداری تهران موظف است به منظور بهبود شاخصهای سلامت شهری، نسبت به ایجاد سازوکار اجرایی جهت نیاز سنجی و نظر سنجی از شهروندان با تأکید بر گروههای خاص از جمله معلولان، برای پروژههای منطقهای و فرامنطقهای شهری در حوزه محیط زیست و سلامت اقدام نماید. با مشارکت دادن معلولان در برنامهریزیهای شهری، ضمن تسهیل دستیابی به اهداف توسعهای، موجب شکوفایی استعدادها و خودباوری در آنها میشود و ارتقای سلامت آنها را در پی خواهد داشت.»
لذا توجه به موارد ذکر شده از یک سو و ضرورتهای اجتماعی برای حمایت از حقوق این افراد از سوی دیگر الزام جدی را برای نهادهای دولتی و عمومی در خصوص اجرایی ساختن آنها فراهم میکند. امید است سازمان بهزیستی و کمیسیون تلفیق در بستر تحقق اهداف دولت چهاردهم د ررعایت قانون و اجرای آنها بستر نوید بخشی برای اجرایی شدن ماده ۲۷ قانون حمایت از افراد دارای معلولیت فراهم کنند.

حمله به نظام محاسباتی مبتنی بر خیالات
یک. بیانیه رسمی نیروهای مسلح ما، حملات رژیم صهیونیستی علیه سامانههای پدافندی ما را در اغلب موارد ناموفق و محدود اعلام کرد. این تعبیر که البته از منظر نظامی و از جایگاه نیروهای مسلح درست هم هست، یک معنای سیاسی دارد و آنهم اینکه برداشت فرماندهان نظامی ایران، این است که اسرائیل اساسا ضربه چندانی وارد نکرده که نیاز به پاسخ سخت و قاطع داشته باشد.
دو. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانوادههای شهدای امنیت سطح بالاتری از واکنش را علنی کردند. تأکید ایشان بر این نکته که هم بزرگنمایی و هم کوچک نمایی شیطنت رژیم اشغالگر خطاست، دست جمهوری اسلامی را برای همه واکنشها باز نگه داشت.
سه. موشکپرانی رژیم صهیونیستی در حدی نیست که رسانههای همسو با آن رژیم اشغالگر عنوان میکنند. اسرائیل، حملهای محدود آنهم صرفا در چارچوب اهداف نظامی رقم زد و جسارت اقدام علیه محورهای ادعایی همچون تأسیسات هستهای یا زیرساختهای نفتی نداشت.
چهار. در حماقت اخیر رژیم، چند نفر از فرزندان ملت ایران در نیروهای مسلح به شهادت رسیدند، برخی رادارها و سامانههای پدافندی آسیب ديدند و از همه مهمتر، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بزرگ برای چند ساعت نقض شد. ازاینرو، اقدام رژیم صهیونیستی قابلچشمپوشی نیست و نباید آن را کوچک نمایی کرد.
پنج. به نظر میرسد سناریو دقیق و اصولی، بهرهگیری از سیاست ابهام است. ایران میتواند حق قطعی واکنش را محفوظ بداند اما آن را تا زمان اولین ترور یا جنایت بزرگ رژیم اشغالگر به تعویق اندازد. با این روش، عملا ایران راهبرد خود را به دشمن تحمیل میکند و واکنش احتمالی خود را به بخشی از پازل فلسطین و لبنان و در خدمت اهداف محور مقاومت تبدیل میکند. این شیوه یعنی واکنش ایران، علاوه بر پاسخ به شیطنت اخیر اسرائیل، فضا را به سمتی پیش خواهد برد که ترور هر یک از رهبران عالی مقاومت، منجر به موشکباران سنگین تلآویو خواهد شد. دست صهیونیستها هرروز خالیتر و استحکام و انسجام جریان مقاومت هرروز بیشتر میشود.

ارسال نظرات