- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
شنبه ؛ 22 آذر 1404 یادداشت روزنامههای چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

مراد غایب ما ظاهر نیست نه آنکه حاضر نباشد

متغیرهای اثرگذار بر آینده مذاکرات هستهای
مصطفی نجفی
حکمرانی مهدوی، نیاز امروز ما
انقلاب اسلامی از همان ابتدای شروع نهضت بزرگ امام خمینی (ره) تا زمان پیروزی و تداوم حرکت تاریخی آن تاکنون، با توجه ویژه به مهدویت شکل گرفته و هدف اصلی خود را کمک به برپایی حکومت جهانی مهدوی اعلام کرده است. بر اساس آموزههای دینی برگرفته شده از آیات و روایات، حکومت مهدوی دارای ویژگیهایی است که امروز نیز جمهوری اسلامی میبایست تمام تلاش خود را برای تحقق آن به عنوان حکومت و دولت زمینهساز ظهور به کار گیرد.
بر اساس آیات قرآن و روایات قطعی، حکومت جهانی مهدوی با حاکمیت صالحان و مستضعفان تشکیل شده و برقرار خواهد شد. بر اساس همین تعالیم، جهتگیری کلی انبیای الهی و حاکمیت دین همواره به سود مستضعفان و تحقق بخشیدن به حاکمیت آنان بوده است، همچنانکه رویارویی و نبرد اصلی پیامبران علیهمالسلام) با طبقات اشراف، مسرفان، مترفان و مستکبران بوده که همواره میل به سرکشی و طغیان در برابر خدا و اجرای احکام الهی و تحت سلطه درآوردن ضعفا و گروههای فرودست دارند. طبقاتی که همواره از تن دادن به حق و عدل سرباز زده و خوی و خصلت برتریجویی، سلطهطلبی، حقکشی و بیدادگری راه و روش آنها بوده است.
انقلاب اسلامی نیز مبتنی بر همین آموزهها شکل گرفت و باوجود حضور همه اقشار در آن، بار اصلی این انقلاب بر دوش اقشار مستضعف و مؤمن جامعه ایران بود. از این رو، بر همه دولتمردان و مسئولان واجب است که در انتخاب کارگزاران و مدیران، توجه به مستضعفان را مدنظر قرار دهند و تلاش کنند با حاکم کردن آنان بر امور، قدمی به سمت برپایی حکومت مهدوی بردارند. روشن است که میل جناحها و گروههای سیاسی به سمت صاحبان ثروت و قدرت است و این هنر مسئولان است که با مدیریت صحنه، مستضعفان را بر مصادر امور بنشانند، به خصوص امروز که دولت جدید مستقر شده و فصل تعیین و انتصاب مدیران است. توجه به این نکته توسط دولتی که رئیسجمهور آن خود را شاگرد مکتب نهجالبلاغه میداند بسیار حائز اهمیت است.
از دیگر ویژگیهای حکومت مهدوی و حکمرانی مهدوی، برقراری توحید در سراسر جهان و حاکمیت اسلام و شریعت در همه جوامع است. در این باره امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «زمانی که قائم علیهالسلام قیام کند، هیچ سرزمینی نمیماند، مگر اینکه ندای شهادتین (لا اله الّا الله و محمّد رسول الله) در آن طنین اندازد.» ایستادگی در برابر مظاهر شرک و ضدتوحید از جمله مهمترین وظایف حکومت اسلامی است. انقلاب اسلامی نیز یک انقلاب توحیدی بود که با شعار اسلام شکل گرفت و هم در شعارها و هم در قانون اساسی و هم در پرچم جمهوری اسلامی ایران این اصل اساسی به روشنی منعکس شده است. از این رو، روا نیست به بهانههای مختلف، از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده یا خدای نکرده کسانی را به کار گمارد و بر مردم حاکم کند که اعتقادی به این موضوع نداشته و خود را در قبال آن مسئول ندانند و بدتر اینکه برخی نقش خود را در نقطه مقابل تعریف کنند.
بعد از توحیدگستری، مهمترین ویژگی حکومت مهدوی و اساسیترین شاخص حکمرانی مهدوی، اصل زیربنایی «عدالت» است که شامل همه عرصههای زندگی اجتماعی میشود. این اصل آنچنان مهم است که در روایات متعدد به آن اشاره شده و جمله «یملا الارضَ قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً و جوراً» به تواتر در اکثر احادیث ذکر شده است. برقراری عدالت نیز صرفاً یک ملکه فردی و ویژگی شخصی نیست، بلکه روشن است که یک اصل اساسی در حوزه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و شامل ساختارهای مختلفی میشود که حیات زندگی اجتماعی بر آن ابتنا دارد. انقلاب اسلامی نیز از بدو شکلگیری خود مسئله عدالت را به عنوان اصلی اساسی در طول توحید مدنظر قرار داده است و جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی برای رسیدن به نقطه مطلوب از حیث عدالت انجام داده است ولی به فرمایش رهبر معظم انقلاب، این تلاش کافی نبوده و باید مضاعف شود. در این مورد همه قوا و همه دستگاهها مسئولیت دارند و میبایست تمام تلاش خود را برای رسیدن به الگوهای حکمرانی عادلانه و ساختارهای اجتماعی سیاسی عادلانه به کار گیرند. علاوه بر اهمیت توجه به بحث عدالت در تمام عرصهها و تمام حوزههای حاکمیتی و در همه قوا در شرایط فعلی، دولت جدید نیز که رئیسجمهور محترم، علاقه ویژهای به نهجالبلاغه و مرام و منش امیرالمؤمنین علیهالسلام داشته و شعار حق و عدالت را داده لازم است برای برقراری عدالت اجتماعی بین آحاد مردم و کاهش فاصله طبقاتی و نابرابری معیشتی و نیز نابرابریهای اجتماعی دیگر تلاش مضاعف صورت پذیرفته و برنامهریزی ویژه انجام دهد.
از جمله دیگر ویژگیهای حکمرانی مهدوی توسعه علمی است. بر اساس روایات در دوره حکومت مهدوی، با مدیریت ایشان، علوم چنان توسعه خواهند یافت که همه شگفتزده خواهند شد. در این باره امام صادق (ع) میفرمایند: «علم، بیست و هفت حرف است. تمام آن چه انبیا آوردهاند، دو حرف است و مردم، تا امروز، بیش از آن دو حرف نمیشناسند. هنگامیکه قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف را میآورد و بین مردم توسعه خواهد داد و به دو حرف قبلی اضافه خواهد کرد تا بیست و هفت حرف کامل شود.» توسعه علوم اگر در خدمت گسترش توحید باشد، باعث گسترش رفاه، عدالت و معنویت در جهان خواهد شد. از این رو، توجه به توسعه علمی در شرایط کنونی نیز بر جمهوری اسلامی واجب است و یکی از وظایف اصلی دولت، ایجاد شرایط توسعه علمی کشور و در خدمت پیشرفت مادی و معنوی جامعه قرار دادن این توسعه علمی است.
توجه به مهدویت و زمینهسازی دولت کریمه مهدوی، چشمانداز انقلاب اسلامی است و شاخصههای حکمرانی مهدوی، نیاز امروز جامعه ماست و اگر کاستیای وجود دارد، ناشی از غفلت از این امر مهم است. از این رو توجه محققان، کارشناسان و مسئولان به خصوص مسئولان قوه اجرایی برای زمینهسازی تحقق آن برای گذر از مسائل و مشکلات امروز ایران، بسیار ضروری است.

دیپلماسی برادری
محمد قادری
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی ایران، امروز چهارشنبه در اولین سفر خارجی خود پس از تشکیل دولت، وارد عراق میشود. انتخاب عراق بهعنوان اولین مقصد سفرهای خارجی از سوی پزشکیان نشان از اهمیت ویژه این کشور در راهبرد منطقهای و سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران دارد.
دو کشور طی سالهای اخیر و بهویژه در دولت شهید آیتا... رئیسی با عبور از تفرقهافکنیهای بیشمار دشمنان، تعامل بسیار خوبی را در حوزههای مختلف در پیش گرفتند که برکات فراوانی برای دو ملت داشت. سفر پزشکیان به کشور دوست و برادر، نقطه شروع خوبی برای دولت چهاردهم محسوب میشود تا بتواند مسیر تعاملات گسترده را تداوم بخشیده و موانع را از سر راه بردارد، بهویژه اینکه دستهای پلید زیادی وجود دارد که تلاش میکند به هر شکل ممکن مناسبات دو کشور را بر هم زده و انسجام و هماهنگی موجود میان آنها را از بین ببرد. از سویی؛ مسائل فیمابین ایران و عراق موضوعاتی هستند که در یک فضای دوستانه قابلیت حلوفصل دارند و میتوان آنها را به فرصتی برای افزایش توانمندی دو کشور تبدیل کرد، زیرا هر دو ملت بزرگ ایران و عراق سابقهای بسیار طولانی در فرهنگ و تمدن دارند و همبستگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی آنها با یکدیگر میتواند این مسائل را حل کند، به شرط اینکه به دولتهای مداخلهگر اجازه دخالت داده نشود. مراسم پیادهروی اربعین نشان داده که ایرانیها و عراقیها ظرفیت تبدیلشدن به یک قدرت منسجم و بسیار بزرگ در جهت حل مسائل جهان اسلام را دارند، بنابراین با توجه به عمق محبت دو ملت به یکدیگر و عزم و اراده جدی مقامات طرفین، این امیدواری وجود داردکه در دوره جدید شاهد همافزایی بیشتر و تقویت انسجام دو کشور باشیم و به نظر میرسد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی ایران و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر محترم عراق میتوانند یک اتفاق تاریخی بزرگ را با محوریت «دیپلماسی برادری» خلق کنند.
دبلوماسیة الأخوة
وصل رئیس الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة "مسعود بزشکیان" إلى العراق فی أول زیارة خارجیة له بعد تشکیل الحکومة. إن اختیار العراق کوجهة السفر الخارجیة الأولى من قبل الرئیس بزشکیان یظهر الأهیة الخاصة لهذا البلد فی الاستراتیجیة الإقلیمیة والسیاسة الخارجیة للجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة.
وخلال الأعوام الأخیرة، وخاصة فی عهد حکومة الشهید آیة الله السید ابراهیم رئیسی، أفشل البلدین الشقیقین مساعی الأعداء للفرقة، وقاما بتفاعل وتعاوم جید جداً فی مختلف المجالات، مما حقق الکثیر من النتائج الجیدة للشعبین. وتعتبر زیارة رئیس الجمهوریة السید مسعود بزشکیان للعراق الصدیق والشقیق نقطة انطلاق جیدة للحکومة الـ۱۴ لمواصلة طریق التعامل الواسع وإزالة العقبات، خاصة أن هناک أیادی شریرة کثیرة تحاول الإضرار بالعلاقات بینالبلدین بأی شکل من الأشکال وأن یلحقوا الضرر بالتنسیق والتضامن بین البلدین.
من جانب آخر؛ إن القضایا الموجودة بین إیران والعراق یمکن حلها فی أجواء ودیة ویمکن تحویلها إلى فرصة للارتقاء بقدرات البلدین، لأن کلا الشعبین العظیمین إیران والعراق لدیهما تاریخ عریق جدا فی الثقافة والحضارة و إن تضامنهم ومشترکاتهم السیاسیة والثقافیة قادرة على حل هذه القضایا، شریطة عدم السماح لتدخل الحکومات الاجنبیة.
لقد أظهرت مراسم زیارة الأربعین أن الإیرانیین والعراقیین لدیهم القدرة على أن یصبحوا قوة متماسکة وکبیرة جدًا لحل مشاکل العالم الإسلامی، لذلک، مع الأخذ فی الاعتبار عمق الود والمحبة بین الشعبین والتصمیم الجاد لدى المسؤولین فی البلدین، هناک أمل بأن نشهد فی المرحلة الجدیدة المزید من التآزر وتعزیز الوحدة بین البلدین و یبدو أن السید مسعود بزشکیان، رئیس الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة والسید محمد شیاع السودانی، رئیس وزراء جمهوریة العراق المحترم، أن یصنع حدثاً تاریخیاً کبیراً یتمحور حول "الدبلوماسیة الأخویة”.

ماهیت تحولات قفقاز
محمد مهدی مظاهری
اعلام موضع اخیر مقامات ارشد روسی پس از سفر ولادیمیر پوتین به باکو درباره مسیر ارتباطی زنگزور در منطقه قفقاز جنوبی، بار دیگر بحث ها در مورد رویکرد روسیه به جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که بعد از حمله اوکراین به خاک روسیه ، تصرف برخی شهرهای آن و تغییر شرایط میدانی در جنگ، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، برای اولین بار از زمان آغاز جنگ با اوکراین، یک سفر دو روزه به جمهوری آذربایجان انجام داد تا به بررسی راهکارهای گسترش همکاریهای راهبردی و ائتلاف میان جمهوری آذربایجان و روسیه بپردازد. طی این سفر پوتین ضمن برخی توافقات دیگر، مباحثی را نیز درباره کریدور زنگزور مطرح کرد. به فاصله کوتاهی پس از این سفر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام کرد مسکو از انعقاد سریع معاهده صلح بین باکو و ایروان و رفع انسداد مسیر ارتباطی حمایت میکند.
هر چند پس از این موضع گیری که علناً منافع ملی ایران را تهدید میکرد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، سفیر روسیه در تهران را احضار کرد و مراتب اعتراض جمهوری اسلامی به این کشور ابلاغ شد، اما روسها نهتنها از این تصمیم منصرف نشدند، بلکه تنها با بیان اینکه مسکو نگرانی تهران را مد نظر دارد، تأکید کردند که موضع مسکو در مورد کریدور زنگزور کاملا قطعی است و تنها کاری که قصد دارند انجام دهند، تماس گرفتن با ایران برای «شفافسازی» است؛ به عبارت دیگر ابلاغ این قضیه به ایران که تصمیم گرفته شده و مقامات ایران هم چاره ای جز پذیرش ندارند!
چنین موضع گیری از سوی مسکو در شرایطی است که متن نهایی «سند جامع همکاریهای راهبردی» دو کشور آماده امضا است و دو کشور در حال مهیا شدن برای نهایی کردن آن هستند. با این حال، به نظر میرسد درک روسیه از روابط راهبردی با درک ایران از این نوع روابط متفاوت است و مقامات این کشور هیچ محدودیت و خط قرمزی جز منافع و امنیت ملی خود نمیشناسند. بر اساس متون علمی، «روابط راهبردی» مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفههاست؛ ضرورت وجود منافع و اهداف استراتژیک در حوزههای متداخل، وجود یک دشمن، رقیب و یا تهدید مشترک، وجود تفاهم در مورد نظام بین المل و قواعد کنشگری در آن و وجود اراده سیاسی در رهبران؛ برخی از این مؤلفهها هستند.

آچمزیم
حال ببینیم چرا آچمز هستیم. مسئولان شرکت گاز میگویند دستکم صد میلیارد دلار میخواهند تا تولید گاز را در حد فعلی حفظ کنند و مسئولان برق هم میگویند دستکم صد میلیارد دلار میخواهند تا ظرفیت فعلی برق را حفظ کنند. خود رئیسجمهور محترم هم گفته است دستکم 200 میلیارد دلار لازم داریم تا رشد هشتدرصدی GDP محقق شود.
در اینجا این مطلب مطرح میشود که چرا به جای آنکه به واقعیتها توجه شود، صرفا به اعداد و آمار دقت میشود. معلوم است وقتی این حجم ارز وارد اقتصاد شود، به هر ترتیب رشد هشتدرصدی اتفاق میافتد اما در همان حال همه چیز کشور رو به سقوط میرود زیرا اعداد و ارقام بیجان هستند و فقط کمیت را نشان میدهند و نه کیفیت را. اشتباه بزرگ اقتصاددانان آن است که به ارقام بیجان نگاه میکنند و نه به واقعیت و ماهیت و کیفیت امر. بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که آمارشان باعث افزایش GDP میشود، انجامش زیانبار است مثل فروش ارز در بازار که به GDP کمک میکند اما ثروت کشور به باد فنا میرود. یا وقتی به جای حملونقل ریلی، حملونقل کامیونی در کشور اتفاق افتد (مثل حالا) اعداد این فعالیت به GDP اضافه میشود؛ درحالیکه به تحقیق عمل درستی انجام نشده و اگر همان حملونقل با قطار انجام شده بود، اعداد کمتری وارد GDP میشد.
حکایت این دولت هم با تمام صداقت و فرزانگی میشود (و شده است)، من بدو آهو بدو! یعنی به جای اینکه سیاستگذاری کند، دنبال جریان اقتصادی که از گذشته وجود داشته و کشور را زمین زده، رفته است! جالب است که همه اینها زمانی است که صدای پای فاشیسم ترامپ و نعره صهیونیسم مکار کاملا به گوش میرسد و باز هم مثل گذشته به جای اتخاذ سیاستهای متناسب با فضای جنگ در کشور (در طول 40 سال گذشته) به مردم میخواهیم خروسقندی بدهیم و برخلاف نظر ریاستجمهوری، حقایق را برای مردم نمیگوییم؛ چراکه سرمایه اجتماعی را از دست دادهایم و از مردم میترسیم. آقای دکتر میدری، وزیر محترم کار و رفاه اجتماعی، این حرف خام را میتوانند به صورت علمی تئوریزه کنند. آقای رئیسجمهور، اقتصاد را خارج از تئوریها و سخنرانیها و نظرات اطرافیان خود هم جستوجو کنید. عناصر اقتصادی را بشمارید و بگویید با آنها چه میخواهید بکنید. با عناصر زیربنایی اقتصاد رودررو شوید و بگویید برای هریک چه فرمولی خواهید داشت.
با برق، گاز، نفت، آب، خاک، کشاورزی، چاههای عمیق، ترابری کالا، هواپیمایی، ترابری درونشهری، صنعت، دارو، تجهیزات پزشکی، فاضلابها، پسماندها، قاچاقهای سازماندهینشده راهآهن و دیگر عناصر اصلی اقتصاد چه خواهید کرد؟ آنوقت روشن میشود که نهتنها در شرایط فضای جنگی 40ساله حاکم بر کشور و تحریمها مدینه فاضلهای را نمیتوانید بسازید، بلکه حتی در شرایط مغازله با قدرتهای بزرگ و انصراف از محور مقاومت و تسلیم به حاکمیت جهانی با سیاستهای به ارث رسیده این کار را نمیتوانید انجام دهید؛ زیرا شرایط وجودی کشور سالهاست درحال نزول است و منحنی نزولی را هرگز نمیتوانید به منحنی صعودی تبدیل کنید، مگر آنکه نقطه عطفی بیابید و آن نقطه عطف را تقویت کنید. اگر نقطه عطفی پیدا نشود، منحنی رو به زوال سرعت بیشتری میگیرد و شما هم سوار بر آن ریل، معلوم نخواهد شد که به کجا خواهید رسید. اگر به این امر رسیدید که کشور ظرفیت این بار بزرگ مصرف (در ابعاد مختلف) و این بار بزرگ تشتت در تصمیمگیری و بار بزرگ آرزوی سبک زندگی آمریکایی را ندارد، آنوقت میتوانید به نقطه عطف چنگال بزنید و منحنی نزولی رو به زوال را متوقف کنید. بیان حرفهای شیرین برای مردم، هم خوب است و هم ممکن، اما اگر بتوانید حرفهای تلخ را هم صادقانه برای مردم بیان کنید، آنوقت معلوم میشود که اعتماد دوسویه شما و مردم چگونه است. صداقت را میتوان بیان بعضی حرفهای درست تعریف کرد اما صداقت واقعی بیان همه تلخوشیرینیها برای مردم است. نظریهها و منحنیهای پیشبینی هرگز شما را راهنمایی نخواهد کرد. اقدامات مشخص و بخشی است که منحنیها را میسازد. حرفهای ابتدایی شهید رئیسی را با عملکرد سهساله مقایسه کنید.
طرح توسعه مکران به کجا رسیده است؟ قبول کنید که سیستم تصمیمگیریها و تداوم کار و تشتت در تصمیمگیریها نمیتواند کار را به پیش براند. برنامه هفتم هم ظرفیت تصمیمگیریهای درست بخشی شما را دارد اما اول قبول کنید که اسراف، قاچاق، رانت و سبک زندگی مصرفی را نمیپسندید و تا بتوانید برای کشور کاری کنید، هرچند وجنات امر نشان میدهد که تسلیم آچمز شدهاید و حرکت شما بکسوات (حرکت درجاست)؛ مثل تقلیل سهم صندوق ذخیره ملی به 20 درصد که آقای سیدمحمد خاتمی در زمان رئیسجمهوریش بهشدت از این قبیل کارها خودداری میکرد. این است که اگر اقدامات خود را فهرست نکنید، تسلیم اسراف شوید، حکایت من بدو آهو بدو خواهد بود.

ضربه به لوب آهیانه!
لوب آهیانه یا parietal lobe یکی از لوبهای مغز انسان است.
که در پشت لوب پیشانی قرار دارد. لوب آهیانه پردازشگر لامسه است.
تشخیص درد ، گرما ، فشار و درک تمایز اجتماعی به عهده اوست.
لوب آهیانه اگر آسیب ببیند شخص توانایی تشخیص سمت چپ و راست خود را ندارد. ممکن است توانایی و اداره کمترین کار را از دست بدهد.
دکوراسیون قدرت در شرق و غرب عالم طی ۵۰ سال گذشته کاملا بههمریخته است. ضربات مداومی که از سوی انقلاب اسلامی و محور مقاومت در منطقه بر «لوب آهیانه» مغز سرمایهداران ، قدرتهای اهریمنی و رژیم صهیونیستی فرود آمده قدرت پردازش اطلاعات را از آنان گرفته است.
ضربه ۱۱ سپتامبر ضربه مهمی بود . این ضربه آمریکا را وارد باتلاق افغانستان و عراق کرد. بدون اینکه کمترین دستاورد راهبردی داشته باشد. ضربه جنگ ۳۳ روزه حزبالله و ضربه ۷ اکتبر طوفانالاقصی ضربه مؤثری به لوب آهیانه مغز اتاق فکر جنگ صهیونیستها بود بهطوریکه ادراکات دیداری ، هرگونه حرکت عاقلانه و حتی تواناییهای گفتاری آنها را گرفته است.
آن روز که پنتاگون ، سیا و وزارت خارجه آمریکا در تدارک تحریک صدام برای حمله به ایران بودند نمیدانستند پایان یک نبرد حماسی ملت ایران در غرب آسیا چه خواهد شد. آنها حتی نمیدانستند عدم توفیقها در برخی عملیاتهای ایران، سکویی برای یک پرش عظیم نظامی خواهد شد و معادلات نظامی در منطقه و جهان را بر هم خواهد زد. حاصل دفاع مقدس در ایران تولید یک قدرت نظامی با سلاحهای فوق مدرن موشکی و پهپادی خواهد شد و خواب خوش را از آمریکا و اسرائیل غاصب خواهد گرفت.
فریدمن، تحلیلگر آمریکا در نیویورکتایمز چندی پیش نوشت؛
- آمریکا لنگرگاههایش را از دست داده است.
- آمریکا در حال حاضر در یک «طوفان بیپایان» از خشم اخلاقی و اطلاعات نادرست قرار دارد.
- آمریکا امروز با فقدان نهادهای اعتمادساز مواجه است.
روایت فریدمن از اوضاع داخلی آمریکا حکایت از یک آسیب جدی و ضربات تعیینکننده به «لوب آهیانه» مغز مدیران فعلی جامعه امروز آمریکاست.
متأسفانه برخی از رسانههای ما در داخل این فلاکت سیاسی و اجتماعی و ... آمریکاییها در آنسوی اقیانوسها و رژیم صهیونیستی که امروز نیروهای جبهه مقاومت در مرزهای آن حضور دارند را سانسور میکنند و به بزرگنمایی قدرت دشمن مشغولاند.
مقام معظم رهبری در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی بزرگداشت شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد چند نکته کلیدی را در ترسیم و تصویر وضع کنونی دشمنان ملت فرمودند که ذکر آن خالی از فایده نیست:
- یکی از پایههای جنگ روانی این است که دشمنان ملت را بزرگنمایی میکنند.
- دست دشمن آنگونه که ادعا میکند پر نیست.
برای درک این وضعیت کافی است به اظهارات مقامات رسمی آمریکا استناد کنیم.
همین چند روز پیش بود که ، ترامپ در جریان یک سخنرانی انتخاباتی تصریح کرد:
- ما ملتی شکستخورده هستیم.
- ما ملتی در حال افول هستیم
- آمریکا اکنون در خطرناکترین وضعیت ممکن قرار دارد.
- ما بهشدت به یک جنگ جهانی نزدیک میشویم . رهبرانی داریم که نمیدانند چگونه با آن برخورد کنند.
آخرین تحولات در غرب آسیا حاکی است که کارشناسان نظامی ، امنیتی آمریکا در منطقه به همراه نظامیان و تروریستهای صهیونیست در اتاق فکر طراحی توطئهها و نیرنگهای منطقهای خود برای ترمیم آسیب به لوب آهیانه مغز تصمیمگیریها و اقدامات خود به این نتیجه رسیدهاند که ؛
۱- اسرائیل دیگر طاقت تکرار یک حمله شبیه نبرد طوفانالاقصی را ندارد.
۲- تهدید حزبالله در شمال جدی است. اگر طوفانالاقصی از سوی حزبالله در شمال تکرار شود دیگر طوفان نیست، یک سونامی است که همه سازههای ۷۰ ساله صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی را از بین خواهد برد.
۳- پدیده قدرت نظامی یمن یک شوخی نظامی نیست. فقیرترین ملت از ملتهای عربی اکنون قدرتمندترین قدرت یک دولت عربی است. این قدرت بیمحابا پنجه در پنجه آمریکا ،
اسرائیل و انگلیس انداخته و از مرزهای ترس عبور کرده است.
ضربه حوثیها به لوب آهیانه مغز نظامی دشمن اگر ازحماس و حزبالله بیشتر نباشد کمتر نیست.
مجموعه این جمعبندی پاسخ به این پرسش کلیدی است که ؛ در غرب آسیا دست کی خالی است و دست کی پر است!؟

ارسال نظرات